✅ # روش حفظ مشابهات قرآن كريم
✅ در تفاوتهای # آیات مشابه دقت کنید. بهترین راه جلوگیری از اشتباه این است که شما آیات مشابه را در کنار هم یادداشت کنید و با دقت در اختلافها و تفاوتهای آنها ، راهی را برای جلوگیری از اشتباه برای خودتان برگزینید ؛ همان گونه که اگر دو برادر دوقلو را در کنار هم قرار ندهید و در تفاوتهای آنها دقت نکنید ، همیشه در تشخیص این دو از یکدیگر اشتباه خواهید کرد ؛آیات مشابه نیز همین گونه است .
‼️ راهکار :
1.تکرارزیاد
2.یادداشت برداری
نام زینب خاک را زر میکند
دخت حیدر کار حیدر میکند
نام زینب دلنشین و دلرباست
دختر مشکل گشا مشکل گشاست
#میلاد_حضرت_زینب💫💞
#روز_پرستار💫💞
#تبریڪ_و_تهنیٺ_باد💫💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب قبل از خواب چند آیه قرآن کریم را با صدای استاد عبدالباسط بشنویم 😍
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چالش نام قاری امشب!!!!
نام قاری را بفرمایید؟ 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین .
🔹 نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار .
♦️ ذکر روز پنجشنبه .
Thursdey
____-____⚫️____-____⚫️_____-____
▫️ 17 آبان 1403
▫️ 05 جمادی الاولی 🌙 1446
▫️ 07 نوامبر 2024
_______🌱 ________🌱 ____
_ ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها سال 5 قمری و روز پرستار
________☘____________🌱 ____
کانال بین المللی تبلیغ جلسات و محافل قرآنی و مذهبی مشهد و تمام شهرهای ایران
🔷♦️🔷♦️🔷♦️🔷♦️
✅ سلام و عرض ادب
روز پنج شنبه زیبایتان به خیر
💫اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ 💫
✅ اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
✅ آیات صفحه🌹(۲۴۱)🌹را به نیت سلامتی آقا امام زمان(عج)، آمرزش اموات،برآورده شدن حاجات یاهر نیت دیگری که دارید تلاوت می کنیم :
✅ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🔷♦️🔷♦️🔷♦️🔷♦️
به جمع ما بپیوندید
🆔 🕊️ https://eitaa.com/gooorrrran
4_5789626682491012914.mp3
1.03M
🔸ترتیل صفحه ۲۴۱ با صدای استاد حامدولی زاده
🔸مقام : رست
🛑 فایل بدون ترجمه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
4_5789626682491012915.mp3
2.06M
🔸ترتیل صفحه 241 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام رست
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
قرآن ترجمه المیزان
سوره 12
سوره مبارکه يوسف
صفحه 241
قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ ۖ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ (44)
گفتند: <آشفته هاى رؤياهاست و ما به تعبير آن رؤياها آگاه نيستيم>. (44)
وَقَالَ الَّذِي نَجَا مِنْهُمَا وَادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا أُنَبِّئُكُمْ بِتَأْوِيلِهِ فَأَرْسِلُونِ (45)
و آن کس از آن دو [زندانى] که نجات يافته بود و پس از مدتى [يوسف را ]به ياد آورده بود ، گفت: <من قطعاً شما را از تعبير آن باخبر مى سازم. پس مرا [به نزد يوسف ]بفرستيد>. (45)
يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ (46)
<يوسف ، اى بسيار راستگو! نظر خويش را درباره هفت گاو چاق که هفت [گاو ]نحيف آنها را مى خورند و هفت خوشه سبز و ديگر خوشه هايى خشک ، براى ما بيان کن تا من به سوى مردم باز گردم باشد که آنان بدانند>. (46)
قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تَأْكُلُونَ (47)
گفت: <هفت سال پر تلاش زراعت مى کنيد. پس آنچه دِرو کرده ايد ، در خوشه آن باقى گذاريدش مگر اندکى که مى خوريد ، (47)
ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تُحْصِنُونَ (48)
آن گاه بعد از آن [دوره] ، هفت [سال] دشوار روى مى آورد که مى خورند آنچه براى آنها پيش فرستاده ايد ، مگر اندکى که نگهدارى مى کنيد ، (48)
ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ (49)
آن گاه بعد از آن [دوره] سالى روى مى آورد که در آن بر مردم باران نازل مى شود و در آن افشره مى گيرند>. (49)
وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ ۖ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَىٰ رَبِّكَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ ۚ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ (50)
و پادشاه گفت: <او را نزد من آوريد>. پس آن گاه که فرستاده ، نزد وى آمد ، [يوسف ]گفت: <به سوى اربابت باز گرد ، آن گاه از وى بپرس چه بود کار آن زنان که دستان خويش را به شدت بريدند. همانا پروردگارم به نيرنگشان داناست>. (50)
قَالَ مَا خَطْبُكُنَّ إِذْ رَاوَدْتُنَّ يُوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ ۚ قُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا عَلِمْنَا عَلَيْهِ مِنْ سُوءٍ ۚ قَالَتِ امْرَأَتُ الْعَزِيزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ (51)
گفت: <چه بود داستان شما وقتى که از يوسف مى خواستيد خودش را در اختيار شمانهد؟> گفتند: <منزّه است خدا! هيچ بدى بر او نمى دانيم>. همسر عزيز گفت: <هم اکنون حق پس از کتمانش پديدار شد. من بودم که از او مى خواستم خودش را در اختيارم نهد و به يقين او از راستگويان است>. (51)
ذَٰلِكَ لِيَعْلَمَ أَنِّي لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَيْبِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي كَيْدَ الْخَائِنِينَ (52)
<اين بدان خاطر بود که بداند من در نهان به وى خيانت نکردم و [بداند ]اينکه خدا نيرنگ خيانتکاران را به مقصد نمى رساند ، (52)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
🌷نکته تفسیری صفحه ۲۴۱🌷
حبسِ باعزّت، آزادیِ باشکوه:
پیشتر خواندیم که یکی از دو نفری که با حضرت یوسف در زندان بود، تبرئه و از زندان آزاد شد؛ امّا به علّت فراموشی، پیغام حضرت یوسف را به پادشاه نرساند و همین باعث شد که آن حضـرت چند سال دیگر در زندان باقی بماند؛ امّا یک خواب عجیب، به دوران سخت و دشوار آن حضرت در زندان پایان داد. ماجرا از این قرار بود که شبی پادشاه در خواب دید که هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را خوردند، و هفت خوشه ی خشکیده ی گندم، هفت خوشه ی سبز را در هم پیچیدند و از بین بردند. پادشاه با دیدن این خواب، تعبیرکنندگان خواب را احضار کرد و از آنان خواست که تعبیر خواب او را بیان کنند؛ امّا آنها که از دانش پیچیده ی تعبیر خواب تنها ادّعایش را با خود حمل می کردند، به جای اقرار به نادانی، خواب پادشاه را از نوع خواب های پریشان برشمردند که تعبیری برایش وجود ندارد. در این هنگام، آن شخص که مدّتی را در زندان با حضرت یوسف سپری کرده بود، به یاد او و تعبیر خوابش افتاد که بدرستی به وقوع پیوست و او آزاد شد و به شغل سابقش بازگشت. پس نزد پادشاه رفت و گفت که می تواند او را از تعبیر این خواب باخبر کند. سپس نزد یوسف رفت و خواب پادشاه را برای او بازگفت. حضـرت یوسف با دانش الهی خود، معنای آن خواب را به روشنی فهمید و به آن شخص فرمود که هفت سال دیگر، خشکسالی و قحط، مصر را فرا می گیرد و هفت سال طول می کشد؛ پس مردم باید در هفت سال اول، با جدّیت گندم بکارند و جز اندکی که مصـرف روزانه شان است، بقیّه را با خوشه اش انبار کنند. آنگاه پس از گذشت این چهارده سال، سالی پر از باران و برکت فرا خواهد رسید. آن شخص با شنیدن این سخنان، با خوشحالی نزد پادشاه بازگشت و تعبیر خواب او را برایش بیان کرد. پادشاه که از تعبیر خواب یوسف شگفت زده شده بود، به سرعت او را احضار کرد؛ امّا حضـرت یوسف با عزّتِ نفسِ تمام به پادشاه پیغام داد که او بدون هیچ گناهی به زندان افتاده و باید پاکدامنی و بی گناهی اش در حضور همگان ثابت شود. در این هنگام، هیاهویی در قصر به پا شد و پادشاه، همسر عزیز مصر را همراه زنانی که در میهمانی او شرکت داشتند، احضار کرد. آنگاه از آنان جویا شد که یوسف مرتکب چه جرمی شده است. زنان که کوچک ترین اشتباهی از یوسف ندیده بودند، یک صدا اعتراف کردند که یوسف هیچ جرمی نداشته است. در آن موقع، پرده از چهره ی حقیقت برداشته شد و همسر عزیز در حضور همگان اعتراف کرد که یوسف بی گناه است و او قصد ارتکاب گناه و رابطه ی نامشروع با یوسف را داشته است. آری، یوسفِ پاک حاضر شد سال ها رنج زندان را به جان بخرد؛ امّا کاری برخلاف خشنودی خدا انجام ندهد. او حتّی آزادی همراه با سرافکندگی را نپذیرفت و تنها در صورتی حاضر به بیرون آمدن از زندان شد که همگان از پاکی و شرافت او آگاه شوند.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊