eitaa logo
حدیث اشک
9.3هزار دنبال‌کننده
77 عکس
162 ویدیو
11 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
سنه قوربان آقا سال ها دل طلب جام می از ما می کرد طلب می ز فلان ساقی رسوا می کرد روز و شب گریه برای رخ لیلا می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد شُکر..از کنج لبم صحبت لیلا افتاد... گذرم باز به میخانه ی مولا افتاد می که در خمره ی تو پخته نشد ناب نشد هیچ جامی مَثَل جام تو نایاب نشد جز به نور تو هویدا رخ مهتاب نشد هیچ کس جز تو برای بشر ارباب نشد چون که ارباب تو هستی ز خدا ممنونم چون تو لیلای منی تا به ابد مجنونم دست شو بر سر مخلوق چو باران بنشین بر سر شانه چو گیسوی پریشان بنشین حجره نه ، جلوه کن و بر سر ایوان بنشین فجر شو ، آیه شو ، بر منبر قرآن بنشین بنشین اینهمه عشاق تو را می خوانند همه از گردش چشمان تو سرگردانند بی سبب نیست که از عشق تو حیران هستیم از سلامی که بجز توست پشیمان هستیم عجمانیم که از تیره ی سلمان هستیم سالیانی ست که در شهر تو مهمان هستیم هر کجا نام حسین است ، جلی می خوانیم تا ابد با دم اولاد علی می خوانیم قلب با بردن نامت هیجان می گیرد شهریار از قبلت فن بیان می گیرد حاج فیروز* به اسم تو زبان می گیرد ناتوان است و به اذن تو توان می گیرد هیچ در چنته نمانده ست بجز جان آقا که همان هم ، سنه قوربان سنه قوربان آقا روز میلاد تو هم جام بلا می خواهد چه کسی گفته مریض تو شفا می خواهد این مریض از دو جهان عشق تو را می خواهد و فقط تذکره ی کرب و بلا می خواهد بدهی یا ندهی باز خودت را عشق است دلبرم ناز بکن ناز ، خودت را عشق است ایمان کریمی . لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk🌹
ما کویریم، ببارید که باران خوب است ذره ای نم بنشیند به بیابان خوب است بشود این دل بی ارزش ما وقت سحر با قدم های تو چون قالی کرمان، خوب است   اینکه در محضر تو شاه و گدا یکسانند با نگاه تو همین رتبه ی یکسان خوب است بعد یک عمر گدایی ز همه فهمیدم بدهد دست کریمان به گدا نان، خوب است   از کریمان طلب کم، به خدا کاهلی است طلبیدن ز خدا همچو سلیمان خوب است راه اگر راه سلوک است بدانید فقط شاه باشد علی و بنده چو سلمان، خوب است   گریه در روضه به جای خودش، اما گاهی تک و تنها سحری گریه ی پنهان خوب است آب می نوشم و می گریم و مادر گوید گریه کردن به لب کشته ی عطشان خوب است    ایمان کریمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
فرقت را شکست ز ایوان نجف کردی هزاران جلوه در قلبم چنان که سالیانی می شود گردیده زر قلبم به نا آباد باغی با نگاهت حضرت باران چنان کردی محبت تا دهد روزی ثمر قلبم اگر از تو جدا باشم بدون شک که خواهد شد برای این منِ بیچاره آن دم درد سر قلبم نه آن روزی که از عقلم سراغت را گرفتم نه فقط روزی تو را دارم که باشد با خبر قلبم سراغت را گرفتم از پرستوها و می دانی؟ که می دارد به کوی تو فقط میل سفر قلبم؟ پیاده از نجف تا کربلا راهی کنی من را که این شوقی ست پایم را ولیکن بیشتر قلبم همه گفتند فرقت را شکست اما خودت گفتی جراحت دارد ای مردم فقط از میخ و در... قلبم  ایمان کریمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
مشک سقا قطره ام با رود تا آغوش دریا می‌روم ذرِّه‌ام تا دامن خورشید بالا می‌روم تشنه‌ام تا التماس مشک سقا می‌روم باز تا می‌خانه مستان مولا می‌روم مژّه و ابرو و چشم اوست توحید آفرین عطر زلفش دست باد افتاد شد بیدآفرین چون نگاه نافذ سقاست خورشید آفرین سنگ بودم آمدم ، گوهر از اینجا می‌روم از نگاهش میشود فهمید حسی ناب را نور خواهد داد چشمش صورت مهتاب را ابروانش برده زیر دین خود محراب را پس برای کسب فیضش با تمنّا می‌روم می‌رسم آنجا که زد بوسه نجف بر دست‌هاش جبرئیل از شوق دارد ساز و دف بر دست‌هاش هدیه داده حضرت حق هم شرف بر دست‌هاش دست هایم خالی و... قربان آقا می‌روم آمد آنکه در مثَل‌ها با ادب بشناسی‌اش ماه باشد در دل تاریک شب بشناسی‌اش باید او را پور قتال العرب بشناسی‌اش با نگاهی بر قدش تا عرش اعلا می‌روم می‌روم آنجا که باید سر بریزد محضرش شخص عزرائیل باید پر بریزد محضرش چند اقیانوس از ساغر... بریزد محضرش پس به ساغر بوسی این ماه زیبا می‌روم مست باید دید رزمی را که توفان می‌شود از نگاه نافذش خورشید پنهان می‌شود هر که می‌آید به جنگ او پشیمان ‌می‌شود مست بودم ، بعد رزمش شوخ و شیدا می‌روم آه از رزمی که بی شمشیر باشد ، آه آه چشم‌های قدر بر تقدیر باشد ، آه آه کار دشمن خنده و تکبیر باشد ، آه آه دیده‌ام در خواب دارم بی محابا می‌روم_ سمت آن داسی که دارد غنچه را وا می‌کند سمت آن رودی که دریا را تماشا می‌کند قامتی خم که غزل را بیت پیدا می‌کند دید دیگر دست بر دامان زهرا... می‌رود  ایمان کریمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
وصی پیمبر بی شک علی‌ست آنکه وصی پیمبر است با این حساب عید غدیر عید اکبر است فرمود هرکه را که منم مقتدای او از این به بعد صاحب این اسم رهبر است بالای دست‌هاست اگر دست مرتضی در ذات و در صفات هم او شخص برتر است اکمال دین ، ولایت او بود و حکم شد_ _دینِ بدون حب علی دینِ ابتر است خوب است در ولایت او زیستن ولی باشی غلام خانه‌ی او نیز، بهتر است باید نوشت نکته به نکته ز فضل او هرچند که فصائل او فوق باور است با هر تپش به فضل علی کرده اعتراف این قلب نیست دفتر اوصاف حیدر است دریایی از فضائل پنهان و آشکار... یک قطره از فضیلت او فتح خیبر است کوثر اگر که دختر پیغمبر خداست قطعاً علی ماست که ساقی کوثر است معیار پادشاهی اگر حال مرتضاست معیار نوکری به خدا حال قنبر است ” آن کس که خاک را به نظر کیمیا کند ” یعنی که فضه‌، خادمه‌اش گیمیاگر است شیر خدا اگر ولی الله اعظم است بوزینه‌ی قریش چرا روی منبر است وقتی قسیم جنت و نار است پس بگو یعنی علی بهانه‌ی میزان و محشر است دیــدار با خــــدا نشــود رزق ، جز نجـــف دیدی کـه جبرئیـل نگهبان آن در است؟ زیرا که جلوه‌های خداوند لامکان در صورت و کمال و حریمش مصور است ذکر علی علی به لب زائران او تأثیر هوهوی لب انگور و ساغر است خواندیم آیه آیه و اثبات شد به ما بی شک علی‌ست آنکه وصی پیمبر است اتمام نعمت است، به نصّ کلام حق با این حساب عید غدیر اکبر است ایمان کریمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
غدیر خم بی شک علی‌ست آنکه وصی پیمبر است با این حساب عید غدیر عید اکبر است فرمود هرکه را که منم مقتدای او از این به بعد صاحب این اسم رهبر است بالای دست‌هاست اگر دست مرتضی در ذات و در صفات هم او دست برتر است اکمال دین ، ولایت او بود و حکم شد_ _دینِ بدون حب علی دینِ ابتر است خوب است در ولایت او زیستن ولی باشی غلام خانه‌ی او نیز، بهتر است باید نوشت نکته به نکته ز فضل او هرچند که فصائل او فوق باور است با هر تپش به فضل علی کرده اعتراف این قلب نیست دفتر اوصاف حیدر است دریایی از فضائل پنهان و آشکار... یک قطره از فضیلت او فتح خیبر است کوثر اگر که دختر پیغمبر خداست قطعاً علی ماست که ساقی کوثر است معیار پادشاهی اگر حال مرتضاست معیار نوکری به خدا حال قنبر است ” آن کس که خاک را به نظر کیمیا کند ” یعنی که فضه‌، خادمه‌اش کیمیاگر است شیر خدا اگر ولی الله اعظم است بوزینه‌ی قریش چرا روی منبر است وقتی قسیم جنت و نار است پس بگو یعنی علی بهانه‌ی میزان و محشر است دیــدار با خــــدا نشــود رزق ، جز نجـــف دیدی کـه جبرئیـل نگهبان آن در است؟ زیرا که جلوه‌های خداوند لامکان در صورت و کمال و حریمش مصور است ذکر علی علی به لب زائران او تأثیر هوهوی لب انگور و ساغر است خواندیم آیه آیه و اثبات شد به ما بی شک علی‌ست آنکه وصی پیمبر است اتمام نعمت است، به نصّ کلام حق با این حساب عید غدیر عید اکبر است ایمان کریمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مشک سقا قطره ام با رود تا آغوش دریا می‌روم ذرِّه‌ام تا دامن خورشید بالا می‌روم تشنه‌ام تا التماس مشک سقا می‌روم باز تا می‌خانه مستان مولا می‌روم مژّه و ابرو و چشم اوست توحید آفرین عطر زلفش دست باد افتاد شد بیدآفرین چون نگاه نافذ سقاست خورشید آفرین سنگ بودم آمدم ، گوهر از اینجا می‌روم از نگاهش میشود فهمید حسی ناب را نور خواهد داد چشمش صورت مهتاب را ابروانش برده زیر دین خود محراب را پس برای کسب فیضش با تمنّا می‌روم می‌رسم آنجا که زد بوسه نجف بر دست‌هاش جبرئیل از شوق دارد ساز و دف بر دست‌هاش هدیه داده حضرت حق هم شرف بر دست‌هاش دست هایم خالی و... قربان آقا می‌روم آمد آنکه در مثَل‌ها با ادب بشناسی‌اش ماه باشد در دل تاریک شب بشناسی‌اش باید او را پور قتال العرب بشناسی‌اش با نگاهی بر قدش تا عرش اعلا می‌روم می‌روم آنجا که باید سر بریزد محضرش شخص عزرائیل باید پر بریزد محضرش چند اقیانوس از ساغر... بریزد محضرش پس به ساغر بوسی این ماه زیبا می‌روم مست باید دید رزمی را که توفان می‌شود از نگاه نافذش خورشید پنهان می‌شود هر که می‌آید به جنگ او پشیمان ‌می‌شود مست بودم ، بعد رزمش شوخ و شیدا می‌روم آه از رزمی که بی شمشیر باشد ، آه آه چشم‌های قدر بر تقدیر باشد ، آه آه کار دشمن خنده و تکبیر باشد ، آه آه دیده‌ام در خواب دارم بی محابا می‌روم_ سمت آن داسی که دارد غنچه را وا می‌کند سمت آن رودی که دریا را تماشا می‌کند قامتی خم که غزل را بیت پیدا می‌کند دید دیگر دست بر دامان زهرا... می‌رود  ایمان کریمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
هر آن کس در جهان سَر بین هر چه سَر بر آورده از آنجا بوده که سَر بر قدوم حیدر آورده شهادت می‌دهد حق از شکاف کعبه هرساله نه یک انسان معمولی، جهان را سَروَر آورده تجلی کرده در هرکس که با او بوده اوصافش چه شب‌ها نان ما را روی دوشش قنبر آورده تجلی کرده در حیدر ولی اوصاف رَب ، زیرا علی "ربُّ السّماوات" است و شمس و اَختر آورده علی "ربُّ السَّماوات" است و "ربُّ الاَرض" یعنی که: علی روی زمین از هرچه بهتر، بهتر آورده علی جنگاوری که برق شمشیرش فقط در جنگ کلاس فتح بود و حاصلی چون اَشتر آورده علی هم یا‌علی گفته‌ست یعنی ذکر اعظم را و بعد از آن در آن قلعه را از جا در آورده نسیم از کوی او کرده گذر روزی که در دستش شمیم " باده " را جای گلاب قمصر آورده "نجف می‌خانه‌ی شیعه‌ست" از این‌سان زائر حیدر به دستی زلف انگور و به دستی ساغر آورده @hadithashk
بابای خوبم چقد شب تا سحر، از صبح تا شب نخوابیدم، کتک خوردم، نشستم برا اینکه نشونت داده باشم هنوز زخم رو ابرومو نبستم ...
بمونه چیزی واسه بستنش نیست” 

تو هم که مثل من ابروت زخمه 

بمیرن این همه لامذهبی رو 

حالا که توی آغوش منی، پس 

بیا آروم باشیم امشبی رو 

در گوشت یه حرفایی رو می‌گم” نشستم دسته کردم گفته هامو شروعش از غروب سرخ صحراست بابا راس گفته بودی این سه سالت یه جورای زیادی مثل زهراست
جوون بوده ولی خیلی شکسته” 

نشستم دسته کردم گفته‌هامو 

بذار از گم شدن تو راه رد شیم 

نمی‌خوام لابلای درد دل‌هام 

مکدر واسه‌ اون حرفای بد شیم 

” تنفر دارم از لفظ کنیزی” 

نبوسیدی منو، رفتی، خدایی!! 

نگفتی بی تو تنهایی می‌میرم 

ولی من عهد کردم زنده باشم 

تا یک بار دیگه دستاتو بگیرم 

شنیدم ساربون بی رحم بوده” آخی! یادت میاد دست تو بابا همه شب بالش زیر سرم بود؟ یادت هست قد و بالای بلندت چه تکیه‌گاهی واسه مادرم بود؟
تمام مادرم از نیزه افتاد” 

می‌گفتم اومدی هر جور باشه 

باید از جام واسه بابام پاشم 

مث زهرا که هستم؛ حالا دیگه 

می‌خوام یه ذره هم مثل تو باشم 

بذار لب های من هم پاره باشه” حقیقت اینه که نشناختمت؛ آه! چکار کردن با این سر تا خرابه تنور خولی، سنگ و چوب و نیزه رسیدی دستِ آخر تا خرابه ... `منم چشمام یه خورده تاره بابا” ایمان کریمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹