.
در عمل ، تمسک به شیوه زندگانی اهلبیت ، کاری ست بس دشوار، اما شدنی.
نمونه ی معاصرش همین #حاج_قاسم خودمان. هم در ظلم ستیزی و تعظیم شعائر و میهن پرستی ؛ شهره بود و هم اهل گریه و بکاء بود و هم به خانواده شهدا سرکشی میگرد و هم صله رحم با خانواده و همشهری هایش را بجا می آورد.
هرکدام ما اگر یکی از این صفات را داشته باشیم، توقع داریم کفش جلوی پایمان به امداد غیبی ،جفت شود و یا طی الارض داشته باشیم.
اما حاجی همه ی این کارو میکرد و هیچ توقعی نداشت و فقط رضای خدا و رسیدنِ به وصل او را میخواست.
باید هم اینچنین آدمی دارای نفوذ کلام باشد.
با حاج قاسم میشه توکل رو معنی کرد، میشه یاری خدا رو از انسان مومن دید، میشه امداد غیبی رو لمس کرد. وقتی همه چیزت خدایی بشه، خدا هم بهت نفوذ کلام میده... حتی به نظر کردن با چشم و یا حتی با یه دست دادن ، میتونی روی همه تاثیر بزاری...
حتما شنیدید که حاجی چطور قبایل بصره رو که برعلیه داعش متحد نمیشدن، با یه جلسه راضی کرد که شیعه و سنی و ایزدی ، کنار هم با داعش بجنگند ، آدمایی که همه "من"بودند ، اما وقتی حاج قاسم در جمعشان حاضر شد، راضی به همکاری و همدلی بر علیه داعش شدند..... یه وقتایی فکر میکنم ماها الکی ادای حزب اللهی و ... رو در میاریم.
چون پای منافعمون که وسط میاد ، انوقت به راحتی اصولمون رو زیر پا میزاریم.... راستش باید بجز سالگرد حاج قاسم ، روزای دیگه هم به حاج قاسم که برامون ملموس بود ، فکر کنیم.
انوقت هم امام حسین رو درک میکنیم و هم امام زمان رو یاری میکنیم.
دیگه امام زمان رو فقط برای حاجتهامون نمیخواهیم، بلکه غصه ی امام زمان میشه غصه ی ما ....
اگه بهش فکر کنی دنیات عوض میشه.
باور داشته باشیم که با ترک گناه، چشممون به خیلی چیزا باز میشه و ماهم روشن ضمیر میشیم. وگرنه در حدِ لب و دهن و زبون بازی باقی می مونیم.
حاج قاسم یعنی؛ اگه حرفِ خدا رو گوش بدی ، خدا هم به حرفت گوش میده
حاج قاسم یعنی؛ نیاز نیست کلاس عرفان بری... بلکه بقول آیت الله بهجت ، باید به حدِ عقل و فهم خودت ، به حلال و حرام و واجب و مستحب عمل کنی ، تا ببینی خدا برات چیکار میکنه..
خدا کنه بتونیم به حد خودمون حاج قاسم بشیم؛ فراجناحی... بدون تهمت و متلک... حرف زدن، و جلو نزدن از ولیِ زمان .
نمیشه... اما اگه بشه چی میشه
.
قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصهی پر حادثه حاضر باشم
تو پری باشی و تا آن سوی دریا بروی
من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم
.
#بصیرت
#جان_فدا
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
.
.
#آموزش_مداحی
📝بررسی شیوه فیش نویسی مداحان قدیمی در گفتگو با استاد رنجبر گلمحمدی
🔖مداحان قدیم دفتری داشتند که به آن «بیاض» میگفتند.
🗒معنی ظاهری این واژه یعنی دفتر سفیدی که آماده است تا آنچه میخواهی، در آن بنویسی!
💎 اما وقتی در آن نوحه، روضه، شعر، مصیبت، قصیده و غزل و مثنوی برای ائمه(ع) مینویسی،
معنای بیاض عوض میشود، اینجا بیاض یعنی نور!
📙بیاض کارکردهای مهمی داشت؛ آن روزها نه ضبطی بود و نه نواری و نه سیدی، برای همین مداح برای پیدا کردن یک کتاب مثلاً صغیر اصفهانی باید میرفت قم یا اصفهان!
🌀 کتاب را به قدری استفاده میکردند که تکهپاره میشد. اگر کسی کتاب را به دست میآورد، میداد مداحها از روی کتاب در این بیاضهایشان مینوشتند. این نوشتهها و کاغذها ارزش داشت و سراسر نور بود.
🔮بیاض حکم یک کتاب شعر موثق را داشت و اعتبارش به اشعار فاخر و قابل استفادهاش بود.
♻️شکل ظاهری بیاض با کتاب فرق دارد.
کتاب، افقی ⬅️ورق میخورد، بیاض عمودی⬆️! این بخاطر سهولت در گرفتن بیاض بوده است.
🔖 اینطور که میگویند بیاض را حاج مرزوق کربلایی اول بار درست کرده است.
📃در گذشته مثل امروز نبوده که کاغذ در دست همه باشد. #مداح بیاض را خودش با زحمت درست میکرده. این بود که بیاض را با جلد چرمی درست میکردند تا خیلی محکم باشد و مراحل درست شدن یک #بیاض زحمت داشت.
👈🏻برای همین یک ورق از بیاض برای آن شخص خیلی ارزش داشته و یک مقدار ریز مینوشتند و حاشیههای کاغذ را هم خالی نمیگذاشتند! همه را پر میکردند و با نظم مینوشتند.
🤷🏻♂️اگر مداحی خوشخط نبود مصیبت داشت؛ چون که بیاضهایش زود تمام میشد!
✍🏻اما بعضی مثل مرحوم مسجدیان که مداح همدانی بود خط خیلی زیبایی داشتند! آخرین لحظههای عمرش که به منزلشان رفتیم، ایشان در صد و ده سالگی هم اشعار را از حفظ میخواندند.
💢آن روزها چون کتاب در دسترس نبود، به هیچ عنوان بیاضهایشان را به کسی نمیدادند! اگر کسی هم میخواست، میگفت من مینشینم تو هر کدام را دوست داشتی بنویس. حتی خودشان ورق میزدند.
❎این وسواسها هم علت داشت؛ چون اگر قرار بود بیملاحظهگی بکنند، عمر بیاضها طولانی نمیشد.
🍃بیاض برای این نبود که از رویش بخوانند؛ بلکه چون کتاب در دسترس نبود، از روی آن مینوشتند. آن روزها مداح را وادار میکردند که همه چیز را حفظ کند. منتها ایرادی هم نداشت اگر کسی از روی آن میخواند.
🔸اینکه امروزه همه از روی کاغذ میخوانند، یکی از دلایلش این است که امروز با آن روز فرق دارد. امروز مردم تنوعطلب شدهاند و مداحی از قدیم سختتر شده است.
📖گذشتهها مداح، یک بیاض داشت، اینقدر آن را میخواند که حفظ شده بود، هیچکس هم ایراد نمیگرفت، شاید دلیلش این بود که آن موقعها روضه حضرت سیدالشهداء(ع)همهگیر نشده بود.الآن همه مردم در خانهشان مقتل دارند و مقتل میخوانند.
🔍 برای مردم امروز #روضه خواندن خیلی سخت است. امروز یک #غزل میخوانی، پنج نفر بلند میشوند در مجلس و ایراد میگیرند؛ چون همه مردم باسواد شدند.
▫️به عنوان سخن پایانی
📿روضهخوانها و مداحیهای قدیمی که به آنها میگفتند «مُرشد»، واقعاً مرشد بودند، اهل #بصیرت بودند، #کرامات داشتند اصلاً!
این داستان بیاضی که مداحان قدیم داشتند همهاش نور بود و آبرو در محضر حسین فاطمه علیهماالسلام..🌷
📚منبع: ماهنامه فرهنگی اجتماعی چاووش_سال اول، شماره ششم،ربیعالثانی1433
#فیش_روضه
#الی_الحبیب
.