فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمینه: تو این شبا به من بده قولی
#کربلایی_علی_پورکاوه
#زمینه | تو این شبا به من بده قولی که اربعین کربلا باشم
...
■ #شهادت_امام_صادق(ع)
تو این روزا به من بده قولی که اربعین کرببلا باشم
از اونجا برگردم و بعد از اون، تو حرم امام رضا باشم
حال روضه من دارم دوباره بی قرار و بی تابم
خدارو شکر دوباره تو هیئت ، گریه کنِ مجلس اربابم
یه پیر مَردو با دلِ خسته، دشمن میون کوچه ها برده
هی زیر لب خدا خدا میکرد، مادر من اینجا کتک خورده
گریه کنیم برا امامی که، آتیش زدن خونشو نامردا
گریه کنیم برا امامی که، کشوندنش تو کوچه ها تنها
■ #زمزمه
hasan-khalaj-dobare-morghe-roham(128).mp3
6.72M
حاج #حسن_خلج🎤
دوباره مرغ روحم، هواي كربلا كرد
دلِ شكسته ام را، اسير و مبتلا كرد
ز سر گذشته اشكم، به لب رسيده جانم
كه هرچه كرده با من، فراقِ كربلا كرد
حسين حسين، حسين جان!...
*به اُم البنين گفتن: خانوم! شما چهارتا بچه هات رو كربلا كشتن، چرا فقط ميگي: حسين حسين! چرا عباس رو صدا نمي زني؟ يه جعفري بگو، يه عوني بگو...گفت: اولاً من اين بچه هارو به دنيا آوُردم كه فدا حسين بشن، بعد هم اينكه من هر چه فكر مي كنم مي بينم بچه هاي من مادر كه دارن، اما حسينِ فاطمه مادر نداره....*
دست از طلب ندارم، تا كامِ من برآيد
يا تن رسد به جانان، يا جان ز تن برآيد
بر تربتم قدم نِه، بعد از وفات و بنگر
کز آتش فراقت، دود از کفن برآید
حسين حسين، حسين جان!...
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسین
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
شود تمام هستی فدای آن دو دستی
که غرق بوسه با اشک علّی مرتضی کرد
نگشت آنی آن دست جدا ز دامن دوست
اگر چه تیغ دشمن زپیکرش جدا کرد
جز از برای داور دو تا نگشت اکبر
چه شد که خصم کافر جبین او دو تا کرد
سزد همه جوانان حنا زخون ببندند
که جا به حجله خون یتیم مجتبی کرد
فدای آن جوانی که در نماز ایثار
زخون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد
فدای شیر خواری که وقت جان نثاری
دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد
فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل
سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد
فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید
زقطره قطره خونش حسین را صدا کرد
فدای آن شهیدی که در کنار سنگر
به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد
برات کربلا را کسی گرفت (میثم)
که رو برای ایثار به سوی جبهه ها رفت
.
#روضه_امام_صادق
#بقیع
بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست
روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست
باد مویم را پریشان میکند مانند آن_
_پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست
اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند
حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست
چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا
مطمئنم تا نباشد قلب زهرا شاد نیست
مادری بر خاکهای صحن ، گندم ریخته
پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست
غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم
سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست
*حک شده بر سینه ی ما نَحْنُ اَبْناءالْحَسَن*
بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست
می نویسم آرزویم را به روی خاکها
خانه ات آباد، ای که خانه ات آباد نیست
#احمد_ایرانی_نسب✍
...................
#امام_صادق
آسمان است و زمین دور سرش می گردد
آفتاب است و قمر خاک درش می گردد
این قد و قامت افتاده درخت طوبی است
این محاسن به خدا آبروی دین خداست
این حرم خانه ی زهراست مسوزانیدش
این حسینیه ی دنیاست مسوزانیدش
شعله پشت حرم فاطمه زاده نبرید
پسر فاطمه را پای پیاده نبرید
آی مردم بگذارید عبا بردارد
پیرمرد است و خمیده است عصا بردارد
ببریدش ، ببرید از وسط مردم نه
هر چه خواهید بیارید ولی هیزم نه
بگذارید لبش یاد پیمبر بکند
وسط شعله کمی مادر مادر بکند
از مسیری ببریدش که تماشا نشود
چشمی از این در و همسایه به او وا نشود
اصلاً این مرد مگر پای دویدن دارد؟
پیرمردی که خمیده است کشیدن دارد؟!
شعله ی تازه به چشمان غمینش نزنید
آسمان است و در این کوچه زمینش نزنید
شاید این کوچه همان کوچه ی زهرا باشد
شاید آن کوچه ی باریک همین جا باشد
شاید این کوچه همان جاست که زهرا اُفتاد
گر چه هم دست به دیوار شد اما اُفتاد
این قبیله همگی بوی پیمبر دارند
در حسینیه ی خود روضه ی مادر دارند
#شهادت_امام_صادق
#علی_اکبر_لطیفیان
.👇
565.1K
● #روضه_امام_صادق ع
●بغض ها در سینه اما...
#استاد_درویش 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
●نوحه #شهادت_امام_صادق
●دلم گرفته دلم برا بقیع...
●#سید_مجید_بنی_فاطمه
.
بعضی ها
نام من مسلمان و کافری همه کارم
باطنم پُر از کفر و ادعای دین دارم
از تب مسلمانی ریش دارم و تسبیح
گاه بر زبان ذکری می رود ز گفتارم
دکمه های پیراهن بسته تا بُن حنجر
وا نمی کنم آن را گرچه داده آزارم
از برای هر کاری استخاره در کار است
ظاهرا" خدا جویم ، باطنا" ریاکارم
صبح شنبه تا جمعه هیئت و بساطی هست
رفتنِ به هیئت ها عادت است و کردارم
روزها همه هیئت شب که می شود هیئت
هیئتی شده شغلم دائما" در این کارم
دائما" ازین هیئت می روم به آن هیئت
من ز صنف بی کاران عضو تیم انکارم
#حاج_محمود_تاری ✍
.
.
#شهادت_امام_صادق
#امام_صادق_علیه_السلام
◾️ وقتیکه خانهام را آتش زدند، به یاد اهل و عیال جدّ غریبم، حسین "علیهالسلام" افتادم...
در نَقلی آمده است:
فردای آن روزی که خانه امام صادق علیهالسلام را آتش زدند، چند نفر از شیعیان به محضر آن حضرت رفتند، دیدند، که إمام علیهالسلام محزون و گریان است.
➖ عرض کردند: آقاجان! چرا گریه میکنید؟ آیا از این که دشمن چنین گستاخی به شما کرده، گریه میکنید؟
با اینکه نخستین بار نیست که به شما خاندان چنین میکنند!
🔹إمام علیهالسلام فرمودند:
لَمّا أَخَذتِ الّنارُ مٰا فِي الدِّهلِیز نَظَرتُ إلىٰ نِسائي وَ بَناتي يَتَراكَضنَ فِي صَحنِ الدّار مِنْ حُجرةٍ إلىٰ حُجرٍة وَ مِن مَكانٍ إلى مَكانٍ هٰذا وَ أٰنا مَعَهنّ في الدّار
▪️گریهام برای این است که وقتی زبانههای آتش در دالان خانه، زبانه میکشید، زنان و دخترانم را دیدم که در صحن خانه از حجرهای به حجره دیگر و از جانبی به جانب دیگر میدویدند، تا آتش به آنها آسیب نرساند، با اینکه من در خانه همراه آنها بودم.
فَتَذكّرتُ رَوعَةَ عَيالِ جَدِّيَ الحُسينِ يَومَ عاشُوراء لمّا هَجَمَ القومُ عَلَيهنَّ وَ مُناديهم يُنادي أحرِقُوا بُيوتَ الظّالِمين.
▪️با آن صحنه، به یاد وحشت و خوف اهل و عیال جدّم حسین علیهالسلام در غروب روز عاشورا افتادهام، آن هنگام که دشمن به آنها هجوم آورد، و منادیِدشمن فریاد میزد: خیمههای ظالمان را بسوزانید...
📚مأساةالحسین،علیهالسلام، ص۱۶۰
.
💢اطلاع حضرت از وقت ظهور💢
آیا خود #امام_زمان (عج) می داند چه زمانی ظهور خواهد کرد؟
1⃣نظریه اول :در بعضی از روایات داریم که حتی خود امام زمان (عج) نیز وقت ظهورشان را نمی دانند و خدای متعال هنگام ظهور به واسطه علائم خاصی زمان ظهور را به حضرت اطلاع می دهند.
مفضل بن عمرو از امام صادق (ع) درباره تفسیر آیه "و اذا نقر فی الناقور" سؤال کرد که امام در پاسخش فرمودند: انّ منا اماما مستترا فاذا اراد الله عز و جل اظهار امره نکت فی قلبه نکتة فظهر و امر بامر الله عز و جل، که از این روایات بخوبی استفاده می شود که خود امام زمان (عج) نیز زمان ظهورشان را نمی دانند و در هنگامه ظهور ، خدای متعال بواسطه علائم خاصی زمان ظهور را به حضرت اطلاع می دهند
📚صدوق ، اکمال الدین و اتمام النعمة، ج 2، ص 349، ح 42.
به هرحال؛ یکی از منتظران فرج حضرت مهدی (عج) خود آن حضرت هستند؛ زیرا:
اوّلاً انتظار، در روایات ما به عنوان افضل العبادة مطرح شده است و بعید، بلکه محال است که آن وجود عزیز از افضل عبادات غافل و محروم باشد.
ثانیاً: در روایاتی که کلمه فرج آمده، تنها به فرج مؤمنان اشاره ندارد، بلکه فرج امام زمان نیز مورد نظر است پس امام زمان گشایش در کارهای خویش را منتظرند.
بنابراین، خود حضرت ولی عصر (ع) نیز چون هدف استقرار نظام توحیدی و فراهم ساختن زمینه سعادت بشری را دارند، در انتظار چنین روزی هستند، تا عدل و داد را بر سراسر جهان حاکم کند.
2⃣اما نظریه دوم:حضرت زمان ظهور خود را می دانند
1- نظر سید مرتضی (ره)
سید مرتضی (ره) بیش از هزار سال پیش در کتاب خود «المقنع» که مورد توجه بسیاری از علما قرار گرفته، در خصوص علم امام زمان (ع) به ظهور خویش چنین می گوید: «شیعه امامیه معتقد است که آباء و اجداد امام زمان (ع) که بر همه آنان درورد باد، با شناختی که از فرمایش پیامبر اکرم (ص) نسبت به زمان غیبت و چگونگی آن، نشانه ها و علامات و زمان ظهور به دست آورده اند، با امام زمان (ع) عهد کرده و از حد و حدود این امور آگاهش ساخته اند. بنابراین زمان ظهور با ویژگی هایش مورد تصریح پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) است.
قلنا: أمّا الإمامية فعندهم: أنّ آباء الإمام عليه وعليهم السلامعهدوا إليه وأنذروه وأطلعوه على ما عرفوه من توقيف الرسول (صلّى الله عليه وآله) على زمان الغَيْبة وكيفيّتها، وطولها وقصرها، وعلاماتها وأماراتها، ووقت الظهور، والدلائل على (تيسيره وتسهيله)
📚المقنع (ترجمه)، ص 113
2- دیدگاه شیخ طوسی (ره)
شیخ طوسی (ره) از بزرگان علمای شیعه (متوفی 460 هـق) نیز امام زمان (ع) را وارث علوم انبیاء و اولیاء دانسته و پیرامون علم حضرت، به زمان ظهور خویش در کتاب مهم و معتبر خویش «الغیبه» که مورد توجه علمای شیعه و از کتب مصدری و مرجع می باشد چنین می گوید:
«خداوند متعال، امام زمان (ع) را از زمان غیبت و پایان غیبت توسط پیامبر اکرم (ص) و آباء طاهرینش (امام معصوم علیه السلام) آگاه نموده و اما زمان ظهور از ما مخفی شده به خاطر مصالحی که در آن است، ولی حضرت مهدی (ع) عالم و آگاه به آن زمان است و به ظن و گمان مراجعه نمی کند.
أن الله تعالى أعلمه على لسان نبيه ص و أوقفه عليه من جهة آبائه ع زمان غيبته المخوفة و زمان زوال الخوف عنه فهو يتبع في ذلك ما شرع له و أوقف عليه و إنما أخفي ذلك عنا لما فيه من المصلحة فأما هو فهو عالم به لا يرجع [فيه] إلى الظن.
📚الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة ؛ النص ؛ ص331
3- اعتقاد مرحوم صاحب مکیال (ره)
آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی (ره) از علمای بزرگوار شیعه که با عنایت حضرت مهدی (ع) کتاب شریف و گران سنگ مکیال المکارم را تحریر نمود معتقد است: «از احادیث بسیاری که در بصائر و کافی و غیر آن آمده، ظاهر امر این است که امام مهدی (ع) وقت ظهورش را می داند ولی به ایشان اذن داده نشده که آن را اظهار نمایند. و امامان گذشته (ع) نیز مجاز به اظهار آن نبوده اند، زیرا هر چند امامان معصوم (ع) به همه چیز عالم هستند ولیکن ایشان بندگان گرامی و مقرب هستند که پیش از امر و فرمان خدای متعال کاری نمی کنند و هر چه انجام دهند به فرمان او انجام می دهند.
لایسبقونه بالقول و هم بامره یعملون
آنها بندگان شایسته خدا هستند و هرگز در سخن گفتن بر او سبقت نمی گیرند و همواره به فرمان او عمل می کنند.
بنابراین به بندگان خدا از مطلبی خبر نمی دهند مگر آنچه را خداوند متعال امر فرموده که به ایشان اظهار نمایند.
📚مکیال المکارم، ج 2، ص 406 وظیفه شصت و نهم و هفتادم،
{ لازم به ذکر است که مرحوم صاحب مکیال (ره) در خصوص دلائیل نظریه خویش با استناد بر آیات و روایات به طور مفصل بحث کرده است}
#پرسمان
.
.
#شهادت_امام_صادق
#مرثیه_امام_صادق_علیه_السلام
منصور به حاكم خود در مكه و مدينه به نام «حسن بن زيد» پيام داد كه خانه امام صادق(عليه السلام) را بسوزان»
حاكم، اين دستور را اجرا كرد، و به خانه امام صادق(عليه السلام) آتش افكند به طورى كه شعله هاى آن به در خانه و راهرو آن رسيد.
امام صادق(عليه السلام) بيرون آمد و به درون آتش رفت و در حالى كه در ميان آتش قدم مى زد، مى فرمود:
انا بن اعراق الثرى انا بن ابراهيم خليل الله:
«من پسر ريشه هاى زمين هستم، من پسر ابراهيم خليل(عليه السلام) مى باشم.»(1)
يعنى همان گونه كه ابراهيم خليل الله(عليه السلام) جدم(2) در آتش نمرودى نسوخت، من هم به اذن خدا نمى سوزم و همان گونه كه لقب جدم اسماعيل (اعراق الثرى) است يعنى فرزندان او مانند رگ و ريشه درخت در اطراف زمين پراكنده اند، ونابود نمى شوند، ما هم نابود نمى شويم.
يكى از شيعيان مى گويد: يك روز بعد از آتش زدن خانه امام صادق(عليه السلام) در مدينه به محضرش رفتم، ديدم بسيار غمگين است، و اشك از ديدگانش بر صورتش مى ريخت، عرض كردم: «چرا ناراحت و گريان هستى؟»
فرمود: «وقتى كه روز قبل آتش در دالان خانه ام زبانه كشيد، با اينكه من در خانه بودم، ديدم بانوان خانه ، شيون زنان براى حفظ جان خود از آتش، از اين سو به آن سو مى دوند، به ياد ترس و هراس اهل بيت جدم امام حسين (عليه السلام) افتادم كه در روز عاشورا، دشمن به خيمه هاى آنها هجوم كرد، در حالى كه منادى دشمن فرياد مى زد، خانه ظالمان را بسوزانيد.»(1)
يعنى ياد اين خاطره جانسوز مرا غمگين و ناراحت نموده است، نگران خودم نيست، نگران آن همه ستمهاى هستم كه يزيديان به اهل بيت مظلوم حسين(عليه السلام) وارد ساختند.
--------------------------------------------------------------------------
1-اصول كافى، ج 1، ص 473.
2-ابراهيم(عليه السلام) جد سى ام پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) بوده است.
منبع:سایت آیت الله شاهرودی
کتاب چهارده اختر تابناک(کتابخانه الکترونیکی)
.
.
#زمینه
#امام_زمان
#حسین_طاهری 🎤
#مجتبی_خرسندی✍
دل و روح ما، سر و جان ما، "لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا"
"عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا"، "فرج" است راه نجات ما
همه ناتوان، همه روسیاه، همه در کشاکش راهوچاه
همه تا کمر به گِل گناه، خِجِلیم، "وَانْکشَفَ الْغِطَا"
نهرسیده شامغمی بهسر، نهرسیده از سحری خبر
نهکسی بهفکر کسیدگر، تو بیا که "وَانْقَطَعَ الرَّجا"
نهکسی هوایی فیضرب، نه بهفکر واجبومستحب
"ظَهَرَ الفَسادُ بِما کسَب"، تو بیا که تازه شود هوا
غم شام و کوفه و کربلا، شده داغ جان تو سالها
که هرآنصباح و هرآنمساء،"بَدَلَ الدُّموعِکَ بِالدِّماء"
گله و شکایت خویشتن، به کجا برد دل تنگ من؟
تو بیا سری بهدلم بزن، که تو "مُستَعانیومُشتَکی"
تو بیا که سر بزند بهار، به خزان دائم روزگار
به جهان ما برکت بیار، که "بِیُمْنِکَ رُزِقَالْوَرىٰ"
تو بیا که عهدِ وفا شود، دل خلق جای خدا شود
که زمان صلحوصفا شود، "بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ"
تو بیا و چارهی نو بساز، که به ما شود در صبح باز
شب عاشقان تو بس دراز...، "وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ"
👇
1402021904.mp3
13.59M
زمینه | دل و روح ما
مجلس روضه هفتگی
سهشنبه۱۹اردیبهشت۱۴۰۲|۱۸شوال۱۴۴۴
مداح : کربلایی حسینطاهری
هدایت شده از امام حسین ع
به یکی از معجزات و #کرامات حضرت علیاکبر(ع) اشاره میکنیم:
فردی به نام حاج عبدعون، برادرش را که به مرض سختی دچار شده بود نزد حافظ الصحه، یکی از سه پزشک معروف کربلا میبرد، پس از چند ماه معالجه سودی نمیکند و هر روز حال او بدتر میشود عبدعون نزد پزشک میرود و سخنان زشتی به او میگوید و خطاب میکند که اسمت خیلی بزرگ است اما از معالجه تو سودی ندیدیم، بعد بدون خداحافظی می رود، اما بر خلاف انتظار از آن روز به بعد حال برادرش بهتر میشود و یک دفعه شفا مییابد. نزد حافظ الصحه میرود و عذر خواهی میکند.
طبیب میگوید: بنشین تا برایت بگویم. من بعد از سخنان تو خیلی دل شکسته شدم. ظهر، هنگام ادای نماز به حضرت علی اکبر(ع) متوسل شدم و عرض کردم ای نور چشم حسین (ع) تو را به حق پدرت قسم میدهم که شفای این مریض را از خدا بخواه، دیدی چگونه به من توهین کرد؟ بسیار گریه کردم. همان شب در خواب خدمت آقا علیاکبر(ع) شرف یاب شدم عرض ادب کردم و همان مطلب را تکرار کردم، حضرت فرمود:
من شفای آن مریض را از خدا خواستم و از هاتفی شنیدم که «این مریض مردنی است و تا 9 روز دیگر میمیرد اما به برکت دعا و شفاعت شما خدا با شفای او سی سال به عمرش افزوده است و از همین ساعت او را شفا دادیم» آن مرد سی سال دیگر عمر کرد و در هفتاد سالگی در گذشت. او وصیت کرد پیکرش را پایین پای حضرت علی اکبر (ع) دفن کنند.
منبع:کتاب «خورشید جوانان»؛ شرح زندگی و کرامات حضرت علی اکبر(ع)/ نوشته سید محمدرضا حسینی
خبرگزاری تسنیم
هدایت شده از امام حسین ع
🌸🍃🌸🍃
#کرامتی_از_امام_علی
شبی حضرت علی (ع) در دارالخلافه نشسته بودند و به حساب کتاب اموال مشغول بودند که مقداد وارد شدند.
با حضرت صحبت کردند که علی (ع) فهمید مقداد برای درخواست کمک مالی آنجا آمده است و از بیان نیازش شرم دارد. چراغ اتاق را خاموش کرد و کیسهای زر برداشت، دست مقداد را کشید و کیسه را در تاریکی در حالیکه در دست مقداد میگذاشت فرمود، مقداد تو سکوت کن امشب من فقط با تو سخن میگویم.
مقداد وقتی کیسه زر را در تاریکی، در دستانش گرفت صدای گریهاش برخواست.
امیر المومنین (ع) علت را پرسیدند. مقداد گفت: یا علی گمان میکنم دیگر مرا دوست نداری که در تاریکی با من سخن میگویی، در حالیکه من عاشق دیدن چشمان تو هستم.
حضرت شمع را روشن کردند، مقداد دیدند محاسن علی (ع) خیس اشک چشم است، طوریکه از آن محاسن نورانی اشک میچکد.
حضرت، مقداد را در آغوش کشیده و فرمودند:
مقداد، علت خاموش کردن شمع این بود که، من از لحظه ورود تو فهمیدم برای نیازی پیش من امشب آمدی، نگذاشتم نیازت را بگویی چون چیزی که انسان بداند برادر مومنش نیاز دارد نباید راضی به تقاضای شفاهی او شود.
و علت اینکه چراغ را خاموش کردم به آن علت بود که، انسان مومن و آبرومند وقتی درخواست حاجتی از کسی میکند، از شرم و خجلت و حیا، گونههایش سرخ میشود، چشمانش در دیدگانش میلرزند، عرق شرم بر پیشانیاش مینشیند.
خاموش کردن چراغ نه برای، ندیدن جمال زیبای تو بلکه برای ندیدن آن چشمان لرزان و عرق شرم در پیشانی تو بود که مرا دیدنش بیشتر از تو آزار میداد.
#کرامات
.
هدایت شده از امام حسین ع
#کرامات
.
کرامات امام حسن (ع)
اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم
حضرت مجتبي عليه السلام بيش از بيست و پنج مرتبه با پاي پياده از مدينه به قصد زيارت خانهي خدا به مكه رهسپار شد. در يكي از سفرها، پاهاي حضرت ورم كرده و صدمه ديد. يكي از خدمتكاران عرض كرد: «يابن رسول الله! اگر سوار شويد ممكن است قدم هايتان بهبود يابد.»
امام عليه السلام فرمود: «نه! اما در منزلگاه بعدي سياه پوستي نزد تو خواهد آمد و در دست او روغن و پمادي است كه درمان ورم قدمهاي من در آن است، تو آن روغن را از او بخر.»
خدمتكار گفت: «پدر و مادرم به فدايت، سابقه ندارد كسي در اين منازل چيزي بفروشد.»
امام عليه السلام فرمود: «آن مرد در نزديك منزلگاه بعدي است.»
خدمتكار گويد: «همين كه مقدار كمي از آن محل گذشتيم ناگاه آن سياه پوست پيدا شد!» .
امام عليه السلام به من فرمود: «آن شخص سياه همين مرد است.»
من نيز نزد او رفتم و تقاضاي روغن نمودم.»
مرد سياه پوست: «اين پماد را براي كه مي خواهي؟»
خدمتكار: «براي حسن بن علي.»
سياه پوست: «لطفا مرا به حضور آن حضرت راهنمايي كن.»
و آنگاه با هم به محضر امام عليه السلام شرفياب شدند.
مرد سياه پوست گفت: «پدر و مادرم فداي تو باد، من نمي دانستم كه روغن را براي شما مي خواهند، اجازه دهيد كه قيمتش را نگيرم، چرا كه من از ارادتمندان و نوكران شما هستم و اكنون از شما حاجتي دارم و آن اين است كه به هنگام جدا شدن از همسرم او را درد زايمان بود، از خدا بخواهيد كه به من پسري سالم و دوستدار شما اهلبيت مرحمت فرمايد.»
امام عليه السلام فرمود: «به خانهات برگرد كه خداوند به تو پسري سالم عطا فرموده و او از شيعيان ما مي باشد.»
آن شخص با عجله به خانهاش بازگشت و همسرش را مشاهده كرد كه پسري سالم به دنيا آورده است. پس مجددا به قصد تشكر به محضر امام حسن عليه السلام بازگشت.
آن كودك بعدها از شاعران و مادحين خالص و ممتاز آل محمد عليهمالسلام گرديد و با نام «سيد حميري» معروف گشت.
امام عليه السلام نيز از آن روغن استفاده كرد و در دم درد پاهايش برطرف گرديد
منبع.کتاب کرامات و مقامات عرفانی امام حسن مجتبی علیه السلام
.
.
✅ #گریـز_زدن:
یكی از روش های مهـــــم در روضه خوانی
گریــــز زدن میباشد.باید توجــــه داشت كه
بدون منبـــع هیــــچ روضـه ای را نخواند و
گریز زدن هایما روی اصول و اساس باشد
...........
🌻حاج محمود کریمی:
مثـــلا حاج آقا منصــور ارضی در یـــكی از
مراســــــم هایی كه برای كمك رسانی زلزله
زدگان در چنـــــد سال اخیر برنامـه داشتند
این طوری گریـــــز زدند كه:«من امروز این
عمل رو دیدم كه مردم اكثــرا به جای پتــو
و غذا و لباس ،شیرخشك آوردند برای بچه
ها.چون مردم بیشتر از همه چی تب و تاب
بچــه كوچیك ها رو دارند.» و بعدش یـــك
روضه حضرت علی اصغر خوندند.
اول جلســه با گریـــز زدن مجلس رو آماده
روضـــه كردند و بعد روضـــه خودشون رو
خواندند.
💠
.
⚠️ ادامه آموزش گریز:
گاهی اوقات شما گریـز می زنید و مستمع
را جلوتر از خودتان می فرستیــــد و شما
اصلا از كربـــــلا هیــــچ حرفی را به میان
نمی آوریـد و میخواهیـد یك كار روانی با
مستمـــع انجـــام بدهید و خود مستمع را
روضـه خوان جلوه دهید كه با یك مثــال
مفهـوم این جملـــه به خدمت شما عارض
می شود.
.👇
.
💠 مثالی زیبا از گریز زدن:
مثلا شما میگویید كه برای امام صادق سه چهار
تا كفـــن آوردند و روی این كفن های آورده شده توضیح میدهید و به این فكر می كنیدكه اصلا مستمع با شمــا نیست و گوشش دارد می شنود،
ولی ذهنش دارد به فراتر از شما می رود.
می گویید«برد یمنی آوردند و . . . مستمـــع را احساسی میكنید.مثلا یكی از مستمعینمیگوید: ای بی كفن . . .
شما همخودتون رو می زنید بهاون راه كهاصلا
من نمیدونم چی شده.
می گویید:چیه؟چرا دادمیزنید؟مگهچیشده؟ مگه كفن آوردن گریه داره؟
و وقتی كه احساس كردین مستمع حسابی گر گرفته است ، ادامه روضه رو به كربــــــلا ربط
می دهید.
.
.
#امام_صادق
♦️ابعاد پیچیده شخصیتی امام #جعفر_بن_محمد_الصادق علیه السلام هر مورخ و سیره پژوهی را فارع از هر اندیشه و تعلق به هر مذهبی ، به شگفتی فرو می برد!
⚜جعفر و ما ادراک جعفر...
🔸زمانه ایشان، روزگار بحرانهای متنوع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی است که همه افکار و نحله های فکری مورد تهدید و در معرض آسیب و زوال هستند، و علاوه بر همه این ها نباید فراموش کنیم تمام بازیگران صحنه اجتماع و سیاست ، از امویان تا عباسیان ، از زیدیها تا کیسانیها، از اهل حدیث تا معتزلیها ، علی رغم تمام اختلافات و تخاصمها ، بر سر یک مسئله وفاق و اتحاد دارند، آن هم دشمنی با شیعیان امامی و تلاش برای حذف ایشان از صحنه اجتماع است.
♦️و مکتب تشیع از هر دو جهت بالا، مورد تهدید جدی است، هم آشفتگی آن عصر، مکاتب را به کام نابودی می کشاند، و هم دشمنان شیعه، مترصد ضربه به آن هستند.
🔹 این سالهای پر فراز و نشیب، زمانه زعامت امام جعفر بن محمد است، صادق آل محمد ...
.
.
#امام_صادق
درپشت فرس نفس زنان ، بینِ راه
با پای برهنه می کشید ازدل آه
با یاد غم اسیری زینب گفت
لا حول ولا قوه الا بالله
#رباعی #شهادت_امام_صادق
#ابوذر_رییس_میرزایی ✍
.
.
.
🔘 گوشهای از اسرارِ گودال قتلگاه و اسارت آل الله از لسان مبارک جعفربنمحمد علیهماالسلام...
⚡️ إمامصادق علیهالسلام با روضهٔ اسارت، از حال میرفتند...
ابنحبیب گوید:
نزد مولایم امام صادق علیهالسلام بودم که شنیدم در سجدهاش میفرمود:
اللّٰهمَّ اْغفِرْ لِمَنْ زارَ جَدّیَ الحُسین وَ مَنْ بَکیٰ عَلَیه
🔻خدایا ببخش زائرین قبر سیدالشهداء علیهالسلام را و کسانی که برای او گریه میکنند.
وقتی مناجات حضرت تمام شد، نشست در حالی که اشکها، محاسن حضرت را خیس کرده بود.
➖عرض کردم: ای مولایمن! چرا کعبه به رنگ سیاه است؟
فرمودند: وقتی حضرت ابراهیم علیهالسلام خانه کعبه را ساخت، پارچه سبز روی آن انداخت،اما خدای متعال وحی فرستاد که: ای ابراهیم! پارچه کعبه را سیاه کن که منِ خدا، در عالم معنا عزادار سیدالشهداء علیهالسلام نوه سیدالانبیاء صلیاللهعلیهوآله هستم.
➖عرض کردم: ای سرور من به ما خبر رسیده در بدن جدّ شما از سینه تا پایین هزار زخم تیر و نیزه و شمشیر و چوب و غیره بوده؛ آیا درست است؟
... حضرت فرمودند: بلکه بیش از این بوده است.
➖گفتم: چگونه در یک بدن، این همه جراحت میتواند باشد؟
فبَکیٰ عندَ ذٰلکَ یَکادُ اَنْ یُغشیٰ عَلَیه.
▪️در این هنگام،حضرت آنقدر گریه کردند که نزدیک بود، غش کنند؛ سپس فرمودند:
قَدْ ضَربوا السَیفَ عَلَی مَوضِعِ السَیفِ وَالسّنانَ عَلَی مَوضِِع السَنان وَالسّهمَ عَلَی مَوضِعِ السّهم
▪️همانا شمشیر بر جای شمشیر میزدند؛ نیزه بر جای نیزه میزدند؛ تیر بر روی تیر میزدند.
➖بعد عرض کردم:
علت بوی عطر تربت سیدالشهداء علیهالسلام و عظمت کربلا چیست؟
فرمودند:
خاک کربلا با خون جدّم مخلوط شد، وقتی که اسبها را بر بدن او تاختند.
و حضرت فرمودند: میتوان از خاک کربلا برای شفا خورد.
➖بعد عرض کردم: مخدّرات وقتی به شام رسیدند، «کاشفات الوجوه» بودند؛ آیا این مطلب درست است؟
راوی گوید:
وَاللّهِ رَاَیتُ مَولایَ جَعفَرَ الصّٰادقَ علیهالسلام عِندَ ذٰلکَ قَد بَکیٰ بُکاءً شَدیداً بِحَیثُ لَم یَقدرْ اَنْ یُجیبَ عَنْ ذٰلکَ وَلٰکِنْ اَومَئَ الیٰ ذٰلکَ بِرَأسِهِ
▪️وقتی این را گفتم به خدا قسم دیدم حضرت چنان گریه کرد که توان صحبتکردن نداشت، اما با سر مبارکش در تأیید این مصیبت، اشاره فرمود.(در نقلهای دیگر آمده است که کسی نمیتوانست به صورتهایشان نگاه کند و هالهای از نور حجاب شده بود)
📚بحرالمصائب،(نسخه خطی) ج۳ ص۴۰۸
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شیخ_محمود_ریاضت
اجتماع عمومی شعبات یکشنبه ۱۴۰۱٫۲٫۱۷
قابل توجه عزیزان مداح❗️
بعضی از کلمات اختصاصی هستند ‼️