eitaa logo
حدیث اشک
9.3هزار دنبال‌کننده
77 عکس
162 ویدیو
11 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق حسین از عشق تو شده‌ست، فراقت نصیب من جانم به لب رسید و به‌ سر شد شکیب من لطفی نما، به گوشه‌نگاهی، دوا بده بیمار چشم‌های توام، ای طبیب من گر حرف عشق می‌زنم، آقای من، بدان تنها تویی که معنی عشقی، حبیب من گردد روان سرشک من از دیده‌، آن دمی کاید به یاد، روضه‌ی تو ای غریب من خواهر رسید تا به کنارت، چه دید؟! آه... صَلّیٰ عَلَیْکْ، ای مَهِ خَدُّالتَّریب من یک جای سالمی، به همه پیکر تو نیست زینب شود فدای تو، شیب‌الخضیب من انگشتر تو هست، چرا دست ساربان؟! افتاده دست شمر، چرا خاطراتمان؟!  پدرام اسکندری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عزیزم حسین قلم به دست گرفتم، بگویم از یارم که هست دم به دم این دم زدن فقط کارم چگونه دم نزند عاشقی که می‌سوزد حرارتی به دل از عشق دلبرم دارم دوباره رو به سوی کوی یار می‌گویم سلام حضرت جانان، سلام دلدارم ببین رسیده به سر طاقتم، نمانده توانی بگو بناست که تا کی ز دوری تو ببارم چه می‌شود بگشایی گره ز کار گدا و چه می‌شود بنمایی نظر به حال نذارم هر آن زمان که دلم را غمی گرفت آقا میان جمع رفیقان، شدی تو غمخوارم برادرم به هرآن‌کس که از تو دم زند و ز هرکسی که جدا از شماست، بیزارم  پدرام اسکندری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا صاحب الزمان اسیرم من به چشمانت، نگاهی روزی من کن دمی آغوش مهرت را، بر این آواره، مأمن کن نباشی، روزگار عاشقت تاریک تاریک است شب ظلمانی‌ام را با فروغت، روز روشن کن ببین مغروق و محبوسم در این دنیا و این اعضا مرا آزاد از بند هوا و حصر این تن کن ندیدم غیر ویرانی، نبودی هرکجا گشتم بیا این خاک خشک مرده را، سرزنده‌گلشن کن جهان، مجروح جور و جبر جانی‌های سنگین‌‌دل بر این دلداده، عشقت را در این جنجال، جوشن کن اَبی، اُمّی، وَ نَفسی، عالم و آدم به قربانت اسیرم من به چشمانت، نگاهی روزی من کن  پدرام اسکندری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
صَلّیٰ عَلَیْکْ از عشق تو شده‌ست، فراقت نصیب من جانم به لب رسید و به‌ سر شد شکیب من لطفی نما، به گوشه‌نگاهی، دوا بده بیمار چشم‌های توام، ای طبیب من گر حرف عشق می‌زنم، آقای من، بدان تنها تویی که معنی عشقی، حبیب من گردد روان سرشک من از دیده‌، آن دمی کاید به یاد، روضه‌ی تو ای غریب من خواهر رسید تا به کنارت، چه دید؟! آه... صَلّیٰ عَلَیْکْ، ای مَهِ خَدُّالتَّریب من یک جای سالمی، به همه پیکر تو نیست زینب شود فدای تو، شیب‌الخضیب من انگشتر تو هست، چرا دست ساربان؟! افتاده دست شمر، چرا خاطراتمان؟!  پدرام اسکندری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عهد عاشقی شب عشق و شب پیوند علی و زهرا نیست عاشق به همانند علی و زهرا روز محشر، به کتاب عمل ما بسته‌ست مهر تأیید، به لبخند علی و زهرا تا نفس هست به سینه، ز شما می‌خوانم کفتر جلدم و در بند علی و زهرا هر زمانی که فتاده‌ست به کارم گرهی باز گردیده به سوگند علی و زهرا از ازل خادم این خانه‌ام و خواهم بود تا ابد نوکر پابند علی و زهرا افتخارم به دو دنیا، همه این باشد که بختیاری‌ام و فرزند علی و زهرا پدرام اسکندری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
باز هم یاد روضۀ زینب باعث دیدۀ ترم شده است پای دشمن به خیمه وا گشته صحبت از غارت حرم شده است کاروان باز هم رسیده به شام عمه‌زینب چقدر پیر شده همۀ شهر را خبر کردند دختر مرتضیٰ اسیر شده این روایت، غلط نوشته شده راوی او را «اسیر» اگر خوانده‌ست نه فقط بر دمشق، بر عالم تا قیامت عقیله فرمانده‌ست زینب، آیینه‌دار فاطمه است و علمدار خاندان کرم جان عالم فدای بارگهِ عمه‌جان مدافعان حرم ای شهیدان، خیالتان راحت پرچمش بر زمین نمی‌افتد علمش هیچ‌وقت از دستِ یل ام‌ّالبنین نمی‌افتد ما مگر مرده‌ایم یازینب نگه چپ به خیمه‌ات افتد وای اگر خم به ابرویت ببری شیشه‌ای بشکند از این مرقد مگر از یاد می‌رود؟ یک بار دل زینب شکسته در این شهر در همین شهر، کوچه‌گردی کرد آمده دست‌بسته در این شهر یادمان هست، در همین‌جا بود شد کجاوه‌نشین، خرابه‌نشین باب ساعات و عمۀ سادات پیش دروازه عمه خورد زمین همه کف می‌زدند دور حرم این عداوت همه ز بغض علیست یک نفر هم در آن میانه نگفت سر بازار، جای زینب نیست غم از این بیشتر، زبانم لال اینکه نامحرمان تو را دیدند پای روضه بلند گریه کنید دور زینب بلند خندیدند زینب و مجلس حرامی‌ها بین انظار رفت نور حجاب سایه‌اش را ندیده بود کسی دخت حیدر کجا و بزم شراب زینبم من، عقیلة العربم علم حق کشم به تنهایی بخدا در تمام کرب و بلا من ندیدم به‌غیر زیبایی ای حرامی! نبین که این دنیا به کجاها کشیده پای مرا پستیِ روزگار را این بس چون تویی بشنود صدای مرا اَلسَّلام ای همه قرار حسین اَلسَّلامُ علیکِ یازینب کُلُّنا خاک درگه حرمت همه جان‌ها فِداکِ یازینب @hadithashk
کعبه علی، طواف علی و منا علی خوف و رجا و مروه و سعی و صفا علی توحید و عدل و حشر و نبوت، جهاد هم صوم و صلاة و مصحف و تسبیح ما علی یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهرالعجائب و یا مرتضیٰ علی مدح تو نیست کار بشر یااباالحسن صَلّیٰ عَلَیکَ ای یل خیبرگشا علی یاللعجب به هیبت هوهوی ذوالفقار از عرش حق رسیده ندا، مرحبا علی حیدر که جای خود، سگ درگاه قنبرم شاهان سگان درگه شیر خدا، علی حق، خلعت خلافت خود بر تن تو کرد بنوشت حکم: «پادشه کبریا: علی» تسبیح سالکان صد و ده بار «یاعلی»ست عالم غلام و حضرت فرمانروا علی بنشست مصطفی شب معراج، با خدا وقت وداع، حضرت حق گفت یاعلی آن منبری که نام تو بر آن نمی‌برند سوزد به دست حضرت خیرالنسا علی غمخوار و یار و لحم و دم و جان مصطفی ای روشنای روح و دل انبیا علی مُهر حلال‌زادگی‌ام مِهر حیدر است گویند آسمان و زمین یکصدا علی «معنا» به اهل زهد بگو راه، مرتضی‌ست تا هفت آسمان نبوَد راه با علی تا عبد حیدری ز قیامت غمین مباش زیرا که هست شافع یوم الجزا علی @hadithashk
هستند آسمان و زمین، جمله در خروش تا مفتخر به حلقۀ حیدر کنند گوش کلب سرای شیر خدا، شاه عالم است شاهان در آرزوی چنین‌منصبی به جوش تار وجود من علی و پود من علیست شکر خدا ز روز الستم پیاله‌نوش احمد، به‌روی شانۀ خود دید بال و پر آن دم که داشت پای علی را به روی دوش «ای پادشاه صورت و معنی، که مثل تو نادیده هیچ دیده و نشنیده هیچ گوش» ادرکنی یاعلی، نظری سوی این گدا ای شهریار خاک‌نشین ‌لبیس‌پوش زان دم که دست خویش به کوثر زدی علی کردی کساد، کاسبی هرچه می‌فروش هرکس که پا نهاد به وادی درک تو در کف نماند هیچ نه عقلش، نه هیچ هوش سائل به‌قدر همّت خود می‌کند طلب زین‌روی محضرت همه‌دم بوده‌ام خموش تا پُر کنی پیالۀ من را خود از کرم با کِلک خود به صفحۀ جانم زنی نقوش تنها برای مدح علی، وحی لایق است «معنا» به وصف هیبت شاه نجف مکوش *بیت پنجم، ودیعت از غزل ۲۸۵ حضرت حافظ @hadithashk
من از همون لحظۀ «قالو بلیٰ» توی دلم، مِهر تو داره ریشه تو خوب می‌دونی که تو کل دنیا جایی برای من، نجف نمیشه گوش من از «اَشهَدُ أَنَّ عَلی» کام من از تربت تو وا شده خاک قدم‌های سگای نجف سرمۀ چشم پادشاها شده یادمه از بچگی هر دفعه که موقع بازیمون زمین می‌خوردم برای پا شدن فقط علی‌جان زیر لبم اسم تو رو می‌بردم من از همون بچگیام یاعلی فقط سر سفرۀ تو نشستم منو ببخش اگه نمک خوردم و زدم نمکدون تو رو شکستم آقای خوبیای دنیا علی جون گدا نذر تو و بچه‌هات قربون انگور روی ضریحت همه جهان فدای ایوون‌طلات تموم آرزوی من همینه ببینم اینکه روبروی تو‌أم اگر که تو شیر خدایی، علی من سگ روسیاه کوی تو‌أم می‌کنه حتیٰ کار خورشید اگه به ذرّه، نوکرت نگاهی کنه خودت که جای خود، باید قنبرت فقط بشینه پادشاهی کنه @hadithashk