eitaa logo
حدیث اشک
7.4هزار دنبال‌کننده
49 عکس
94 ویدیو
8 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
صوت نبوی‌ صوت نبوی‌ ست جاری از هر سخنش صد یوسف مصر، خفته در پیرهنش در شهر، کرمخانه‌ی او شهره شده ست این است که خوانده اند، ابن الحسنش  میلاد حسنی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جانم علی اکبر(ع) چنان دریایی از می که به یک ساغر نمیگنجد درون یک غزل توصیف آن دلبر نمیگنجد همان که گر بنا باشد نوشتن از کمالاتش فقط شرح دو ابرویش به صد دفتر نمی گنجد به اقلیم دلم اولاد زهرا پادشاهانند دو سلطان پس غلط باشد به یک کشور نمیگنجد دل هر کس به گیسوهای معشوقی گره خورده‌است مرا در دل به جز عشق علی اکبر نمیگنجد به روی سر در هر خانه نامش میخورد از شوق درون چارچوب خویش دیگر در نمیگنجد برای بوسه بر یاقوت لبهای علی اکبر ستون انگور داده گرچه در باور نمیگنجد درون کوزه شاید جا شود دریا ولی قطعا علی نور است و جز در جسم پیغمبر نمیگنجد اذان بوی خوشی دارد که از عطر دهان اوست که غیر از عطر خوش در نافه و عنبر نمیگنجد حرم رفتی ادب کن محضرش پایین پا بنشین که نوکر در سرش رفتن به بالاسر نمیگنجد  میثم کاوسی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جـمـال پیغمبر ندا رسید که امشب شب جوانان است شب بلند سرور همـه دل و جان است میان خانـه مـولا گلـی نـمـایـان شد ز برکت قدمش عالمـی چـراغـان شد دوبـاره جلـوه نموده جـمـال پیغمبر به خلق و صورت و سیرت مثال پیغمبر علی ست نام نکویش بُود علی اکبـر عـلیِ اکبـر مـولا نگـو بگـو حـیـدر شباهتی ست علی را به جده اش زهرا شباهتش بشـود آشـکـار در صحـرا ستاره ای شده پیدا در آسمان حسین تمام هستیِ مولا، علی جوان حسین عمو حسن عمو عباس بیـقـرار توأند هـزار شاخه گل یـاس بیـقـرار توأند تـو یاس مـادری و فـاتح دل پدرت خدا کـشیـد تو را از شمـائـل پدرت به گرد توست چو پروانه عمه ات زینب به یاد مادر خود بوسه می زند بر لب به روی دست تو را ناز میدهد همچين ز عمه دل تو ربودی چه چیز بهتر ازاین تو را کشید در آغوش مثل یک قفسی تو را گرفت و گمانم نمیدهد به کسی حسین دوم دنیـا تـویـی علی اکبـر عصـای پـیـری مولا تویی علی اکبـر به روز کرب و بـلا تکـیـه گـاه بابایی تو هم شبـیـه عمویت سپــاه بابایی موذنی تـو به روز دهم به کرب و بـلا اذان بگو تـو بـرای اهـالــی دنـیــا بگو خدای ، بزرگ است و بعـدِ الاّ الله ببر تـو نـام رسـول و علـی ولـی الله به گوش های کر خلق این خبر برسان علی ولی خدا هست و مـرد با ایمان بگو وصی نبی هست جد تـو حیـدر خلیفه نیسـت وصیِّ به حقِ پیغمبـر اذان بگو و بـبـر نـام حـیـــدر کـرار اذان بگو بشـود قلب کافــران بیـدار اذان بگـو و عـلـی را عـلـم بکـن اکبر بگو بدون علی شخـص می شـود کافر بدون ذکر علـی هر اذان، اذان نشـود بگـو بدون علی یک عمل گران نشـود مناره‌های مدینه ‌ مناره های حجاز بدون نام علی میزنند بانگ نماز موذنان حـرم را بگـو علـی داری؟؟؟؟ به هر اذان تو که گفتی به او بدهکاری برای این دل محسن اذان بگو اکـبــر عبادتـی است کـلام علی علی حـیـدر سید محسن حبیب اله پور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ای طلعت زیبا ای طلعت زیبای تو، عکس جمال لم یزل وی غره ی غرای تو، آیینه ی حسن ازل ای دره ی بیضای تو، مصباح راه سالکان وی لعل گوهر زای تو، مفتاح اهل عقد و حل ای غیب مکنون را حجاب، زان گیسوی پر پیچ و تاب وی سر مخزون را کنار، زان خط و خالی از خلل پیش قد دلجوی تو، طوبی گیاه جوی تو ای نخله ی طور یقین، وی دوحه ی علم و عمل روح روان عالمی، جان نبی خاتمی طاووس آل هاشمی، ناموس حق، عزوجل در صولت و دل حیدری، زانرو علی اکبری در صف هیجا صفدری، درگاه جنگ، أعظم بطل در خَلق و خُلق و نطق و قیل، ختم نبوت را مثیل ای مبدأ بی مثل و بی مانند را نعم المثل ای تشنه ی بحر وصال، سرچشمه ی فیض و کمال سرشار عشق لا یزال، سرمست شوق لم یزل ذوق رفیع المشربت، افکنده در تاب و تبت تو خشک لب، ز آب و لبت، عین زلال بی زَلَل کردی چو با تیغ دو سر، در عرصه ی میدان گذر بر شد ز دشمن الحذر، وز دوست بانگ العجل دست قضا شد کارگر، در کارفرمای قدر حتی إذا انشق القمر، لما تجلی و أکتمل عنقاء قاف قرب حق، افتاد از هفتم طبق در لجه ی خون شفق، نجم هوی، بدر أفل یعقوب کنعان محن، قمری صفت، شد در سخن کای یوسف گل پیرهن، ای طعمه ی گرگ أجل ای لاله ی باغ امید، از داغ تو سروم خمید شد دیده ی حق بین سفید، و الرأس شیباً إشتعل ای شاه اقلیم صفا، سرباز میدان وفا بادا «علی الدنیا العفا» بعد از تو ای میر أجل ای سرو آزاد پدر، ای شاخ شمشاد پدر ناکام و ناشاد پدر، ای نونهال بی بدل گفتم ببینم شادیت، عیش شب دامادیت روز مبارک بادیت، «خاب الرجاء و الأمل» زینب شده مفتون تو، آغشته أندر خون تو لیلی ز غم مجنون تو، سرگشته ی سهل و جبل محسن غروی اصفهانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
شاهزاده علی اکبر(ع) و بی مقدمه با رخصت از جناب قمر نوشتم اول خط سیدی علی اکبر خدا به حضرت ارباب هدیه داد پسر خوشابه حال پسر یا خوشا به حال پدر خوشا به حال هرآنکس که نام خادم داشت علی رسید،جهان شاهزاده لازم داشت و جلوه کرد در عالم علی دوباره علی که برد نام علی را به هر مناره علی علیست وارث والایی و وقار علی به دست اوست برازنده... ذوالفقار علی حسین بر لبش الله اکبر آورده خدا برای جهان باز حیدر آورده به سینه مُهر(( انا فاطمی نسب )) دارد زمان زمان تبراست، پس غصب دارد به انتقام،سر از دشمنان طلب دارد همیشه نعره ی یا فارس العرب دارد... علی کنار ابالفضل مثل جان و تن اند بگو که جمع ابالقاسم و ابالحسن اند اگرچه عالم و آدم به شوکتش رو زد اگرچه هیبت عباس هم دم از او زد قدش به قامت افلاک اگرچه پهلو زد ولی مقابل زینب همیشه زانو زد حسین گفت که بی او دلم شفیق نداشت اگر نبود...، علمدارمن رفیق نداشت میان کرببلا خواست تا نشان بدهد_ _علی شده ، که برای حسین جان بدهد چرا بهانه به دست حرامیان بدهد نخواست تا به امان نامه ها امان بدهد نظام لشکر خودکامه را به هم می زد همین که دور و بر خیمه ها قدم می زد. مجید تال لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا علی اکبر(ع) شهر آذین شده بود و خبر از راه رسید عرش روشن شده بود و سحر از راه رسید بهر پرواز ملک بال و پر از راه رسید نیمه ی گمشده از یک قمر از راه رسید شهد لبهاش که می ریخت سبو کامل شد عشق با گوشه ی قنداقه ی او کامل شد دلبری کردن از آن روز ازل کارش بود هاجر و مریم و آسیه گرفتارش بود یوسف از مشتریان سر بازارش بود عمه هر ساعت و هر لحظه پرستارش بود درس دلدادگی و عشق نشانش می داد پای گهواره ی او بود و تکانش می داد ضربان دل بابا دو برابر می شد شوق دیدار نبی باز میسّر می شد صولتش در نظر یار مصوّر می شد ‏ هر زمانی که دلش تنگ پیمبر می شد ‏ ‏ گاهی از دیدن این نور جلی حظ می کرد ‏ از قد و قامت رعنای علی حظ می کرد کوه با دیدن آن هیمنه کُرنش میکرد آتش از خنده ی او زود فروکش میکرد دور شهزاده فلک یکسره گردش میکرد عرش را با نفسش صاحب ارزش میکرد او که در مکتب عشاق دبیر سخن است پرورش یافته ی دست امام حسن است همه ی کون ومکان مست سبویش بودند طالب بوسه ای از صحن گلویش بودند خوب رویان عرب سائل کویش بودند واله و شیفته ی گردش مویش بودند فاتح و قاتل دلهاست ، به عباس قسم یوسف حضرت لیلاست ، به عباس قسم میزند بانگ ” انا الشیر ” بگو ماشاالله غزواتی شده تفسیر بگو ماشاالله درس شان گشته فراگیر بگو ماشاالله با عمو بازی شمشیر بگو ماشاالله دست در دست عمو مرد دلیری شده بود تحت آموزش عباس چه شیری شده بود شانه ی ماذنه ها با قدمش زیباتر ظاهرا ماذنه میرفت ولی بالاتر لیله العشق پدر گشته کمی رعناتر صوت والحان قشنگش ز همه گیرا تر صوت در مکه کجا خاطره ی عشق کجا وقت تکبیر و اذان حنجره ی عشق کجا دور خورشید خطر بود و پر از چشم حسود سخنش خواب زچشمان شب تیره ربود این عصا یاری دستان پدر آمده بود ‏اختر هاشمیان بر لبش اینگونه سرود ‏
جاده و عرش مهیاست بیا تا برویم 

کربلا منتظر ماست بیا تا برویم 
آمد و از پدرش رخصت میدان می خواست قلب این معرکه انگار که طوفان می خواست گویا کرب و بلا از نفسش جا ن می خواست ‏مردی از طایفه و بیشه ی شیران می خواست ‏ عقل وهوش همه را برده ای ازیاد اکبر ناز شصتت به خدا دست مریزاد اکبر آب بر صفحه پیشانی ساحل می ریخت از مسیحای دمش نقلِ فضائل می ریخت ‏ از سر زلف سیاهش به زمین دل ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا رضیع الحسین تو انتخاب خدایی برای فرداها ضمانت تو امید حسینیِ ماها اگر چه کودکی اما بزرگ دنیایی ندیده اند شبیه تو چشم دنیاها چه معجزیست به چشمان فاطمی ات که مسیح چشم تو جان میدهد به عیسی ها من از قبیله دردم،غلام زاده ی تان تو از قبیله عشقی ز نسل آقاها چه آهوانه مرا تا جنون کشاندی و نوشته ایم یکی از تمام لیلا ها هنوز زمزمه مادرم به گوشم هست که می سرود شما را به جای لالا ها قسم به لحظهء بالا نشینی ات تا عرش مرا ببر به حریمت در اوج بالا ها ببر به سمت جنونم به عشق محرم کن تمام سال مرا هفتم محرًم کن حسن کردی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جانم علی اکبر(ع) ای همه تاب و تب خاطر بی تاب سلام روشنی بخش دل حضرت ارباب سلام وجه پیغمبر خاتم به رخت قاب سلام خم ابروی شما محور محراب سلام امدی و همه را محو نگاهت کردی معنی تازه ای از واژه عشق اوردی دارد از خاک قدومت برکت میبارد گل شادی به دل شیعه خدا میکارد پدرت انقدر اگاهی از علمت دارد حق هم این بود علی اسم تو را بگذارد غم و پیری دل از نام تو ارام گرفت روز میلاد شما روز جوان نام گرفت نوری از نور خداوند جلی هستی تو بین مخلوق خدا بی بدلی هستی تو در بنی هاشمیان هم مثلی هستی تو غرق در ذات خدا مثل علی هستی تو صف کشیدند ملائک که تماشات کنند سرمه ی چشم خود از خاک کف پات کنند یک علی اکبری و اینهمه اکبر هستی هر چه از وصف تو گفتند توبهتر هستی شاه زاده نوه ی ارشد حیدر هستی همه گفتند که تمثال پیمبر هستی به فلک طعنه زند صورت هم چون ماهت نه فقط دوست عدو هم شده خاطر خواهت حمید رحیمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
سیدی علی اکبر(ع) و بی مقدمه با رخصت از جناب قمر نوشتم اول خط سیدی علی اکبر خدا به حضرت ارباب هدیه داد پسر خوشابه حال پسر یا خوشا به حال پدر خوشا به حال هرآنکس که نام خادم داشت علی رسید،جهان شاهزاده لازم داشت و جلوه کرد در عالم علی دوباره علی که برد نام علی را به هر مناره علی علیست وارث والایی و وقار علی به دست اوست برازنده... ذوالفقار علی حسین بر لبش الله اکبر آورده خدا برای جهان باز حیدر آورده به سینه مُهر(( انا فاطمی نسب )) دارد زمان زمان تبراست، پس غصب دارد به انتقام،سر از دشمنان طلب دارد همیشه نعره ی یا فارس العرب دارد... علی کنار ابالفضل مثل جان و تن اند بگو که جمع ابالقاسم و ابالحسن اند اگرچه عالم و آدم به شوکتش رو زد اگرچه هیبت عباس هم دم از او زد قدش به قامت افلاک اگرچه پهلو زد ولی مقابل زینب همیشه زانو زد حسین گفت که بی او دلم شفیق نداشت اگر نبود...، علمدارمن رفیق نداشت میان کرببلا خواست تا نشان بدهد_ _علی شده ، که برای حسین جان بدهد چرا بهانه به دست حرامیان بدهد نخواست تا به امان نامه ها امان بدهد نظام لشکر خودکامه را به هم می زد همین که دور و بر خیمه ها قدم می زد. مجید تال لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ولدی قاری والشمس و والضحی علی اکبر حضرت داود کربلا علی اکبر بود مسیحا حسین ، دم پسرش بود حضرت موسی حسین ، عصا علی اکبر قامت حُسنش ضریح اهل حرم بود یوسف مصری کجا کجا علی اکبر کربوبلا را جناب کعبه حسین است مروه ابالفضل شد صفا علی اکبر جبهه‌ی پیشانی‌اش چراغ هدایت زلف سیه ، رایه الهدی علی اکبر حی علی الکربلا نشسته به لبهاش ماذنه ها را زده صدا علی اکبر ماه در آیینه از ستاره خبر خواست آینه فرمود انّما علی اکبر گفت که افتادگی نشان کمال است دید که رفته‌ست زیر پا علی اکبر گر بدهد صد پسر خدا به حسینش اصغر است ، اوسط است ، یا علی اکبر پیرها حبیب ، طفل‌ها علی اصغر هرکه جوان بود گفت یاعلی اکبر جلوه‌ی تمثیل ، کربلای معلاست اکبر اگر احمد است آمنه لیلاست  وحید عظیم پور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
کریم بن کریم ملائکه همه از خاک سر درآوردند زمینیان ز شعف ، بال و پر درآوردند ز نور حیدر و زهرا ، پسر درآوردند ز دشمنان و حسودان پدر درآوردند دوباره اسم علی گشته ورد هر دهنی رسیده بر دل یعقوب ، بوی پیرهنی خبر دهید به عالم : حسین ، بابا شد ببین چه فیض عظیمی نصیب لیلا شد جمال روی پیمبر دوباره پیدا شد و با قدوم علی خوش به حال دنیا شد به چشم های حسود مدینه لعنت باد به مردهای یهود مدینه لعنت باد جوانی ام همه نذر جوانی اش باشد نگاه من به دل آسمانی اش باشد امید من به همین میزبانی اش باشد دلم که خوش به دل و دلستانی اش باشد مدینه مشعل اکرام ، میشود روشن علی اکبر و ارثی که میبرد ز حَسَن کریم بن کریم است ، سفره دار است او جهان چو برکه ی ناچیز و آبشار است او نبی ، علی و حسن ، فاطمی تبار است او به فصل زرد خزان دلم بهار است او علی به خاک زمین ، مثل آفتاب جلی است علی شبیه پیمبر ، علی شبیه علی است علی به وقت نبردش شبیه عباس است به وقتِ جود ، لطیف است ، مثل الماس است ز نسل فاطمیون است ، غنچه ی یاس است علی به حضرت زهرا عجیب حساس است علی علی به لبم مزه ی شکر دارد چقدر نام علی بر دلم اثر دارد رشادت از سر مژگان او سرازیر است به معرکه بزند ، غرّشش چنان شیر است برای دشمن حیدر چو تیغ شمشیر است دلم به زلفِ علی اکبر ، از ازل گیر است بکش به روی دلم تیغ را ، تباهم کن بیا خودت ببَر و خوب سر به راهم کن گره فتاده به کارم ، ببین گرفتارم جوانم و دو سه تا آرزو به دل دارم یکی وصال حرم ، بارگاه دلدارم یکی سپردن جانم به ساحت یارم همیشه یار قدیمی ما تویی آقا رفیق خوب و صمیمی ما تویی آقا پوریا باقری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نیک سیرت بلند بالا و نیک سیرت چنان پیمبر علی اکبر به خَلق و خُلق و به صوت و منطق نبی دیگر علی اکبر رسول صورت بتول عصمت علی شجاعت حسن سخاوت حسین هیبت چو بوالفضائل یل دلاور علی اکبر به کربلا تا که زائر آید همیشه پایین پاست مقصد که از وجود تو شد ضریح حسین ششدر علی اکبر! ستاره‌ی بی بدیل لیلا برای شادی دلیل لیلا علیک قولاً ثقیل لیلا عزیز مادر علی اکبر! لبت چو میلی به تاک دارد درخت خانه چه باک دارد اراده ای کن ز نخل انگور میزند سر علی اکبر! چه دارم از تو برای گفتن حدیث حسن تو ورد دشمن ((ولی))نبودی ولی نداری کم از برادر علی اکبر! به صبح و ظهر و به عصر و مغرب حسین امام و تویی مکبر پس از شمایان نماز هم می‌شود مکدر علی اکبر! خیام آل علی‌ست بستان که هر کدام از شما بزرگان یکی‌ست نخل و یکی‌ست سرو و تویی صنوبر علی اکبر! چه گویم از شرح اربا اربا که دیده ام در تمام صحرا علی اکبر علی اکبر علی اکبر علی اکبر سید محمد حسین حسینی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹