eitaa logo
حدیث اشک
9.3هزار دنبال‌کننده
77 عکس
161 ویدیو
11 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی که خاک عاشقان را می‌سرشتند بر لوح دل نام شما را می‌نوشتند بذر جنون را در دل ما تا که کِشتند گفتند این دیوانگان اهل بهشتند اهل غم و عشرت فروش عالمین‌اند دیوانگان ذکر زیبای حسین‌اند صبح ازل ما را گرفتار تو کردند ما را گرفتار تو بیمار تو کردند دیوانگان شمع رخسار تو کردند اصلاً غلام کوی و بازار تو کردند طوبی به حال ما که ما را برگزیدند با لطف زهرا مادرت، ما را خریدند ما بنده‌های زر خریدیم و تو ارباب تو حضرت محبوب و ما هم جمع احباب ما تشنه‌ا‌‌یم و تو گواراتر ز هر آب رؤیای شیرینی، تو در بیداری و خواب در خواب و بیداری فقط فکر تو هستیم وقف شما و فارغ از غیر تو هستیم ای یوسف مصر بقا دریاب ما را ای ساکن کرب و بلا دریاب ما را ای بضعه شیر خدا دریاب ما را ای زاده خیر‌النسا دریاب ما را ما سائل یک چشمه لبخند شمائیم سینه به سینه عبد در بند شمائیم @hadithashk
عطر ناب سحر و ذکر لب اهل جنان گوشه میکده و ساقی و پیمانه زنان واژه واژه کلمات همه شیرین دهنان صحبت از شاه ادب بود و چنین بود و چنان شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند ناز همه صف شکنان گفت این میکده را رونق عهد ازلی است هر کسی هست در اینجا به لبش نادعلی است نور این میکده از نور خداوند جلی است رونقی هست اگر از اثر فیض علی است ساقی میکده گر حضرت میر عرب است از تمناش دل اهل ولا پر طرب است حرف ساقی شده باید به ادب زانو زد زانو از روی ادب محضر آن مه‌رو زد باید از حسن رخش ذکر مدد یا هو زد شرح اوصاف رخ و مو و خم ابرو زد پیش محراب دو ابروش جان در تعظیم پیش دریای دو چشمش همگان در تعظیم قمر هاشمیان مات رخش شمس و قمر محو خال رخ زیباش شده خیل بشر زده با خال و خطش در همه جا شور و شرر خیل دلها که شد ازشوق رخش زیر و زبر با نگاهش دل افلاک به هم می‌ریزد نام او تا ببری جود و کرم می‌ریزد صحبت از طره کیسوش جنون انگیز است شرح اوصاف گل روش جنون انگیز است تاب پیچ و خم ابروش جنون انگیز است به خدا رایحه بوش جنون انگیز است هر چه من گفته‌ام و هر چه که گفتند کم است هر چه در مدحت عباس سرودند کم است پیش قد قامت او مأذنه حیرت دارد سفره‌هامان همه از اوست که برکت دارد ذکر زهرا به لبش هست که نصرت دارد حضرت باب حسین است و عنایت دارد هر چه از جانب ارباب رسیده‌است به ما بوده از زاویه ماه عشیره به خدا نام او حضرت عباس و مقامش سقاست گیسویش لیل و رخش ماه و نگاهش دریاست او عمو جان رقیه است و به عالم آقاست علمش در وسط عرش خدا پابرجاست محور چرخ و فلک نیست به غیر از علمش محمل عرضه حاجات گدایان حرمش سر سال است و دگر باره گدا آمده است دست خالی به در شاه وفا آمده است به امید کرم دست شما آمده است به هوای حرم کر و بلا آمده است آمده رزق بگیرد که گدایت باشد تا سیاهی صف دل شده‌هایت باشد یل دریا دل صاحب نفس دلداده ای که دریا به حضورت به سجود افتاده شیر صفینی و در معرکه‌ها آماده مظهر صبر و رضا کیستی آقا زاده؟ صحبت محفل ما صحبت گیسوی تو بود فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود دل ما دل نشود تا که گرفتار تو نیست خاک بر فرق سرش هر که طرفدار تو نیست باخته هر که پی گرمی بازار تو نیست که امیدی به جز از لطف سزاوار تو نیست دل ما را به سر زلف تو آویخته‌اند به سر زلف و به پیش قدمت ریخته‌اند @hadithashk
من کویر خشکیده در تشرف باران من شکسته بالی از حلقه گرفتاران من مریض بد حال و او طبیب بیماران دست خالی آوردم مثل دیگرِ یاران جان من به لب آمد ایهاالعزیز من روز من به شب آمد ایهالعزیز من بو کشیده‌ام امشب عطر ناب پیمانه تا رسیده‌ام اینجا پشت درب میخانه ساقیا تفضل کن بر گدای دیوانه رفته از سرم عقلم در هوای جانانه عطر میکده امشب کرده فارغ از خویشم در هراس از این دوری دائماً به تشویشم پشت درب میخانه با ادب زدم زانو مِی نمی‌زنم هستم مست ساقی مه‌رو در پی تماشای چشم و صورت و ابرو در پی تماشای حلقه حلقه گیسو در حریم او دارم میل عرض حاجاتی حاجتم نگاه او بر من خراباتی ساقیا نگاهی کن سوی ظرف دستانم لحظه‌ای تامل کن من گدای احسانم در مدیح تو ساقی تا همیشه می‌خوانم شوق تو چنین کرده من اگر که حیرانم ایهاالعزیز من! کن تصدقی آقا دفتر جنونم را کن تورقی آقا تو بهشت دلهایی ای ربیع انسان‌ها شمس پشت ابری تو ای امام دوران‌ها تو علائم دینی بر همه پریشان‌ها تو قواعد علمی در تمام دیوان‌ها صادقُ پس از صادق تو بقیه‌اللهی ما رعیتت آقا تو خلیفه‌اللهی هَل الیکَ کو راهی؟ تا جمال تو بینم کی شود میسر تا محضر تو بنشینم ای که کرده مژگان رخنه در دل و دینم آمدم که مرهم از خاک پات برچینم تو عزیز زهرایی من غلام بد حالم دست من بگیر آقا ای محول الحالم کوچه کوچه‌های ما پر شد از چراغانی بر لب محبانت پر شد از غزلخوانی در هوای تو حال ما شده چه عرفانی خسته شد ز هجرانت سینه‌های کنعانی طلعت رشید تو آرزوی ما باشد حُسن رویت آقا جان گفتگوی ما باشد تو بیا و از کار عاشقان گره وا کن درد هجر و دوری را تو بیا مداوا کن فکری ای گل زهرا بر غریبی ما کن بر نجات قدس آقا لشگری محیا کن غزه و یمن از جان می‌زند تو را فریاد قلب مردم ایران می‌زند تو را فریاد تومی‌آیی و داری یک سپاه رخشانی همت است و زین‌الدین، قاسم سلیمانی ما هم این طرف حاضر تا دهی تو فرمانی ما همه گروهان سید خراسانی انقلاب ما باشد اول قیام تو ان‌جدی‌العطشان اولین پیام تو @hadithashk