eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
633 ویدیو
854 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ۲۵ ذی الحجه ✅امام باقر(علیه السلام) در شان نزول سوره (هل اتی) می فرماید : 📋《مَرِضَ [یَومَاً] اَلْح
. اَلسّلامُ عَلَیکُم یا اَهل‌َبَیتِ النّبوّه " وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‌ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً " (آیه ۸ سوره انسان) مادر به عشق ، سفره ی افطار ، گُستَراند بابا دعای ویژه ی افطار را که خواند شب بود و شهر بود بدونِ صدا خموش " تَق ، تَق " رسید از پسِ در یک صدا به ‌گوش مسکین رسیده بود ز راه و سوال داشت دستش تهیّ و هر نَفَس او ملال داشت آن شب ، طعام ، روزیِ مرد فقیر گشت از خوردنِ طعامِ خود ، اهل حَرَم گذشت فردا رسید و باز ، حَرَم در صیام بود وقت غروب آمد و نزدیک شام بود مادر ، دوباره با کمک اهل خانه اش گُستَرد خوانِ مرحمت بی‌کرانه اش بابا دوباره ، لحظه ی افطار با دعا آکنده ساخت خانه ی خود را پر از صفا شب بود و شهر بود بدون صدا خموش " تَق ، تَق " رسید از پسِ در یک صدا به ‌گوش با حال زار و خسته ، یتیمی رسیده بود از بی کسی ، ز عالم و آدم ، بُریده بود آن شب ، طعام ، روزیِ مرد یتیم گشت از خوردنِ غذای خود ، اهل حَرَم گذشت فردا دوباره اهل حَرَم ، روزه دار بود مهمانِ سفره‌خانه ی پروردگار بود نَم نَم ، دوباره عطر غروب از هوا وزید شب گشت و باز ، لحظه ی افطار سررسید قبل از طعام ، گرم دعاها شدند که آماده ی تناوُل خرما شدند که " تَق ، تَق " دوباره از پسِ در یک صدا رسید این خانه باز ، ناله ای از بی‌نوا شنید این بار هم به شوق فَرَج ، بنده‌ای اسیر دست نیاز زد به درِ خانه ی امیر آن شب ، طعام ، روزیِ مرد اسیر گشت بارِ دگر ز سهم خود ، اهل حَرَم گذشت این خانواده با همگان فرق می‌کنند هر چیز را به بحرِ کَرَم ، غرق می‌کنند قرآن ، گشوده کام به مدّاحی و ثنا قرآن ، ستوده در خودش این خانواده را یک بار هم رسید صدایی ز پشتِ در این بار با ادب نه ، به تندیّ و با شرر بانوی خانواده بیامد به پشتِ در آتش ولی گرفت به چوب درشتِ در نامرد با لگد به در خانه زد ، شکانْد بانو به پشتِ در، دم ِ " یا فضّه... " را که خوانْد آتش ز مُلک تا ملکوتِ جهان رسید بندِ دل از دلِ همه‌ی عرشیان بُرید بالا گرفت گرد غریبیّ و بوی دود از خانه ای که مأمن هر نا اُمید بود صیّاد رذل ، بعد، امیر و خلیفه شد اسلام ، پاره پاره به دست سقیفه شد آن در هنوز هم که هنوز است مأمن است راه خدا به منطق زهرا ، مُبَرهن است خورشیدِ پشت ابر ، نگهدارِ عالَم است امر فرج به خواست یزدان ، مسلّم است او منتظر بُوَد که تو و من ، دعا کنیم هر قصد را به غیر ظهورش ، رها کنیم ای آن که لطف کردی و خواندی سرودِ من دست دعا بلند نما و صدا بزن: " موعود خانواده ی عصمت! ظهور کن! بیچاره گشته ایم ز غیبت ؛ ظهور کن! " ✍ .