eitaa logo
حدیث اشک
7هزار دنبال‌کننده
45 عکس
85 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
حق دارم اگر که شرمنده باشم پیش تو باید سرافکنده باشم ترسم از اینه که بعد رفتنت من بدون تو زیاد زنده باشم @hadithashk
سلام و عرض ادب خدمت مخاطبان گرامی کانال با توجه به اینکه این کانال در خصوص انتشار شعر آیینی فعالیت دارد و از انتشار موضوعات دیگر به غیر از شعر و حدیث خودداری می نماید لذا هیچگونه قصدی جهت درآمد زایی نداشته و از قبول و اعلام میداریم حدیث اشک ندارد
سلام عشق قدیمی سلام عزیزدلم امید بخش دل خاص و عام عزیزدلم بیا ز غیبت و امشب به محفل ما باش قدم گذار روی چشم هام عزیزدلم سلام ما به دو رود همیشه جاریِ تو به چشم خون تو در صبح و شام عزیزدلم به طعنه گفت چه نسبت میان او باتوست؟ جواب میدهمش یک کلام «عزیزدلم» بیا که خسته ام از طعنه های این مردم وگرنه کار مرا کن تمام عزیزدلم تو خود مدینه شنیدی ، مدینه را دیدی که طعنه زد به علی یک غلام ، عزیزدلم جواب داشت بگوید سکوت کرد فقط چه غصه خورد امیرکلام عزیزدلم امیر خیبر و خندق به زانو افتاده صد آه از غم و درد امام عزیزدلم شنیده ام که علی التماس میکرده ست بمان امید دلم ، بامرام ، عزیزدلم بمان که مهدی ماهم ظهور خواهد کرد به دست اوست فقط انتقام عزیزدلم @hadithashk
اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان نمانده گر تو را توان بگو به صاحب الزمان غم به دل نهفته را راز به کس نگفته را مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان بگو که دل شکسته ای از این زمانه خسته‌ای ز فتنه‌های این زمان بگو به صاحب الزمان دلت که بی‌قرار شد و بی‌قرار یار شد دعای ندبه را بخوان بگوبه صاحب الزمان گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان رقیه جان اسیر شد سه ساله بودو پیر شد گفت غمم تو عمه جان بگوبه صاحب الزمان @hadithazhk
انا لله و إنا الیه راجعون اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ شهادت جمعی از شیعیان پاکستان را خدمت حضرت ولی عصر عج و همه محبان اميرالمؤمنين عليه السلام تسلیت عرض می‌نمائیم @hadithashk
در معرکه رو به کربلا می‌میرند در راه رضای مرتضی می‌میرند ‏اینان شهدای آستین در دهن‌اند ‏با تیغِ سکوت، بی‌صدا می‌میرند ‏‌ ⁩ ‏‌ @hadithashk
هرکس که رسید ضربه بر بازو زد گر حربه نداشت با لگد بر او زد در کوچه هر آن کس که مرا دشمن بود از راه رسید و ضربه بر پهلو زد دیدم که غلامِ دومی در کوچه نامرد تو را ، با همه‌ی نیرو زد ای خاک دو عالم به سرم دیدم که با بغض، غلافش به سر بانو زد با بغض زدن‌ها به حسینِ تو رسید شمر آمد و بر سینه‌ی او زانو زد می دید که چشم شاه سالم مانده با چکمه‌ی خود، به گوشه‌ی ابرو زد @hadithashk
ای رفیق روز تنهایی ، تو تنهایی چه قدر تو کجا و ما کجا دلواپس مایی چه قدر راه معلوم است و ما بیراهه گردی می کنیم خسته از بی دردی ما اهل دنیایی چه قدر راه را اصلا نبستی بر رفیق نیمه راه من که از شرمندگی مُردم ، تو آقایی چه قدر تو طلبکاری از این چشمان‌کور من چه قدر من بدهکارم بر آن چشم مسیحایی چه قدر من ندیده دیدمت در جای جای این جهان یوسف گمگشته ی زهرا تو پیدایی چه قدر در زدی خانه به خانه ، هیچ کس یارت نشد آه آقای غریب ما تو زهرایی چه قدر آخرش جان می دهم از غسل روز آخرت مادر بازو شکسته ! فکر مولایی چه قدر @hadithashk
گفت مادر کیست گفتم آنکه چون او نیست نیست آنکه با نامش تبسم روی لب‌هایم گریست گفت مادر کیست گفتم غم به شکل آدمی مرهم هر زخم اما خود ندارد مرهمی گفت مادر کیست گفتم آنکه از عمرش گذشت لحظه‌ای اما ز فرزندان خود غافل نگشت گفت مادر کیست گفتم سایه پروردگار بی‌قراری که ندارد جز قرار ما قرار گفت مادر کیست گفتم بی‌کس و تنها شدی بیشتر مایل به که در بین این دنیا شدی آنکه در عالم دوای دردها شد مادر است چادرش در بی‌کسی ما پناه آخر است گفت با این حال وای از آنکه بی‌ مادر شود در بهار زندگی همچون گل پر پر شود بعد مادر بچه‌های او غریب عالمند در عزای مادر خود روز و شب غرق غمند @hadithashk
قربونت برم چرا بلند شدی؟ چرا انقد آب و جارو میکنی من که میدونم با چه شرایطی خودتو پهلو به پهلو میکنی یه ذره بیا بشین کنار من بخدا خسته ی خسته م ، بریدم یه ذره بخند برام دختر عمو خیلی وقته خنده هاتو ندیدم بیا حرف غصه و غم نزنیم بیا از روزای خوبمون بگیم روزی که محرم همدیگه شدیم روزی که تو اومدی تو زندگیم اون روزا که زنده بود پیمبر و... مارو تو سختیا تنها نمی ذاشت یادته حتی به ظاهرم که بود... مدینه حرمت این خونه رو داشت فاطمه روز غدیرو یادته... بهترین روز علی بود بخدا همه دیدن و شنیدن ولی باز... هیچ کدومشون نموند کنار ما پهلوون عرب و عجم بودم یادته روزای فتح خیبرو ذکر یا زهرا میگفتم زیر لب وقتی از جا درآوردم اون درو یکه تاز خندق و حنین بودم ذوالفقار بود پر شالم همیشه فاطمه گریه نکن ، قبول دارم این علی ، علی سابق نمیشه بیا اصلا دوتایی گریه کنیم قربون اشک چشات دختر عمو بیا لااقل تو این گریه هامون غصه های دلتو بهم بگو بگو اون روز ، با حسن ، تو کوچه مون چی شده که از علی رو میگیری چرا وقتی از زمین بلند میشی دستتو همش به پهلو میگیری دو سه ماهه شب و روز تو خونه مون صدای گریه و آه و زاریه گریه هات با همیشه فرق میکنه گریه هات ، گریه ی بی قراریه بی قراری واسه دیدن بابات خسته ای از این زمونه می دونم می دونم باید ازت دل بکَنَم به جون بچه هامون نمی تونم شنیدم گفتی به زینب که برات بغچه ی خلعتیا رو بیاره راستی دختر کوچولوی من و تو از قرار بعدی مون خبر داره؟ گفتی که کجا به دادش می رسیم؟ گفتی میرسیم کنار قتلگاه؟ اونجا که حسینش و سر میبُرن روزگار همه مون میشه سیاه @hadithashk
در بیت خلیل گلشنش را نزنید امّید و پناه و مأمنش را نزنید از من که گذشت ای مدینه اما دیگر جلوی مرد زنش را نزنید @hadithashk