eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8.1هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
756 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. الأمالى ، صدوق ـ به نقل از مفضّل بن عمر ، از امام صادق ، از پدرش: حسين بن على بن ابى طالب عليه السلام روزى بر حسن عليه السلام در آمد و نگاهش كه به او افتاد ، گريست . حسن عليه السلام به او گفت: «اى ابا عبد اللّه ! چرا گريه مى كنى؟ گفت : به خاطر آنچه با تو خواهد شد، مى گريم. حسن عليه السلام گفت : "آنچه با من مى شود، سمّى است كه به دسيسه به من مى دهند و با آن ، كشته مى شوم ؛ امّا هيچ روزى ، مانند روز تو نيست، اى ابا عبد اللّه ! سى هزار مرد جنگى به جنگ با تو مى شتابند و همه ادّعا مى كنند كه از امّت جدّمان محمّد صلى الله عليه و آله هستند و خود را به اسلام مى بندند و بر كشتن و ريختن خونت و هتك حرمتت و اسير كردن فرزندان و زنانت و تاراج اموالت، گرد مى آيند، و همين هنگام است كه لعنت بر بنى اميّه فرود مى آيد و آسمان ، خون و خاكستر مى بارد و همه چيز، حتّى وُحوش بيابان و ماهيان دريا بر تو مى گريند" ✅منابع: 🔹 الأمالي للصدوق : ص 177 ح 179 ، 🔹 الملهوف (طبعة أنوار الهدى) : ص19 ، 🔹 مثير الأحزان : ص 23 من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم السلام ، 🔹 المناقب لابن شهرآشوب : ج 4 ص 86 عن الإمام الصادق عليه السلام ، 🔹بحار الأنوار : ج 45 ص 218 ح 44 . مجتبی_علیه_السلام .
مقتل منع دفن (ع) در کنار پیامبر(ص) و تیرباران بدن مبارک در كتاب مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانى مروانى در شرح حال امام حسن - علیه السّلام - از على بن طاهر بن زید روایت مى كند كه وقتى خواستند امام حسن - علیه السّلام - را دفن كنند، عایشه سوار قاطرى شد و از بنى امیه و مروان حكم و سایر طرفداران ایشان كمك گرفت و مردم را بر علیه امام حسن علیه السلام می شوراند. عایشه گفت: به خدا سوگند تا مو در سر من هست، نمی گذارم حسن علیه السلام را در اینجا (کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و اله و اتاق حضرت زهرا سلام الله علیها) دفن کنید. و جنازه آن حضرت را تیرباران کردند تا آنکه هفتاد تیر از جنازه آن حضرت بیرون کشیدند.  در آنجا بود كه ابن عباس گفت: روزى قاطر سوار و روزى شتر سوار است ! یعنی روزی سوار بر شتر می شود و به جنگ با مولا علی علیه السلام می رود و روزی بر قاطر سوار می شود و با جنازه حسن بن علی علیه السلام مقابله و جنگ می کند. مسعودى مى نویسد: آن روز عایشه سوار قاطر سفید و سیاهى بود. شاعر در همین خصوص مى گوید:تجملت تبغلت و لو عشت تفیلت /لك التسع من الثمن و فى الكل تصرفت یعنى : اى عایشه ! روزى سوار شتر شدى ، روز دیگرى هم قاطر سوارى كردى ، اگر بمانى ، سوار فیل هم خواهى شد! تو از هشت یك ارث خانه پیغمبر، یك نهم مى برى ، ولى همه را تصرف كردى . (یعنی با اینکه تنها مالک بخشی از خانه پیامبراکرم صلی الله علیه و اله هستی ولی در همه آن تصرف کردی و مانع دفن امام حسن علیه السلام در آن خانه شدی.) ✅منابع : 🔷مقاتل الطالبین،74 برای مطالعه بیشتر در مورد این حادثه: 🔷منع عایشه از دفن کردن امام حسن علیه السلام: الطبقات 8/175، مختصر تاریخ دمشق، ابن عساکر ترجمة الامام الحسن علیه السلام، و انساب الاشراف، ترجمة الامام الحسن 3/61، مقاتل الطالبین 74. عایشه سوار قاطر شد و با بنی هاشم مبارزه کرد تا جسد امام حسن علیه السلام دفن نشود: مجمع البحرین، الطریحی1/572، شرح اصول کافی، المازندرانی 6/167، الایضاح، ابن شاذان 262، تاریخ الیعقوبی 2/225 ... .
. ✅ نمونه‌ای از زبان حال در ذکر مصیبت: امام حسين علیه‌السلام كنار بدن حضرت عباس(ع) نشست و خون‌ها را از صورت برادر پاك كرد. گویا در اين زمان حضرت عباس (ع) آهی كشيد. امام فرمود برادرم چرا آه مي­كشی؟ عرضه داشت يا سيدی و مولای! دلم مي­خواست در اين لحظات آخر، دست در گردن شما بيندازم، اما چه كنم كه دست در بدن ندارم... شرمنده‌ام که نتونستم آب بیارم برادر.. .
 . ✅ نمونه‌هایی از زبان حال به زبان شعر: ❇️ حضرت علی (ع) در بستر حضرت زهرا(س) : آمد كنار بستر زهرا دمی نشست آهی كشيد و آينه­ اش را نگاه كرد خورشيد آسمان ولايت ستاره ريخت تا يك نظر به هاله اطراف ماه كرد آن رو سيه كه بست روی تو راه را روی تو نه روز علی را سياه كرد ❇️ زبان حال حضرت رقیه (س): سر بابا در آغوشش گرفت و گفت ای بابا گذارم لب به گوشت تا كه رازی را كنم افشا  تو مي­دانی كه زد سيلی به رويم از جفا گويم هـمـان دستی كه سيلی زد به روی مادرم زهرا .
tabatabaifartabatabaifar (1).mp3
زمان: حجم: 1.23M
🏴 اجرایی از استاد و سیّد بزرگوار، جناب آقای طباطبایی‌فر👆🏼🌹✨ 🎤🗣 تکنیک‌‌های به کار رفته، از جمله اوج و فرود، تحریرها و... در دوره صداسازی بصورت کاربردی و با مثال، توسط خود ایشان تدریس شده؛
. ◼️ 📝ابوهاشم جعفری می‌گوید: وقتی حضرت ابوالحسن امام هادی علیه‌السّلام بیمار شده بود، از پی من و محمّد بن حمزه فرستاد ولی محمّد بن حمزه از من جلوتر خدمت مولا رسیده بود. او گفت: امام علیه‌السّلام پیوسته می‌فرمود: یک نفر را به کربلا بفرستید برایم دعا کند. من به محمّد گفتم: می‌خواستی بگویی من به کربلا می‌روم! بعد خودم خدمت آن جناب رسیده عرض کردم: آقا! اجازه می‌فرمایید من به کربلا مشرف شوم؟ فرمود: در این مورد باید دقت کنی که مأمورین متوجه تو نشوند و برایت ناراحتی فراهم نگردد. آنگاه فرمود: محمّد قابل اعتماد نیست زیرا او (که زیدی مذهب است) خلوصی در تشیع‌اش ندارد (زیرا قائل به امامت زید بن علی است) و من نمی‌خواهم او این امر را بفهمد. گفت: من این حرف را برای علی بن بلال نقل کردم؛ او گفت: به کربلا چه احتیاجی دارد؟ او خودش دارای شرافت کربلاست! بعد من خدمت امام علیه‌السّلام رسیدم موقعی که خواستم از جا حرکت کنم فرمود: بنشین! وقتی دیدم آن جناب با من ملاطفت کرد، سخن علی بن بلال را برایش نقل کردم، فرمود: می‌خواستی به او بگویی: رسول خدا صلی الله علیه و آله خانه کعبه را طواف می‌کرد و حجرالاسود را می‌بوسید با اینکه احترام پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و مؤمن، بیشتر از خانه است و خداوند عزوجل به او دستور داد که در عرفه وقوف کند. اینها محل‌هایی است که خداوند دوست دارد در این محل‌ها او را بخوانند. من نیز علاقه دارم برایم در محلی دعا کنند که خدا دوست دارد او را آنجا بخوانند. سهل به نقل از ابوهاشم می‌گوید: درست جمله او را حفظ نکردم و او گفت: اینجاها مواضعی است که خداوند دوست دارد در آنجا او را عبادت کنند. من هم مایلم در جایی که خدا دوست دارد عبادت شود، برایم دعا کنند. چرا این حرف را به او نگفتی؟ گفتم: فدایت شوم، اگر چنین جوابی را یاد داشتم از شما نمی‌پرسیدم! 👈🏼👈🏼 [الکافی] عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: بَعَثَ إِلَیَّ أَبُوالْحَسَنِ علیه‌السلام فِی مَرَضِهِ وَإِلَی مُحَمَّدِ بْنِ حَمْزَةَ فَسَبَقَنِی إِلَیْهِ مُحَمَّدُ بْنُ حَمْزَةَ فَأَخْبَرَنِی مُحَمَّدٌ مَا زَالَ یَقُولُ: ابْعَثُوا إِلَی الْحَیْرِ. وَقُلْتُ لِمُحَمَّدٍ: أَلَّا قُلْتَ لَهُ أَنَا أَذْهَبُ إِلَی الْحَیْرِ. ثُمَّ دَخَلْتُ عَلَیْهِ وَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاك! أَنَا أَذْهَبُ إِلَی الْحَیْرِ. فَقَالَ: انْظُرُوا فِی ذَاك. ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مُحَمَّداً لَیْسَ لَهُ سِرٌّ مِنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ وَأَنَا أَکْرَهُ أَنْ یَسْمَعَ ذَلِك. قَالَ فَذَکَرْتُ ذَلِك لِعَلِیِّ بْنِ بِلَالٍ فَقَالَ: مَا کَانَ یَصْنَعُ الْحَیْرَ هُوَ الْحَیْرُ. فَقَدِمْتُ الْعَسْکَرَ فَدَخَلْتُ عَلَیْهِ فَقَالَ لِیَ: اجْلِسْ حِینَ أَرَدْتُ الْقِیَامَ. فَلَمَّا رَأَیْتُهُ أَنِسَ بِی ذَکَرْتُ لَهُ قَوْلَ عَلِیِّ بْنِ بِلَالٍ فَقَالَ لِی: أَلَّا قُلْتَ لَهُ إِنَّ رَسُولَ الله صلی الله علیه وآله کَانَ یَطُوفُ بِالْبَیْتِ وَیُقَبِّلُ الْحَجَرَ وَحُرْمَةُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله وَالْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ مِنْ حُرْمَةِ الْبَیْتِ. وَأَمَرَهُ الله عَزَّوجَلَّ أَنْ یَقِفَ بِعَرَفَةَ وَإِنَّمَا هِیَ مَوَاطِنُ یُحِبُّ الله أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ یُدْعَی لِی حَیْثُ یُحِبُّ الله أَنْ یُدْعَی فِیهَا وَذَکَرَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ وَلَمْ أَحْفَظْ عَنْهُ. قَالَ: إِنَّمَا هَذِهِ مَوَاضِعُ یُحِبُّ الله أَنْ یُتَعَبَّدَ فِیهَا فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ یُدْعَی لِی حَیْثُ یُحِبُّ الله أَنْ یُعْبَدَ هَلَّا. قُلْتَ لَهُ: کَذَا قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاك لَوْ کُنْتُ أُحْسِنُ مِثْلَ هَذَا لَمْ أَرُدَّ الْأَمْرَ عَلَیْك هَذِهِ أَلْفَاظُ أَبِی‌هَاشِمٍ لَیْسَتْ أَلْفَاظَهُ.  📚 بحارالأنوار، ج۵۰، ص۲۲۴ .
حجت الاسلام کاشانیKashani-14020526-KodamHussain03-10-Hkashani_Com.mp3
زمان: حجم: 33.13M
📋 جلسه دهم فصل سوم "کدام حسین علیه السلام؟ کدام کربلا؟" 📆 سه شنبه بیست و ششم مردادماه ۱۴۰۲ حبّ و بغضِ ما در روایتِ ما از امام حسین مؤثر است. لذا در سقیفه، نگاه جامعه را عوض کردند تا مردم(علیرغم اینکه حدیث ثقلین را شنیده بودند) ندانند که برای امر دین به چه کسی رجوع کنند. ....... حکایت پیشگویی امیرالمؤمنین از پیروزی مغول،بنقل از پدر علامه حلی و پدر سید بن طاوس ....... چرا قبر مطهر امیرالمؤمنین، تازه زمان امام صادق به مردم معرفی شد؟ چون تخریب اهلبیت توسط اموی ها روی مردم اثر گذاشته بود و آنها اهلبیت پیامبر را مرجع نمیدانستند، ولی با خون امام حسین و مجاهدتهای امام سجاد و صادقین ، به مرور مردم متوجه شدند که باید اهلبیت مرجع باشند و تفاوت اهلبیت را فهمیدند، لذا بنی عباس با شعار حمایت از اهلبیت ،نظر مردم رو بسمت خودشون جلب کردند .............. باید روی تولا تاکید کنیم. تا مردم بدون نام بردن، نفی غیر کنند. نیاز نیست بجهت حفظ وحدت در شرایط کنونی ،ذم دشمنان روبکنیم، بلکه با بیان فضائل ائمه ، مردم به برتری ایشان و دون و حقیر بودنِ دشمنان اهلبیت پی خواهند برد. ........ سقیفه با بدعت و عادات غلط و کشتار، سعی در حذف اهلبیت داشت. لذا امام سجاد و امام باقر و امام صادق به مرور، معارف را بصورت خصوصی نشر میدادند.چون امکان ارتباط با مردم نبود.لذا روشنگری و تبیین دین را بواسطه ی شاگردان نشر میدادند . اما منصور و هارون عباسی متوجه این شبکه ی شاگردان شدند و لذا دیگه موسی بن جعفر را به زندان انداختند.و تصمیم به شهادت ائمه گرفتند.
‍ . اشهد انک قد اقمت الصلوة مهر سجادمه تربت کربلات من سرباز فارس الحجازم باب القبله قبلهء نیازم ای کاش باشه روز اربعینت زیر قبه آخرین نمازم حی علی حی علی نماز ظهر اربعین کربلا من ار به قبله رو کنم به عشق روی او کنم اقامه صلاة را به گفتگوی او کنم __ اشهد انک قد اقمت الصلوة گریه واست ردم میکنه از صراط هستم زیر بیرقت حسین جان قربون محبتت حسین جان تسبیحاتمو میگم همیشه با تسبیح تربتت حسین جان حی علی حی علی نماز ظهر اربعین کربلا دعای خیر همرهم که خاک بوس این رهم نماز شد بهانه تا به تربت تو سر نهم ____ https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/8215 .👇
@majmaozakerine1_1696497704.mp3
زمان: حجم: 26.16M
. 📋عمریه آقا سینه زنم حک شده بر روی بدنم کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عمریه آقا سینه زنم حک شده بر روی بدنم بر سر سفره ی خان کرم جیره خور نان حسنم مست و خراباتیِ این سینه‌زنی‌ام من حسنی حسنی حسنی ام تا سایه‌ی تو باشد به سرم محتاج توام، سلطان کرم این نمک سفره‌ی تو کرده اسیرم آمده ام مزد محرم رو بگیرم نگاهی کن به دستانم «دخیلک یا حسن جانم» مثل نبی تو بی مثلی،فاتح میدان جملی سیرت تو شد فاطمی، رفت قد و بالات به علی عاشقتم از ازل ای یار قدیمی جن و مَلَک جیره خورت بس که کریمی ای نور دل و چشمان نبی حیدر منش و زهرا نسبی حل شده با تربت تو آب و گل ما صحن و سرای تو بنا شد به دل ما منم عبد و تو سلطانم «دخیلک یا حسن جانم» نوح و سلیمان خاک درت،گردش اصلی دور سرت روح الامین و جن و مَلَک،خادم دربار پسرت شاه کرم هستی و بی سنگ مزاری ای به فدای حرمی که تو نداری _ آتش زده بر این غربت جگرم آقای کریم خاکت به سرم حسرت دیدار تو افتاده به جانم فاطمیه کنج بقیع روضه بخوانم پریشان پریشانم «دخیلک یا حسن جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ( تصنیف پیک سحری کوروس سرهنگ زاده ) مصطفی جعفری (فائق) . ای که ز دلها باخبری بر دل زارم کن نظری این دل از عشقت شده مجنون و هوایی . ای که به عشقت زنده منم بسته به عشقت جان و تنم مهر تو بر خانه دل داده صفایی . من جز تو ندارم چون بی کس و کارم تو گل زهرایی و من پیش تو خارم . در جوش و خروشم چون خانه به دوشم من سر زلفت به دو عالم نفروشم .