گسترش مکتب اقتصادی شیکاگو از آزمایشگاه شیلی به سایر کشورهای جنوب آمریکای لاتین
🔸 همزمان با اجرای سیاستهای نئولیبرالیستی پینوشه در شیلی، کودتاچیان نظامیِ تحت حمایت آمریکا برزیل را کنترل میکردند و چندین تن از شاگردان برزیلیِ فریدمن سمتهای تعیینکنندهای در کابینه کودتاچیان برعهده داشتند. فریدمن در اوج وحشیگریهای پینوشه در شیلی، به برزیل سفر کرد و تجربه اقتصادی شیلی را یک معجزه اعلام کرد.
🔸در اورگوئه نیز در ۱۹۷۳ نظامیان کودتا کردند و یک سال بعد تصمیم گرفتند که در مسیر "مکتب اقتصادی شیکاگو" گام بردارند. فقط به علت ناکافی بودن فارغالتحصیلان اوروگوئهایِ دانشگاه شیکاگو، ژنرالها از اساتید اقتصاد دانشگاه شیکاگو برای اصلاح نظام مالیاتی و خطمشی بازرگانی اوروگوئه دعوت کردند.
🔸تاثیرات این اقدامات بر جامعه اوروگوئه سریعا عیان شد: دستمزدهای واقعی به میزان ۲۸ درصد کاهش یافت و برای نخستینبار جماعتِ زبالهگردها در خیابانهای اوروگوئه ظاهر شدند.
🔸کشور بعدی که به این آزمایش پیوست آرژانتین بود که نظامیان در سال ۱۹۷۶ کودتا کردند و به این ترتیب شیلی، اوروگوئه و برزیل یعنی کشورهایی که الگوی توسعهگرایی (حمایتگرایی از تولید داخلی) بودند، اکنون همگی به وسیله دولتهای نظامیِ تحت حمایت آمریکا اداره میشدند و آزمایشگاههای زنده "مکتب اقتصادی شیکاگو" بودند.
#دکترین_شوک ۴۶
@haad1442
مردمیسازی اقتصاد
🔸 در نظام سرمايهداری، اقليتی كارفرما و مالك ابزار توليد هستند و اكثريت جامعه به عنوان كارگر و مزدبگير به استخدام اقليت درمیآيند، الگوی توليد انبوه و متمركز است. اين اقليت منابع عمومی را در اختيار دارند.
🔸 «جان رالز» از اين مدل به شرط افزايش رفاه محروم ترين افراد جامعه دفاع كرد، ولی اين مهم حاصل نشد و شكاف طبقاتی عميقی شكل گرفت. جمله آغازين مقاله «دارون عجم اوغلو» در مجله فارين افرز این است: «جهان در چنگال يك بحران فراگير اسير شده است. شكاف ميان فقير و غنی در بسياری از كشورها عميق تر شده است».
🔸مردم قصد و انگيره مشاركت در امر اقتصادی دارند ولی بستر آن مهيا نیست.
🔸توزيع سهام عدالت و سهامدارشدن كارگران در كارخانه شايد توفيقاتی مانند دولت رفاه داشته باشد ولی تغييری در سيستم کلی نابرابری ایجاد نمیكند.
🔸ما برای مشاركت آحاد مردم در اقتصاد به يك «سیستم توليد كوچك مقياس و غيرمتمركز» كه مردم امكان مالكيت، توام با مديريت بر ابزارهای توليد خود داشته باشند، نيازمنديم.
🔸برای اين تحول بنيادین تغيير در چهار سطح آلات توليد، محيط توليد، نظام توزيع و نقش دولت ضروری است.
🔸برای اين مهم بايد از آغاز زنجیره شروع كرد و آلات توليد كوچك مقياس را با آلات توليد انبوه جايگزين كنيم. توليدكنندگان به جای رابطهی هرمیِ حاكم در توليد سرمايهداری به رابطه شبكه ای و وابستگی متقابل می رسند و كل كشور به شبكه ای هم افزا از افراد مولد تبديل خواهند شد و دولت به عنوان حامی، هادی و ناظر در مركزيت اين شبكه قرار میگيرد.
🔸فناوری ارتباطات امكان بیسابقه ای را برای توزيع فراهم كرده است و شبكه های اجتماعی بسياری برای ايجاد هم بستگی بين حلقه ها ايجاد شده است.
#قدرت_و_پیشرفت ۱۵
@haad1442
پیشنهاد تدوین سیاستهای کلی اصل ۴۳ قانون اساسی
🔸 حاكميت برای مردمیسازی اقتصاد و تحقق عدالت از طریق تقویت مدل توليد كوچك مقياس باید اقداماتی انجام دهد:
_ايجاد زيرساختهای ملی توليد (مادی و معنوی)
_تحقيق و توسعه بر روی فناوریها و آلات مدرن توليد متناسب با توليد كوچك مقياس
_جهت دهی و نظارت بر روند توسعه فناوری _بازمهندسی نهادها و فرايندها برای توليد كوچك مقياس
_اشراف كامل بر جريان پول و كالا در كشور
_ترسيم چشم انداز، تعيين اهداف، برنامه ريزی و تقسيم كار
_حمايت مالی-فنی-اجرایی از توليدكنندگان محصولات كشاورزی با سوددهی كمتر
_گسترش جغرافيایی بازار داخلی و خارجی
_توزيع عادلانه منابع ملی بين مردم
_جذابيت زدایی از فعاليتهای غير مولد
_صيانت از بازار ملی برای توليدكننگان داخلی
🔸 در موارد استثنا نظير صنايع بالادستی و انحصارات طبيعی، چاره ای جز تن دادن به الگوی توليد متمركز و انبوه نيست.
🔸 رهبر معظم انقلاب: «برای اينكه بتوانيم كشور را از لحاظ ثروت ملی به حد استغنا و بی نيازی برسانيم بايد سرمايه گذاری و فعاليت اقتصادی و توليد ثروت در معرض انتخاب همه آحاد فعال كشور قرار بگيرد يعنی همه بتوانند در اين زمينه فعاليت كنند».
🔸 در اصل 43 قانون اساسی «قرار دادن وسايل كار در اختيار همه كسانی كه قادر به كارند ولی وسايل كار ندارند» تصريح شده است. اين الگو پیشنهادی برای تدوین "سياستهای كلی اصل ۴۳ قانون اساسی" است.
#قدرت_و_پیشرفت ۱۶
@haad1442
سر به نیست شدن به جرم طرفداری از توسعهگرایی
🔸با رسیدن نیمه دهه ۱۹۷۰، سر به نیست کردن مخالفان به اصلیترین وسیله تحمیل و اجبار در دست نظامیانِ کودتاچیِ مکتب اقتصادی شیکاگو در شیلی، آرژانتین، اوروگوئه و برزیل بود. توسعهگرا بودن در آن سالها سرانجامش شکار شدن بود.
🔸تعداد ناپدیدشدگان آرژانتین، تا پایان حاکمیت ژنرالها، سی هزار نفر برآورد شده است. بازداشتشدگان به یکی از سیصد و اندی اردوگاه شکنجه منتقل میشدند و دیگر هیچ نشانی از آنها نمیآمد.این اقدامات تزلزلی فوقالعاده در اراده مردم ایجاد میکرد و آرام و قرار را از آنان می ربود. چون بیسر و صدا انجام میشد موثرتر از کشتارهای جمعی علنی بود ولی حساسیت جامعه بینالمللی را برنمیانگیخت.
🔸رژیم نظامی اوروگوئه نیز همینقدر بیشرم بود. یکی از شکنجهگاههای اصلیاش یک پادگان نیروی دریایی در مجاورت ساحلی بود که تا پیش از این محل پیکنیک و قدم زدن خانوادهها بود. طی دوران دیکتاتوری نظامیان این مکان زیبا خالی بود چون ساکنان شهر از شنیدن صدای جیغهای قربانیان شکنجه احتراز میکردند.
🔸محاسبه دقیق کسانی که در دوره اقتصاد نئولیبرالی نظامیان کودتاچی اسیر دستگاه شکنجه کشورهای جنوب آمریکای لاتین شدند ناممکن است اما احتمالا چیزی بین ۱۰۰ هزار تا ۱۵۰ هزار نفر است که دهها هزار نفر از آنان کشته شدند.
🔸یکی از بچههای شیکاگو در آررانتین وزیر دارایی شد. او اعتصابات کارگری را ممنوع کرد و کارفرمایان اجازه یافتند که کارگران را به میل خود اخراج کنند، کنترل دولت بر قیمتها لغو شد و هزینه مواد غذایی افزایش یافت. محدودیت مالکیت خارجی حذف و صدها شرکت دولتی به حراج گذاشته شد.
🔸 در نتیجه قدرت خریدِ دستمزدها ۴۰ درصد کاهش یافت، کارخانهها تعطیل شدند و فقر سیر صعودی طی کرد. نواحی محروم آب آشامیدنی نداشتند و بیماریهای قابل پیشگیری فراگیر شد.
#دکترین_شوک ۴۷
@haad1442
مکتب اقتصادیِ سیهروزیِ برنامهریزی شده
🔸تمام آرژانتینیها در دوره کودتاچیان به نحوی شاهد سربهنیستی هموطنانشان بودهاند. با وجود این، اکثر مردم مدعی بودند که نمیدانند چه خبر است! می گفتند: "از آنچه هیچکس نمیتوانست انکار کند هیچ اطلاعی نداشتیم"!
🔸 رودولفو والش روزنامهنگار کاوشگرِ افسانهای آرزانتین که نامش در صدر فهرست "افراد تحت تعقیب" ژنرالها بود، از طریق شبکه اطلاعاتیاش می کوشید جنایات بیشمار شورای نظامی کودتاچیان را پی بگیرد. فهرستی از کشتهشدگان، ناپدیدشدگان، محل گورهای جمعی و شکنجهگاههای مخفی رژیم تنظیم کرده بود. در سال نخستِ حکومت نظامیان، دهها نفر از دوستان و همکارانش در اردوگاههای مرگ ناپدید شدند و دختر بیست و شش سالهاش کشته شده بود. او شروع به نوشتن نامهای برای تاریخ کرد که سند محکومیت قاطع روشهای ترور حکومتی و نیز محکومیت نظام اقتصادیای است که ترور حکومتی در خدمتش انجام وظیفه می کرد.
🔸والش با شرح عملیات تروریستی ژنرالها، استفاده آنها از حداکثر شکنجه بیهیچ نقطه پایانی و نیز دست داشتن سازمان سیا در آموزش پلیس آرژانتین شروع می شود و سپس می نویسد: "با وجود این رویدادها، که وجدان دنیای متمدن را به لرزه در میآورد، نه دردناکترین رنجهایی است که بر مردم آرژانتین تحمیل شده است و نه بدترین تخلفات حقوق بشری که شماها مرتکب شدهاید. با نگاهی به سیاستهای اقتصادیِ این دولت، علل جنایات پیشگفته و نیز علل شقاوتهای به مراتب بدتری که از طریق ایجادِ سیهروزیِ برنامهریزی شده، به مجازات میلیونها انسان میپردازد روشن میشود. کافی است چند ساعتی در حواشی بوئنوس آیرس بگردید تا ببینید که سیاستهای اقتصادی مزبور با چه سرعتی دارد شهر را به حلبی آبادی ده میلیونی تبدیل می کند."
🔸نظامی که والش توصیف می کرد نئولیبرالیسم مکتب اقتصادی شیکاگو بود، آن مدل اقتصادیای که بعدها دنیا را درنوردید. بیش از نیمی از جمعیت جهان را به زیر خط فقر راند. از دید والش این نه یک تصادف که اجرای دقیق یک طرح بود: اجرای "سیهروزیِ برنامهریزی شده"
🔸والش این نامه را به تاریخ ۲۴ مارس ۱۹۷۷ امضا کرد. فردا در نسخههای متعدد به صندوقهای پست انداخت و ساعتی بعد در تله ماموران افتاد. هفتتیرش را بیرون کشید و از خود دفاع کرد اما او را کشتند، جسدش را سوزاندند و در رودخانه انداختند.
#دکترین_شوک ۴۸
@haad1442
"بازار آزاد" و "انسان آزاد" شعارهای فریبنده برای حذف مردمسالاری و بروز سرمایهسالاری
🔸درست یک دهه پیش از این کودتاها، کشورهای جنوب آمریکای لاتین با بخشهای صنعتیای که از شدت رشد به مرز انفجار رسیده بود، با طبقات متوسطِ سریعا در حال رشد و سامانههای توانمندِ بهداشتی و آموزشی، امید جهانِ رو به توسعه بودند.
🔸اما حالا پس از کودتای مشترک نظامیان و مکتب اقتصادی شیکاگو، دارا و ندار هر یک به دنیاهای اقتصادی متفاوتی افکنده میشدند. ثروتمندانِ این کشورها شهروندیِ افتخاریِ ایالت فلوریدای آمریکا را کسب میکردند در حالی که بقیه به وضعیت توسعهنیافتگی رانده میشدند.
🔸این کشورها که دیگر نمونههای الهامبخشی نبودند، اکنون هشدارهایی هراسانگیز درباره تبعات ملتهای فقیر برای خروج از "جهان سوم" بودند.
🔸از زمان سقوط کمونیسم، "بازار آزاد" و "انسان آزاد" را به عنوان ایدئولوژیِ واحدی یکجا بستهبندی کرده اند. این ایدئولوژی مدعی است که بهترین و تنها دفاع بشریت در مقابل تکرار فجایع گورهای جمعی، میدانهای اعدام و اتاقهای شکنجه است. اما در کشورهای جنوب آمریکای لاتین، یعنی نخستین جایی که کیشِ معاصرِ "بازار آزاد" رها از قید و شرط از کارگاههای زیرزمینِ دانشگاه شیکاگو بیرون زد و در جهان واقعی امکان عمل یافت، نه فقط مردمسالاری به همراه نیاورد که استقرار آن به سرنگونی مردمسالاری در کشوری بعد از کشور دیگر منوط شد و سرمایهسالاری بوسیله دیکتاتوری و خشونت جایگزین شد.
#دکترین_شوک ۴۹
@haad1442
دیوار حاشا برای نئولیبرالیسم بلند است
🔸 آیا ایدئولوژی نئولیبرالیسم ذاتا خشونتبار است؟
درست همانطور که برای اشغال کشوری بر خلاف عزم و اراده مردمش راهی صلحجویانه وجود ندارد، برای ربودن ضروریات یک زندگی آبرومندانه از میلیونها شهروند نیز راهی مسالمتآمیز موجود نیست.
🔸 آیا جنایات ارتکابی در کشورهای جنوب آمریکای لاتین گریبان جنبش نئولیبرال را گرفت؟
فریدمن بعدها که صدای فجایع انسانی کودتاچیان بلند شد، همکاری با حکومت نظامی پینوشه را رد کرد و نوشت: "به رغم مخالفت شدیدم با نظام سیاسی استبدادی شیلی، ارائه مشاوره فنی اقتصاددانان به دولت شیلی را اقدامی شریرانه نمیبینم"
🔸با همین دست فرمان برای جداسازی شوکهای اتاقهای شکنجه و شوکدرمانیهای اقتصادی تلاش فراوانی توسط سازمان عفو بین الملل و بنیاد فورد انجام شد. در ۱۹۷۶ فریدمن به دریافت جایزه نوبل اقتصاد نائل آمد و سال بعد سازمان عفو بین الملل به خاطر اقدامات شجاعانهاش در افشای موارد نقض حقوقبشر در شیلی و آرژانتین، جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
🔸 در گزارش ۹۲ صفحهای عفو بینالملل هیچ اشارهای به این نمی شود که کودتاچیان نظامی بر اساس سیاستهای رادیکالِ سرمایهداری به بازسازی کشور پرداخته بودند. درباره فقر فزاینده یا تغییر ۱۸۰ درجهایِ برنامههای بازتوزیعِ ثروت نیز سکوت اختیار کرد. از هیچ یک از فرمانهای اقتصادیای که منجر به کاهش دستمزدها و افزایش قیمتها شد ذکری به میان نمیآورد.
🔸در حالی که این فرمانها ناقض "حق برخورداری مردم از غذا و سرپناه" بودند. چنانچه عفو بینالملل طرح اقتصادی کودتاچیان را حتی به طور سرسری هم بررسی می کرد، برایش روشن میشد که چرا چنین سرکوبهای شدیدی ضرورت یافته بود و چرا بسیاری از قربانیان شکنجه از میان فعالان اتحادیههای کارگری و مددکاران اجتماعی، دهقانان، فعالان عرصه فرهنگ و علم بود که فعالیتهایشان مسالمتآمیز و عاری از خشونت بود.
🔸نکته مهم دیگری که در گزارش عفو بینالملل جایش خالی است این است که از هیچ بازیگر دیگری نامی در میان نیست، نه دولت ایالات متحده، نه سازمان سیا، نه زمینداران محلی و نه شرکتهای چندملیتی. در حالی که بدون بررسی طرح وسیعتر یعنی طرح تحمیل سرمایهداری ناب بر آمریکای لاتین، اقدامات سادیستیای که در گزارش ثبت شده غیر قابل درک است و البته خود گزارش به غیر قابل درک بودن علت این رفتارها اذعان کرده است.
#دکترین_شوک ۵۰
@haad1442
بنیاد فورد
🔸بنیاد فورد که مولود شرکت خودروسازی فورد است، در حال حاضر بزرگترین سازمان خیریه جهان است. پیش از کودتای نظامی در آمریکای جنوبی، تعداد زیادی از دانشجویان آمریکای لاتین را در طیف وسیعی از دانشگاههای ایالات متحده بورس کرد. بنیاد فورد تامین کننده اصلی هزینههای "برنامه پژوهش و آموزش اقتصادی آمریکای لاتین" که صدها نفر از "بچههای شیکاگو" حاصل آن بود. بنیاد فورد هزینه برنامهای در "دانشگاه کاتولیکِ" سانتیاگو را نیز تامین می کرد که هدف آن جذب دانشجویان دوره کارشناسی از همسایگان شیلی برای آموزش دیدن از "بچههای شبکاگو"ی شیلی بود.
🔸این امور "بنیاد فورد" را حتی بیش از دولت ایالات متحده به منیع اصلی تامین هزینههای اشاعه ایدئولوژی "مکتب اقتصادی شیکاگو" در سرتاسر آمریکای لاتین تبدیل کرد.
🔸وقتی بچههای شیکاگو همراه با پینوشه، با خونریزی و به زور اسلحه به قدرت رسیدند، برای بنیاد فورد انعکاس خوبی نداشت و این دومین بار ظرف چند سال بود که افراد تحت حمایت بنیاد فورد راهی خشونتبار را برای دستیافتن به قدرت در پیش میگرفتند. "مافیای برکلی" که در اندونزی بعد از کودتای خونین ژنرال سوهارتو به قدرت رسیدند، محصول سرمایه بنیاد فورد در دانشکده اقتصادی دانشگاه اندونزی بود. مافیای برکلی نفت و منابع زیرزمینی اندونزی را به چندملیتیهای غربی به ثمن بَخس فروختند.
🔸بنابراین پرسشهایی مطرح شد که چرا بنیادی که خود را وقف صلح و دموکراسی کرده تا خرخره در منجلاب استبداد و خشونت فرو رفته است؟ فلذا در نیمه دهه ۱۹۷۰ بنیاد فورد خود را از تولیدکننده "مهارتهای فنی" برای جهانسوم به تامینکننده اصلی وجوه برای فعالیتهای "حقوق بشر" در جهانسوم تبدیل کرد.
🔸 این چرخش در شیلی و اندونزی بسیار آزاددهنده بود. عجیب نیست که وقتی بنیاد فورد به حیطه حقوق بشر پاگذاشت، عرصهای بسیار محدود و حداقلی تعریف کرد که از چراییها نپرسند. بطوری که با حذف واژههایی چون دارا و ندار، قوی و ضعیف، شمال و جنوب، صرفا عنوان میشد که حقِ هر کسی است که از محاکمه آزاد برخوردار باشد و مورد رفتارهای بیرحمانه و غیرانسانی قرار نگیرد. فقط به معلول می پرداختند. چرا که هر گونه تحقیق جدی درباره اهداف سیاست سرکوب در شیلی ناگزیر مستقیما به بنیاد فورد و نقش محوریاش در القای نظرات اقتصادی نئولیبرالیسم به نظامیان حاکم ختم میشد.
#دکترین_شوک ۵۱
@haad1442
تولد بازار آزاد هشداری به بشریت بود ولی با فریب مصونیت پیدا کرد
🔸 پرسش زیربنایی درباره خشونتهای کودتاچیان در جنوب آمریکای لاتین این بود که "چرا این خشونتها اتفاق افتاد و به نفع که بود؟" این سوال اساسی توسط بنیاد فورد در گزارشات حقوق بشری حذف شد چرا که فعالیتهای حقوق بشری به عدم دخالت در سیاست مشروط شدند. حذف این سوال نقشی تحریفکننده در نحوه تبیین تاریخ بازار آزاد ایفا کرده است. تاریخی که در نگارش آن هیچ گونه اثری از شرایط فوقالعاده خشونتبارِ تولد بازار آزاد دیده نمیشود.
🔸همانطور که اقتصاددانان مکتب شیکاگو چیزی راجع به شکنجه بر زبان نمیآورند زیرا که ربطی به حیطه تخصصی آنان نداشت! گروههای حقوق بشر نیز درباره تغییرات ریشهای که در عرصه اقتصاد روی میداد حرف چندانی برای گفتن نداشتند زیرا اقتصاد ورای تخصص حقوقی آنان بود!
🔸 تنها یک گزارش از یک کمیته بود که اذعان کرد که "سرکوب مردم و پیاده کردن دیدگاههای اقتصاد نئولیبرالی، پروژه واحدی بود" این گزارش توسط کمیتهای انجام شد که هم مستقل از دولت و هم مستقل از بنیادهای خارجی تهیه شد. در این گزارش پس از شرح مبسوط هولناکترین جنایتها این سوال اساسی مطرح می شود که چرا؟ و خود چنین پاسخ میدهد: "از آنجایی که اکثر بخشهای مختلف جامعه با سیاست اقتصادی دولت مخالفت می ورزند، لازم میآمد که چنین سیاستهایی با زور به مرحله اجرا گذاشته شود"
🔸بهرحال اگرچه حکومت نظامیان در آن کشورها برچیده شد اما مکتب اقتصادی شیکاگو جای خود را قویا تثبیت کرد. شکنجهگاههای مخفی کشف شدند و از بین برده شدند اما آنچه که کسی قادر به نابودی آن نبود، برنامه اقتصادیای بود که نظامیان شروع کردند و تا به امروز ادامه یافت.
🔸 نخستین ماجراجویی بچههای شیکاگو در دهه ۱۹۷۰ باید به عنوان هشداری به بشریت تلقی میشد، باید به خطرساز بودن نظراتشان پی میبردند. اما با قصور در مسئول شناختنِ این ایدئولوژی از بابت جنایات ارتکابی در نخستین بروزاتش، این خرده فرهنگِ نظریهپردازانِ بیشرم از مصونیت برخوردار شد و آزاد گذاشته شد تا که دنیا برای فتحهای بعدیش در نوردد.
#دکترین_شوک ۵۲
@haad1442
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
ساختار تولید ما مبتنی بر حمایت یارانهای از بالادست و جنایت دلاری علیه پائین دست است. خروجی این ساختار، نمیتواند جز خامفروشی، ارزشافزوده اندک، اشتغالزایی کم، رشد ناچیز و تورم بالا باشد. تولیدکننده پائیندست که فولاد ایرانی را ۴۶ درصد بالای قیمت جهانی میخرد، محکوم به فناست.
@syjebraily
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
مسئولین نظام ایرانِ انقلابی باید بدانند که عدهای از خدا بیخبر برای از بین بردن انقلاب هرکس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فوراً او را «کمونیست» و «التقاطی» میخوانند. از این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر داشت، و تمام همّ و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید. امریکا و استکبار در تمامی زمینهها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند، در حوزهها و دانشگاهها مقدس نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کردهام. اینان با تزویرشان از درون محتوای انقلاب و اسلام را نابود میکنند. اینها با قیافهای حق به جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بی دین معرفی میکنند. باید از شرّ اینها به خدا پناه بریم| امام خمینی(قدس سره)
@syjebraily
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در سخنرانی رویداد عصر پیشرفت، خساراتی که دلاریزه شدن اقتصاد ایران به مردم، تولیدکنندگان و دولت وارد کرده است را شرح دادهام.
✨به کانال دکتر سید یاسر جبرائیلی در ایتا بپیوندید
https://eitaa.com/joinchat/890109952Cc8072c06f8
تاچر و نیکسون جرات نکردند نسخه بازار آزاد فریدمن را اجرا کنند
🔸مهاتما گاندی میگفت: برخورد مسلحانه بین ملتها ما را وحشتزده میکند. اما جنگ اقتصادی، که مثل یک عمل جراحی است، دست کمی از آن ندارد. جنگ اقتصادی شکنجهای طولانی است و لطماتش از آنچه در ادبیات جنگی به تصویر کشیده شده است کمتر دلهرهآور نیست. از آنجا که به اثرات مرگبارِ جنگ اقتصادی خو کردهایم، چندان به آن نمیاندیشیم.
🔸 فریدریش هایِک، قدیس حامیِ "مکتب اقتصادی شیکاگو" در بازگشت از سفر سال ۱۹۸۱ خود به شیلی به قدری مجذوبِ پینوشه و "بچههای شیکاگو" شده بود که نشست و به دوستش مارگارت تاجر، نخست وزیر بریتانیا، نامهای نوشت و مصرانه از وی خواست تا از آن کشورِ آمریکای جنوبی به عنوان مدلی برای دگرگون کردن اقتصادِ کینزیِ بریتانیا استفاده کند.
🔸تاچر و پینوشه بعدها به دوستانی جدا نشدنی تبدیل شدند و تاچر در حالی به دیدار ژنرال سالخورده رفت که وی با اتهامات نسلکشی، شکنجه و تروریسم روبرو و در انگلستان تحت بازداشت خانگی بود.
🔸تاچر در ۱۹۸۲ در نامهای خصوصی به مرشد فکریاش، هایک، به صراحت به توضیح مسئله پرداخت: "اطمینان دارم تصدیق میفرمایید که به سبب وجود نهادهای دموکراتیک و ضرورت اجماعِ نسبتا فراگیر، برخی از تمهیدات اتخاذ شده در شیلی در بریتانیا کاملا غیرقابل قبول خواهد بود. در مواقعی ممکن است روند اصلاحات به شکل عذابآوری کُند به نظر رسد"
🔸نتیجه اینکه شوکدرمانی به سبک و سیاق شیلی و آرژانتین و اوروگوئه در کشورهایی مثل بریتانیا و آمریکا امکانپذیر نبود با اینکه هایک و فریدمن مشاورانی پرنفوذ برای ریگان در آمریکا و تاچر در انگلستان بودند. چرا که مردمِ آزاد به سیاستمدارانی که از توصیههای فریدمن و هایک پیروی می کنند، رای نمیدهند.
🔸نیکسون میدانست که در صورت پیروی از توصیه "اقتصاد آزاد" فریدمن، میلیونها شهروند خشمگین، با آرای خود، او را از کاخ سفید بیرون خواهند انداخت. بنابراین تصمیم گرفت برای قیمت اقلام ضروری نظیر بنزین و اجاره مسکن سقفی تعیین کند. فریدمن به شدت عصبانی بود و می گفت: از همه انحرافاتی که ممکن بود از دولتی سر بزند، چیزی بدتر از کنترل قیمتها نیست. او بعدها نیکسون را "سوسیالیستترین رئیس جمهور آمریکا" توصیف کرد.
#دکترین_شوک ۵۳
@haad1442
هدایت شده از علی علیزاده - جدال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا ایران به توسعه نمیرسد؟
گفتگوی صریح و جنجالی جدال با دکتر حسین صمصامی نماینده مجلس و سرپرست اسبق وزارت اقتصاد
چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۱ شب از یوتیوب جدال
https://www.youtube.com/live/QVsqbrKr54o?si=sN-ZaFTvg32hvvq8
جنگ پنهانی تاچر علیه کارگران و معدنچیان
🔸شش هفته پس از نامهنگاری تاچر به هایک، اتفاقی افتاد که ذهن تاچر را تغییر داد و آینده نهضت شرکتگرایی را دگرگون کرد. آرژانتین جزایر فالکلندز، بازماندهای از حکومت استعماری بریتانیا را تصرف کرد. با اینکه جزایر فالکلندز فاقد هر گونه اهمیت راهبردی بود و از منظر نظامی این جنگ یازده هفتهای تقریبا فاقد هر گونه اهمیت تاریخی است، اما آنچه مغفول واقع شد تاثیر عظیم این جنگ بر پروژه بازار آزاد بود.
🔸مارگارت تاچر به یک بهانه سیاسی نیاز داشت تا در لوای آن، برنامه اقتصادی بازار آزاد را برای نخستین بار در یک دموکراسی لیبرال غربی پیاده کند. جنگ فالکلندز این بهانه را برای او فراهم آورد. نظامیان بریتانیا نام رمز "عملیات شرکتمحور" را برای مقابله با تهاجم آرژانتین به جزایر فالکلندز برگزیده بودند. تاچر از محبوبیت بسیار زیادی که به سبب پیروزی در جنگ برایش ایجاد شده بود استفاده کرد تا همان تحول "شرکتمحور" را به راه اندازد که پیش از جنگ به هایک گفته بود ناممکن است.
🔸وقتی معدنچیان در سال ۱۹۸۴ دست به اعتصاب زدند، تاچر صفآرایی کارگران در مقابل دولتش را استمرار جنگ با آرژانتین عنوان کرد و خواستار اتخاذ همان قاطعیت خشنی شد که در جنگ به کار گرفته شد. او گفت: "در جنگ جزایر فالکلندز باید با دشمن خارجی میجنگیدیم و اکنون مجبوریم با دشمن داخلی بجنگیم اما باید بدانیم که این دشمن داخلی به اندازه همان دشمن خارجی، تهدیدی برای آزادیهای ماست"
🔸در سال ۱۹۸۵ تاچر این جنگ را برد. کارگران گرسته بودند و بیش از این توان مقاومت نداشتند. فرجام کار عقبنشینی نابودکنندهای برای بزرگترین اتحادیه کارگری بریتانیا بود و این پیامی به دیکر اتحادیههای کارگری بود که مقابله با نظم نوین اقتصادیِ تاچر در حکم خودکشی خواهد بود.
#دکترین_شوک ۵۴
@haad1442
راه اجرای بازار آزاد در دموکراسی ابداع شد
🔸در بریتانیا، تاچر پیروزی در جنگ فالکلندز و در برابر معدنچیان را به عنوان سکوی پرتابی برای پیشبرد برنامه اقتصادیاش مورد استفاده قرار داد. بین سالهای ۱۹۸۴ و ۱۹۸۸ شرکتهای دولتی از جمله شرکت مخابرات بریتانیا، شرکت گاز بریتانیا، خطوط هواپیمایی بریتانیا، قرودگاههای بریتانیا و شرکت فولاد بریتانیا را خصوصی کرد و سهام دولت در شرکت نفت بریتانیا را فروخت.
🔸 هر قدر که حملات تروریستی یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ فرصتی برای خصوصیسازی گسترده امور امنیتی، جنگ و بازسازی، در اختیار یک رئیسجمهور بیوجهه (جرج بوش) گذاشت، تاچر نیز برای راه انداختن نخستین حراجِ خصوصیسازیِ انبوه در یک دموکراسی غربی، از جنگ با آرژانتین بهرهبرداری کرد.
🔸اینکه تاچر با موفقیت از عهده جنگ فالکلندز برآمد نخستین گواه مسلّم این امر بود که پیشبرد برنامه "مکتب اقتصادی شیکاگو" ضرورتا مستلزم دیکتاتوری نظامی و اتاقهای شکنجه نیست. او اثبات کرده بود که با بهرهگیری از بحران سیاسیِ به قدر کافی بزرگی که بتوان حول آن گرد آمد و همداستان شد، می توان در یک دموکراسی هم نسخه محدودی از شوکدرمانی را اِعمال کرد
🔸آنچه رخ داد به "فرضیه بحران" مشهور شد به این معنی که فروپاشیهای بازار میتواند به بازار آزاد بیانجامد. مثلا در شرایط سقوط شدید پول ملی یا یک رکود بزرگ، همه چیز به هم میریزد و به نوعی منطقه رها از دموکراسی ایجاد میشود که نیازی به موافقت و اجماع مردم نیست.
#دکترین_شوک ۵۵
@haad1442
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ گوشیهای مرگبار
🎥 تصاویری عجیب و تکان دهنده از کودکانی که در اثر زیادهروی در استفاده از تلفن همراه دچار انواع صدمات جسمی، روحی و عقلی شدهاند.
⭕️ برخی از این صدمات به قدری جدی و عمیق هستند که هرگز جبران نمیشوند و کودک هیچ گاه به زندگی طبیعی باز نخواهد گشت.
@haad1442
کودتای اقتصادی بدست اقتصاددانان و سیاستمداران
🔸در سال ۱۹۸۵ بولیوی بخشی از موج دموکراتیکی بود که جهانِ در حال توسعه را درمینوردید. مردم بولیوی هجده سال گذشته را تحت دیکتاتوری سر کرده بودند. اما حالا فرصت مییافتند که رئیس جمهورشان را در انتخابات ملی برگزینند.
🔸اما در این برهه به دست گرفتن کنترل اقتصاد بولیوی، بیش از آنکه موهبتی به نظر برسد، به یک مجازات شباهت داشت، بدهی کشور به قدری سنگین بود که بهره بدهیها از کل بودجه کشور تجاوز میکرد. ارزش رسمی پول ملی، پزو، ۵۰ درصد کاهش یافته بود. هزاران نفر داشتند بولیوی را در جستجوی کار به مقصد آرژانتین، برزیل، اسپانیا و آمریکا ترک میکردند. تورم به ۱۴هزار درصد رسیده بود که انتخابات برگزار شد.
🔸پاز به عنوان رئیس جمهور بولیوی سوگند یاد کرد و یک تیم اضطراری اقتصادی فوقالعاده محرمانه را تشکیل داد. پس از هفده روز در جلسات محرمانه یک برنامه شوک درمانیِ نمونه مبتنی بر حذف یارانههای مواد غذایی، لغو کلیه کنترل قیمتها و ۳۰۰ درصد افزایش بهای نفت ارائه شد. برنامه مزبور حقوق و دستمزهای ناچیز بخش دولتی را تثبیت کرد و خواستار کاهش شدید مخارج دولتی در عرصه خدمات عمومی(بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و...) و گشودن مرزهای بولیوی به روی وارداتِ نامحدود و کوچک کردن شرکتهای دولتی به عنوان سرآغازی برای خصوصیسازی شد.
🔸به این ترتیب بولیوی نسخهای شد برای یک نوع خودکامگیِ جدیدِ مقبولتر، در واقع یک کودتای غیرنظامی، یعنی کودتایی به دست سیاستمداران و اقتصاددانانِ ملبس به کت و شلوارهای اتوکشیده عرصه تجارت، به جای سرهنگانی با چکمه و اونیفرم نظامی و همه اینها در قالب رسمیِ یک رژیم دموکراتیک.
#دکترین_شوک ۵۶
@haad1442
صندوق کمک به نیازمندان در ازای تحمیل سیاستهای خانمانسوز نئولیبرال
🔸بولیوی که از تحولات نئولیبرالی دهه ۷۰ کشورهای جنوب آمریکای جنوبی جا مانده بود حالا باید جبران مافات می کرد. مولف اصلی برنامه شوک درمانی با تشبیه تیم اقتصادی به خلبانان هواپیماهای جنگی که به مواضع دشمن حملهور میشدند گفت: "ما باید مثل خلبانِ مامور بمباران هیروشیما باشیم، او وقتی بمب اتم را پرتاب میکرد، نمی دانست دارد چه کار میکند، اما وقتی دود را دید، گفت: "آخ، ببخشید!" و این درست همان کاریست که ما باید بکنیم. اقدامات لازم را انجام میدهیم و فقط میگوییم : "آخ، ببخشید!"
🔸این فکر که تغییر سیاست، مثل دست زدن به یک حمله نظامی، غافلگیرکننده است برای عاملان شوک درمانی اقتصادی موضوعی تکراری است. طرح طی صد روز اول دولت اجرا شد. برای دو سال تورم مهار شد چرا که در روزهای اول طرح، به اندازه کافی همه قیمت ها بالا رفته بود. یعنی کل تورمی که در طی دوسال بر مردم تحمیل میشد، در یک حرکت انجام شد و بار همه هزینههای اجتماعی بر دوش تنگدستان قرار گرفت.
🔸 جمع کوچک خواص ثروتمندتر شدند در حالی که بخشهای بزرگی از جمعیت که تا آن زمان جزء طبقه کارگر بودند کلا از صحنه اقتصاد حذف و به مردمی مازاد و ناخواسته تبدیل شدند. آماری که توسط دولت اعلام میشد نه تعداد فزاینده خانوارهایی را منعکس میکرد که مجبور بودند در چادرها زندگی کنند، نه هزاران کودکِ دچار سوء تغذیه را که روزانه فقط تکهای نان و یک فنجان چای برای خوردن داشتند و نه صدها دهقانی را که در جستجوی کار به پایتخت میآمدند و سرانجامشان تکدی در خیابانها بود.
🔸با افزایش حقوق و دستمزها برای مطابقت با قیمت مواد غذایی و بنزین مخالفت شد و در عوض از ایجاد یک صندوق اضطراری برای کمک به آسیبپذیرترین اقشار جامعه جانبداری شد. این کار مثل گذاشتن چسب زخمی بر یک زخم عمیق بود.
#دکترین_شوک ۵۷
@haad1442
بحران جزئی از مدل اقتصاد بازار آزاد است
🔸آنچه که در بولیوی انجام شد در تایید "نظریه بحران" فریدمن بود. تورم لگامگسیخته در بولیوی نقشی همسان جنگ ایفا کرد و شرایط را برای اجرای بازار آزاد محیا کرد. به این معنی که تورم لگامگسیخته مسئلهای برای حل کردن نیست بلکه فرصتی طلایی است که باید از آن استفاده کرد!
🔸در دهه ۱۹۸۰ این گونه فرصتها کم نبود. بیشتر کشورهای آمریکای لاتین درست در همان برهه در چنبره تورم لگامگسیخته بودند. این بحران ناشی از دو عامل بود که هر دو در نهادهای مالی مستقر در واشنگتن ریشه داشتند. عامل نخست اصرار نهادهای مالی واشنگتن بر انتقال بدهیهای غیرقانونیِ انباشته شده طی دوران حکومتهای دیکتاتوری به حکومتهای جدیدِ دموکراتیک بود. عامل دوم تصمیم ملهم از فریدمن در بانک مرکزی ایالات متحده مبنی بر عدم پیشگیری از افزایش نرخ بهره بود که میران بدهی کشورهای رو به توسعه را افزایش میداد.
🔸روش این بود که با کار گذاشتن یک به اصطلاح بمبِ بدهی، کشور تازه آزاد شده را اسیر و گرفتار خنثیسازی بمب میکردند. به این ترتیب که واشنگتن اصرار می ورزید که دولت دموکراتیک جدید برای گذاری توام با وقار و در شان کشور به سوی دموکراسی، دولت جدید با پرداخت بدهیهایی که ژنرالها به بار آورده بودند، موافقت کند. این مبالغ شامل بدهی به "صندوق بینالمللی پول"، "بانک جهانی"، "بانک صادرات_واردات ایالات متحده" و بانکهای خصوصی مستقر در ایالات متحده بود.
🔸و این عرصهای بود که نظریه بحران فریدمن به استحکام خود میپرداخت: هر اندازه دولتها نرخ شناور بهره، عدم نظارت بر قیمتها، اقتصاد متکی بر خامفروشی را بیشتر به مرحله اجرا میگذاشتند، نظام بیشتر مستعد بحران میشد و بیش از پیش به همان فروپاشیهایی گرفتار میآمد که دولت را مجبور میکرد سایر توصیههای ریشهایِ فریدمن را نیز به مرحله اجرا بگذارد.
🔸به این ترتیب، بحران در مدل "مکتب اقتصادی شیکاگو" جاسازی و جزئی از مدل اقتصادی است.
#دکترین_شوک ۵۸
@haad1442
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
💫 تصحیح یک اشتباه رایج درباره سرمایهداری
سرمایهداری که معادل فارسی کاپیتالیسم است، یک مکتب فکری مبتنی بر فردگرایی و اصالت سود است و مجموعه ای مدون از اصول فکری، رفتاری، اقتصادی و سیاسی را تشکیل می دهد.
لذا نظام سرمایهداری، با کاربرد رایج آن در حسابداری، یعنی ثروت و دارایی، تفاوت بنیادین دارد؛ و سرمایهدار به معنی صاحب ثروت و دارایی، ارتباطی به ایدئولوژی سرمایهداری ندارد.
این است که نباید تقابل اسلام با سرمایهداری، تقابل اسلام با صاحبان ثروت و دارایی تلقی شود.
@syjebraily
هدایت شده از بیداری ملت
📡درخواست خبرنگاران نزدیک به مقاومت از مخاطبان شبکههای اجتماعی که با توجه به تجربههای قبلی، متوجه ما ایرانیها هم خواهد بود
❌نامها را به اشتراک نگذارید
❌ در مورد مکانهای وقوع حادثه صحبت نکنید
❌فعلاً هیچ با مجاهدانی که میشناسید تماس نگیرید
دشمن در این ساعات درحال رصد جدی است
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat