eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.9هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
567 ویدیو
801 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✍ : . ♻️نکته ای دوستانه به ذاکرین آل الله ذاکرین محترم خوب است وقتی شعری را برای اجرا انتخاب میکنند دقت داشته باشند اگر بیتی دارای کژتابی یا مشکلات معرفتی هست ، آن بیت را نخوانند هیچ ضرورتی ندارد که همه ابیات یه شعر را بخوانیم در مجالس این دهه فاطمیه در بعضی جلسات از بعضی از ذاکرین آل الله ابیاتی شنیدم که کاش این ابیات را حذف میکردند و نمیخواندند چند نمونه را ذکر میکنم تا شاید کمی حساسیت ها بیشتر شود و مطالبه عمومی شکل بگیرد در این زمینه دَری که ساختم آخر به من خیانت کرد گرفت آتش و خود را به روی یار انداخت ............... خاتون من! قلندر خوبی نبوده ام من را ببخش؛ شوهر خوبی نبو ده ام .......... تورم دهنت حرف کربلا میزد به زینب و حسنت حرف کربلا میزد ............ چرا باید به این راحتی ترکیبهای سخیفی مثل تورم دهنت را برای حضرت زهرا سلام‌الله علیها استفاده کنیم؟! الان‌این ترکیب چه نکته و زیبایی ادبی دارد؟! ......... در بحث زبان حال به شاخصه های زبان‌حال اشاره کردیم ، این بیت اصلا زبان حال خوبی نیست بمان وگرنه حلالت نميكنم زهرا بمان نرو كه مي افتم بدون تو از پا ....................... . خزان رسیدو به گلزار من شرار انداخت/ رسید هیزم و آتش به شاخسار انداخت/ دری که ساختم آخر به من خیانت کرد/ گرفت آتش و خود را به روی یار انداخت/ میان معرکه سلمان خداش خیر دهد/ دوید و زود عبارا روی نگار انداخت/ خودم ز سینه او میخ را در آوردم/ ببین مرا به چه کاری که روزگار انداخت/ عقب کشید و به دیوار خوردو در پیچید/ شیار در به روی پهلویش شیار انداخت/ زن جوان مرا میزدند نامردان/ مدینه فاطمه ام را در احتضار انداخت/ ویک قلاف که دست چهل نفر چرخید/ و دست فاطمه را عاقبت زکار انداخت/ مغیره هم که کم آوردو پشت پا میزد/ زن مرا وسط کوچه چند بار انداخت/ نفس نفس زدنش هم پراز جلالت بود/ سقیفه را نفس او از اعتبار انداخت/ همینکه دست به معجر گرفت طوفان شد/ صدا که زد همه را یاد ذوالفقار انداخت/ از آن به بعد که برگشت فاطمه؛زینب/ دوگوشواره خود را دگر کنار انداخت/ تو را غلاف که انداخت و حسينت هم/ ز روی اسب نیفتاد؛نیزه دار انداخت/ .
. اقامه نماز حضرت عیسی به امامت حضرت مهدی(ع) یکی از اتفاقات زیبای زمان ظهور، اقتدا کردن حضرت مسیح علیه‌السلام به حضرت مهدی علیه‌السلام است و همین اتفاق، باعث می‌شود تمام کسانی که به حضرت عیسی علیه‌السلام ایمان آورده‌اند، به امام زمان علیه‌السلام نیز ایمان بیاورند و نتیجه آن، فراگیری حکومت حضرت از مشرق تا مغرب خواهد بود. 📚منبع کمال الدین، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۸۰ عج .............. سلام‌الله‌علیها 🩸نوحه‌سرایی‌های حضرت امّ البنین سلام‌الله‌علیها، قلب همه مردم، حتی «مروان بن حکم ملعون» را آتش می‌زد... در نقل‌ها آمده است: 📋 کَانَتْ أُمُّ الْبَنِینِ ... تَخْرُجُ إِلَی الْبَقِیعِ فَتَنْدُبُ بَنِیهَا أَشْجَی نُدْبَةٍ وَ أَحْرَقَهَا فَیَجْتَمِعُ النَّاسُ إِلَیْهَا یَسْمَعُونَ مِنْهَا ▪️ حضرت ام البنين سلام‌الله‌علیها ، همواره به بقيع مى‌رفت و در آن جا، محزون‌ترين و سوزناك‌ترين مرثيه سرايى‌ها را براى شهدای کربلا مى‌نمود. مردم نزد او گِرد مى‌آمدند و به آن مرثيه‌ها گوش مى‌دادند و قلب‌شان آتش می‌گرفت. 📋 فَکَانَ مَرْوَانُ یَجِی‌ءُ فِیمَنْ یَجِی‌ءُ لِذَلِکَ فَلَا یَزَالُ یَسْمَعُ نُدْبَتَهَا وَ یَبْکِی ▪️مروان بن حکم (والی مدینه) هم از جمله كسانى بود كه به بقيع می‌رفت. او به مرثيه‌های اُمّ‌البنين سلام‌الله‌علیها، گوش فرا مى‌داد و گریه می‌کرد. 📚مقاتل الطالبيّين، ص۹۰ 📚بحارالأنوار، ج۴۵ ص۴۰ . سلام‌الله‌علیها خوب بود این دم آخر پسرانت بودند! شرزه شیران جگردار جوانت بودند این زمین‌گیر شدن، علت خونین‌بالی ست سر بالین تو جایِ پسرانت خالی ست گفتن از بی کسی‌ات حال بکاء می‌خواهد مادر داغِ جوان دیده، عصا می‌خواهد چه بگویم!؟ که از این‌بغض، صدا می‌گیرد چه کسی گوشهٔ تابوت تو را می‌گیرد!؟ گفتنش نیز به جان، غصه و غم می‌ریزد مادر از مرگ پسر، زود به هم می‌ریزد داغ بیهوده ندیدی! به خدا چشم زدند اهل این شهر جوانان تو را چشم زدند مادر! این لحظهٔ آخر کمی از ماه بگو از قد و قامت آن دلبر دلخواه بگو روضهٔ‌مشک بخوان پشت سرت گریه کنیم یک دلِ سیر برای قمرت گریه کنیم مادر! آن‌گونه بخوان که جگر عالم سوخت پایِ این‌روضه شنیدم دلِ‌مروان هم سوخت روضهٔ مشک بخوان، روضهٔ گودال نخوان هرچه‌خواندی فقط از معجروخلخال نخوان خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر خندهٔ حرمله‌ها را تو ندیدی مادر خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر داخل طشت طلا را تو ندیدی مادر کوهی از غم به سرِ شانهٔ زینب دیدند دخترت را ملاء عام معذّب دیدند .
. بچه گي كرده ام، پشيمانم من ندانسته شيطنت كردم بغلم كن دوباره مثل قديم رو نگردان زمن، غلط كردم  ساده گي كار دست من داده همنشين ِ بد از تو، دورم كرد لطف بيش از حد شما؛ امروز بنده اي سركش و جسورم كرد سيب سرخ هوس فريبم داد دلم از كرده اش پشيمان است عذر تقصير پيشت آوردم مهربان، بخشش از بزرگان است به كجا مي شود فرار كنم !؟ بدتر از متهم زمين خوردم حيف آن دست، كه مرا بزني نزده ؛ من خودم زمين خوردم آبرو،اشك، ندبه و توبه باز هم وا‍ژه هاي تكراري دست هاي مرا دوباره بگير تا بفهمم كه دوستم داري شده ام جنس كهنه ي بازار رهگذر، دوست، آشنا نخرد كاش از اول ضرر نمي ديدم هيچ كس غير تو، مرا نخرد نه ! من از چشم تو نمي افتم تا حسيني و كربلايي هست آبروي مرا نخواهي برد تا كه عشق امام رضايي هست روسیاهم صدا نخواهي زد پاي من را قلم نخواهي كرد به دلم دست رد نخواهي زد سنگ روي يخم نخواهي كرد بازهم روي خوش نشان دادي چقدر خوب شد كه زهرا هست غسل گريه كن اي دل غافل روضه دست ومشك سقا هست ✍ .
. بی نیاز از التماس و خواهش و اصرارها نام او شد چاره ساز مشکلاتم بارها دستهای کوچکش آنی به دادم می رسد هر زمانی که گره پیدا شود در کارها هر کسی آمد در این خانه بی منت گرفت خوب جایی آمدید امروز حاجت دارها لقمه ای از سفره اش درمان درد عالم است چای تلخ روضه ی او نسخه ی بیمارها ناز او از بعد عاشورا خریداری نداشت روضه اش را خوب می فهمند دختردارها خردسالان بیشتر هنگام بازی می دوند او ولی باید بگیرد دست بر دیوارها جای شانه یا عروسک ، آینه یا روسری تازیانه سهم او شد از سر بازارها .