eitaa logo
حدیث اشک
6.5هزار دنبال‌کننده
41 عکس
79 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس ” یا اباالفضل ” ذکر دائم ماست مددش یاورِ مداوم ماست پدرش روز حشر ، قاسم ماست با دمش ، کردگار ، راحم ماست یا رب! از نعمتِ ائمّه ، سپاس... تا درآیم به فُلکِ هشیاری می‌کنم نور را طرفداری می‌‌‌زنم حرف ، حرف تکراری از عَلَمگیرِ کربلا ، آری بحر غیرت ، تلاطم‌ احساس یل اُمّ البَنین ، اباالفضل است کربلا را نگین ، اباالفضل است شیعه‌ی بی‌قرین ، اباالفضل است مَه‌رُخِ مَه‌جبین ، اباالفضل است خاکِ پاهای او بِه از اَلماس بود ذُخرُ الْحُسین ، این آقا هم سپهدار بود و هم سقّا جَلَواتش شبیهِ به مولا ” وَلَدی...” گفت ، آخِرش زهرا ذرّه‌ای از عدو نداشت هراس یوسف از یک حرام کرد فرار سوره‌ای را خُداش کرد نثار لیک در کربلا ، در اوج وقار از حلالش گذشت پرچمدار جان به قربانِ این وظیفه‌شناس باید آن دستها دهد حاجت چون قَلَم گشت ، در رهِ طاعت غبطه‌دار است ، این همه عزّت در غمش گفت یار : ” ...اِنکَسَرَت...” رفت بر قامتش ز نیزه ، لباس به امام زمانِ خود ، عارف ” رَحِمَ اللهُ عَمّی‌... ” اَش واصف غمِ روی حسین را کاشف گفت در وصفِ قدر او هاتف: ” رَفَعَ اللهُ رایَهَ العَبّاس `  محمد علی نوری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یَابنَ فاطمه ای باوفاتر از پدرم! یَابنَ فاطمه! افسوس، از تو بی‌خبرم، یَابنَ فاطمه! من می‌کنم گناه و تو شرمنده می‌شوی من را ببخش، در به درم، یَابنَ فاطمه! تنها دلیلِ زندگی اَم با تو بودن است سوگند می‌دهم... بِخَرَم، یَابنَ فاطمه! فهمیده اَم به جز تو به دادم نمی‌رسد از ماسِوات، برحذرم، یَابنَ فاطمه! تنها چراغِ روشنِ در عصر ظلمتی در شام غیبتی، قمرم، یَابنَ فاطمه! خوانم تو را به آهِ دلم، صبح جمعه ها خواهم تو را به چشم ِ ترم، یَابنَ فاطمه! لطفی کن و بِدَم به غزل‌های خسته ام بر ندبه‌های کم‌اثرم، یَابنَ فاطمه! در انتظار رؤیتِ روی بهار تو در اضطرارِ مُحتضرم، یَابنَ فاطمه! من را ببخش اگرکه ” پدر ” خواندمت، دمی... اما بگو به من، ” پسرم `، یَابنَ فاطمه! لطفی که کرده ای تو به من، هیچ‌کس نکرد ای باوفاتر از پدرم، یَابنَ فاطمه!  محمد علی نوری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ای جانِ جانم از عالَمِ ” ذَر ” من به دنبال تو بودم ای جانِ جانم! ای وجودِ در وجودم! همراهِ مادر داشتم ذکرِ ” فَرَج ” را نام تو را اوّل ز بَطنِ او شُنودم نذر تو کرد او زندگیّ‌ام را دقیقاً... آن لحظه‌ای که چشم بر دنیا گشودم بابا به من نان داد از یُمن وجودت نان‌ها اثر کرد و برای تو سرودم انگار، دنیا را به من دادند وقتی... گاهی وجودِ نازنینت را ستودم من را نباشد بهتر از این که به جز تو... هر قصد را از فکر و از قلبم زُدودم تاج ولایت بر سرم باشد همیشه یاد تو باشد در سرم وقتِ سجودم ای از همه مظلوم‌تر در بین شیعه! با غفلتم قلب تو را نالان نمودم سیلی بزن بر صورتم، قربانِ دستت ارزد به یک عالَم مرا روی کبودم گر فرش پای خود کنی من را یقیناً... من گوی سبقت، از رقیبانم رُبودم بود و نبودم را نباشد فرق، بی‌تو من را بخر، با خود، ببر، بودم و نبودم!  محمد علی نوری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹