eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
Mohammad Koohrokhi - Asire Entezar.mp3
12.24M
. 🤲🏻 اسیر انتظار • باصدای: محمد کوهرخی • شعر و ملودی: اسماعیل شبرنگ • تنظیم: علی وانیار . 🌻 هر چقدر دوست داری روی ماه خورشید خانواده ی زهرا (س) رو ببینی بفرست واسه منتظرانش
علیه_السلام ◾️ 👈🏼 ایام شهادت حضرت حسن عسکری علیه‌السّلام ➖ [جلسه‌ی اول _ ۳۰ شهریور ۱۴۰۲شمسی] ➖ مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه _ گاهی نگاه، سویِ گدایی روا بُود ۲. شناختی از امام یازدهم شیعیان علیه‌السّلام _ کلام شیخ‌کلینی _ کلام شیخ‌طوسی _ کلام شیخ صدوق _ سه‌دوره‌ی عمر شریف امام عسکری علیه‌السّلام ۳. کلماتِ علمای بزرگ اهل‌سنت درباره‌ی امام‌عسکری علیه‌السلام _ کلام جاحظ (م۲۵۰ق) _ کلام محمدبن‌طلحه‌شافعی (۶۵۲ق) _ کلام سبط‌بن‌جوزی‌حنفی(م۶۵۴ق) _ کلام ابن‌صباغ مالکی (م۸۵۵ق) _ کلام شبلنجی شافعی (م۱۳۲۲ق) _ کلام ابوالهدی افندی (م۱۳۲۸ق) _ کلام یوسف‌بن‌اسماعیل نبهانی(م۱۳۵۰ق) .
. علیهاالسلام ◾️  علیهاالسلام نقل مى‌کند: هنگامى که در خرابه شام بودیم شبى در خواب دیدم پنج نفر بر مرکب‌هائى از نور سوارند و فرشتگان آنها را احاطه نموده و خادمى نیز با آنها است و به راهى مى روند، مرکب‌ها گذشتند ولى خادم به طرف من آمد و چون نزدیک شد، فرمود: سکینه جدت رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله تو را سلام مى‌رساند. گفتم بر رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سلام باد، تو کیستى؟ گفت: خادمى هستم از خدمه بهشت. ▪️ گفتم: این مردانى که بر مرکب‌هاى نور سوارند، کیستند و به کجا مى‌روند؟ گفت: اول آدم صفى الله، دومى ابراهیم خلیل الله، سومى موسی کلیم الله، چهارمى عیسى روح الله. گفتم: آن‌که محاسنش را در دست گرفته گاهى مى‌افتد و برمى‌خیزد کیست؟ فرمود: او جد تو رسول‌خدا صلی الله علیه و آله است. گفتم: کجا مى روند؟ گفت: براى زیارت پدرت حسین به کربلا مى‌روند. ▪️ همین که نام جدم شنیدم دویدم تا خود را به رسول‌خدا برسانم و از مصائبى که بر ما گذشته او را خبر دهم و بگویم که ستمگران درباره ما چه کردند. ▪️ در این میان دیدم پنچ هودجى از نور فرود آمدند. در هر هودجى خانمى نشسته، پرسیدم این خانم‌ها کیستند؟ گفت: اولى حوا ام البشر، دومى آسیه بنت مزاحم، سومى مریم دختر عمران، چهارمى خدیجه بنت خویلد، گفتم خانم پنجمى که دست بر سر نهاده گاهى مى‌افتد و گاهى برمى‌خیزد کیست؟ فرمود: او جده تو فاطمه دختر محمد رسول خدا است. گفتم: مى‌روم و او را از آنچه بر ما وارد کرده‌اند آگاه مى‌سازم. ▪️ دویدم جلو فاطمه زهرا را گرفتم و شروع کردم به گریه کردن و گفتم: یا امّتاة! جحدوا والله حقنا، یا امتاة! بددوا والله شملنا، یا امتاة! استباحوا والله حریمنا، یا امتاة قتلوا والله الحسین ابانا؛ مادر، به‌خدا قسم حق ما را منکر شدند. مادر، به‌خدا جمعیت ما را پراکنده ساختند. مادر، به‌خدا قسم حریم ما را مباح ساختند. مادر، به‌خدا قسم حسین پدرم را شهید کردند. ▪️ فرمود: سکینه جان! دیگر بس است که از ناله‌ات جگرم آتش زد و بندهاى قلبم را قطع کرد. این پیراهن آغشته به‌خون پدرت حسین است که از خود جدا نمى‌کنم تا خدا را ملاقات نمایم، که ناگهان از خواب بیدار شدم. 📚 منابع: ۱. لهوف سید بن طاوس، ص۱۸۸ ۲. بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۴۰ ۳. نفس المهموم، ص۴۵۴ .
کیست‌مرایاری‌کند؟!_ویژه‌جوانان‌_محمدیوسفی.pdf
6.01M
pdf 🎴 کتابی فارسی، با عنوان: ؟ ➖ خلاصه کتاب انتظارات عجّل الله فرجه از جوانان و وظایف منتظران 🔘
. سلام الله علیها حجت الاسلام ▪️▪️▪️▪️▪️ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَي الاَرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُم   * تا دم مرگ اينو دائما هر وقت مشرف ميشي به زيارت ميگي "آقاجان نكنه اين زيارت آخرين زيارت ما باشه ..." به خدا اربعين كه اومدن آخرين زيارتشون شد" ديگه نتونستن كربلا برگردن ..." انقده كنار اين قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن كه امام سجاد فرمود: ديدم عمه ها و خواهرام دارن جون ميدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدينه حركت كنيم " همه سوار شدن" اما ديدن سكينه هنوز از كنار قبر بابا جدا نشده ...."   الله اكبر ، روز يازدهمم آخرين نفري كه از گودال جدا كردن همين دختر بود ..."چي جوري جداش كردن؟؟ من از شما مي پرسم ، مگه يه بچه ي 13 ساله چقدر نيرو لازم داره كه او رو از كنار بدن بابا جدا كنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابيها ....*   به خدا نمي شه بعضي عبارات رو ترجمه كرد،اما خيلي ساده بگم،يعني اين نازدانه رو كشون كشون از كنار گودال بردن ....." اربعينم كه وقتي آخرين نفر،خواست با تربت بابا خداحافظي كنه،ديد ديگه كسي نمونده باهاش حرف بزنه رو كرد به خاك گرم كربلا،فرمود: اَلا يا كربلا نُودِعكِ جِسماً بَلا كَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِينا ....."   قافله رسيد به مدينه،روز جمعه بود وارد مدينه نشدن" بشير آمد وارد مدينه شدهي صدا زد "يا اَهْلَ يَثْربَ لامُقامَ لَكْمْ بِها" تو خونه هاتون ديگه نمونيد ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَيْن فَاَدْمُعي مِدْرارٌ .....*فقط يه جلوش رو اشاره كرد" چه جوري كشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَي الْقَناهِ يُدارُ ...."   قافله به استقبال آمدن به دنبال بشير آمدن بيرون مدينه به استقبال قافله ي ابي عبدالله ...." چي جوري وارد مدينه شدن بماند، هر كي رفت سراغ يه بانويي" زن ها اومدن نزد سكينه . همه كنار قبر پيغمبر جمع شدن ديدن دختر علي زينب سلام الله عليها ؛يه پيراهن پاره پاره،يه پيراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پيغمبر پهن كرد" سفره ي روضه رو پهن كرد ... ديدن ديگه نمي شه با زينب حرف زد ... اومدن سراغ سكينه ... گفتن آي بانو از كربلا تا مدينه كجا به شما بيشتر سخت گذشت؟ فرمود هيچ جا برا ما مجلس يزديد نمي شد .... سر بريده ي باباي غريبم ميان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذراني و مي گساري بودن،ما رو به طنابي بسته بودن......اي حسين .........  .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه امام عسکری عالی.mp3
1.63M
🏴 السلام علیک یا حسن بن علی العسکری 🔳 مرثیه و روضه 🚩 امام حسن عسکری علیها السلام علیه السلام علیها السلام ♦️مرثیه امام حسن عسکری سلام الله علیه
روضه امام عسکری مومنی .mp3
1.4M
🏴 السلام علیک یا حسن بن علی العسکری 🔳 مرثیه و روضه 🏴 🚩 علیه السلام علیها السلام ♦️مرثیه امام حسن عسکری سلام الله علیه
فیش مرثیه روشمند امام حسن عسکری.pdf
502.7K
▪️السلام علیک یا حسن بن علی▪️ ◾️فیش مرثیه◾️ 🔘 امام حسن عسکری علیه‌السلام
روضه امام عسکری .mp3
4.02M
🏴 السلام علیک یا حسن بن علی العسکری 🔳 مرثیه و روضه 🏴 🚩 امام حسن عسکری علیها السلام علیه السلام علیها السلام ♦️مرثیه امام حسن عسکری سلام الله علیه
روضه امام عسکری میرزامحمدی.mp3
5.02M
🏴 السلام علیک یا حسن بن علی العسکری 🔳 مرثیه و روضه 🏴 🚩 امام حسن عسکری علیها السلام علیه السلام علیها السلام ♦️مرثیه امام حسن عسکری سلام الله علیه
روضه امام عسکری نظری منفرد.mp3
3.03M
🏴 السلام علیک یا حسن بن علی العسکری 🔳 مرثیه و روضه 🏴 🚩 علیه السلام علیها السلام ♦️مرثیه امام حسن عسکری سلام الله علیه
روضه امام عسکری رفیعی .mp3
1.61M
🏴 السلام علیک یا حسن بن علی العسکری 🔳 مرثیه و روضه 🏴 🚩 امام حسن عسکری علیها السلام علیه السلام علیها السلام ♦️مرثیه امام حسن عسکری سلام الله علیه
روضه امام عسکری حسینی قمی.mp3
2.58M
🏴 السلام علیک یا حسن بن علی العسکری 🔳 مرثیه و روضه 🏴 🚩 علیه السلام علیها السلام ♦️مرثیه امام حسن عسکری سلام الله علیه
enc_16901216330949882104895 (1).mp3
3.78M
▪️آرزوهایی که داشتم... ▪️ آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد کوه رویای من از بعد رفتنت خراب شد جای شکرش باقیه با اینکه از غمت میسوزم زیر سایتم چقدر خوبه کنارمی هنوزم دیگه دنیا بدون تو به من نمیسازه هنوز میبینمت چشات بازه برا تو میخونم لالایی به اصرارِ عمه منم یه خورده آب خوردم ببین برای تو هم آوردم ولی تو روی نیزه هایی من این پایین تو اون بالا علی لالا علی لالا من میخواستم وایسی رو پای خودت نه روی نیزه دستامو شبیه گهواره میگیرم سوی نیزه قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره جوری لالایی بخونم حرمله‌ام گریه اش بگیره تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی عصای دست نیزه دارایی بی تو از این زمونه سیرم گل یاسم بگو کی از شاخه تو رو چیده لبت هنوزم بوی شیر میده الهی من برات بمیرم بمیرم کاش همین حالا علی لالا .
Amir Keramati - Nabin To Kharabeham (3).mp3
3.14M
▪️نبین توی خرابه هام... ▪️ نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه نبین الان گرسنمه عالم روزی خورمه دختر شامی من ملک مراقب چادرمه دستی به جز ابالفضل ، سه ساله آزگاره رخصت شونه کردن موی منو نداره اما آتیش خیمه ، دور دید چشم عمومو غروب روز عاشورا ، اگر سوزونده مومو کجا بودی ؟ مو داشتم تا کمرم کجا بودی ؟ دستش بود زیر سرم مث پروانه ها میگشت دور و برم … کجا بودی…؟ وای… نبین میخوابم رو زمین ، رو پر قو بوده سرم هنوز تو گوشمه صدا لالایی برادرم نبین زبونم میگیره ، اون روزا رو میدیدی کاش شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم اما الان یه ماهه رو نیزه ها نشستن وقتی که میزدن منو چشماشونو میبستن کجا بودی ؟ غم این قافله نداشت کجا بودی ؟ پاهام آبله نداشت روی دستام جای سلسله نداشت… کجا بودی؟ای… نبین گوشم پاره شده ، بدون گوشواره نبود یادش بخیر ام البنین گوشوارمو خریده بود چشام سیاهی میره و چند روزه دشوار میبینم تو روبروم نشستی اما تورو هم تار میبینم یه شب میون صحرا افتادم از رو ناقم از قافله جامونده بودم زجر اومد سراغم بسه دیگه نمیخوام یادم بیفته اونشب منم برم داره صدام میکنه عمه زینب برو دختر … خوش باشی روز و شبات برو دختر … بازی کن با رفیقات نگهداره باباتو خدا برات … برو دختر