eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.9هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
801 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. هرچه هست، درِ خانهء اهلبیت است ، کسی دست خالی برنمیگردد السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ اگر در این خانه بیایی: " گمشده " می‌آیی، اینجا سرپناهت می‌کنند " بی‌رمق " می‌آیی، اینها تکیه‌گاهت می‌کنند جز درِ اين خانه را يك بار هم حتّى نكوب اهلِ هر خانه، جز اینجا روسیاهت می‌کنند تا نَفَس در سینه داری خویش را اینجا کِشان هر که باشی اهل خانه، رو به راهت می‌کنند كاه باشى پشتِ این درگاه، کوهت می‌کنند کوه باشی بر درِ اين خانه، کاهت می‌کنند مادرِ اين خانواده، مادریّ اَت مى‌کند مادرت را اهلِ خانه، با وجاهت می‌کنند غم مخور هر قدر هم که خُرد باشی اهل‌بیت... می‌شناسندت در این درگه، نگاهت می‌کنند مستكين می‌آیی و بیچاره و بی‌آبرو وقت رفتن از درِ اين خانه، شاهت می‌کنند یک قدم بردار، صد لطف و کرم را بنگری شام باشی این خدا رویان، پگاهت می‌کنند اوج می‌گیری، خودت را وقفِ اين انوار كن با نگاهی، خالی از هر اشتباهت می‌کنند صبحگاهان، اربعینِ عهد را بر پا کنی... وعده‌ دادند آخر از خیلِ سپاهت می‌کنند هر چه هم پرونده‌ات سنگین بُوَد روز جزا... گر بخواهند این شفیعان، بی‌گناهت می‌کنند مرثیه خوان را مدد کن با سرشکِ خالصت روضه‌ها روشن‌تر از انوار ماهت می‌کنند گر پذیرند اهلِ اين خانه، تو را بر نوکری... صاحب بالاترین میزانِ جاهت مى‌کنند بی‌خودی جایی به جز اینجا مکن خود را حرام غیر این در، هر کجا باشی تباهت می‌کنند پنجشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۰ .
. وَ فِعْلُکُمُ الْخَیْرُ وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ… علیهم السلام عالم فدای نام دل آرای اهل بیت، شد اعتبارما ز تولای اهل بیت، ولله کس نیامده همتای اهل بیت، دارای ثروتیم و زاعطای اهل بیت، یعنی که هست مابودازهست اهل بیت، مجنون شدیم و ازنمک دست اهل بیت، فاخرکسی که ازگل اینان سرشته شد، اشرف لقب گرفت و امیر فرشته شد، در باب عشق مست مدیران رشته شد، بر قلب رهروان ولا این نوشته شد، گیرم شود که هردو جهانم از آن ما، هرگز نمی شویم و زیاران حق جدا، عاشق کسی بودکه زاهل اراده است، بر آستان شیر خدا سرنهاده است، درهردلی محبت ومهری فتاده است، ماعشقمان غلامی این خانواده است، این شد سبب که ما شرف خلق داوریم، تحت لوای حضرت زهرای اطهریم، داده صفا به عالم امکان صفایشان، حق آفریده کون و مکان را برایشان، چون کیمیا قسم به خدا خاک پایشان، حاتم بود گدای گدای گدایشان، این چشمه ای ازین یم پر از تلاطم است، باب الکرامتش تو ببین وادی قم است، اهل سخاوت اند و کرم کارشان بود، خیر الوری ز حرکت انظارشان بود، رشک بشر به میثم تمارشان بود، فخر زمانه ساءل دربارشان بود، شکرخدا که مستیم ازجام وباده شد، اسباب آبروی من این خانواده شد، باید زفضلشان همه دم گفتگو شود، شرح مقام و منصبشان موبه مو شود، مزد غلام درگهشان آبرو شود دنیا اگر اراده کنند زیر و رو شود، ما را چه میشود زکرم مبتلا کنند، خدمتگذار صحن و سرای ولا کنند، این از ازل همیشه شده اعتبار ما، ذکر و شعار هردم ایل و تبار ما، ما نوکریم و این سبب افتخار ما، دست نبی و شاه نجف سایه سار ما، تاکردگار حضرت مولا خدا بود، بی شک علی امیر و علی ناخدا بود، از خیرشان تمامی عالم بقا گرفت، هر ذره از محبت اینان بها گرفت، باید که نام اعظمشان را طلا گرفت، زانو زد و به رسم ادب کربلا گرفت، گفتم زکربلا، دل من پر بهانه شد، مرغ دلم به جانب گنبد روانه شد، یارب نفس بده که زجانانه دم زنم، دم از مقام طایفه ی محترم زنم، بی وقفه بهر آل عبا من قلم زنم، رنگی زعشق و عاطفه برباورم زنم، یارب مرا تهی ز مرام و وفا نکن، یک لحظه ای مرا تو از اینها جدا نکن، ✍ .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
🔆 سلسله جلسات #ادب_حضور 10 🌙 رعایت بیشتر #ادب_ماه_رجب 10 📖 تدریس کتاب ادب حضور 👈 توسل به اهل بیت
. و قبولی اعمال کتاب" تحلیل محتوایی زیارتنامه‌ها با رویكرد اخلاقی - تربیتی " فصل دوم: جايگاه اهل‌بيت (عليهم السلام) در نظام هستى در زيارتنامه ها  9. مايه قبولى طاعات و آمرزش گناهان ناشر : نشر مشعر 9. يكى از اصول اساسى دين اسلام، از چنان اهميتى برخوردار است كه قبولى اعمال بندگان، به اعتقاد به آن بستگى دارد و بدون اعتقاد به امامت ائمه اثناعشر (عليهم السلام) عبادات و اعمال صالح آنان هرقدر هم زياد باشد، ارزشى نخواهد داشت. 56در واقع، همان‌طور كه پيش‌تر گفتيم، امامت جزء مكمل و متمم دين اسلام است و بدون آن، اسلام كامل نيست. همين‌طور اعتقاد به امامت، باعث كامل شدن دين افراد مى‌شود و بدون اعتقاد به امامت و ولايت اهل‌بيت (عليهم السلام)، دين افراد كامل نيست و در نتيجه، اعمال آنان نيز پذيرفته نخواهد شد. به برخى از روايات در اين زمينه توجه مى‌كنيم: امام صادق (ع) فرمود: إِنَّ أَوَّلَ مَا يُسْأَلُ عَنْهُ الْعَبْدُ إِذَا وَقَفَ بَيْنَ يَدَيِ اللهِ جَلَّ جَلَالُهُ عَنِ الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ وَ عَنِ الزَّكَاةِ الْمَفْرُوضَةِ وَ عَنِ الصِّيَامِ الْمَفْرُوضِ وَ عَنِ الْحَجِّ الْمَفْرُوضِ وَ عَنْ وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَإِنْ أَقَرَّ بِوَلَايَتِنَا ثُمَّ مَاتَ عَلَيْهَا قُبِلَتْ مِنْهُ صَلَاتُهُ وَ صَوْمُهُ وَ زَكَاتُهُ وَ حَجُّهُ وَ إِنْ لَمْ يُقِرَّ بِوَلَايَتِنَا بَيْنَ يَدَيِ اللهِ جَلَّ جَلَالُهُ لَمْ يَقْبَلِ اللهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْهُ شَيْئاً مِنْ أَعْمَالِهِ.1 همانا نخستين چيزهايى كه از بنده هنگامى كه در پيشگاه خداوند متعال ايستاده است، پرسيده مى‌شود، عبارت‌اند از نمازهاى واجب، زكات واجب، روزه واجب، حج واجب و ولايت ما اهل‌بيت. پس اگر پيش از مرگ، به ولايت ما اقرار كند، نماز و روزه و زكات و حج او پذيرفته مى‌شود. اما اگر در پيشگاه خداوند متعال، به ولايت ما اقرار نكرده باشد، هيچ‌يك از اعمالش پذيرفته نمى‌شود. در زيارت جامعه كبيره مى‌خوانيم: وَ جَعَلَ صَلَوَاتِنَا عَلَيْكُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَايَتِكُمْ طِيباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً لَنَا وَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا.2 و صلوات ما بر شما و نيز ولايت شما را كه به ما اختصاص داده است، باعث پاكى خلقت ما و طهارت جان ما و پاكيزگى ما و كفاره گناهان ما قرار داد. همچنين مى‌خوانيم: «بِمُوَالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ»؛3 «به موالات شما، عبادات واجب 1) بحارالانوار، ج 27، ص 167. 2) من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 613. 3) همان، ج 2، ص 616. 57پذيرفته مى‌شوند». همچنين در زيارت امام زمان (عج) در سرداب مقدس مى‌خوانيم: أَشْهَدُ أَنَّ بِوَلَايَتِكَ تُقْبَلُ الْأَعْمَالُ وَ تُزَكَّى الْأَفْعَالُ وَ تُضَاعَفُ الْحَسَنَاتُ وَ تُمْحَى السَّيِّئَاتُ فَمَنْ جَاءَ بِوَلَايَتِكَ وَ اعْتَرَفَ بِإِمَامَتِكَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ وَ صُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ وَ تُضَاعَفُ حَسَنَاتُهُ وَ مُحِيَتْ سَيِّئَاتُهُ وَ مَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَايَتِكَ وَ جَهِلَ مَعْرِفَتَكَ وَ اسْتَبْدَلَ بِكَ غَيْرَكَ... لَمْ يَقْبَلِ اللهُ مِنْهُ عَمَلًا وَ لَمْ يُقِمْ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً.1 گواهى مى‌دهم كه اعمال بندگان به سبب پذيرش ولايت تو پذيرفته مى‌گردد و رفتارهاى آنها پاكيزه مى‌گردد و كارهاى نيك آنها مضاعف مى‌شود و گناهان آنها محو مى‌شود. پس هركه به ولايت تو اعتقاد داشت و به امامت تو اعتراف كرد، اعمال او قبول مى‌شود و گفتارش تصديق مى‌گردد و كارهاى نيكش، مضاعف مى‌شود و بدى‌هايش محو مى‌گردد و هركه از ولايت و دوستى تو روبرگرداند و تو را نشناسد و ديگران را به جاى تو برگزيند... خداوند هيچ عملى را از او نمى‌پذيرد و ميزانى براى آنها برپا نمى‌كند. 10. وسيله آزمايش افراد 1) المزار، شهيد الاول، ص 205 .
D1738394T10599788(Web).mp3
11.76M
🔹سخنرانی حجت الاسلام دکترناصر رفیعی با موضوع «راه های اظهار محبت به (ع)» 🎙 📺
. 🔷🔶 👈🏼👈🏼 امام باقر علیه‌السلام می‌فرمایند: هنگامی که مؤمن از دنیا رفت، شش صورت همراه او وارد قبر می‌شوند. 🍃 یکی از آنها خوشروتر و خوشبوتر و پاکیزه تر از صورتهای دیگر است. 🍃 یکی در جانب راست، یکی در طرف چپ، یکی در پیش رو، یکی در پشت سر، دیگری در پایین پا و صورتی که از همه خوش سیماتر است در بالای سر میت می‌ایستد و عذاب‌هایی را که متوجه میت است دفع می‌کند. 🍃 آنگاه صورت زیبا از صورتهای دیگر می‌پرسد: شما کیستید؟ خداوند شما را جزای خیر دهد. ➖صورت سمت راست می‌گوید: من نمازم. ➖صورت سمت چپ می‌گوید: من زکاتم. ➖صورت پیش رو می‌گوید: من روزه‌ام. ➖صورت پشت سر می‌گوید: من حج و عمره‌ام. ➖صورت پایین پا می‌گوید: من نیکی و احسان به برادران مؤمنم. 🍃 سپس صورتها از او می‌پرسند: تو کیستی که از همه ما زیباتر و خوشبوتری؟ در پاسخ می‌گوید: من ولایت و محبت خاندان پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هستم. 📚 بحارالأنوار، ج۶، ص۲۳۴ .
. علیهم_السلام 👈🏼 می‌گويد: از رسول‌خدا (صلى الله عليه وآله) شنيدم كه مى‌فرمود: ما من قوم يذكرون فضل محمّد وآل محمّد عليهم السلام إلّا هبطت ملائكة من السماء تخبرهم وتحدّثهم. 📝 هر گروهى كه فضايل محمّد و آل محمّد (عليهم‌السلام) را بازگو مى‌كنند، فرشتگانى از آسمان به سوى آن‌ها فرود آمده و آن‌ها را باخبر نموده و با آنها سخن مى گويند. هنگامى كه آنان به سوى آسمان عروج مى كنند فرشتگان ديگر گويند: از شما بوى خوشى به ما مشام ما مى رسد كه خوشبوتر و پاكيزه تر از آن استشمام ننموده ايم! 🍃 فرشتگان پاسخ مى‌دهند: إنّا كنّا عند قوم يذكرون فضل محمّد وآل محمّد عليهم‌السلام فعبق بنا من ريحهم. 📝 ما در ميان گروهى بوديم كه فضايل محمّد و آل محمّد عليهم‌السلام را بازگو مى‌نمودند، از بوى خوش آنان معطّر شديم. فرشتگان ديگر گويند: ما را به سوى آنان فرود آوريد! مى‌گويند: آنها متفرّق شده‌اند. مى‌گويند: ما را به آن مكانى كه بودند فرود آوريد تا از آن تبرّك جوييم. 📚منابع: ۱. اربعين ابى الفوارس: ۴۸ (مخطوط) ۲. ينابيع المودّة: ۲۴۶ (ط اسلامبول) ۳. إحقاق الحق: ۵۰۲/۹ و ۵۲۲/۱۸ ۴. مودّة القربى: ۳۸ (ط لاهور) ۵. روضة: ۱۵۱ ح ۵۷ ۶. بحارالأنوار: ۱۹۹/۳۸ ح۷ ۷. تفسير برهان: ۳۳۳/۴ ح۲ .
. 📝 ابوحمزه می گوید: مولای ما حضرت امام محمد باقر صلوات الله علیه فرمودند: اسلام بر پنج پايه اساسى استوار است: برپاداشتن نماز. دادن زکات. حج خانه كعبه. روزه ماه مبارک رمضان. ولایت ما معصومین. در چهار قسمت از اين پایه‌ها تخفيفى منظور شده است ولى در ولایت ما تخفيفى نيست، كسى كه مالی نداشته باشد، زكات بر او نيست و كسى كه هزينه موجود نداشته باشد حج بر او واجب نيست، كسى كه بيمار است، نماز را نشسته بخواند و روزه ماه رمضان را (در عذر) افطار كند، ولی تندرست يا بيمار دارا باشد يا ندار ولايت ما معصومین لازم و واجب است. 👈🏼 عنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ: قالَ مولانا الإمام محمد الباقر صلوات الله علیه: بنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ: إِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ وَحِجِّ الْبَيْتِ وَصَوْمِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَالْوَلَايَةِ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ. فَجُعِلَ فِي أَرْبَعٍ مِنْهَا رُخْصَةٌ وَلَمْ يُجْعَلْ فِي الْوَلَايَةِ رُخْصَةٌ. مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مَالٌ لَمْ يَكُنْ عَلَيْهِ الزَّكَاةُ. وَمَنْ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ مَالٌ فَلَيْسَ عَلَيْهِ حَجٌّ. وَمَنْ كَانَ مَرِيضاً صَلَّى قَاعِداً وَأَفْطَرَ شَهْرَ رَمَضَانَ، وَالْوَلَايَةُ صَحِيحاً كَانَ أَوْ مَرِيضاً أَوْ ذَا مَالٍ أَوْ لَا مَالَ لَهُ فَهِيَ لَازِمَةٌ وَاجِبَةٌ. 📚 منابع: ۱. خصال، ج‏۱، ص۲۷۸ ۲. وسائل الشيعة، (ط-مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏)، ج‏۱، ص۲۳ .
. ♦️ بهترین حال من آن است که «نوکر» باشم... در فراز از یکی از زیارات امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، با تعبیری بسیار لطیف و نغز نسبت به «مقامِ نوکری» اشاره می‌کند؛ در آنجا که خطاب به اهلبیت علیهم‌السلام عرضه می‌داریم: ...أَشْهَدُ یَا مَوَالِیَّ وَ طُوبَی لِی إِنْ کُنْتُمْ مَوَالِیَّ أَنِّی عَبْدُکُمْ وَ طُوبَی لِی إِنْ قَبِلْتُمُونِی عَبْداً 🔹 شهادت می‌دهم‌ ای سَروران من! و خوشا به حال من که اگر سَروران و «آقا»هایی مثل شما داشته‌باشم و من نوکر شما باشم و خوشا به حال من، اگر شما مرا به این مقام نوکری، بپذیرید... 📚المزار الکبیر ص ۷۷ 📚بحارالانوار ج٩٧ ص٣۴۶ . فکر وذکرم همه این بود که نوکر باشم سگ قلاّده گلاویز  دم در باشم فکر و ذکرم همه این بود که مجنون باشم دائم الخمرمی ، از ساحل کوثر باشم من همین  یک دو سه روزه نشدم عاشق تو مبتلای غم عشق تو ، من از "ذر" باشم من ملک بودم وفردوس نشین  بودم وبعد آدم آورد ، که گریان تو دلبر باشم شأن نام تو ، به روی لب من بودن نیست تو سلیمان و من آن مور محقّر باشم لقمه نانی بده ، تامزّه بگیرد دهنم آتشم زن که چنان شعله ی منبر باشم بی محلّی بکنی ، داد کشم ، شکوه کنم چون ، نه هم ظرفیت جون ، و نه قنبر باشم تو به دادم نرسی ، می روم از دست ، حسین مستغاثٌ بک ارباب ، که بهتر باشم گر بنا هست ، مرا دست کسی بسپاری بهتر آن است ، غلام علی اکبر باشم من که بی دعوت و سرخود ، نرسیدم به حضور من سفارش شده ی حضرت مادر باشم مادرت داد به من درس حسین جان گفتن مادرت یاد به من داد ، که نوکر باشم  حسین قربانچه✍
. 📝 حضرت امام کاظم علیه‌السّلام فرمود: به نزد آقای ما امام صادق علیه‌السّلام آمد و از نداری به او شکایت نمود. امام علیه‌السلام فرمود: امر آن‌گونه که می‌گویی نیست و من تو را ندار برنمی‌شمرم. مرد گفت: آقای من! به‌خدا سوگند امر بر تو آشکار نگشته است[و پیوسته] از نداری خود بیان می‌کرد. و امام صادق علیه السّلام سخن او را صحیح نمی‌شمرد. تا این که امام به او فرمود: مرا آگاه کن که اگر برای بیزاری جستن از ما صد دینار به تو داده شود می‌پذیری؟ عرضه داشت: نه. پس امام تا هزاران دینار پیش رفت ولی مرد قسم می‌خورد که چنین نمی‌کند [و در مقابل آن مقدار پول از امام بیزاری نمی‌جوید]. پس امام به او فرمود: آیا کسی که چنین سرمایه و کالایی دارد که در برابرش این مقدار پول داده می‌شود و او آن کالا را نمی فروشد است؟! 👈🏼 أَبُومُحَمَّدٍ الفَحَّامُ، قَالَ: حَدَّثَنَا المَنْصُورِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَمُّ أَبِي، قَالَ: حَدَّثَنِي اَلْإِمَامُ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ (عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ). قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ. قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى. قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ (عَلَيْهِمُ‌السَّلاَمُ). قَالَ: إِنَّ رَجُلاً جَاءَ إِلَى سَيِّدِنَا اَلصَّادِقِ (عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ) فَشَكَا إِلَيْهِ اَلْفَقْرَ، فَقَالَ: لَيْسَ الْأَمْرُ كَمَا ذَكَرْتَ وَمَا أَعْرِفُكَ فَقِيراً. قَالَ: وَالله يَا سَيِّدِي مَا اِسْتَبَيْتُ، وَذَكَرَ مِنَ اَلْفَقْرِ قِطْعَةً وَالصَّادِقُ يُكَذِّبُهُ، إِلَى أَنْ قَالَ لَهُ: خَبِّرْنِي لَوْ أُعْطِيتَ بِالْبَرَاءَةِ مِنَّا مِائَةَ دِينَارٍ، كُنْتَ تَأْخُذُ؟! قَالَ: لاَ. إِلَى أَنْ ذَكَرَ أُلُوفَ دَنَانِيرَ وَالرَّجُلُ يَحْلِفُ أَنَّهُ لاَ يَفْعَلُ، فَقَالَ لَهُ: مَنْ مَعَهُ سِلْعَةٌ يُعْطَى بِهَا هَذَا المَالَ لاَ يَبِيعُهَا هُوَ فَقِيرٌ!  📚 امالی شیخ طوسی (عربی) ج۱، ص۲۹۷ ....................... . 🔰 ولايت چيست؟ 🔶🔸اين ولايت، بالاتر از محبت و دوستى و عشق است؛ 🔸 كه عشق على در دل دشمنان او هم خانه داشت. 🔸 آنها كه شكوه و وقار كوه و زيبايى دشت و عظمت كوير و دريا و جلوه‏ى طلوع و غروب، اسيرشان مى‏ كند و چشمشان را مى‏ گيرد و دلشان را به بند مى‏ كشد، چگونه مى‏ شود شكوه و عظمت آن روح بزرگتر از كوه، زيبايى و گستردگى آن قلب وسيع‏تر از هستى و عظمت و ناپيدايى آن سينه‏ ى ناپيداتر از كوير و عميق‏تر از دريا و جلوه‏ ى آن طلوع بى غروب، چشم و دل و عشق و احساسشان را پر نكند. 🔸هر كس با هر مشربى و عقيده‏ اى، مى‏ تواند دوستدار على باشد. 🔸 در على، علم و عشق، تدبير و شمشير، حريت و عبوديت، نجواى دل و آتش سخن، زمزمه‏ى شب و فرياد روز، قدرت و عزت و تواضع و ذلت، نرمش و آشنايى و خشونت و پايدارى، 🔸 در على اين همه هست و اين همه بخاطر حق است و براى اوست و اين است كه همه‏ ى او دوست داشتنى است و حتى دشمنش در دل شيفته‏ ى اوست و مخالفش در پنهان شيداى او. 🔸 ولايت على، نه على را دوست داشتن كه فقط على را دوست داشتن است. 🔸ولايت على، على را سرپرست گرفتن و از هواها و حرف‏ ها و جلوه‏ ها بريدن است. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب غدیر ، صفحه ۱۱ . 🔰 زير بناى ولايت‏ 🔻و زير بنا و سرّ آن همه فداكارى و جانبازى شيعه در طول تاريخ همين شناخت و همين يافت برهانى و عينى است: ◾️ 1- او مى‏ داند كه ولى بيش از او به او علاقه دارد. ◾️ 2- و بيش از او به منافع او آگاهى دارد، لذا امر او را هر چه باشد مى ‏پذيرد و دستور او را هر چه باشد گردن مى‏ نهد و حتى به ميان آتش مى‏ نشيند و به استقبال مرگ مى ‏رود. 🔻و همان طور كه من وقتى مى‏ يابم كه فلان مكانيك آگاهى و دلسوزى دارد، تمام اجزاء ماشين را تحت اختيار او مى ‏گذارم و تمام مسايل را از او مى ‏پرسم و از او مى ‏گيرم. 🔻 آنها كه ولايت را قبول كردند، آنهايى هستند كه يافتند ماشين پيچيده‏ ى وجود آنها را امام و ولى بهتر از خود آنها رهبرى مى ‏كند و در اين راه شلوغ هستى كه اعمال و افكار انسان غوغايى بپا كرده، او بهتر انسان را به مقصد مى ‏رساند و نجات مى ‏دهد. 🔻 و توضيح اين ولايت و سرسپردگى در همين آگاهى نهفته است. 🔺 وجود ما، جسم ما، جان ما، براى خداست و از اوست. هر كس كه اينها را بهتر به كار بگيرد، در اينها حق تصرف دارد. 🔻و همين است كه رسول خدا و پيشوايان اولويت دارند. به تصرف در هستى ما، سزاوارتر از ما هستند. ◀️ و همين است كه پدر بر فرزند و بر اموال فرزند ولايت دارد و حق تصرف دارد. ◀️ چون اين مقام ولايت است كه تمام نعمت ‏ها را به كار مى ‏گيرد و تمام استعداد ها را شكفته مى ‏كند و بارور مى‏ نمايد، 📚 کتاب غدیر،صفحه 20
. با مُشرک و با لات و هُبل بد بوده در یاریِ بی‌کسان زبانزد بوده آموزه‌ی دین اگر که بی‌حد بوده از خُلق پسندیده‌ی "احمد" بوده آورده برایمان چه خیر و برکات بفرست به اسلامِ "محمد" صلوات شد نام علی باعثِ تاب و تبمان واجب‌ تر از لقمهٔ نانِ شبمان ذکرِ "مددی علی علی" بر لبمان حیدر همه‌ی قداستِ مذهبمان تا لال نَمیریم به هنگامِ ممات بر شاه نجف، "ساقی کوثر" صلوات دل با همه‌ی ارادت و عشقِ تمام بر حضرتِ "صدیقه" فرستاده سلام سائل درِ این خانه گرفت‌ست مقام می‌خواهی اگر شهید، باشی گمنام بفرست به "ٱم الشهدا" بعدِ صلات بر مادر سادات؛ به "زهرا" صلوات تفسیری از اعجازِ ازل خواهد شد با نام "حسن" زهر؛ عسل خواهد شد شمشیر به آیینه بدل خواهد شد حاجاتِ گدا نگفته حل خواهد شد بفرست به قصدِ کسبِ فیض و حسَنات بی واسطه بر "حسن" دمادم صلوات عالی و پسندیده صفات است" حسين" انگیزه‌ی زیبایِ حیات است "حسين" فرمانده‌ی کشتی نجات است "حسين" بانیِ سفر تا عتبات است "حسين" با نیت کربلا و امضایِ برات بفرست سه "یاحسین" بعد از صلوات آن نورِ جلی که داده قیمت به بشر مشغولِ عبادت‌ست شب تا به سحر دارد کلماتش همه از خیر، خبر خورشیدِ صحیفه‌اش هدایت‌محور داده‌ست به بندگی عیار و جَلَوات بر سجده‌ی "سجاد" سلام و صلوات دین از برَکاتِ منبرش یافت قوام می‌گفت حدیث؛ می‌شد آغازِ قیام زیباست چقدر در کلامش احکام عِلمش شده فکر و ذکرِ آیاتِ عظام در حج و صفا و مروه و در عرفات بفرست به نورِ علمِ "باقر" صلوات مردی که رئیسِ مذهبِ شیعه شده بانیِ مقام و منصبِ شیعه شده پیشانیِ او ماهِ شبِ شیعه شده نامش همه دم ذکر لبِ شیعه شده تا رد شدن آسان شود از مرزِ صراط بی واهمه بفرست به "صادق" صلوات بستیم دخیلِ سبز بر بابِ مراد شد حال و هوایِ استجابت ایجاد بی وقفه روا کرد و عجب رونق داد تا حاجتِ سائلان به دستش افتاد بفرست به نیتِ صبوری و ثبات بر خشمِ فرو خورده‌ی "کاظم" صلوات هر چند گناهکار و سهل انگاریم دریا شده و از کرَمش سرشاریم تا در دو جهان ضامن آهو داریم از هر چه که بهتر است برخورداریم پیچیده میانِ حرمش این نَغَمات بر حضرتِ "سلطانِ خراسان" صلوات با بخشش‌ ِ خود روح به عالم بخشید بی واسطه آب و نان به حاتم بخشید از صبح ِ عَلیَ الطلوع هر دم بخشید از وسعتِ جودِ خود به ما هم بخشید تا دل بشود قابل و عالی‌درجات بفرست "جواد إبن رضا" را صلوات ما گمشدگانیم و هدایت عشق است هنگام عنایت شده! دعوت عشق است دلدادگی و شوق زیارت عشق است در سامره توفیقِ عبادت عشق است هر لحظه بخوان: «فَرَّجَ عَنّا غَمَرات»* بر جامعه‌ی "حضرتِ هادی" صلوات وابسته شدیم؛ عاشقِ سرمستیم بر خیلِ گدایان، همه شب پیوستم در سامره زائرانه پیمان بستیم دوم‌ "حسن" است و خاکِ پایش هستیم بفرست به عشقِ «یا مُجیبََ الدّعَوات» بر حضرتِ "عسکری" هزاران صلوات آن منجیِ غایب از نظر می‌آید یک جمعه حوالیِ سحر می‌آید یا اینکه غروب؛ بی خبر می‌آید وٱلله که حضرتِ پدر می‌آید تا اینکه شود، عشقِ به "مهدی" اثبات بفرست به نیّتِ ظهورش صلوات! * فرازی از زیارت جامعه کبیره: «فَرَّجَ عَنّا غَمَرات» شدّت گرفتارى را از ما برداشت .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ۲۵ ذی الحجه ✅امام باقر(علیه السلام) در شان نزول سوره (هل اتی) می فرماید : 📋《مَرِضَ [یَومَاً] اَلْح
. اَلسّلامُ عَلَیکُم یا اَهل‌َبَیتِ النّبوّه " وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‌ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً " (آیه ۸ سوره انسان) مادر به عشق ، سفره ی افطار ، گُستَراند بابا دعای ویژه ی افطار را که خواند شب بود و شهر بود بدونِ صدا خموش " تَق ، تَق " رسید از پسِ در یک صدا به ‌گوش مسکین رسیده بود ز راه و سوال داشت دستش تهیّ و هر نَفَس او ملال داشت آن شب ، طعام ، روزیِ مرد فقیر گشت از خوردنِ طعامِ خود ، اهل حَرَم گذشت فردا رسید و باز ، حَرَم در صیام بود وقت غروب آمد و نزدیک شام بود مادر ، دوباره با کمک اهل خانه اش گُستَرد خوانِ مرحمت بی‌کرانه اش بابا دوباره ، لحظه ی افطار با دعا آکنده ساخت خانه ی خود را پر از صفا شب بود و شهر بود بدون صدا خموش " تَق ، تَق " رسید از پسِ در یک صدا به ‌گوش با حال زار و خسته ، یتیمی رسیده بود از بی کسی ، ز عالم و آدم ، بُریده بود آن شب ، طعام ، روزیِ مرد یتیم گشت از خوردنِ غذای خود ، اهل حَرَم گذشت فردا دوباره اهل حَرَم ، روزه دار بود مهمانِ سفره‌خانه ی پروردگار بود نَم نَم ، دوباره عطر غروب از هوا وزید شب گشت و باز ، لحظه ی افطار سررسید قبل از طعام ، گرم دعاها شدند که آماده ی تناوُل خرما شدند که " تَق ، تَق " دوباره از پسِ در یک صدا رسید این خانه باز ، ناله ای از بی‌نوا شنید این بار هم به شوق فَرَج ، بنده‌ای اسیر دست نیاز زد به درِ خانه ی امیر آن شب ، طعام ، روزیِ مرد اسیر گشت بارِ دگر ز سهم خود ، اهل حَرَم گذشت این خانواده با همگان فرق می‌کنند هر چیز را به بحرِ کَرَم ، غرق می‌کنند قرآن ، گشوده کام به مدّاحی و ثنا قرآن ، ستوده در خودش این خانواده را یک بار هم رسید صدایی ز پشتِ در این بار با ادب نه ، به تندیّ و با شرر بانوی خانواده بیامد به پشتِ در آتش ولی گرفت به چوب درشتِ در نامرد با لگد به در خانه زد ، شکانْد بانو به پشتِ در، دم ِ " یا فضّه... " را که خوانْد آتش ز مُلک تا ملکوتِ جهان رسید بندِ دل از دلِ همه‌ی عرشیان بُرید بالا گرفت گرد غریبیّ و بوی دود از خانه ای که مأمن هر نا اُمید بود صیّاد رذل ، بعد، امیر و خلیفه شد اسلام ، پاره پاره به دست سقیفه شد آن در هنوز هم که هنوز است مأمن است راه خدا به منطق زهرا ، مُبَرهن است خورشیدِ پشت ابر ، نگهدارِ عالَم است امر فرج به خواست یزدان ، مسلّم است او منتظر بُوَد که تو و من ، دعا کنیم هر قصد را به غیر ظهورش ، رها کنیم ای آن که لطف کردی و خواندی سرودِ من دست دعا بلند نما و صدا بزن: " موعود خانواده ی عصمت! ظهور کن! بیچاره گشته ایم ز غیبت ؛ ظهور کن! " ✍ .
. از جهانی که پر از تیرگیِ ما و من است می‌گریزم به هوایی که پُر از زیستن است می‌گریزم به همانجا که همه می‌گویند هرکه از آینه‌ها دم بزند، خویشتن است می‌گریزم به جهانی که پُر از یکرنگی‌ست به جهانی که پُر از گریه‌کن و سینه‌زن است همه یکپارچه، یک دست سیه پوشانند برتن مردم این طایفه، یک پیرهن است به همان‌جا که نَفَس قیمت دیگر دارد اشک‌ها درّ نجف، سینه عقیق یمن است به همان‌جا که در آن باد صبا بسته دخیل به عبایی که پر از رایحه‌ی پنج تن است چه خراسان، چه مدینه، چه عراق و چه دمشق هر کجا پرچم روضه‌ست، همان‌جا وطن است دم من زندگی و بازدمم زندگی است تا که روی لب من ذكر حسین و حسن است قلب، آن است که لبریزِ محبت باشد تا ابد خانه‌ی اولاد على، قلب من است ...................... مرحوم میرزای شیرازی در مکاشفه ای حبیب بن مظاهر سلام الله علیه را دیدند و از ایشان پرسیدند که: شما می خواهید برای چه به دنیا برگردید؟ فرمود: «برای سه کار: شرکت در مجلس عزای امام حسین علیه السلام، آب بدهم و صلوات بفرستم»! 📚روزن‍ه‌ه‍ای‍ی‌ از ع‍ال‍م‌ غ‍ی‍ب‌، ص ۱۸۷.‬
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
📋 جلسه نهم فصل سوم "کدام حسین علیه السلام؟ کدام کربلا؟" 📆 دوشنبه بیست و پنجم مردادماه ۱۴۰۲ #حامد_
. ۰,۱۸۵۴۱.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَثَلُ أهلِ بَيتي مَثَلُ سَفينَةِ نُوحٍ؛ مَن رَكِبَها نَجا و مَن تَخَلّفَ عَنها غَرِقَ . ۱ ۰,۱۸۵۴۲.عنه صلى الله عليه و آله : إنّما مَثَلُ أهلِ بَيتي فيكُم كمَثَلِ سَفينَةِ نُوحٍ عليه السلام ؛ مَن دخَلَها نَجا ، و مَن تَخَلّفَ عَنها غَرِقَ . ۲ ۰,۱۸۵۴۳.عنه صلى الله عليه و آله : إنّما مَثَلُ أهلِ بَيتي فيكُم كمَثَلِ سَفينَةِ نُوحٍ؛ مَن رَكِبَها نَجا ، و مَن تَخَلّفَ عَنها هَلَكَ . ۳ ۰,۱۸۵۴۴.عنه صلى الله عليه و آله : مَثَلُ أهلِ بَيتي فيكُم كمَثَلِ سَفينَةِ نُوحٍ ، فمِن قَومِ نُوحٍ مَن رَكِبَ فيها نَجا و مَن تَخَلّفَ عَنها هَلَكَ ، و مَثَلُ بابِ حِطَّةٍ في بَني إسرائيلَ . ۴ ۰,۱۸۵۴۵.عنه صلى الله عليه و آله : إنّ مَثَلَ أهلِ بَيتي في اُمّتي كمَثَلِ سَـفينَةِ نُوحٍ في قَومِهِ؛ مَن رَكِبَها نَجا و مَن تَرَكَها غَرِقَ ، و مَثَلُ بابِ حِطَّةٍ في بَني إسرائيلَ . ۵ ۳۵۴۸ مَثَل اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله ۰,۱۸۵۴۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مَثَل اهل بيت من، مثل كشتى نوح است كه هر كس سوارش شد نجات يافت و هر كس كه از آن باز مانْد غرق گشت. ۰,۱۸۵۴۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : حكايت [وجود ]اهل بيت من در ميان شما، حكايت كشتى نوح عليه السلام است كه هر كس وارد آن شد نجات يافت و هر كس از آن بازمانْد غرق شد. ۰,۱۸۵۴۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : حكايت اهل بيت من در ميان شما، حكايت كشتى نوح است، كه هر كس سوارش شد نجات يافت و هر كس از آن باز مانْد نابود گشت. ۰,۱۸۵۴۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مَثل وجود اهل بيت من در ميان شما، مثل كشتى نوح است كه از قوم نوح هر كس در آن نشست نجات يافت و هر كس از آن باز مانْد نابود گشت و نيز حكايت باب حطّه در ميان بنى اسرائيل است. ۰,۱۸۵۴۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مَثَل اهل بيت من در ميان امّتم، مَثَل كشتى نوح است در ميان قوم او؛ كه هر كس سوار آن شد نجات يافت و هر كه رهايش كرد غرق شد و نيز به مانند باب حطّه اند در ميان بنى اسرائيل. ۱.كنز العمّال : ۳۴۱۵۱. ۲.الأمالي للطوسي : ۳۴۹/۷۲۱. ۳.كنز العمّال : ۳۴۱۶۹. ۴.كنز العمّال : ۳۴۱۷۰. ۵.الاحتجاج : ۱/۳۶۱/۵۸. .
. علیهم_السلام شیخ کراجکی رضوان الله علیه روایت کرده است: 📝 رسول‌خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: داخل بهشت شدم؛ دیدم روی درب بهشت نوشته شده است: «خدایی جز الله نیست، محمد حبیب خداست، علی بن ابی طالب ولی خداست، فاطمه نشانه خداست، حسن و حسین برگزیدگان خدا هستند، و لعنت خدا بر دشمنان آنان». وحدثنا الشيخ الفقيه ابن شاذان رحمه الله قال حدثنا سهل بن أحمد عن احمد بن عبد الله الديباجي رحمه الله قال حدثنا محمد بن محمد بن محمد بن الاشعث بمصر قال حدثنا موسى بن اسماعيل عن أبيه قال حدثني موسى بن جعفر عن أبيه عن محمد بن علي عن أبيه عن الحسين بن علي عليه السلام قال قال رسول الله صلى الله عليه وآله: دخلت الجنة فرايت على بابها مكتوبا بالذهب: لا اله إلا الله، محمد حبيب الله، علي بن ابي طالب ولي الله، فاطمة آية الله، الحسن والحسين صفوتا الله، على مبغضيهم لعنة اللهم. 📚 کنز الفوائد (چاپ دار الاضواء) شیخ محمد بن علی کراجکی، ج۱، ص۱۴۸-۱۴۹
. یا صاحب الزّمان! مددی بنده، تماماً اختیارش دستِ ارباب است هر کَس، حسینی نیست سر تا پاش ناباب است هر که کند خدمت به این درگاه، شاداب است بر دشمنانِ طالبِ خون خدا، لعنت بر غاصبینِ جایگاه اولیا لعنت بستند تا دست علی را پشتِ دین شد خَم نسل سقیفه، هست اکنون هم در این عالَم بر جِبت و بر طاغوت، نفرینِ خدا هر دَم بر هر که باشد دوسـتدارِ آن دو تا لعنت بر غاصبین جایگاه اولیا لعنت عالَم، ذلیلِ محضرِ این خاندان باشد شخص امام هر زمان، جان زمان باشد کُلّ جهان، چون موم در دستانشان باشد بر منکرانِ رفعت آل عبا لعنت بر غاصبین جایگاه اولیا لعنت دارد تأسی می کند بر غیرت زینب... هر کس که مُحکم، ایستاده پای این مکتب دارد دعای بر ظهورِ منتقم بر لب بر قاتلینِ حضرت خیرالنّسا لعنت بر غاصبین جایگاه اولیا لعنت ✍ یک شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲ .
. 🔻 ۱ - دشمنى بنى‌اميه و بنى‌عباس‏ بنى ‏اميه تلاش فراوان داشتند تا به هر طريقى مردم را از اهل‌بيت (علیهم‌السلام) دور كنند. معاويه در نامه ‏اى به واليان خود چنين نوشت: «من ذمّه خود را برىّ ساختم از هركسى كه فضيلتى از فضايل ابوتراب و اهل‌بيتش را بازگو كند...»(۱). معاويه در جواب نامه «زياد» يكى از حاكمانش اين‏گونه نوشت: «هر كس بر دين على و رأى اوست را به قتل رسان و جسد او را قطعه قطعه كن». زياد بعد از اين دستور دو مرد حضرمى را كه از پيروان اميرمؤمنان علیه‌السلام بودند بر درب خانه‏ شان در كوفه به دار آويخت(۲). گروهى از بنى‌اميه به معاويه گفتند: اى اميرالمؤمنين! تو به آرزوى خود رسيدى، چرا دست از لعن اين مرد - امیرالمؤمنین امام على‏(علیه السلام) - برنمى‌دارى؟ معاويه گفت: نه به‌خدا سوگند دست برنمیدارم تا اين كه كودكان بر اين لعن بزرگ شده و بزرگان پير شوند، تا وقتى كه هيچ كس فضيلتى را براى او نقل نكند»(۳). سيوطى می‌گويد: «در ايّام حكومت بنى‌اميّه، بر بالاى بيش از هفتاد منبر حضرت على بن ابى‌طالب‏ (علیهماالسلام) لعن مى‏شد، و اين به جهت سنتى بود كه معاويه ايجاد نموده بود»(۴). 🔻 ۲ - جعل روايات در شأن خلفا معاويه در نامه ‏اى به عاملان خود در مناطق مختلف چنين دستور داد: «... هر گاه نامه من به دست شما رسيد مردم را دعوت به نقل روايات در فضايل صحابه و خلفاى اولين كنيد، و هر خبرى را كه در شأن ابوتراب - امیرالمؤمنین امام على‏(علیه السلام) - نقل می‏كنند آن را بر صحابه منطبق نماييد؛ زيرا اين كار نزد من محبوب‏تر است و چشم مرا روشن میكند، و بهتر مى‏تواند حجت ابوتراب و شيعيانش را ابطال نمايد. و تا می‌توانيد فضايل عثمان را نقل كنيد. اين نامه براى مردم قرائت شد، لذا اخبار زيادى در مناقب صحابه روايت شد كه همگى آن‏ها جعلى بوده و هرگز حقيقت نداشت(۵). 🔻 ۳ - جعل روايات در مذمّت اهل‌بيت (علیهم‌السلام) معاويه عده‌اى از صحابه و برخى از تابعين را گمارد تا اخبارى را در مذمّت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) جعل كنند كه مقتضى طعن و برائت از آن حضرت بود، و براى آنان اجرتى معين نمود تا در انجام اين عمل رغبت كنند(۶). او اسامى كسانى را كه در عصر معاويه در مذمّت حضرت علی (علیه‌السلام) روايت جعل می‏كردند شمارش كرده و میگويد: آنان عبارتند از: ابوهريره، عمرو بن عاص، مغيرة بن شعبه، عروة بن الزبير، حريز بن عثمان و سمرة بن جندب(۷). 🔻 ۴ و ۵- تقليد باطل و تعصّبات جاهلى هنگامى كه با برخى از مخالفان به بحث می‌نشينيم و حق را به آنان گوشزد می‌كنيم، آخرين جوابى كه می‌دهند اين است كه: ما نمی‌توانيم دست از آداب و رسوم آبا و اجداد خود برداريم و با آنان به مخالفت بپردازيم. 🔻 ۶ - كتمان فضايل اهل‌بيت (علیهم‌السلام) دشمنان اهل‌بيت (علیهم‌السلام) با استفاده از تمامى امكانات از جمله مواردى كه در دليل اول ذكر شد فضائل اهل‌بيت (علیهم‌السلام) را كتمان و هركسى را كه قصد آشكار ساختن آن را داشت به طريقى مورد آزار و اذيت و حتى كشتن و به دار آويختن قرار دادند و به اين وسيله مانع نشر فضائل ايشان شدند. 🔻 ۷ - تحريف فضايل اهل‌بيت (علیهم‌السلام) تحريف فضائل يكى ديگر از ترفندهاى دشمنان براى جلوگيرى از گرايش مردم به اهل‌بيت (علیهم‌السلام) بود. 🔻 ۸ - كوتاهى در تعريف اهل‌بيت (علیهم‌السلام) يكى از عوامل مهم ديگر كه تأثير بسزايى در دورى مردم از اهل‌بيت (علیهم السلام) دارد، اين كه ما شيعيان و محبّان آنان چندان كه در توان داريم و میتوانيم، فضايل و كمالات و معارف آنان را به مسلمانان، بلكه جهانيان عرضه نكرده و نمیكنيم. ما معتقديم كه اگر امت اسلامى و عالم حتى به گوشه ‏اى از اين معارف پى برند قطعاً به اهل‌بيت (علیهم‌السلام) روى آورده و از مريدان و مواليانشان خواهند شد، امرى كه سبب سعادت كل جوامع بشرى و رشد و تعالى و كمال آنان خواهد بود. اميدواريم كه روزى فرا رسد كه بتوانيم از امكانات موجود در حدّ توان خود استفاده كرده، جايگاه اهل‌بيت (علیهم‌السلام) را در حدّ توان خود معرفى نماييم. 📚پی نوشت : ۱) شرح ابن‌ابى‌الحديد، ج۳ص۱۵ ۲) المحبر، ص۴۷۹ ۳) شرح ابن‌ابى‌الحديد، ذيل خطبه۵۷ ۴) النصايح الكافية، ص۷۹ ۵) شرح ابن ابى الحديد، ج۳، ص۱۵؛ فجر الاسلام، ص۲۷۵ ۶) شرح ابن ابى الحديد، ج۱ص۳۵۸ ۷) همان ................ «از ازل، ایل و تبارم همه عاشق بودند سخت دل‌بسته این ایل و تبارم، چه کنم؟» سیدحسن حسینی✍ .
.     یکی از عواملی که انسان را از مهالک و خطرات آخرت و روز جزا نجات می دهد و رهایی می بخشد - ،یعنی مزد رسالت است. آیا بهتر از اهل بیت دوستی را سراغ دارید که در دنیا و آخرت - به فریاد انسان برسد و او را لحظه ای فراموش ننماید؟ عشق به اهل بیت علیهم السلام زمینه ساز عشق به خداوند است و دوست داشتن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله مهر ورزیدن به ارزش های والای الهی می باشد. رسیدن به قله رفیع کمالات معنوی و انسانی بدون دوستی اولیاء الهی ممکن نیست و پذیرش اعمال و زحمات یک مسلمان در گرو محبت و ولایت اهل بیت علیهم السلام می باشد. امام علی علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کنند: « لا تزول قدما عبد یوم القیامة حتی یسال عن اربع. . . و عن حبنا اهل البیت ؛ در روز قیامت هیچ بنده ای قدم برنمی دارد مگر اینکه از چهار چیز سؤال می شود. . .  [که چهارمین سؤال ]از دوستی ما اهل بیت خواهد بود. »(امالی مفید، ص 353- براین اساس = تقرب به خداوند و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت - با عشق و دوستی آل پیامبر صلی الله علیه و آله عجین شده است. عیاشی در کتاب "تفسیر" خود از "برید بن معاویه عجلی" نقل کرده است که گفت: نزد امام باقر (علیه‎السلام) حاضر بودم که ناگاه شخصی که از خراسان پیاده برای ملاقات آن حضرت سفر کرده بود وارد شد، دو پای خود را که ترکیدگی و شکاف برداشته بود برای نشان دادن بیرون آورد و عرض کرد: به خدا قسم چیزی جز محبت شما اهل بیت مرا به این کار وانداشت، و دوستی شما باعث شد که این راه طولانی را پیاده بپیمایم. امام باقر(علیه‎السلام) فرمود: "به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست بدارد خداوند تبارک و تعالی او را با ما محشور گرداند، و آیا دین چیزی جز محبت است؟" همانا خداوند می‎فرماید: "قُل إنْ کنْتُم تُحِبُّونَ الله فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکمُ الله"( - آل عمران /31 )  "بگو اگر شما خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست داشته باشد. " و فرموده است: " یُحِبُّونَ مَن هاجَرَ إلَیْهِم"( 2- حشر/ 9 ) "مهاجرین را که به سوی ایشان آمدند دوست می‎دارند. " (و دو مرتبه تکرار فرمود) آیا دین چیزی جز محبت و دوستی است؟ کلینی در کتاب "کافی" از حکم بن عتبه نقل می‎کند: (این روایت غیر از اولیست). در خدمت امام باقر(علیه‎السلام) بودم و خانه پر از جمعیت بود که ناگاه پیرمردی که بر عصای خود تکیه می‎کرد آمد تا آن که کنار در اتاق ایستاد و به امام باقر(علیه‎السلام) گفت: "السلام علیک یابن رسول الله و رحمة الله و برکاته"، سپس ساکت شد و منتظر جواب ماند. امام باقر(علیه‎السلام) فرمود: "به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست بدارد خداوند تبارک و تعالی او را با ما محشور گرداند، و آیا دین چیزی جز محبت است؟" بهترین نوع ارتباط با پیشوایان معصوم علیهم السلام همان محبت و مودتی می باشد که یک رابطه قلبی و درونی است و خداوند متعال هم در قرآن کریم به چنین ارتباطی دعوت کرده و می فرماید: « قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی؛ بگو من بر انجام امر رسالت، از شما مزدی نمی خواهم، مگر دوستی و محبت درباره نزدیکانم. »(- شوری، 23 ). آن بزرگوار فرمود: « ان اهل الجنة ینظرون الی منازل شیعتنا کما ینظر الانسان الی الکواکب؛ اهل بهشت به منازل شیعیان ما (در بالاترین درجات آن) نگاه می کنند همانطوری که انسان به ستارگان می نگرد. »( امالی مفید، ص 353 ). علی علیه السلام فرمود: « من احبنا کان معنا یوم القیامة و لو ان رجلا احب حجرا لحشره الله معه؛ هر که ما را دوست بدارد، در روز قیامت با ما خواهد بود و اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد، خداوند او را با آن محشور خواهد کرد. » امام(علیه‎السلام) سلام او را به همان گونه پاسخ داد، آنگاه پیرمرد روی خود را به اهل مجلس کرد و به آنها سلام نمود و ساکت ماند تا آن که جمعیت همگی سلام او را پاسخ گفتند. سپس به امام باقر(علیه‎السلام) عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! مرا نزدیک در نزدیک خود بنشان، خدا مرا فدایت گرداند. به خدا قسم! به راستی من شما را دوست دارم و هر کس شما را دوست داشته باشد دوست دارم، و به خدا قسم این دوستی‎ام به خاطر طمع دنیوی نیست، و من به راستی با دشمنان شما دشمنم، و از آنها بیزارم و نفرت دارم، و به خدا قسم این دشمنی و نفرت به خاطر انتقامجویی یا کدورت شخصی که بین من و او باشد نیست، و به خدا سوگند حلال شما را حلال می‎دانم و حرام شما را حرام می‎دانم، و منتظر امر شما و دولت کریمه شما هستم، آیا امیدوار باشم و شما نسبت به من امیدی دارید؟ خداوند مرا فدای شما گرداند. امام باقر(علیه‎السلام) فرمود: به سوی من بیا، به سوی من بیا، پس او را کنار خود نشانید سپس فرمود: ای پیرمرد! شخصی خدمت پدرم علی بن الحسین(علیهماالسلام) رسید و از آن حضرت همین سئوال تو را پرسش نمود، پدرم به او فرمود: