#روضه_وداع_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
یگانه یار علی، دمبدم ز تاب مرو
همه قرار علی، تا ابد به خواب مرو
رَوی برای همیشه ز خانهام، چکنم
ستون زندگیام میشود خراب مرو
به هر صدا زدنَم پاسخ تو "جانم" بود
به التماسِ علی هم بده جواب مرو
شکست قلب همه از دعای رفتنِ تو
به اشک زینبِ مظلومه با شتاب مرو
مرا که خانه نشینم پس از رسول خدا
مکن به لفظِ خداحافظی خطاب مرو
چه زود، مهرِ درخشان من، غروب کنی
بمان و باز سهنوبت دگر بتاب مرو
چقدر یکسره از من حلالیت طلبی
مرا به مهر و وفایت مده عذاب مرو
نفَس نفَس زدنَت میکُشد مرا بانو
به سرفههای پر از زخم و التهاب مرو
مجالِ آه، به این دندهی شکسته بده
کمی هم آه بکش، جانِ بوتراب مرو
ز حفرههای پر از خونِ پیکرت مُردم
به زخمهای تنت شد دلم کباب مرو
بجای من تو، به تابوت میزنی لبخند
کجاست آنهمه لبخندِ بیحساب مرو
ز هِق هِقِ حسنَت، جانِ من به لب برسد
دلش برای غمِ تو شده مذاب و مرو
بگو که بعد تو من، با چه حال و احوالی
دهم به دستِ حسینت شبانه آب مرو
اگرچه دفتر عمرت ورق ورق شده زود
حدیث عمرِ کمت، کوهی از کتاب مرو
#روضه_وداع_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
شعر:حاج محمود ژولیده
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
#روضه_کوچه_و_یاس_نیلی
زهرا به وقتِ برگشت، در راه خورد سیلی
ذکر علی به لب داشت، ناگاه خورد سیلی
حفظ فدک بهانهست، قصدش کمک بما بود
از بسکه مادری کرد، آنگاه خورد سیلی
در آسمانِ رویَش، ابری سیاه بنشست
در فکر مرتضی بود آن ماه خورد سیلی
نورِ تماموقتِ حیدر، غروب میکرد
بدجور، بانو از یک گمراه خورد سیلی
بدجور ضربه زد آن کافر به روی زهرا
آنی ز دست و دیوار والله خورد سیلی
هر کس که تا به امروز چون فاطمه، علی گفت
در راهِ مرتضی، خواهناخواه خورد سیلی
آنچه بهکوچه رخ داد، آغاز کربلا بود
دختر ز بعدِ مادر، صد آه خورد سیلی
هر بانویی ز خیمه، هر سو فرار میکرد
در زیرِ تازیانه، در راه خورد سیلی
در راهِ شام ای وای، از غربتِ رقیه
کز دستِ زجر، گاه و بیگاه خورد سیلی
روزیکه یار آید، آن روزِ انتقام است
با منتقم تمامِ اسلام در قیام است
#روضه_کوچه_و_یاس_نیلی
شعر:حاج محمود ژولیده
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
#زمزمه_فاطمی
#به_سبک_دامن_کشان_رفتی_دلم_زیر_و_رو_شد
از زبان بی بی (سلام الله علیها):
در پشت در یارت اگر غرق خون شد۳
تنها نه یار تو چنین واژگون شد۳
ببین غنچهی باغت رفته از دستم
گرفت از من دشمن ثلثی از هستم
محسنم شده شهید فدای سرت۳
قامتم اگر خمید فدای سرت۳
ای امام بی کسم علی یاعلی۳
ای امام بی کسم علی یاعلی۳
از زبان مولا (علیه السلام):
ای رنگ رخسارت ز سیلی مکدر۳
رویت مکن پنهان ز چشمان حیدر۳
مگیر دستت بر دیوار توان من
مسوزانم بانوی جوان من
من تک و تنها شدم فدای سرت۳
طعمهی اعدا شدم فدای سرت۳
فاطمه یافاطمه تویی کوثرم۳
فاطمه یافاطمه تویی کوثرم۳
#زمزمه_فاطمی
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
شعر:حاج محمود ژولیده
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
#روضه_بستر
بیتو ای خورشیدِ من، این نور میریزد بههم
میروی، کاشانهاَم بدجور میریزد بههم
تا به پیش چشم من، پهلو به پهلو میشوی
دندههای پهلویت، ناجور میریزد بههم
دردِ افتاده به جانِ تو، علی را میکُشد
چون کنی حاشا، از این منظور میریزد بههم
گوشهای بنشینم و گریان تماشایت کنم
این دلِ آشفتهام، از دور میریزد بههم
هر که میآید کنارت، درد میگیرد سرش
خانهاَم را، این غمِ مستور میریزد بههم
هر فرشته آمد اینحا، از تَبَت آتش گرفت
حوریه چون سوخت، بالِ حور میریزد بههم
چشم خوردی نازنینم، رفتی از دستِ علی
یاس، حتی از نگاهِ شور میریزد بههم
تو زمین میخوردی و دستانِ حیدر بسته بود
چون نشد یاریِ تو مقدور میریزد بههم
صبر اگر کردم، اطاعت از پیمبر کردهام
گرچه بنیانم از این دستور میریزد
تیرِ آخر را بهمن، وقتِ عیادت زد عدو
حالم از این ضاربِ مسرور میریزد بههم
#روضه_بستر
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
شعر:حاج محمود ژولیده
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
#روضه_وداع_حضرت_زهرا_صلوات_الله_علیها
باز دلهای پریشان را پریشانتر مکن
با وصایایت، علی را اینهمه مضطر مکن
حرف از رفتن مزن، آتش به قلبِ من مزن
نا امیدم از خودت ای روحِ پیغمبر مکن
آتشِ دیوار و در، یکبار ما را سوخته
بارِ دیگر، شعله بر جان و دل حیدر مکن
حرفی ای بانوی اطهر، از حلالیَّت مگو
با علی، صحبت از این شرمندگی دیگر مکن
اشک میریزی برایم، باز هم یارم شوی
اینهمه خود را فنای غربتِ رهبر مکن
لابد از غسلِ شبانه، هست منظوری ترا
صورت و بازوی خود را، مخفی از همسر مکن
عاقبت با من نگفتی از شکستِ بازویت
وقتِ غسلت، مبتلا بر نالهاَم آخر مکن
آیتاللهِ علی، آیاتِ تو از هم گسست
بیش از این، محروممان از سورهی کوثر مکن
تو فقط، یکبار کردی از برای خود دعا
اینهمه عجل وفاتی زیر لب یکسر مکن
یک دعا بهر علی کن، تا خدا صبرم دهد
مرتضی را با عروجِ خویش، بی یاور مکن
مجتبای خویش را دریاب، جان فاطمه
محرمِ سِرّ خودت را زود، بی مادر مکن
هِق هِقَت، این آخرین ساعات زجرم میدهد
با صدای گریهی خود، با خبر دختر مکن
هر سفارش را که از بهر حسینت میکنی
از عطش حرفی به پیش دیدهی خواهر مکن
#روضه_وداع_حضرت_زهرا_صلوات_الله_علیها
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
شعر:حاج محمود ژولیده
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_زمزمه
#حضرت_زهرا_س
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
#سبک_شبهای_جمعه
ای همسرمن_ خوب میدونم در بند غم زهرا اسیری
تاج سرمن_ از بس ستم دیدی که از دنیا تو سیری
ای دلبر من_ بر گو چرا از همسرخود رو می گیری
من بی تو زهرا بی کس و بی غمگسارم
تنها تو بودی در جهان دارو ندارم
تا آخرین دم از علی کردی حمایت
نشینده ام چند روزه زهرا جان صدایت
((یا فاطمه، یا فاطمه ،جان فاطمه جان))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پاشو تو از جا_ بنگر حسن زانوی غم در بر گرفته
تنهایی تنها_ دیده پر از اشک و به سوی در گرفته
در اوجی ازغم_گه دست خود را از محن بر سر گرفته
بنگر به زینب دخترت نایی ندارد
همپای کلثومت ز دیده خون ببارد
باشد کنار بستر نور دو عینت
بی تاب و سرگشته شده از غم حسینت
((یا فاطمه، یا فاطمه، جان فاطمه جان))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:طاهرکاشانی
1403/08/17
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
enc_17016014893497244364025.mp3
4.74M
سبک شعر بالا👆
شب های جمعه .
#حسینستوده
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#ترجیع_بند
«گــریه نکـن»
همسایه ها ناراحتندازگریه.... باشد
یک کلبه هم کافی ست ، قدری سایه باشد
بیت الحَزَن بهتر ازینکه قطره ای اشک
زحمت به چشم دختر همسایه باشد
گریه نکن زهرا که وجدان درد دارند
آنها که احساساتشان بی پایه باشد
اینجا برای مهربانی مشتری نیست
حتی اگرمهر خدا سرمایه باشد
حتی اگرحکم مودت بر عزیزان
توصیه نه محکم ترینِ آیه باشد
گریه نکن زهرا دل این شعر افسرد
گریه نکن تا شهر پر آرایه باشد
گرمای مادر رانمی خواهند بگذار
دستانشان در دست سرد دایه باشد
حتی اگر جای النگوهای دستت
ای شاهزاده زخم ها پیرایه باشد
تا که نبینی عصر فردای محرم
انگشتری تاراج یک دون مایه باشد
باید نباشی تا بمانی تازه و گل
تا گل بماند در سرایش های بلبل
باید حدیث عشق بی آوازه باشد
در حب عترت هم کمی اندازه باشد
باید حدیثی گفت از دنیای مردم
وقتش رسیده حرفهامان تازه باشد
گفتند که این آیه ها صحت ندارد
وقتی دهان مردمان دروازه باشد
یعنی علی متن است،می دانیم ، اما
باید به قاب مصلحت شیرازه باشد
باید نباشی تا بمانی تازه و گل
تا گل بماند در سرایش های بلبل
همسایه ها ناراحتند از تو ، تو اما
در هر قنوت شب دعایت باشد آنها
این مشکل همسایه های یثربت نیست
امروز هم این است و نسل بعد و فردا
همسایه ها باید که در فهمت بمانند
وقتی که در ژرفای تو مانده ست دریا
بر کور ، فهم فاطمه ناممکن است و
دیروز و امروزی ندارد نور زهرا
باشی نمی فهمند پس باید نباشی
باید نباشی تا مقدس باشی اینجا
باید نباشی تا بمانی تازه و گل
تا گل بماند در سرایش های بلبل
معنای همسایه فقط در سایه توست
آیات رحمن و رحیم آرایه ی توست
تنها گلوبندی که بخشیدی یکی از
دُرهای کوثر بوده که پیرایه توست
هم قدر با قدری که آیاتت زیاد است
"الجار ثم الدار" هم یک آیه توست
از سدر و طوبی بر سر تو سایه سار است
طوبا به طوبی که به جان همسایه توست
"سلمانُ منّا" هم شهادت می دهد که
همسایه ات ایران همیشه پایه توست
همسایه هایی مثل سلمان سود بردند
این سود هم از ثروت و سرمایه توست
از فاطمیه هم گریزان است دشمن
این ترسشان از اسم و رسم و سایه توست
باید نباشی تا بمانی تازه و گل
تا گل بماند در سرایش های بلبل
سرد است اینجا جای نخل پرتوان نیست
اینجا برای عاشقان دیگر امان نیست
باید که جای حق و باطل را عوض کرد
جایی برای حق در این عصر و زمان نیست
باید بماند زیر دست و بسته اینک
دستان شیری که به دست روبهان نیست
باید نباشی تا نبینی سوره کهف
دیگر پناه شب دلان کاروان نیست
باید گلی باشی به دور از هر خزانی
پنهان بمانی ساعتی که باغبان نیست
پنهان بمانی تا نبینی خار بیرحم
بر ساحت یاس پیمبر مهربان نیست
یک روز می آید که در انبوه نیزه
از عشق خاص باغبان تو نشان نیست
باید نباشی تا بمانی تازه و گل
تا گل بماند در سرایش های بلبل
همسایه ها در خواب و بیداری تو بانو
بیخوابیِ من هم نموده رو به آن سو
باید اجازه گیرم از تو فاطمیه
یا اذن شعر و نوحه را گیرم به هر رو
می خواهم امسالم فقط وقف تو باشد
خدمت کنم حتی اگر شد آب و جارو
اذنم دهی چای شب این روضه با من
در پای منبر می زنم با عشق زانو
با این شرایط کربلایم با شما پس
امشب دوباره می شوم مثل پرستو
تا یک شب جمعه بنوشم از زیارت
تا ضامنم باشی و من هم مثل آهو
همسایه ها ناراحتند از گریه اما
من با تو گریانم اگر چه دور بانو
باید تو باشی تا بمانم تازه و گل
تا گل بمانم در سرایش های بلبل
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab