بخوان دعای فرج را ظهور نزدیک است
به آفتاب قسم صبح نور نزدیک است
بخوان دعای فرج را و ناامید مباش
غروبِ غصه ، طلوعِ سرور نزدیک است
بخوان دعای فرج را مدام و دل خوش دار
دمیدن گل و فیض حضور نزدیک است
الا تمامی دل خستگان به هوش به هوش
کلیم تا کند آهنگ طور نزدیک است
معاشران به خدا مژده می دهد این دل
که آستان سلیمان به مور نزدیک است
ز کوچه های جدایی سروش وصل رسد
زمین به شوق بگوید ، عبور نزدیک است
ز پرده دست خدا عاقبت شود بیرون
زوال دولت تزویر و زور نزدیک است
سحر شنیده ام از هاتفی چنین می گفت:
به جان دوست که این راه دور نزدیک است
#امیررضا_فرجوند
#شعر_ولادت_امام_زمان
#نیمه_شعبان
@hadithashk
ابر مرد مقاوم یاد ما باش
به جنت گشته عازم یاد ما باش
کنار سید ابراهیم و یاران
کنار حاج قاسم یاد ما باش
#امیررضا_فرجوند
#سید_حسن_نصرالله
#جنوب_لبنان
#حزب_الله
@hadithashk
برخیز ز جا نمانده راهی تا قدس
مقصود همین است همین تنها قدس
همراه تمام شهدا می گیریم
در روز شکوه ، عکس سلفی با قدس
#امیررضا_فرجوند
@hadithashk
گل نغمه ی عشق را جلی میخوانیم
آن روح بزرگ را ولی میخوانیم
این هفته ، نماز جمعه ان شاءلله
ما پشت سر سید علی میخوانیم
#امیررضا_فرجوند
#حدیث_اشک
@hadithashk
هم فاطمه هم دخت ولی الله است
در قم به زیارتش شتابان ماه است
آن لاله ی عشق زود پرپر می شد
افسوس که عمر لاله ها کوتاه است
#شعر_شهادت_حضرت_معصومه_س
#امیررضا_فرجوند
@hadithashk
ای سوره کوثرم زمین گیر شدی
با ضرب غلاف تیغ تفسیر شدی
وقتی که تو را زنان عیادت کردند
گفتند که زهرا چقدَر پیر شدی
#فاطمیه
#فاطمیه
#امیررضا_فرجوند
@hadithashk
سرشار ز عشق قادر لم یزلی...
یک عمر غریب شهر خود بود ولی
افسوس که تا میان محراب افتاد
«گفتند ؛ مگر نماز می خواند علی؟»
#شعر_شهادت_امیرالمومنین_علی_ع
#امیررضا_فرجوند
@hadithashk
گل رویش ز اشک دیده تر بود
امید کودکان بی پدر بود
به شرح غربتش باید بگویم؛
علی از فاطمه مظلوم تر بود
رسانده بر لب ما جان یتیمی
به کوفه قسمت طفلان، یتیمی
کنار سفره ی خالی بخوانند
«یتیمی درد بی درمان یتیمی»
به لب گل نغمه اش یا ربّنا بود
میان بستر خون در دعا بود
ولی با فرق تا ابرو شکسته
به فکر کودکان بی غذا بود
#شعر_شهادت_امیرالمومنین_علی_ع
#امیررضا_فرجوند
@hadithashk
برخیز آمدم ز سفر نور دیده ام
آقا سلام ، زینب قامت خمیده ام
شرح سفر بخوان تو ز رنگ پریده ام
دیگر مپرس آنچه که در شام دیده ام
ای جان فدای زمزمه ی آخرین تو
از ره رسیده قافله ی اربعین تو
ای داغدار داغ تو گردون حسین من
باشد جراحتت ز حد افزون حسین من
ای قلب من چو روی تو پرخون حسین من
«ای کشته ی فتاده به هامون» حسین من
بر زخم های سینه ی زینب تو مرهمی
با خستگانِ راه ، بگو خیر مقدمی
با دست بسته راه به هر فتنه بسته ام
سرو است قامتم اگر از پا نشسته ام
کی تازیانه می کند از عشق خسته ام ؟
گفتی شبیه مثل مادر پهلو شکسته ام
زخمی دلم ز کوچه ی نحس یهودی است
سر تا به پا تمام تن من کبودی است
مردانه داد بر سر بیداد می زدم
با خطبه نیش بر دل جلاد می زدم
دیدی اگر که ناله و فریاد می زدم
او چوب بر لبان تو من داد می زدم
ای ماه پاره زینت طشت طلا شدی
داغی دوباره بر دل بریان ما شدی
ماموریت دقیق شد انجام ، السلام
کار عدو رسید به اتمام ، السلام
ای سرجدا مجاهد اسلام السلام
برگشته زینب از سفر شام السلام
طفل رباب آن گل بی خار در کجاست
آزاد گشته آب ، علمدار در کجاست
حالا که آمدم ز اسیری برادرم
با من نگو شکسته و پیری ، برادرم
داریم در خرابه سفیری برادرم
از دخترت سراغ نگیری برادرم
پر زد کنار رأس تو روحش ز تن حسین
شد چادر سکینه برایش کفن حسین
#اربعین
#امیررضا_فرجوند
@hadithashk
کیستم ، سائل درگاه عطای حسنم
غرق دریای کرم مست صفای حسنم
سینه را رونق جان حرز ولای حسن است
شیعه ی آل علی محو ولای حسنم
چشمهٔ جود و سخا از دم او میجوشد
خاکم و خاک نشین رد پای حسنم
او همان است که حاتم به درش هست گدا
من همان خستهٔ درگاه رضای حسنم
خلق عالم همه حیران، ز عنایات درش
قطره ای منتظر بحرِ عطای حسنم
میزنم دست تمنا به در خانهٔ او
ناز بر شاه کنم چونکه گدای حسنم
خاکِ ایوان او از تاج جهان بالاتر
من غلام در و دیوار سرای حسنم
جان من فانی و باقی همه در عشقش شد
من مرید حسن و عبد خدای حسنم
کاش با لطف حسن عاقبتم خیر شود
دیده بر مرحمت ذکر و دعای حسنم
دو شهیدان حسن قاسم و عبدالهند
ذاکر و سینه زن آن شهدای حسنم
فاطمه روضه بخواند به عزایش گوید
که مدینه شده چون کرب و بلای حسنم
همه گویند که جانها به فدای تو حسین
فاطمه ناله زند جان به فدای حسنم
کور فردا نشود وارد محشر واللّه
هرکه امروز کند گریه برای حسنم
#شعر_شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#شعر_مدح_حضرت_امام_حسن_مجتبی_ع
#امیررضا_فرجوند
@hadithashk