ابو تراب
ای رمزِ به لفّافهی این الرجبیون
عاقل شدم آن روز که گشتم به تو مجنون
زان روز که گفتم ز تو ، هستم به تو مدیون
صد شکر نوشتند مرا از علویّون
اکسیر تو بر خاک من آمیخت و زر شد
در حوض دلم نقش تو افتاد و قمر شد
از باب تراب، قطعه ی خاکی به من افتاد
از طینت پاکت گل پاکی به من افتاد
از مضجع تو شاخه ی تاکی به من افتاد
در مکتب عشقت دل چاکی به من افتاد
تا آتش عشقت به دلم کارگر افتاد
بر ملک دلم دولت پاینده تر افتاد
منصور انا الحق زد و غافل ز وجودت
ای حق مسلّم که معما است حدودت
معنای صلاتی و نبی خوانده عمودت
تصویر خداوند جهان بود نمودت
محبوب تر از ذکر تو دیگر عملی نیست
در هیچ غمی چاره به جز نادعلی نیست
شک نیست که منظور ز خیرالعملی تو
مشتق شده از نور خدا در ازلی تو
ای فاتح خیبر همه دانند یَلی تو
هر وصف بگویم ز شما هست، ولی تو
معروف ترین قسمت الفاظ اذانی
ای حضرت مولا تو امیر دو جهانی
والعصر که بی حبّ علی (ع) نیست هدایت
ایمان به خدا بی مددش نیست کفایت
ای آنکه تو میزانی و ایمانی و آیت
اسلام بنا گشته به ارکان ولایت
سوگند که مردم همه هستند لَفی خُسر
جز شیعهی تو چون که خدا گفته تویی یُسر
هرگز نتوان یافت کسی را به تو مانند
دزدانِ لقب واژه ی صدیق چه دانند
فاروق تویی سلطه گران، مفت گرانند
هرآنچه که گویند به حالِ هذیانند
بدخواه تو در هردو جهان از نظر افتاد
`با آل علی (ع) هرکه در افتاد ور افتاد”
هرچند که آلوده و بی عذر و جوابم
در روز جزا فرض که از اهل عذابم
برگردنم اویخته باشند کتابم
می خواست خداوند بپرسد ز حسابم
بر مصحف من گرچه گنه بود و سزایش
بسم اللهِ آن حبّ علی (ع) بود و ولایش
هرچند قلم مدح تو بنوشت و گهر سُفت
تحریر علی (ع) لرزه به جانش زد و آشفت
هندو و مسلمان و مسیحی ز علی(ع) گفت
گفتند ولی وصف تو پایان نپذیرفت
وقتی که علی وجه خداوند جهان است
هرچند بگویند از او باز نهان است
جواد محمود آبادی
#جواد_محمود_آبادی #شعر_ولادت_اول_مظلوم_عالم #شعر_ولادت_حضرت_امیرالمومنین_علی #شعر_ولادت_حضرت_مولا #شعر_ولادت_حیدر_کرار
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نگاه مهربانت
چرا لبهای تو خونی است بابا جان نگاهم کن
به قربان لبت ای تشنه ی عطشان نگاهم کن
پرستوی رهیده از ته گودال خنجرها
نشو بین طبق زیر پرت پنهان نگاهم کن
دلم بهر نگاه مهربانت لک زده بابا
نگاهم کن نگاهم کن تو ای جانان نگاهم کن
فدای چشمهای زخمی ات هرچند با سختی
دوباره چشم خود را بازکن، خندان نگاهم کن
اگرچه اشک میریزم تو هم چشمت پر از اشک است
به وقت سوز و اشک و موسمِ باران نگاهم کن
به اشک چشم می شویم غبار از چهره ات اما
تو ای راس گذشته از تنور نان نگاهم کن
اگر #حنجر نداری یا تکلم کردنت سخت است
به جای گفتن حرفی، فقط آسان نگاهم کن
ندیدم چهره ی مادربزرگم را ولی بابا!
شده تفسیر رویم کوثر قرآن، نگاهم کن
زمین با خار آزرده مرا و آسمان با تو
مده دیگر میان آسمان جولان نگاهم کن
ببین حال دلم زار است و من از نیزه ها بیزار
امان از کعب نی از راس بر پیکان نگاهم کن
تو را می خواستم آنقدر نالیدم که بازآیی
جگر را در وصالت داده ام تاوان نگاهم کن
اگر راهب به سیم و زر سرت را ساعتی بگرفت
به غیر از جان ندارم بهر تو، ارزان! نگاهم کن
شنیدم بودهای شش ساله وقتی مادرت جان داد
سه سالم بود و گشتم بی سر و سامان نگاهم کن!
اگر نشناختی این طفلک لرزان بی جان را
منم طفل زمینگیرت بیا حیران نگاهم کن
چه بر مرکب چه روی خاک اگر سر بر سر نیزه
تو بابای منی ای خسروخوبان نگاهم کن
شبیه تو که افتادی به زیر دست و پا من هم
گهی افتان شدم گاهی شدم خیزان نگاهم کن
تنت هرچند زیر سمّ اسبان له شده اما
سرت دیگر نشد بازیچه ی اسبان نگاهم کن
به قربان صدای خواندن قرآن زیبایت
بخوان قرآن و یا قاری خوش الحان نگاهم کن
ز وقتی شام را دیدی پدرجان چشم خود بستی
اگر دارد برایت ذره ای امکان نگاهم کن
اگر بر روی خاکم میزبانت عذرخواهم چون
گرفته کاروان در ناکجا اسکان نگاهم کن
ندارم شانه ای تا شانه بر مویم زنم اما
به دستی گشته موهایم چنین افشان نگاهم کن
برای آخرین بار ای دوچشمت چشمهی خورشید
رسیده عمر تلخم بر خطِ پایان نگاهم کن
جواد محمود آبادی
#جواد_محمود_آبادی #شعر_جدید #شعر_خرابه_شام #شعر_روضه #شعر_شهادت_بنت_الحسین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مادر
خسته ام بر دلم فتاده شرر
از بلاها به خون نشسته جگر
خسته از این سکوت حزن آلود
خسته از غصه ی نگاه پدرخسته از دیدن در و دیوار
خسته از بوی دود و خاکستر
زخمی ام از شکستن عطری
که فقط بود معنی اش مادر
خسته از حال و روز مادرمان
که بد است و نمی شود بهتر
خسته از درد بی دوای دلش
با نفسهای سخت و ضجرآور
خسته از این خسوف طولانی
که نشسته به روی قرص قمر
خسته از فکر عهد کودکی ام
که در آشوب خلق گشته هدر
خسته از کوچه ی بنی هاشم
خسته از خاطرات تلخ گذر
خسته از دیدن اراذل شهر
اولی، دومی ، نفر به نفر
خسته از شام سرد یلدایی
که نویدی نمی رسد ز سحر
خسته از قصه ای که کابوسش
جان ز ما بُرد تا رسید به سر
خسته ام از طنین ضرب غلاف
بر حریر وجود پیغمبر (ص)
خسته از ماجرای آتش و گل
قصه ی باغ و هجمه ی تندر
یک طرف بود کوه صبر و سکوت
اسدالله و فاتح خیبر
آن طرف هم ایادی شیطان
ریسمان و چهل نفر لشکر
وای از ظلم و خدعه ی دژخیم
که چه مکری گرفته او در سر
نشنیدیم کافران بزنند
همسری را مقابل شوهر
آتش کینه شعله ها افروخت
که نگنجد به عقل یا باور
خاک بر سر کنید از این غم
باب وحی است گشته خاکستر
آتش افتاده می رسد به مشام
عطر سندل و یا گل قمصر؟
غنچه پژمرد و گل شکست و شکست
رونق گل رسید بر آخر
با هجومی حرامیان کشتند
پسری را به قصد جان پدر
وای بر محکمِ کتابِ علی (ع)
که از آن رفت سوره ی کوثر
بر کدامین مصاب گریه کنیم؟
وای بر حال آل پیغمبر (ص)
من چو موسی (ع) شناختم ناری
آورم از حرارتش بخبر
قصد من از قصیده تنها بود
گفتن گوشه ای از آن محشر
شرح این غم نمی شود کامل
گر نویسم هزارها دفتر
جواد محمود آبادی
#ام_ابیها #ام_الائمه #بقیع #جواد_محمود_آبادی #شعر_شهادت_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ناحلة الجسم من، یک دمی آرام باش
شهد به کامم در این، تلخی ایام باش
آینه ی پاک من، گرچه ترک خورده ای
بهر علی (ع) باز هم، آینه و جام باش
گرچه در این کوچه ها ، نیست کسی یار من
خیز و پناه علی (ع) ، در ملأ عام باش
من اسداللهم و، بند به دستم زدند
فاطمه (س) همدرد این، شیر، در این دام باش
سوخت علی (ع) از غمت، جان به فدای قدت
چند قدم با علی (ع) ، همره و همگام باش
حجتِ بر اهل بیت (ع) ، قبله نمای ولی
پای به پای علی (ع) ، حُجة الاسلام باش
ای غم تو قاتلم، داغ نزن بر دلم
حل بنما مشکلم، مرهم آلام باش
دانه ی درّ نبی (ص) ، کم نشود قدر تو
گر شده رویت کبود، درّ سیه فام باش
ای گل نیلوفری، ای گل یاس علی (ع)
جای کفن فکر یک، جامه ی احرام باش
خاستگه هل اتی، لحظه ی افطار شد
باز مهیای یک، سفره ی اطعام باش
داغ تو مرگم دهد ، هجر شکستم دهد
پشت و پناه علی (ع) ، حیدر صمصام باش
فکر علی (ع) نیستی، در پی یک چاره بر
گریه ی اطفال خود، وقت شب هنگام باش
عزم نکن بر سفر، خورده به جانم شرر
چند صباح دگر، مادر ایتام باش
راحت جانم نرو یار جوانم نرو
نیست توانم نرو، فکر سرانجام باش
گشته وجودت خیال ، گشت شفایت محال رفتی
رفتی اگر ساکنِ، مرقد گمنام باش
شام غریبان تو، روز سیاه علی است
همدم من، چاره ی، غربت آن شام باش
#فاطمیه
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#جواد_محمود_آبادی
@hadithashk