#یهخاطره '🕯♥️"
خدا خواسته بود
و خیلی هم دوست داشت !!
صبح زود به عشق امیرالمومنین علیه السلام نهجالبلاغه میخواند.
همان روز در مکتب یکی از دوستانش تا او را دید هدیه ای در دست داشت به همراه گلی.. رو کرد به او گفت: اینها برای توست!!.. به دلم افتاده امروز به تو بدهم:))
تعجب کرد و گفت چه هدیه قشنگی..
نام مبارک امیرالمومنین علیه السلام هم که روش داره!
کمی سکوت کرد..
بعد گفت: امروز به عشق مولا شروع کردم پای درسِ نهجالبلاغه بشینم و بخونم حالا هم هدیه....
خدای مولای خوبم ممنون ام❤️🩹
خلاصه که آقا امیرالمومنین علیه السلام خیلی هوامونو دارند فقط بخواهیم که یادبگیریم و عمل کنیم..
یاعلینامتوبردمنههمیماندونهغمیبابیانتوامی
#حُرِّه #رزقمطالعه 📕
دخترانِ آزاده :)🩷
زن،مبداهمهخیراتاست'🔗 منشمابانوانرا بهرهبریقبولدارم🌱 وخدمتگزارشمایم. #رزقمطالعه
❔چرا اجر زن ها بیشتر از مردها باشد؟🤔
#رزقمطالعه
طوری تلاش کنید که اگر روزی
امام زمان عج اللهتعالیفرجهالشریف فرمودند:
""
یک سرباز متخصص میخواهیم
"
بفرمایند، فلانی بیاید🙂
📚 #رزقمطالعه
#سوژه 📸 #دخترانِحُرِّه 🥰
🔗💔ما را کُشت حرف مردم !
آقاجان
تو ارباب ما باش، ما مطیع تو!
#رزقمطالعه 📚 کتاب خوش به حال بچه هایی که اسیر تو اند./ #بهانهبودن ۹
نوشته بود در ۱ ساعت ۲۰ صفحه رو میتونیم مطالعه کنیم
شما تو یک ساعت هاتون که خالی میشن چه میکنید..؟
دختران هیئتی در حال مطالعه✨
#رزقمطالعه
#مسابقهکتابخوانی📚
نشسته بود
دلش گرفته بود .. باخودش گفت میدونیم شهدا زنده اند و ازشون بخوایم کمک میکنند .
کتاب رو باز کرد یک صفحه اومد ..
(الله اکبر) یعنی هیچکس مثل او نمیتواند من و شما را کمک کند
| خدای ما هیچ یک از وعده هایش را زیر پا نمی گذارد :)
📚 سلام بر ابراهیم
#رزقمطالعه
بفرمایید کتابخونه هیئت؛ https://eitaa.com/joinchat/188810113C51e207ccfe
هدایت شده از کتابخانههیئتحـُـرِّه
بهش میگفتن
جلال صلواتی
اخه هرکی میگفت مشکل دارن میگفت صلوات بفرست درست میشه!
چشم و دل پاک بود!
با ادب با معرفت بود!
همیشه با لبخند بود!
برای همه مهربان بود!
#رزقمطالعه
📚شهد فروش
عضو کتابخونه پر رمز و راز هیئت حُرِّه بشید: 👇🏻👀
https://eitaa.com/joinchat/188810113C51e207ccfe
دخترانِ آزاده :)🩷
بهش میگفتن جلال صلواتی اخه هرکی میگفت مشکل دارن میگفت صلوات بفرست درست میشه! چشم و دل پاک بود! با
برای دیدن و خواندن نکات ناب #رزقمطالعه
از کتاب ها حتما عضو شوید..
- تا عاقبت جسمِ پاکِ پدر روحانی خلقت حیات بخشِ مملکت هستی ام شد 🌱🫀
#رزقمطالعه
📚 کهکشان نیستی
عضوکتابخونه پر رمز و رازِ هیئتحُرِّهبشید🙂
https://eitaa.com/joinchat/188810113C51e207ccfe
اشک شب و آه سحر ، خون دل و سوز جگر
ترسم که سازد آشکار اسرار پنهان تو را
«فروغی بسطامی»
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مُهر به عالم ثمر شود
«حافظ»
📚کتاب کهکشان نیستی
#رزقمطالعه💌
نسیم سرد آخر تابستان، خبر از پاییزی زودرس داشت. محمد کنار دیوار کاه گلی باغ راه گرفته بود و صدای راه رفتنش روی برگهای ریخته در کف کوچه، با قارقار دم غروب کلاغها که آماده خواب می شدند، در هم آمیخته بود. احساس میکرد حوصله انجام هیچ کاری، حتی خانه رفتن را ندارد. این حال مبهم، حال امروز و دیروزش نبود. ماه ها بود احساس میکرد چیزی از زندگی اش کم شده که دیگر جایگزین نخواهد داشت، درست از همان روزی که خدیجه خانم را در قبرستان عریض و طویل قم مدفون کرده بودند و او زیر بغل پدر را که نای روی پا ایستادن نداشت، گرفته بود و از کنار قبر خانم جان به خانه برده بود.
تصمیم گرفت تا آفتاب غروب نکرده، سری به قبرستان بزند. حالا قبرستان قم تنها جایی بود که به او کمی آرامش می داد و فکر و خیال های مبهم ذهنش را، حتی برای چند دقیقه از سرش بیرون می کرد.
برگرفته از صفحه 120 کتاب
#رزقمطالعه🌱
#تنهایهزارساله
#اللهمعجللولیکالفرج