.
#حضرت_ام_البنین
السلام علی المهدی و علی آبائه السلام و علیک یا بقیه الله فی ارضه
اللهم کل ولیک الحجت بن الحسن
🔹دیگر ای دوست مرا در حرمت محرم کن
رفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن
🔹یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا
یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن
یبن الحسن.....
آقای من
🔸 با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باد
این جگر سوخته. رسوای همه عالم کن
«اگه یه نگاه به دل ما کنه دیگه بسه مونه. از اون نگاه هایی که به شهدا کرد همشون آسمونی شدند»
🔹به علمدار قسم پای رکابت هستیم
شانه گرم مرا تکیه گه پرچم کن
🔹همچنان ام بنین سوز و نوا دارم من
هوس یک سحر کرب و بلا دارم من
«شب وفات ام البنین. از همینجا دلها را روانه بقیع کنیم همون بقیعی که امشب یه زائر هم نداره»
از راه دور یه سلام بدیم خدمت خانم ام البنین انشالله همچین ایامی با نابودی آل سعود اونجا عرض ادب کنیم»
السلام علیکِ یا زوجة ولی الله السلام علیکِ یا عزیز زهرا
السلام علیکِ زوجه امیرالمومنین السلام علیک یا ام العباس و رحمة الله و برکاته
«امشب اگه بدونی کی صاحب عزاست ؟ . اگه بدونی کی دم در ایستاده، بهتر ادب می کنی.
بگو آقا جان یا ابوالفضل به جان مادرت یه نگاهی به مجلس ما کن.
🔹گفتم البنین دلم پا شد
گره هایی که داشتم باشد
🔹 مادر آب را صدا زدم و خشکسالی شبیه دریا شد
🔹سوره حمد نظر او کردیم
گمشده داشتیم پیدا شد
🔹با ادب بود و روی دامانش
تا گل ناز دانه ای جا شد
«به خاطر ادبش.. به خاطر ارادت به امیرالمومنین خدابهش قمر منیر بنی هاشم هدیه داد.»
🔸با کنیزی خانواده عشق
در دو عالم عزیز زهرا شد
«همون خانومی که تا قنداقه پسرشو دادن به امیرالمومنین.. آقا امیرالمومنین هی دست و پای ابالفضل و نگاه می کرد و می بوسید.....
هی نگاه میکرد و گریه میکرد.. خانم فرمود آقاجان مگه دست پسرم ایرادی داره ....
نه ام البنین ....من یه روزی رو میبینم این دست ها تو راه حسینم از بدنش جدا میشه.. این دست ها رو قلم می کنند...
یه وقت دیدن ام البنین قنداقه عباسشو رو دست گرفت. هی بالای سر حسین و زینب میچرخونه
هی میگه همه زندگیم فدای حسین
همه دارو ندارم فدای بچه های فاطمه»
(قربون ادبت برم خانوم)
🔹با کنیزی خانواده عشق
در دو عالم عزیز زهرا شد
🔹خادمی کرد تا که عباسش
از ازل تا همیشه آقا شد
🔹 همه بچه هاش عیسایند
گرچه عباس اونو مسیحا شد
« روزا میومد تو بقیه می نشست با انگشتش چهار صورت قبر درست می کرد..
آنقدر گریه میکرد از صدای ناله اش رهگذر را هم گریه شون میگرفت...
🔸آنقدر خرج گریه شد افتاد
آنقدر خرج گریه شد تا شد
🔸 تا قیامت به احترام حسین
ذکر لب هاش واحسینا شد
تا بشیر اومد تو مدینه گفت البنین..
عباستو کشتن.... جعفرتو کشتن... عونتو کشتن... گفت همشون فدای حسین. بگو از حسینم چه خبر؟
«می خوام بگم خانم جان شما همش می نشستی برای حسین گریه میکردی.....
هی میگفتی همه زندگیم فدای حسین.....
اما کجا بودی علقمه... اون لحظهای که عمود آهنین به فرق عباست زدن...
تیر به چشمش زدن.... دستهاشو قلم کردند....
یه وقت دید فاطمه اومد بالا سرش...... اومد سرشو به دامن گرفت..... هر جا هستی صدا بزن
حسین
🔸چون اختران عشق به هر سو به نیزه شد
دانی چگونه آن سر مه رو به نیزه شد؟
🔸از بس شکاف زخم عمودش عمیق بود
تنها سری بود که زپهلو به نیزه شد حسین جان.........
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
.................
.
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#تاریخ_مقتل
🩸مقام حضرت امّالبنین علیهاالسلام در نزد حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها ...
مرحوم علامه مُقرّم در کتاب شریف «العبّاس علیهالسلام» مینویسد:
📋 وكانَتْ أُمُّ الْبَنينَ مِنَ النِساءِ الْفاضِلاتِ الْعارِفاتِ بِحَقِّ أهلِ الْبَيتِ (عَلَيْهِمُ السَلامُ)،
🔹 حضرت ام البنین سلاماللهعلیها از زنان با فضیلتی بود که حقوق و شأن و مقام اهل بیت علیهمالسلام را میدانست و عارف به ایشان بود.
📋 مُخلِصَةً في وِلائِهِم، مُمَحِّضَةً في مَوَدَّتِهِم، وَ لَها عِندَهُم الْجاهُ الْوَجيهُ وَالْمَحَلُّ الرَفيعُ،
🔸 خالصانه ولایت ایشان را پذیرفته و غوطهور در محبت و موّدت به این خاندان بود؛ همچنین دارای اعتبار و منزلت والایی در نزد آنان بود.
📋 و قد زارَتْها زينَبُ الْكُبرىٰ بَعدَ وُصولِها الْمَدينةَ تُعَزِّيها بِأولادِها الْأربَعَةِ، كما كانَتْ تَزورُها أيامَ العيدِ
🔹حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها پس از ورود به مدینه به دیدار آن حضرت رفتند و او را بهخاطر شهادت چهار فرزندش دلداری دادند؛ همانطوری که زینب کبری سلاماللّهعلیها در ایام عید، هر ساله به دیدار آن حضرت میرفتند.
📚العباس علیهالسلام،مقرم، ج۱ ص۱۲۵
.
.
وقتی اسرای کربلا به مدینه برگشتند، به حضرت امالبنین خبردادند: چهار پسرت به شهادت رسیدند، فرمود از اباعبدالله الحسین به من خبر دهید!😭
عن ام البنین (علیها السلام):
«أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»
«از ابا عبدالله الحسین (ع) به من خبر بده! …فرزندانم و تمام کسانی که زیر آسمان کبودند، همه به فدای ابا عبدالله الحسین (ع) باد!»
حسون، اعلام النساء، ۱۴۱۱ق، ص۴۹۶-۴۹۷
#وفات_حضرت_ام_البنین
................
.
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#حضرت_ابوالفضل علیهالسلام
#تاریخ_مقتل
🩸فرزندان من و و تمام اهل زمین، فدای اباعبدالله الحسین علیهالسلام ...
در نقلها آمده است:
چون بشير وارد مدينه شد، آمد تا از جانب امام زين العابدين علیهالسلام خبر دهد مردم را از ماجراى اهلبيت علیهمالسلام. حضرت ام البنین علیهاالسلام او را ملاقات كرد و فرمود:
📋 أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین علیهالسلام
▪️اى بشير! از اباعبدالله الحسين عليهالسّلام چه خبر برایم آوردهاى؟
🥀 بشير گفت:
ای ام البنين! خدا تو را صبر دهد كه عباس تو كشته شده است.
📋فَلَمّا سَمِعَتْ بِذٰلک وَضَعَت یَدَها عَلَی قَلبِها
▪️وقتی که خبر شهادت ابالفضل العباس علیهالسلام را شنید، دست روی قلبش گذاشت.
سپس فرمود: از اباعبدالله الحسین علیهالسلام خبر ده!
🥀 بشیر، خبر شهادت فرزندان امالبنین سلاماللهعلیها را به او داد، که در آخر، آن حضرت فرمود:
📋 أولادی وَ مَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فِداءٌ لِأبی عَبدِاللهِ الحُسین علیهالسلام
▪️تمام فرزندانم و تمام اهل زمین به فدای اباعبدالله الحسین علیهالسلام.
🥀 بشیر گفت:
📋 عَظَّمَ اللهُ لَکِ الأجرَ بِالحُسین علیهالسلام، فَقَد خَلّفناه بِأرضِ کربلاء جُثةً بِلا رأسٍ
▪️خدا تو را صبر دهد از داغ اباعبدالله الحسین علیهالسلام؛ او را با بدنی بیسر در کربلا رها کردهایم.
📋 فصاحَتْ وا وَلَداه، وا حسیناه؛ و سَقَطتْ عَلَی الأرضِ مَغشیًّا عَلَیها
▪️در آن حال، امالبنین علیهاالسلام ناله زد: وا وَلَداه، وا حسیناه؛ سپس بی هوش بر روی زمین افتاد.
🥀 وقتی که به هوش آمد، رو به بشیر نمود و فرمود:
📋 قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی!
▪️ای بشیر! با این خبر، بند بند دلم را پاره کردی!
برگرفته از:
📚مجمع مصائب اهلالبیت علیهمالسلام،ج۳ ص۲۵۳
📚رياحين الشّريعه، ج۳ ص۲۹۳
📚شرح الاخبار ج۳ ص۱۷۶(به نقل از تنقیح المقال)
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#حضرت_عباس
......
#حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#تاریخ_مقتل
🩸ای امّ البنين! مصیبتهای سنگین، زينب را پیر کرده است ...
در نقلی آمده است:
وقتی که حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها به مدینه رسیدند، به خانه برادرشان حضرت سیدالشهدا علیهالسـلام آمدند.
📋 لا تَكادُ تَحمِلُها رِجْلاها
▪️دیگر از شدت غصه، زانوان حضرت، یارای حرکت نداشت.
🥀 در آن هنگام، حضرت ام البنین علیهاالسلام آمدند و زینب کبری سلاماللّهعلیها را در آغوش گرفتند و فریاد و ناله میزدند که: وَا وَلَداه... وا حسيناه...
🥀 بعد از آنکه کمی آرام گرفتند، امالبنین علیهاالسلام اشک ها را از روی صورت مبارک زینب کبری سلاماللّهعلیها پاک نمودند و ناگهان بغض، راه گلویش را بست و گریهاش دوباره جاری شد و عرضه داشت:
📋 سَيّدَتي يا زينبُ! أراكِ وقد ضَعُفَ بَدنَكِ و أصفَرَّ وَجهَكِ، وأسرَعَ الشيبُ إلىٰ رَأسِكِ؟!
▪️ای سروَر من! ای زینب کبری! شما را در حالی میبینم که بدنتان ضعیف گشته و روی مبارکتان زرد شده است. چه زود مویتان سفید گشته و پیری به سراغ تان آمده است؟!
🥀 زینب کبری سلاماللّهعلیها که توان صحبت کردن را نداشتند و کلمات از حلقوم مبارکشان بالا نمیآمد، خطاب به حضرت ام البنین عليهاالسلام فرمودند:
📋 لَقَد شَیَّبَتْنِی المَصَائِب.
▪️مصیبت های سنگینی که دیدم، مرا پیر کرده است...
📚المجالس الشجیه،تاجالدین، ص ۷۵
#حضرت_ام_البنین
.
.
13 جمادی الثانی
1 ـ ﻭﻓﺎﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ علیها ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 64 هـ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻗﻤﺮ ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺣﻠﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ. (1)
ﻧﺎﻡ ﻣﺒﺎﺭک ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﻭ ﻛﻨﻴﻪ ی ﺷﺮﻳﻔﺶ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻨﻴﻪ ﻣﻌﺮﻭﻓﻨﺪ. ﭘﺪﺭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺰﺍﻡ ﺑﻦ ﺧﺎﻟﺪ، ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﻟﻴﻠﻰ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻋﺎﻣﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻯ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻨﺎﻳﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺣﻀﺮﺕ ﻗﻤﺮ ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ ﻋﺒّﺎﺱ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﻋﺒﺪالله، ﺟﻌﻔﺮ ﻭ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺩﺭ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﺪﻧﺪ.
ﺑﺎﻧﻮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﺮﺍﺟﻌﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ی ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﻯ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺭ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻟﻰ ﺍﺯ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺯن ها ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﺧﻄﺎﺏ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺴﻠﻴﺖ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺮﺍ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻧﺨﻮﺍﻧﻴﺪ ...». (2)
امام باقر علیه السلام می فرماید :
«آن حضرت به بقیع می رفت ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺟﺎﻧﺴﻮﺯ ﻣﺮﺛﻴﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺮﻭﺍﻥ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻗﺴﺎﻭﺕ ﻗﻠﺐ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ».
ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻳﻪ ﻭ ﺯﺍﺭﻯ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺭﻭﺩ ﺣﻴﺎﺕ ﮔﻔﺖ. (3)
علّامه مامقانی می نویسد : از علوّ مقام امّ البنین علیها السلام همین بس که وقتی بشیر بن جذلم خبر شهادت فرزندانش را به او داد، فرمود :
«رگ های قلبم را بریدی ! فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان است به فدای ابا عبدالله الحسین علیه السلام باد». (4)
📚 منابع :
1. ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﻴّﺪﺓ ﻧﺴﺎﺀ ﺍﻟﻌﺮﺏ : ﺹ 84.
2. ﺭﻳﺎﺣﻴﻦ ﺍﻟﺸﺮﻳﻌﺔ : ﺝ 3، ﺹ 294. مقتل الحسین علیه السلام (ابی مخنف) : ص 181.
3. بحار الأنوار : ج 45، ص 40. مقاتل الطالبین : ص 56.
4. ﺭﻳﺎﺣﻴﻦ ﺍﻟﺸﺮﻳﻌﺔ : ﺝ 3، ﺹ 294.
4. تنقیح المقال : ج 3، فصل کنیه ها، ص 70. العقیلة و الفواطم علیهنّ السلام : ص 124.
#حضرت_ام_البنین
............
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#حضرت_ابوالفضل علیهالسلام
#تاریخ_مقتل
🩸ایکاش میدانستم که با دستان ابالفضلم چه کردند ...
از جمله مرثیههای حضرت ام البنین علیهاالسلام این بود که میفرمود:
📋 یا لَیْت شِعْری اَکَما اَخبَروا
بِاَنَّ عبَّاسا مَقْطُوعَ الیَدَیْنِ
▪️ای کاش! میدانستم آیا این خبر درست است که دستهای فرزندم عباس علیهالسلام را از تن جدا کردند یا نه؟!
📚ابصار العین، ص ۶۴
📚معالی السبطین، ص ۴۳۳
✍ آه یا امّ البنین...
غمِ این «دستانِمبارک» نه فقط اشک تمام عالم را جاری نمود؛ بلکه پُشت اباعبدالله الحسین علیهالسلام را هم شکست...
در همان ساعتی که مقاتل نوشتهاند:
🥀 سیدالشهداء علیهالسلام پا در رکاب گذاشت و رو به میدان نمود تا بر بالین برادر حاضر شود؛ که ناگاه ذوالجناح ایستاد و قدم از قدم بر نداشت و سر خود را به جانب حضرت اباعبداللّه علیهالسلام بلند کرد و شروع نمود به گریه و نوحه و زاری کردن و اشاره به جانب زمین مینمود.
🥀 حضرت سیدالشهداء علیهالسلام فهمیدند مطلبی دارد، فرمودند: چه میگویی ای ذوالجناح؟ که ناگاه به قدرت کامله الهی قفل خاموشی از زبان آن حیوان برداشته شد؛ عرض کرد:
📋 یا سَیِّدی اَما تَنْظُرُ اِلَی الأرْضِ؟
▪️ای آقایمن! آیا نگاه نمیکنید به سوی زمین!؟
📋 فَلَمّا نَظَرَ الْحُسَیْنُ علیهالسلام اِلَی الأرْضِ رَأی اَیْدی اَخیهِ الْعَبّاسَ مَقْطُوعَةً وَ فِی التُّرابِ مَوْضُوعَة
▪️همین که حضرت نگاه کرد، دید دستان برادرش عباس علیهالسلام قطع شده و بر روی خاک افتاده است.
🥀 سیدالشهداء علیهالسلام خم شد و آن را برداشت و به سینه خود چسبانید و فرمود:
📋 اَلاْنَ اِنْکَسَرَ ظَهْری وَ قَلَّتْ حیلَتی
▪️الآن دیگر پشتم شکست ... الان دیگر بیچاره شدم ...
📚 انوار الشهادة،یزدی،ص۱۲۹
📝 شد وقت آنکه در غمِ شَه نوحه سر کنم
از سوزِ آهِ خویش، جهان پُر شرر کنم
چون شاه دید پیکر عباس روی خاک
گفت: ای خدا! چه چاره از این غم دگر کنم؟
خوش گفت آن که گفت چنین این زبانحال
آن را بگویم و غم دل تازه تر کنم:
از من دو دست بر كمر و از تو بر زمين
دست دگر کجاست که خاکی به سر کنم؟!
قامت ز من شكسته و از تو به روی خاك
كو قامتی كه خواهر خود را خبر كنم؟!
عباس! خوش بخواب شدی راحت از جهان
اما بگو چه چاره منِ خون جگر كنم؟!
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
..
ویژگیهای اخلاقی #حضرت_ام_البنین
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#تاریخ_مقتل
🩸خواهش دارم که مرا «فاطمه» صدا نزنید ...
در نقلی آمده است:
وقتی که حضرت ام البنین علیهاالسلام به خانه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام آمد، مشاهده نمود که فرزندان حضرت زهرا سلاماللهعلیها تعلق خاطر زیادی به مادرشان دارند.
🥀 هرگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام، امالبنین علیهاالسلام را به نام "فاطمه" صدا میزدند، حضرت ام البنین مشاهده مینمود که حسنین و زینبین "علیهمالسلام" به یاد مادرشان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها میافتند.
🥀 به همین جهت، روزی حضرت امالبنین علیهاالسلام به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه داشتند: خواهشی به محضر شما دارم؟ مولا علی علیهالسلام فرمودند: حاجتت چیست؟
امالبنین علیهاالسلام عرضه داشت:
📋 حَاجَتی أَنْ لَا تُسَمّنی فَاطِمَةَ!
▪️خواهش من این است که مرا به نام "فاطمه" صدا نزنید.
🥀 امیرالمومنین علیهالسلام سرّ این مطلب را فهمید و تبسّمی بر روی لب مبارکش نشست و فرمود: برای چه این درخواست را داری؟ ام البنین علیهاالسلام عرضه داشت: وقتی که مرا به اسم "فاطمه" صدا میزنید، آثار حزن و تأثّر را در روی حسنین و زینبین علیهمالسلام میبینم و این برای من سخت است.
🥀 مولا علی علیه السلام فرمودند: چه اسمی را دوست داری؟ ام البنین علیهاالسلام عرضه داشت: "ام البنین". و از آن به بعد همه او را به این اسم صدا میزدند.
📚 المجالس الشجیة، ص ۱۴۵
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
اقامه نماز حضرت عیسی به امامت حضرت مهدی(ع)
یکی از اتفاقات زیبای زمان ظهور، اقتدا کردن حضرت مسیح علیهالسلام به حضرت مهدی علیهالسلام است و همین اتفاق، باعث میشود تمام کسانی که به حضرت عیسی علیهالسلام ایمان آوردهاند، به امام زمان علیهالسلام نیز ایمان بیاورند و نتیجه آن، فراگیری حکومت حضرت از مشرق تا مغرب خواهد بود.
📚منبع
کمال الدین، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۸۰
#امام_زمان عج
#فضائل_امام_عصر_عج
#حضرت_عیسی
#مسیح
#مداحی_عالمانه
..............
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#تاریخ_مقتل
🩸نوحهسراییهای حضرت امّ البنین سلاماللهعلیها، قلب همه مردم، حتی «مروان بن حکم ملعون» را آتش میزد...
در نقلها آمده است:
📋 کَانَتْ أُمُّ الْبَنِینِ ... تَخْرُجُ إِلَی الْبَقِیعِ فَتَنْدُبُ بَنِیهَا أَشْجَی نُدْبَةٍ وَ أَحْرَقَهَا فَیَجْتَمِعُ النَّاسُ إِلَیْهَا یَسْمَعُونَ مِنْهَا
▪️ حضرت ام البنين سلاماللهعلیها ، همواره به بقيع مىرفت و در آن جا، محزونترين و سوزناكترين مرثيه سرايىها را براى شهدای کربلا مىنمود. مردم نزد او گِرد مىآمدند و به آن مرثيهها گوش مىدادند و قلبشان آتش میگرفت.
📋 فَکَانَ مَرْوَانُ یَجِیءُ فِیمَنْ یَجِیءُ لِذَلِکَ فَلَا یَزَالُ یَسْمَعُ نُدْبَتَهَا وَ یَبْکِی
▪️مروان بن حکم (والی مدینه) هم از جمله كسانى بود كه به بقيع میرفت. او به مرثيههای اُمّالبنين سلاماللهعلیها، گوش فرا مىداد و گریه میکرد.
📚مقاتل الطالبيّين، ص۹۰
📚بحارالأنوار، ج۴۵ ص۴۰
#وفات_حضرت_ام_البنین
#حضرت_ام_البنین
.
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#وحید_قاسمی
خوب بود این دم آخر پسرانت بودند!
شرزه شیران جگردار جوانت بودند
این زمینگیر شدن، علت خونینبالی ست
سر بالین تو جایِ پسرانت خالی ست
گفتن از بی کسیات حال بکاء میخواهد
مادر داغِ جوان دیده، عصا میخواهد
چه بگویم!؟ که از اینبغض، صدا میگیرد
چه کسی گوشهٔ تابوت تو را میگیرد!؟
گفتنش نیز به جان، غصه و غم میریزد
مادر از مرگ پسر، زود به هم میریزد
داغ بیهوده ندیدی! به خدا چشم زدند
اهل این شهر جوانان تو را چشم زدند
مادر! این لحظهٔ آخر کمی از ماه بگو
از قد و قامت آن دلبر دلخواه بگو
روضهٔمشک بخوان پشت سرت گریه کنیم
یک دلِ سیر برای قمرت گریه کنیم
مادر! آنگونه بخوان که جگر عالم سوخت
پایِ اینروضه شنیدم دلِمروان هم سوخت
روضهٔ مشک بخوان، روضهٔ گودال نخوان
هرچهخواندی فقط از معجروخلخال نخوان
خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر
خندهٔ حرملهها را تو ندیدی مادر
خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر
داخل طشت طلا را تو ندیدی مادر
کوهی از غم به سرِ شانهٔ زینب دیدند
دخترت را ملاء عام معذّب دیدند
.
.
#وفات_حضرت_ام_البنین
🩸مرثیه حضرت امالبنین سلام الله علیها🩸
🥀 يَا مَنْ رَأَي الْعَبَّاسَ كَرَّ عَلَي جَمَاهِيرِ النَّقَدِ
🥀 ا كه عباس را ديدی حمله میكرد بر تودههای فرومايه
🥀 وَ وَرَاهُ مِنْ أَبْنَاءِ حَيْدَرَ كُلُّ لَيْثٍ ذِي لَبَدٍ
🥀 و از فرزندان حيدر هر شير يال داری دنبال او بود
🥀 أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِي أُصِيبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ يَدٍ
🥀 خبردار شدم كه به سر فرزندم ضربت وارد شده درحالی كه بريده دست بود
🥀 وَيْلِي عَلَي شِبْلِي أَمَالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
🥀 وای بر من بر شير بچهام كه ضربت عمود سرش را خميده كرد
🥀 لَوْ كَانَ سَيْفُكَ فِي يَدِيْكَ لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ
🥀 اگر شمشيرت در دستت بود كسی نمیتوانست به تو نزديك شود
🥀 لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ
🥀 واى بر تو مرا ديگر مادر پسران مخوان كه مرا به ياد شيران بيشه ام می اندازى
🥀 كَانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ
من پسرانى داشتم که به خاطر آنان مرا امالبنین میخواندند ولی امروز دیگر پسری ندارم
🥀 أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ
🥀 چهار پسر که مانند عقابهای کوهسار بودند و با بريده شدن رگ حيات يكى پس از ديگرى به مرگ پيوستند
🥀 تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ فَكُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِيعا طَعِينَ
🥀 بر سر نعش آن ها نیزهها به ستیزه برخاستند و همه آنان از زخم نیزه به خاك افتادند
🥀 يَا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ
🥀 اى كاش می دانستم آیا چنان که خبر دادند؛ عباس من دست راستش قطع شده بوده است؟!
📕 مفاتیحالجنان، محدث قمی
#حضرت_ام_البنین
.
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#تاریخ_مقتل
🩸حضرت امّ البنین سلاماللهعلیها، آنقدر بر سيدالشهداء علیهالسلام گریه کرد تا بیناییاش را از دست داد...
در روایتی امام صادق عليه السلام فرمودند:
📋 بُكِيَ الحُسَينُ عليهالسلام خَمسَ حِجَجٍ. وكانَت اُمُّ جَعفَرٍ الكِلابِيَّةُ تَندُبُ الحُسَينَ عليهالسلام و تَبكيهِ وقَد كُفَّ بَصَرُها
▪️بر امام حسين "عليهالسلام" پنج سال (در مدینه) گريسته شد. اُمّ جعفر كِلابى (امّ البنین"علیهاالسلام")، براى امام حسین عليهالسلام مرثيهثرایی میکرد و مىگريست تا اين كه چشمانش نابينا شد.
📋 فَكانَ مَروانُ وهُوَ والِ المَدينَةِ يَجيءُ مُتَنَكِّرا بِاللَّيلِ حَتّى يَقِفُ، فَيَسمَعُ بُكاءَها و نَدبَها
▪️مروان، حاكم مدينه، به صورت ناشناس مىآمد و به گريه و مرثيه سرايى او گوش مىداد.
📚الأمالي الخمیسیة،شجري، ج۱ ص۲۳۰.
#وفات_حضرت_ام_البنین
.
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#وفات_حضرت_ام_البنین
بسم الله الرحمن الرحيم
السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله
السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء
السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع
یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه
المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته.
🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک
🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک
امشب از همینجا...
سلام بدیم به بی بی ام البنین...
ان شاء الله وعده همه ما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک
🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک
خیلی آبرو داره این خانم...
خیلی احترام داره...
امام باقر فرمودند...
و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى
خانم ام البنین مادر چهار شهید هست...
میدونی کدوم شهدا...
شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس...
مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند...
خیلی عظمت داره این بانو...
🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی
🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی
آی اونی که گفتی مریض دارم...
گرفتارم...
امشب مجلس بنام مادر عباسه...
مطمئن باش ابالفضل العباس...
به گریه کن های مادرش نظر داره...
مواظب باش دست خالی از این مجلس نری...
🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین
🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین
مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته...
بعد واقعه کربلا...
وقتی بشیر وارد مدینه شد...
اومد محضر بی بی ام البنین...
عرضه داشت خانم جان...
بچه هات رو در کربلا کشتند...
بی بی فرمودند...
ای بشیر...
أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین
بشیر از حسینم چه خبر...
عرضه داشت...
بی بی جان نبودی...
دستهای عباست رو قطع کردند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
فرمود ای بشیر...
اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام
تمام بچه هام فدای حسین...
همه عالم فدای حسین...
🔸تمام زندگیم مال حسینه
🔸دلم همواره دنبال حسینه
بشیر همه بچه هام فدای حسین...
به من بگو...
الان آقام حسین کجاست...
یدفعه بشیر صدا زد...
بی بی جان...
حسینت رو...
با لب تشنه سر از تنش جدا کردند...
هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین...
🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین
🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین
🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت
🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین
#روضه_حضرت_ام_البنین
.👇
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#تاریخ_مقتل
🩸بانویی که در شب عروسیاش تا صبح، مشغول پرستاری از امامحسن و امامحسین علیهماالسلام شد...
در نقلی آمده است:
شب عروسی حضرت امالبنین عليهاالسلام بود که وارد خانه امیرالمؤمنین علیهالسـلام شد؛ در همان شب نیز امام حسن و امام حسین علیهماالسلام مقداری کسالت داشتند.
🥀 آن بانوی مکرمه در آن شب تا سحر از حسنین علیهماالسلام پرستاری نمود و مشغول خدمتگذاری به ایشان شد و خطاب به امیرالمومنین علی علیهالسـلام فرمود:
📋 إنّي لَن أَشعَرَ بِفَرحَةِ الزّواجِ إلّا بعدَ شِفاءِ أبنيَّ الحسنِ والحسين عليهمالسلام
▪️من خوشحالی و فرَح ازدواج را احساس نمیکنم مگر بعد از بهبودی و شفای دو فرزندم حسن و حسین علیهماالسلام.
📚العباس علیهالسلام رجل العقيدة والجهاد،ص۳۴
📚المجالس الشجیة،تاج الدین،ص۱۴۲
✍ مادرِ عباسم و، عشقم حسینِ فاطمه است
خوش به حالم، نامِ من امُّ البنینِ خادمه است
قطرهای بودم ولیکن وصلِ دریا گشتهام
زوجهی شاه و کنیزِ بیتِ زهرا گشتهام
هرگز از دامانِ او دستم نمیگردد رها
ذرّهای از خاک باشم در حریمِ این سرا
سر نَهَم بر آستانش با کمالِ افتخار
کز حسن دارد صفا وُ از حسینش اعتبار
شکرِ حق گویم که هستم از محبّانِ بتول
تا طوافِ جان کنم بر گردِ طفلانِ بتول
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#حضرت_ام_البنین