eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
630 ویدیو
853 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
🎴 [جلسه‌ی اول] 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام عصر علیه‌السلام (مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا) ۲. اشعار حضرت زهرا علیهاالسلام (سوزم و سازم و ناید زدرون فریادم) ۳. روضه و مصیبت (حال بی‌بی‌دوسرا، پس از پدرشان) ۴. روضه‌ی لباس کهنه‌ی سیدالشهداعليه‌السلام ۵. زمزمه‌ی زهرایی (زدستم رفته زهرا_چه سازم من خدایا) ۶. نوحه‌ی سینه‌زنی (ای کتاب عشق بی‌شیرازه‌ی من) ۷. مدح امیرالمؤمنین علیه‌السلام (تاصورت پیوند جهان بود علی بود) 🔆
🎴 [جلسه‌ی دوم] 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام عصر علیه‌السلام (دل هست مبتلای تو یا صاحبالزمان) ۲. اشعار حضرت زهرا علیهاالسلام (شمع جمع آل طه بضعه‌ی خیرالوری) ۳. روضه و مصیبت (آتش زدن خانه‌ی بی‌بی دوسرا) (برای علی چون حیاتی _ تو حل همه مشکلاتی) ۴. زمزمه‌ی زهرایی (وای من و وای من وای من _ میخ در و سینه‌ی زهرای من) ۵. نوحه‌ی سینه‌زنی (چه آمده ای خدا، بر سر زهرای من) ۶. مدح امیرالمؤمنین علیه‌السلام (از پیمبر یا خدا درباره‌ی حیدر بپرس) 🔆
🎴 [جلسه‌ی سوم] 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام عصر علیه‌السلام (دردی به‌دل مراست، مداوا نمی‌شود) ۲. اشعار حضرت زهرا علیهاالسلام (زهرا که بود بار مصبت به‌شانه‌اش) ۳. روضه و مصیبت (روضه‌ی غصب فدک) (سلام ما به مدینه، به‌قبله‌ی جانش) و روضه‌ی حضرت عباس علیه‌السلام (گر نخیزی تو زجا، کار حسین سخت‌تر است) ۴. زمزمه‌ی زهرایی (از کوچه‌های_شهر مدینه_خیزد شراره) ۵. نوحه‌ی سینه‌زنی (چه آمده ای خدا، بر سر زهرای من) ۶. مدح امیرالمؤمنین علیه‌السلام (سلام الله علی من عنده اسرار یزدانش) 🔆
🎴 [جلسه‌ی چهارم] 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام عصر علیه‌السلام (سر می‌شود زمانه ولی بی‌تو غرق آه) ۲. اشعار حضرت زهرا علیهاالسلام (ای شمع سینه‌سوخته‌ی انجمن علی) ۳. روضه و مصیبت (روضه‌ی اذان بلال و وصیت فاطمه‌زهراعلیهاالسلام) (کاش مهدی به‌‌جهان چهره هویدا می‌کرد) و روضه‌ی حضرت علی اصغر علیه‌السلام (بر روی دست باب، تلظی بهانه بود) ۴. زمزمه‌ی زهرایی (حدیث غربتم بر زبان‌ها افتاد) ۵. نوحه‌ی سینه‌زنی (غریب و یکه و تنها _ میان خانه بنشستم) 🔆
🎴 [جلسه‌ی پنجم] 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام عصر علیه‌السلام (دستی بگشایید به امداد، گداتان) ۲. اشعار حضرت زهرا علیهاالسلام (زهرا مگر عزیز رسول‌خدا نبود) ۳. معرفی چندین کتاب فارسی و عربی فاطمه زهرا علیهاالسلام ۴. روضه و مصیبت (لحظات آخر شهادت حضرت فاطمه علیهاالسلام) (شهادت از سر و پایم نمایان است ای فضه) ۵. زمزمه‌ی زهرایی (مبادا باغبانی در بهاران) ۶. نوحه‌ی سینه‌زنی (اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر) ۷. مدح امیرالمؤمنین علیه‌السلام، قسمت پایانی (سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی) 🔆
🎴 [جلسه‌ی ششم] 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام عصر علیه‌السلام (ای امانت‌دار کوثر، کی تو می‌آیی ز در) ۲. اشعار حضرت زهرا علیهاالسلام (تو ای دشمن مرا با این همه آه و فغان کشتی) ۳. معرفی چندین کتاب فارسی و عربی فاطمه زهرا علیهاالسلام ۴. روضه و مصیبت (غسلِ زهرای مرضیه علیهاالسلام) (آن‌شب که رخت غم به مَه پوشانده بودند) ۵. زمزمه‌ی زهرایی (ای بانوی روز جزا _ جان علی‌مرتضی) ۶. نوحه‌ی سینه‌زنی (با چه حالی کوچه‌های شهر خود را بنگرم) ۷. مدح امیرالمؤمنین علیه‌السلام، قسمت پایانی (هر که را در دل بود بغض غلامان علی) 🔆
🎴 [جلسه‌ی هفتم] 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام عصر علیه‌السلام (کویر تشنه شده قلبم ای سحاب بیا) ۲. اشعار حضرت زهرا علیهاالسلام (باغ هستی بی‌صفا می‌شد اگر زهرا نبود) ۳. روضه و مصیبت (تشییع جنازه حضرت زهرا علیهاالسلام) (گذشته نیمه‌ای از شب دریغا) ۴. زمزمه‌ی زهرایی (اندر کنار تربتت _ گریم برای غربتت) ۵. نوحه‌ی سینه‌زنی (مادر چرا دیگر نمی‌آید صدایت) ۶. مدح امیرالمؤمنین علیه‌السلام، قسمت پایانی (به‌جز خدای نداند کسی که حیدر کیست) 🔆
🎴 [جلسه‌ی اول] ۱۴ آذر ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۱. تعریف نفاق و ویژگی‌های منافقین ۲. مبدأ پیدایش نفاق در اسلام ۳. مقصود پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از حدیث ثقلین و اصرار منافقین در دور ساختن اُمّت از عترت آن‌حضرت ۴. نقشه‌ی دیگر پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برای حفظ اُمّت از گمراه شدن به‌دست منافقین ۵. چرا پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آن‌همه اصرار بر بیرون کردن سپاه اُسامه داشتند؟! 🔆
🎴 [جلسه‌ی دوم] ۱۵ آذر ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۶. چرا رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله اُسامه را امیر بزرگان و مهاجرین کرد؟! ۷. پاسخ صاحبِ کتاب سیره‌ی نبویه درباره‌ی نگاهداشتن ابوبکر توسط پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله ۸. چرا اسامه نمی‌خواست از مدینه برود؟! ۹. پاسخ به شبهه‌ی ابن‌ابی‌الحدید سُنّی 🔆
🎴 [جلسه‌ی سوم] ۱۶ آذر ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 📚 مطالب مطرح شده: ۱۰. قضیه‌ی قلم و دوات، و نقشه‌ای توسط رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برای جلوگیری از عملیات فتنه‌جویان ۱۱. آیا رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله چه می‌خواستند بنویسند؟! __ نمونه‌ای از دشمنی متخلف ثانی، در رد عترت آن‌حضرت، به‌نقل از حدیقة الشيعة، (مقدس‌اردبیلی) 🔆
◼️ 👈🏼👈🏼 حدود چهل سال قبل در کرمان یکی از علمای وارسته و متعهد به نام آیت‌الله (متوفی ۱۳۲۸ شمسی) زندگی می‌کرد، در آن زمان، در کرمان، بازار فرقه ضالّه «شیخیه» رواج داشت. ◽️ آیت الله کرمانی، واعظ وارسته آن زمان مرحوم را به کرمان دعوت کرد تا با وعظ و ارشاد خود، مردم را از انحرافات و گمراهی‌های شیخیه آگاه کند و در نتیجه جلوی گسترش آنها را بگیرد. ◽️ مرحوم سید یحیی واعظ یزدی، این دعوت را پذیرفت و به کرمان رفت، مردم را متوجه انحرافات آنها نمود و با افشاگری خود، این گروه ضالّه را رسوا ساخت، به طوری که تصمیم گرفتند با نیرنگی مخفیانه ایشان را به قتل برسانند، آن نیرنگ مخفیانه این بود: ◽️ شخصی از پیروان شیخیه به صورت ناشناس، از سید دعوت کرد که فلان ساعت به فلان محله و فلان خانه برای منبر رفتن برود. ایشان نیز قبول کرد. دعوت کننده همراه عده‌ای دیگر به خدمت سید یحیی واعظ آمده و او را با احترام به عنوان روضه خوانی بردند، ولی بعد معلوم شد که ایشان را به خارج از شهر به باغی برده و از منبر و روضه خبری نیست، او کم کم احساس خطر جدی کرد و خود را در دام خطر جدی از سوی شیخیّون دید، آن هم در جایی که هیچ کس از حیله آنان مطلع نبود. ◽️ سید یحیی واعظ در آن حال به جَدّه خود حضرت زهرا(سلام الله علیه)متوسل گردید، گویا نمازاستغاثه به آن حضرت را خواند و درسجده نمازگفت: (یامولاتی یا فاطمه اغیثینی)؛ ای سرور من ایفاطمه، به من پناه بده و به فریادم برس. خطر لحظه به لحظه نزدیک می‌شد، سید یحیی دید، گروه دشمن به او نزدیک شدند، و خود را آماده کردند و چیزی نمانده بود که به او حمله کرده و او را قطعه قطعه کنند. ◽️ در این لحظه حساس، ناگهان غرّش تکبیر و فریاد مردم را شنید که باغ را محاصره کرده‌اند، و از دیوار وارد باغ شدند و با حمله به گروه شیخی‌ها، آنها را تارومار کردند و سید یحیی را نجات داده و با احترام، همراه خود در کنار آیت الله میرزا محمد رضا کرمانی به شهر و منزل آوردند. ◽️ سید یحیی واعظ از آیت الله کرمانی پرسید: شما از کجا مطلع شدید که من در دام شیخی‌ها افتاده‌ام؟ آیت الله کرمانی فرمودند: من در عالم خواب حضرت صدیقه‌طاهره، زهرای اطهر(سلام الله علیه) را دیدم به من فرمود: شیخ محمدرضا، فوراً خودت را به پسرم «سید یحیی» برسان و او را نجات بده که اگر دیر کنی، کشته خواهد شد. 📚 منابع: ۱. گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی ج۱، ص۲۴۱ ۲. با اندکی اختلاف: خاطرات زهرایی، شیخ اسماعیل انصاری زنجانی (انتشارات طوبی محبت، قم، تابستان ۹۳شمسی)، ص۱۵ 🔆 .
. ◼️ نفرين حضرت‌زهرا سلام الله علیها بر شيخين 👈🏼👈🏼 ابن قتيبه در كتاب ، ماجرای سقيفه را تحت عنوان مستقل «ذكر السقيفة و ما جرى فيها من القول» آورده و پس آن روايت طولانی را نقل می کند: از ابتدای روايت، قضيه اختلاف انصار و گرد آمدنشان در اطراف سعد بن عباده، بيعت برخي مهاجرين با ابو بكر، بيعت نكردن اميرمؤمنان و بنى هاشم، داستان و هتک حرمت حضرت زهرا سلام الله عليها و احضار اجباری اميرمؤمنان عليه‌السلام را مفصل نقل كرده تا به اينجا مى رسد كه حضرت زهرا علیهاالسلام به ابوبكر گفت: والله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها ... ➖ سپس فاطمه زهرا سلام الله عليها فرمود: به خدا سوگند در هر نمازی كه بجا مى ‌آورم تو را نفرين خواهيم كرد... 📚 الإمامة و السياسة ج۱ ص۱۷ 🔻 بلاذری يكی از علمای پر‌آوازه اهلسنت نيز روايتی را كه حضرت زهرا سلام الله عليها به نفرين ابو بكر تصريح نموده، با سند ديگر نقل كرده است: قَالَتْ: وَالله لا أُكَلِّمُكَ. قَالَ: وَالله لا أَهْجُرُكِ. قَالَتْ: وَالله لأَدْعُوَنَّ الله عَلَيْكَ. سلام الله علیها فرمودند: به خدا سوگند هرگز با تو سخن نمى گويم. ابوبكر گفت: به خدا سوگند با تو قهر نمى كنم. حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمودند: به خدا سوگند تو را نفرين مى‌كنم. 📚 أنساب الأشراف، ج۱، ص۷۹ 🔆 می شویمت كه آب شوم در عزای تو یا خویش را به خاك سپارم به جای تو قسمت نبود نیت گهواره ساختن تابوت شد تمامی چوبش برای تو گر وا نمی شدند گره های این كفن دق مرگ می شدند ز غم بچه های تو خون جای آب می چكد از سنگ غسل تو خون می چكد كه زنده كند ماجرای تو در بود و شعله بود و در افتاد روی تو گم شد میان خنده ی مردم صدای تو در بود و شعله بود و از آن در عبور كرد هر كس كه بود نیمه شبی در دعای تو حالا زمان غسل تو فهمیده ام چرا روی تو را ندید كسی تا شفای تو تنها نه جای دست كبودی به چهره ات آتش اثر گذاشته بر چشم های تو   شاعر : حسن لطفی✍ .