eitaa logo
حدیث اشک
6.5هزار دنبال‌کننده
41 عکس
80 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
دردمندم به عنایت برساندید مرا نزد اربابِ محبّت برسانید مرا تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید زیر ایوان به اجابت برسانید مرا هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید لبِ دریای سخاوت برسانید مرا میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر اگر امشب به شهادت برسانید مرا ای دعاهای قنوت شهدای گمنام باید آخر به سعادت برسانید مرا به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ- به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید دور پرچم به نهایت برسانید مرا باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم رفتم از حال...به تربت برسانید مرا مادرش با قد خم سمت حرم می آید شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا- لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا... پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای شده بسیار جسارت برسانید مرا! @hadithashk
السلام ای ضریح شش گوشه تشنه هستم برای دیدارت اشک چشمم ببین شده جاری دل من تا ابد گرفتارت بنده چون نوح اگر که عمر کند گر نبیند تو را شود ناکام کربلا دیده می کند تایید هر که بیند تو را شود آرام ومن الماء کل شی ء حی گریه ها کرده ام ز دوریتان ای بهشت خدا به روی زمین از فراقت رسیده بر لب جان پرچمت در میان هر دو جهان هست بالاترین بیرق ها موج پرچم به روی گنبد تو زیر و رو کرد حال و روزم را چشم من مثل ابر پاییزی در فراق تو گشته بارانی جعل الله فیکمُ الرحمه بی سبب نیست برتر از جانی سهم من از تو شد فراق، فراق سهم برخی ز تو وصال، وصال من بیچاره زائرت هستم هر شب جمعه در خیال ، خیال آرزویم شده است سجده ی شکر روی خاک زمین کربُ وبلا عمر من قد دهد خدا، آیا؟ که ببینم زمین آن جا را طی شده چند سالی از عمرم دور از صحن کربلای حسین کاش گویم که اول این قرن رفته ام بارها سرای حسین تشنه بودی و گشته ام تشنه از برای زیارت حرمت بطلب این گدای بی کس را تا که افتد به ساحت کرمت ناله ی مادرت شب جمعه زیر و رو می کند دل همه را با قدی خم صدا زند پسرم پیر کرده غم تو فاطمه را در کنار فرات مهریه ام تشنه... سر از تنت جدا کردند دست و پا می زدی و من دیدم با تن زخمی ات چِها کردند @hadithashk
عمرى اگر چه پاى همين غم گريستيم اين باور من است كه ما كم گريستيم حق تو را ادا نتوان كرد گرچه ما قدر تمام عالم و آدم گريستيم چون شعله اى كه مى زند آتش به جان دشت با يك دم حسين دمادم گريستيم ايام بعد ماه عزاى تو را حسين دائم به پيشواز محرم گريستيم گرد آمديم خوب و بد اينجا به هر طريق در هم بخر كه ما همه با هم گريستيم @hadithashk
سر پیش جز تو خم نکنم، بنده زاده‌ام تا پای جان به پای غمت ایستاده‌ام کتمان نمیکنم همه جا جار میزنم با افتخار نوکر این خانواده ام نان حلال او اثرش گریه بر تو شد من اشک دارم از پدر فوق العاده ام جدم غلام کوی تو بود و به من رسید این ارث میرسد پس از این به نواده ام ما خانوادگی سگ دربار زینبیم این را به خانواده‌ی خود یاد داده ام من را رسانده‌ای تو به رویای کودکیم حالا که رو به روی حرم ایستاده ام من در قبال این همه خوبی چه کرده ام من در ازای این همه لطفت چه داده ام اول قرار بود که خرج شما شوم حالا چه شد که در طلب استفاده ام با هر که اهل دوز و کلک بوده ام اگر باتو‌ ولی به جان خودم صاف و ساده ام دست خودم که نیست اگر گریه میکنم نام تورا که می‌شنوم بی اراده ام فرمود خواهرت پی تو: ای حسین من مهلا که تو سواره ای و من پیاده ام @hadithashk
چشمی که گریان باشد اینجا درنماز است اینجا فقط راه تَقَرُّب در نیاز است بیچاره آمد عاشق و بیچاره تر رفت بیچاره تر ، محبوب شخص چاره ساز است رد میشدم از کوچه دستم را گرفتند اهل کرم باشد کسی ، مهمان نواز است عمری سر این سفره روزی خوردم امّا آنچه نمک گیرم نموده ، رویِ باز است دختر همیشه از پدر دل می رباید دختر که مویش هم بسوزد باز ناز است هم دخترانش را زدند هم خواهرش را زن را زدن رسم قدیمی ِ حجاز است @hadithashk