💠«توکل بر خدا» یعنی چه؟
🌿سُئِلَ [عَنْ الرِّضَا] ع عَنْ حَدِّ التَّوَكُّلِ؟ فَقَالَ ع: «أَنْ لَا تَخَافَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ.»
📚تحفالعقول، ص۴۴۵
🌿از امام رضا (علیه السلام) در مورد مرز (تعریفِ) «توکل» سؤال شد.
🔸حضرت فرمودند: «اینکه از هیچکس نترسی، جز از خداوند.»
#امام_رضا_علیه_السلام #توکل #توکل_بر_خدا #ترس #ترس_از_خدا #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
برای آشنایی با کسی که دوستش داریم، از چه چیزهایی سؤال کنیم؟
🌿...عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
🍃«إِذَا أَحَبَ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ فَلْيَسْأَلْهُ عَنِ اسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ اسْمِ قَبِيلَتِهِ وَ عَشِيرَتِهِ فَإِنَّ مِنْ حَقِّهِ الْوَاجِبِ وَ صِدْقِ الْإِخَاءِ أَنْ يَسْأَلَهُ عَنْ ذَلِكَ وَ إِلَّا فَإِنَّهَا مَعْرِفَةُ حُمْقٍ.»
📚الكافي، ج۲، ص۶۷۱
🌿از امام صادق از رسول خدا (صلواتاللهعلیهما) نقل شده است:
🍃«هرگاه یکی از شما، برادر مسلمانش را دوست داشت، از او نام خودش، نام پدرش و نام قبیله و عشیرهاش را بپرسد؛
👈چراکه از جمله حقوق واجب و (نشانههای) صداقت در دوستی، این است که اینها را از او بپرسد، و الّا (شناختهای دیگر) شناخت احمقانه است.»
📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــ
🔹جایی شنیده بودم که یکی از عادتهای زشت عصر ما، این است که وقتی قصد آشنایی با کسی را داریم، ابتدا از شغل او سؤال میکنیم. وقتی شغلش را گفت، طبقه اجتماعیاش را میشناسیم، بعد فکر میکنیم که آیا او همسطح ما هست و لیاقت دوستی و ادامه معاشرت با ما را دارد یا نه!
🔹وقتی از نام و خانواده و تبار و قومیتِ کسی که به او علاقهمند شدهایم و قصد ادامه رابطه با او را داریم، سؤال میکنیم، در واقع به خود شخص اهمیت میدهیم و به ریشههایش توجه میکنیم. مهمترین بخش هویت انسان، خود او و ریشههایش هستند که خواهناخواه رَدّی در او باقی گذاشته است.
🔹این سؤالات، مهم و عاقلانه هستند. سؤالات و اطلاعات دیگر، متفرقه، غیرریشهای و احمقانهاند. اینها هستند که شناختها را عمق میبخشند، نگاهها را جهت میدهند و صمیمیتها را میافزایند.
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله #امام_صادق_علیه_السلام #دوستی #آشنایی #نام #خانواده #تبار #نسب #حماقت #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💞اگر کسی را دوست دارید، حتماً به او بگویید!
🔺پیشتر حدیثی با این عنوان بارگذاری شده بود: «به رفیقت بگو که دوستش داری». حدیث زیر نیز تأکیدی است بر این موضوع.
🌿...عَنْ يَحْيَى بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: مَرَّ رَجُلٌ فِي الْمَسْجِدِ وَ أَبُو جَعْفَرٍ ع جَالِسٌ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع. فَقَالَ لَهُ بَعْضُ جُلَسَائِهِ: وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ هَذَا الرَّجُلَ. قَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ: «أَلَا فَأَعْلِمْهُ فَإِنَّهُ أَبْقَى لِلْمَوَدَّةِ وَ خَيْرٌ فِي الْأُلْفَةِ.»
📚المحاسن، ج۱، ص۲۶۶
🔹نقل شده است که امام باقر و امام صادق (علیهالسلام) در مسجد نشسته بودند، که مردی از کنارشان عبور کرد. یکی از افراد حاضر در جلسه گفت: به خدا قسم، من این مرد را واقعاً دوست دارم.
🔸امام باقر (علیهالسلام) به او فرمودند: «حتماً او را به اینکه دوستش داری، آگاه کن؛ چراکه اینکار موجب بقای بیشتر دوستی میان شما میشود و همدلیتان را بهبود میبخشد.»
#امام_باقر_علیه_السلام #امام_صادق_علیه_السلام #دوستی #رفاقت #ابراز_دوست_داشتن #ابراز_محبت #محبت #مودت #همدلی #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💞قاعده «دل به دل راه داره!»
🌿...عَنْ صَالِحِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ: سَمِعْتُ رَجُلًا يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ: الرَّجُلُ يَقُولُ أَوَدُّكَ فَكَيْفَ أَعْلَمُ أَنَّهُ يَوَدُّنِي؟ فَقَالَ: «امْتَحِنْ قَلْبَكَ فَإِنْ كُنْتَ تَوَدُّهُ فَإِنَّهُ يَوَدُّكَ.»
📚الكافي، ج۲، ص۶۵۲
🌿از صالح بن حَکَم نقل شده است:
🔷شنیدم که مردی از امام صادق (علیهالسلام) پرسید:
🔹فلانمرد (به من) میگوید: به تو علاقه دارم. چگونه بفهمم که او واقعاً به من علاقه دارد؟
🔶حضرت فرمودند:
🔸«دلت را امتحان کن؛ اگر خودت به او علاقه داری، پس او نیز به تو علاقه دارد.»
•┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌿...حَدَّثَنَا مَسْعَدَةُ بْنُ الْيَسَعِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع: إِنِّي وَ اللَّهِ لَأُحِبُّكَ. فَأَطْرَقَ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ: «صَدَقْتَ يَا أَبَا بِشْرٍ سَلْ قَلْبَكَ عَمَّا لَكَ فِي قَلْبِي مِنْ حُبِّكَ فَقَدْ أَعْلَمَنِي قَلْبِي عَمَّا لِي فِي قَلْبِكَ.»
📚الكافي، ج۲، ص۶۵۲
🌿از مسعدة بن یَسَع نقل شده است:
🔷به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم:
🔹من، به خدا قسم، شما را دوست دارم.
🔶حضرت [لحظاتی] ساکت شدند و چشم به زیر انداختند. سپس سرشان را بلند کردند و فرمودند:
🔸«راست گفتی ای ابوبِشر! از دلت بپرس که من چقدر در دلم تو را دوست دارم. [من نیز وقتی به دلم رجوع کردم،] دلم مرا آگاه نمود که در دل تو نسبت به من چیست.»
#امام_صادق_علیه_السلام #دوستی #محبت #دوست_داشتن #قلب #دل #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💠چرا پیامبر «زید بن حارثه» را به فرزندخواندگی پذیرفتند؟
🌿از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
🔸«زمانی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) با حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) ازدواج کردند، از طرف همسرشان برای تجارت به بازار عکاظ رفتند و «زید» را که برای فروش آورده بودند، دیدند. او را پسربچهای زیرک و عاقل یافتند پس او را خریدند.
🔸زمانی که ایشان به پیامبری رسیدند، زید را به اسلام دعوت کردند. زید مسلمان شد. او را «زید غلام محمد» (صلیاللهعلیهوآله) صدا میزدند.
🔹وقتی خبر زید به پدرش «حارثة بن شراحبیل کلبی» رسید، به مکه آمد. او مردی والامقام بود. نزد حضرت ابوطالب (علیهالسلام) آمد و گفت: ای ابوطالب! پسرم را به اسارت بردهاند و به من خبر رسیده که اکنون نزد پسر برادرت است. از او بپرس اگر میخواهد زید را از او بخرم یا فدیهاش را دهم یا آزادش کند.
🔸ابوطالب با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) صحبت کرد. رسول خدا فرمودند: «او آزاد است. هرجا میخواهد، برود.»
🔹حارثه، دست زید را گرفت و به او گفت: پسرم! به شرافت و بزرگیِ خانوادگیات ملحق شو. زید گفت: من هرگز از رسول خدا جدا نمیشوم.
🔹پدرش به او گفت: میخواهی بزرگی و نسبتهای خانوادگیات را رها کنی و بندهی قریش باشی؟ زید گفت: تا زمانی که زندهام، از رسول خدا جدا نمیشوم.
🔹پدرش عصبانی شد و گفت: ای مردم قریش! شاهد باشید که من از زید برائت جستم و او پسر من نیست.
🔸رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نیز فرمودند: «شاهد باشید که زید پسر من است. به او ارث میدهم و از او ارث میبرم.»
🔸(از آن پس، مردم) او را «زید بن محمد» (صلیاللهعلیهوآله) مینامیدند. رسول خدا نیز زید را دوست میداشتند و او را «زید دوستداشتنی» مینامیدند.»
📚تفسيرالقمي، ج۲، ص۱۷۲
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله #امام_صادق_علیه_السلام #زید_بن_حارثه #فرزندخوانده #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث:
🌿...عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمَّا تَزَوَّجَ بِخَدِيجَةَ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ خَرَجَ إِلَى سُوقِ عُكَاظٍ فِي تِجَارَةٍ لَهَا وَ رَأَى زَيْداً يُبَاعُ وَ رَآهُ غُلَاماً كَيِّساً حَصِيفاً فَاشْتَرَاهُ فَلَمَّا نبأ [نُبِّئَ] رَسُولُ اللَّهِ ص دَعَاهُ إِلَى الْإِسْلَامِ فَأَسْلَمَ وَ كَانَ يُدْعَى زَيْدٌ مَوْلَى مُحَمَّدٍ ص فَلَمَّا بَلَغَ حَارِثَةَ بْنَ شَرَاحَبِيلَ الْكَلْبِيَّ خَبَرُ وَلَدِهِ زَيْدٍ قَدِمَ مَكَّةَ وَ كَانَ رَجُلًا جَلِيلًا، فَأَتَى أَبَا طَالِبٍ فَقَالَ يَا أَبَا طَالِبٍ إِنَّ ابْنِي وَقَعَ عَلَيْهِ السَّبْيُ وَ بَلَغَنِي أَنَّهُ صَارَ إِلَى ابْنِ أَخِيكَ فَسَلْهُ إِمَّا أَنْ يَبِيعَهُ وَ إِمَّا أَنْ يُفَادِيَهُ وَ إِمَّا أَنْ يُعْتِقَهُ، فَكَلَّمَ أَبُو طَالِبٍ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «هُوَ حُرٌّ فَلْيَذْهَبْ كَيْفَ يَشَاءُ.» فَقَامَ حَارِثَةُ فَأَخَذَ بِيَدِ زَيْدٍ فَقَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ الْحَقْ بِشَرَفِكَ وَ حَسَبِكَ، فَقَالَ زَيْدٌ لَسْتُ أُفَارِقُ رَسُولَ اللَّهِ ص أَبَداً، فَقَالَ لَهُ أَبُوهُ فَتَدَعُ حَسَبَكَ وَ نَسَبَكَ وَ تَكُونُ عَبْداً لِقُرَيْشٍ فَقَالَ زَيْدٌ لَسْتُ أُفَارِقُ رَسُولَ اللَّهِ ص مَا دُمْتُ حَيّاً، فَغَضِبَ أَبُوهُ فَقَالَ: يَا مَعْشَرَ قُرَيْشٍ اشْهَدُوا أَنِّي قَدْ بَرِئْتُ مِنْهُ وَ لَيْسَ هُوَ ابْنِي، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «اشْهَدُوا أَنَ زَيْداً ابْنِي أَرِثُهُ وَ يَرِثُنِي.» فَكَانَ يُدْعَى زَيْدَ بْنَ مُحَمَّدٍ فَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُحِبُّهُ وَ سَمَّاهُ زَيْدَ الْحُبِّ.»
📚تفسيرالقمي، ج۲، ص۱۷۲
💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💠آغاز سیل شبهات پیرامون امامت امام رضا، با شهادت امام کاظم
🔺پیشتر در مطلبی با عنوان «سران فتنه، در عصر امام رضا چه کسانی بودند و چه انگیزهای داشتند؟»، ذکر شد که پس از شهادت امام کاظم (علیهالسلام)، برخی از وکلای حضرت، برای تصاحب اموالی که دستشان بود، با سوءاستفاده از آموزههای مهدویت، مدعی شدند امام کاظم به شهادت نرسیده، بلکه ایشان همان مهدی موعود است که غایب گشته. آنان انحرافی بزرگ و در جریان تشیع ایجاد نمودند، فرقهای بهنام «واقفه» تأسیس کردند و برای اثبات ادعایشان شبهاتی میان شیعیان منتشر کردند که پیشتر به مواردی اشاره شد.
🔺اولین شبههای که مطرح کردند، شهید نشدنِ امام بود. آنان گفتند: که در روایات هست که: «امام را (وقتی از دنیا میرود،) کسی غسل نمیدهد، مگر امامِ (بعدی).» با توجه به این روایت، اگر امام کاظم (علیهالسلام) از دنیا رفته باشد، امام بعدی باید او را غسل میداده، درحالیکه امام کاظم (علیهالسلام) در بغداد بوده و علیبنموسی در مدینه. پس علیبنموسی او را غسل نداده. پس امام کاظم از دنیا نرفته. پس علیبنموسی امامِ بعدی نیست.
👈حال به حدیث زیر توجه کنید...
🌿...عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَّالِ أَوْ غَيْرِهِ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّهُمْ يُحَاجُّونَّا يَقُولُونَ إِنَ الْإِمَامَ لَا يُغَسِّلُهُ إِلَّا الْإِمَامُ. قَالَ: فَقَالَ: «مَا يُدْرِيهِمْ مَنْ غَسَّلَهُ؟ فَمَا قُلْتَ لَهُمْ؟» قَالَ: فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ قُلْتُ لَهُمْ: إِنْ قَالَ مَوْلَايَ إِنَّهُ غَسَّلَهُ تَحْتَ عَرْشِ رَبِّي فَقَدْ صَدَقَ وَ إِنْ قَالَ غَسَّلَهُ فِي تُخُومِ الْأَرْضِ فَقَدْ صَدَقَ. قَالَ: «لَا هَكَذَا.» قَالَ: فَقُلْتُ: فَمَا أَقُولُ لَهُمْ؟ قَالَ: «قُلْ لَهُمْ إِنِّي غَسَّلْتُهُ.» فَقُلْتُ: أَقُولُ لَهُمْ إِنَّكَ غَسَّلْتَهُ؟! فَقَالَ: «نَعَمْ.»
📚الكافي، ج۱، ص۳۸۴
🌿از احمد بن عُمر حلّال نقل شده است:
🔹به امام رضا (علیهالسلام) عرض کردم: آنان (پیروان فرقه واقفه) با ما (شیعیانِ شما) بحث و محاجّه میکنند و میگویند: امام را (وقتی از دنیا میرود،) کسی غسل نمیدهد، مگر امامِ (بعدی).
🔸حضرت فرمودند: «آنان چهمیدانند چه کسی پدرم را غسل داده؟ تو (در پاسخ) به آنان چه گفتی؟»
🔹عرض کردم: فدایتان شوم، به آنان گفتم اگر مولایم (امام رضا علیهالسلام) بگوید پدرش را زیر عرش پروردگارش غسل داده است، حتماً راست میگوید و اگر بگوید او را در اعماق زمین غسل داده است، حتماً راست میگوید.
🔸امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: «اینطور نگو.»
🔹عرض کردم: پس به آنان چه بگویم؟
🔸حضرت فرمودند: «به آنان بگو که منِ (امام رضا) ایشان را غسل دادهام.»
🔹عرض کردم: بگویم شما ایشان را [در بغداد] غسل دادهاید؟!
🔸فرمودند: «بله.»
📝پانوشتــــــــــــــــــــــــــــ
🔺سران فتنه واقفه، توانسته بودند شبهه غیبت امام کاظم (علیهالسلام) را بهشدت میان شیعیان رواج دهند، تاجاییکه بعضی شیعیانی که امام رضا (علیهالسلام) را قبول داشتند نیز تصریح ایشان به شهادت پدرشان را باور نمیکردند.
👈در مطلب بعد، حدیثی در این رابطه نقل میگردد، إن شاء الله.
#امام_کاظم_علیه_السلام #امام_رضا_علیه_السلام #امامت #غیبت #واقفه #شبهه #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💠شیعیان باور نمیکردند که امام کاظم از دنیا رفته است!
🔺در مطلب پیشین عرض شد که سران فتنه واقفه، این شبهه را در میان شیعیان رواج دادند که امام کاظم (علیهالسلام) از دنیا نرفتهاند، بلکه غیبت نمودهاند و مهدی منتظر همایشان هستند و بعد از ایشان امامی نیست.
🔺عرض شد که این شبهه، در میان شیعیان، بسیار فراگیر شده بود و بسیاری از شیعیان راستین را نیز درگیر نموده بود.
👈روایت زیر، به این موضوع اشاره دارد...
🌿...عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي جَرِيرٍ الْقُمِّيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع: جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ عَرَفْتَ انْقِطَاعِي إِلَى أَبِيكَ ثُمَّ إِلَيْكَ ثُمَّ حَلَفْتُ لَهُ وَ حَقِّ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ حَقِّ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَيْهِ بِأَنَّهُ لَا يَخْرُجُ مِنِّي مَا تُخْبِرُنِي بِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَبِيهِ أَ حَيٌّ هُوَ أَوْ مَيِّتٌ فَقَالَ: «قَدْ وَ اللَّهِ مَاتَ.» فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ شِيعَتَكَ يَرْوُونَ أَنَّ فِيهِ سُنَّةَ أَرْبَعَةِ أَنْبِيَاءَ. قَالَ: «قَدْ وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ هَلَكَ.» قُلْتُ: هَلَاكَ غَيْبَةٍ أَوْ هَلَاكَ مَوْتٍ؟ قَالَ: «هَلَاكَ مَوْتٍ.» فَقُلْتُ: لَعَلَّكَ مِنِّي فِي تَقِيَّةٍ. فَقَالَ: «سُبْحَانَ اللَّهِ.» قُلْتُ: فَأَوْصَى إِلَيْكَ؟ قَالَ: «نَعَمْ.» قُلْتُ: فَأَشْرَكَ مَعَكَ فِيهَا أَحَداً؟ قَالَ: «لَا.» قُلْتُ: فَعَلَيْكَ مِنْ إِخْوَتِكَ إِمَامٌ؟ قَالَ: «لَا.» قُلْتُ: فَأَنْتَ الْإِمَامُ؟ قَالَ: «نَعَمْ.»
📚الكافي، ج۱، ص۳۸۰
🌿از ابوجَریر (زکریابنادریس) نقل شده است:
🔹به امام رضا (علیهالسلام) عرض کردم: فدایتان شوم، شما میدانید که من دلباختهی پدرتان و بعد دلباختهی شما بودهام.
🔹سپس نزد ایشان قسم یاد کردم به حق رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و حق تکتکِ ائمه تا رسیدم به حق ایشان، به اینکه هر خبری به من دهید، نزد احدی از مردم بازگو نخواهم کرد.
🔹آنگاه از ایشان درباره پدرشان سؤال کردم که آیا زنده هستند یا وفات کردهاند؟
🔸امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: «به خدا قسم، قطعاً وفات کردهاند.»
🔹عرض کردم: فدایتان شوم، شیعیانتان روایت میکنند که سنتِ چهار تن از پیامبران در ایشان بوده است.1⃣
🔸حضرت فرمودند: «قسم به خداوند که خدایی جز او نیست، پدرم قطعاً از بین رفته است.»
🔹عرض کردم: از بین رفتنشان، از نوع غیبت است یا از نوع مرگ؟
🔸فرمودند: «از نوع مرگ.»
🔹عرض کردم: شاید شما دارید از روی تقیه به من چنین میگویید!
🔸فرمودند: «سبحان الله!»
🔹عرض کردم: پدرتان به شما وصیت کردند؟
🔸فرمودند: «بله.»
🔹عرض کردم: آیا در کنار شما شخص دیگری را نیز وصی قرار دادهاند؟2⃣
🔸فرمودند: «خیر.»
🔹عرض کردم: آیا از میان برادرانتان، کسی امام شما هست؟
🔸فرمودند: «خیر.»
🔹عرض کردم: پس شما اماماید؟
🔸فرمودند: «بله.»
📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــ
1⃣ظاهراً اشاره دارد به روایتی از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که در آن بیان شده است: حضرت قائم (عجلاللهفرجه) سنتی از نوح را دارد (طول عمر) و سنتی از ابراهیم (پنهان بودنِ ولادت و کنارهگیری از مردم) و سنتی از موسی (خوف و غیبت) و سنتی از عیسی (اختلاف مردم دربارهشان) و سنتی از ایوب (گشایش پس از ابتلاء) و سنتی از حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) (قیام با شمشیر). (كمالالدينوتمامالنعمة، ج۲، ص۵۷۷) ظاهراً واقفه چنین جا انداخته بودند که ایشان دارای چهار سنت از سنتهای مذکور هستند، پس مهدی منتظر همایشاناند.
2⃣این مسأله سابقه داشته است. پیشتر در مطلبی با عنوان «چرا امام صادق قاتلِ خود را وصیِ خود اعلام کرد؟!» به این موضوع اشاره شد که: از آنجا که منصور دوانیقی قصد داشت پس از شهادت امام صادق (علیهالسلام) وصی و جانشین ایشان را نیز بلافاصله به قتل برساند، امام پنج نفر را وصیِ خود اعلام کردند: منصور دوانیقی (خلیفه عباسی)، محمد بن سلیمان (حاکم مدینه)، عبدالله افطح (فرزند بزرگشان)، حمیده (همسر بزرگوارشان) و امام موسی کاظم (علیهالسلام) را. امام صادق بهاینترتیب توانستند خطر را از امام کاظم (علیهماالسلام) دور کنند.
#امام_کاظم_علیه_السلام #امام_رضا_علیه_السلام #امام_زمان_عجل_الله_فرجه #غیبت #امامت #واقفه #شبهه #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
😠امامزادهی طمعکاری که سبب شهادت امام کاظم شد، اما به خواستهاش نرسید
🌿شیخ مفید از مشایخ خود نقل کرده است:
🔹سبب دستگیری امام موسیبنجعفر (علیهماالسلام) این بود که هارونالرشید (خلیفه عباسی) فرزندش (امین عباسی) را به جعفربنمحمدبناشعث سپرد تا تربیتش کند. بههمینخاطر یحییبنخالدبنبرمک (وزیر اعظم)، حسادت ورزید و گفت: اگر خلافت (پس از هارون) به او (امین) برسد، وزارتِ من و فرزندانم از بین خواهد رفت.
🔹پس برای جعفربنمحمدبناشعث که معتقد به امامتِ (اهلبیت علیهمالسلام) بود، نقشه کشید. به او نزدیک شد، با او انس گرفت و زیاد به خانهاش میرفت. بههمینخاطر از شیعه بودنش آگاه شد. این را به هارونالرشید گفت و چیزهای دیگری نیز به آن اضافه کرد تا او را در دل هارون خراب کند.
🔹بعدها روزی به بعضی از افراد مورد اعتمادش گفت: مردی از آلابیطالب را به من معرفی کنید که وضع مالیاش خوب نباشد. با او کاری دارم. آنها علیبناسماعیلبنجعفربنمحمد (نوه امام صادق و برادرزاده امام کاظم علیهماالسلام) را به یحییبنخالد معرفی نمودند.
🔹یحییبنخالد اموالی برای او فرستاد، درحالیکه امام کاظم (علیهالسلام) با علیبناسماعیل (برادرزادهشان) انس داشتند، به او کمک مالی میکردند و به او نیکی مینمودند. سپس یحییبنخالد نامهای برای علیبناسماعیل (برادرزاده امام کاظم) فرستاد و او را ترغیب کرد تا نزد هارونالرشید برود و به او وعده احسان (و کمک مالی) داد. علیبناسماعیل نیز پذیرفت.
🔹امام کاظم (علیهالسلام) متوجه این موضوع شدند. برادرزادهشان را فراخواندند و به او فرمودند: «کجا میروی، ای پسر برادرم؟» علیبناسماعیل عرض کرد: به بغداد. حضرت فرمودند: «میخواهی چه کنی؟» عرض کرد: بدهیای دارم، داراییام را از دست دادهام. حضرت فرمودند: «من بدهیات را میدهم و کارهایت را هم انجام میدهم.» اما علیبناسماعیل به حضرت توجهی نکرد و قصد خروج از شهر را نمود.
🔹حضرت (مجدداً) او را خواستند و به او فرمودند: «داری میروی؟» عرض کرد: بله، ناچارم به این کار. حضرت به او فرمودند: «مراقب باش، ای پسر برادرم! از خدا بترس و فرزندانم را یتیم مکن.» همچنین دستور دادند سیصد دینار (سکه طلا) و چهارهزار درهم (سکه نقره) به او بدهند. وقتی از نزد امام رفت، حضرت به حاضران فرمودند: «به خدا قسم، از من بدگویی خواهد کرد تا خونم را بریزد و فرزندانم را یتیم کند.»
🔹...علیبناسماعیل (از مدینه) خارج شد و نزد یحییبنخالد (وزیر هارون) رفت. یحیی اطلاعاتی درباره امام کاظم (علیهالسلام) از او گرفت و آن را به هارونالرشید گفت و چیزهایی هم بر آن افزود. سپس علیبناسماعیل را نزد هارون برد و از او درباره عمویش (امام کاظم) سؤال کرد.
🔹علیبناسماعیل نیز نزد هارون از ایشان بدگویی کرد و به او گفت: اموال زیادی از شرق و غربِ عالم به او میرسد. (مدتی پیش) زمین حاصلخیزی بهنام «یسیره» را بهقیمت سیهزار دینار (سکه طلا) خرید. وقتی مَبلغ را به مالک زمین دادند، گفت: من این سکهها را نمیخواهم، بلکه سکههایی میخواهم که فلان ویژگیها را داشته باشد. موسیبنجعفر نیز دستور داد تا همان را تهیه کنند و به او بدهند. پس سیهزار دینار از سکههایی دقیقاً با همان ویژگیها را به او دادند.
🔹هارونالرشید این سخنان را از او شنید و دستور داد دویستهزار درهم (سکه نقره) در یکی از نواحی، با واسطهای به او داده شود. علیبناسماعیل نیز یکی از مناطق شرقی را (برای زندگی) انتخاب کرد (و به آنجا رفت.) فرستادگانش برای دریافت مال (به دربار بغداد) رفتند و خودش آنجا ماند و منتظرشان شد.
🔹در یکی از همانروزها، (برای قضای حاجت) به دستشویی رفته بود که دچار اسهال شدیدی شد و تمام رودههایش از بدنش خارج شد و بر زمین ریخت. تلاش کردند رودههایش را برگردانند، اما نتوانستند و به حال خودش رهایش کردند. وقتی اموالش را آوردند، داشت جان میداد. گفت: با اینها چه کنم، وقتی در حال مرگ هستم؟!
📚الإرشادفيمعرفةحججاللهعلىالعباد، ج۲، ص۲۳۷
📝پانوشتــــــــــــــــــــــــــ
👈در ادامه ذکر میگردد که هارونالرشید دستور داد امام کاظم (علیهالسلام) را در غل و زنجیر کردند و ابتدا به بصره نزد عیسیبنجعفر (فرماندار بصره)، بعد به بغداد، نزد فضلبنربیع (یکی از وزرای هارون) و بعد نزد فضلبنیحییبنخالد (پسر وزیر اعظم) بردند تا ایشان را زندانی کنند و به شهادت رسانند، اما همگی شیفته اخلاق و عبادات امام گشتند و حاضر به این کار نشدند. سرانجام امام را به سِندیبنشاهَک سپردند. او نیز امام را به دستور هارون (لعنةاللهعلیهما) مسموم نمود و به شهادت رساند.
#امام_کاظم_علیه_السلام #امامت #بدگویی #حسادت #طمع #بنی_عباس #هارون_الرشید #صله_رحم #شهر_بغداد #شهر_کاظمین #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
📜متن عربی روایت:
🍃كَانَ السَّبَبُ فِي أَخْذِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع أَنَّ الرَّشِيدَ جَعَلَ ابْنَهُ فِي حَجْرِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَشْعَثِ فَحَسَدَهُ يَحْيَى بْنُ خَالِدِ بْنِ بَرْمَكَ عَلَى ذَلِكَ وَ قَالَ إِنْ أَفْضَتْ إِلَيْهِ الْخِلَافَةُ زَالَتْ دَوْلَتِي وَ دَوْلَةُ وُلْدِي فَاحْتَالَ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ كَانَ يَقُولُ بِالْإِمَامَةِ حَتَّى دَاخَلَهُ وَ أَنِسَ إِلَيْهِ وَ كَانَ يُكْثِرُ غِشْيَانَهُ فِي مَنْزِلِهِ فَيَقِفُ عَلَى أَمْرِهِ وَ يَرْفَعُهُ إِلَى الرَّشِيدِ وَ يَزِيدُ عَلَيْهِ فِي ذَلِكَ بِمَا يَقْدَحُ فِي قَلْبِهِ ثُمَّ قَالَ يَوْماً لِبَعْضِ ثِقَاتِهِ تُعَرِّفُونَ لِي رَجُلًا مِنْ آلِ أَبِي طَالِبٍ لَيْسَ بِوَاسِعِ الْحَالِ يُعَرِّفُنِي مَا أَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَدُلَّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ فَحَمَلَ إِلَيْهِ يَحْيَى بْنُ خَالِدٍ مَالًا وَ كَانَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع يَأْنَسُ بِعَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ وَ يَصِلُهُ وَ يَبَرُّهُ ثُمَّ أَنْفَذَ إِلَيْهِ يَحْيَى بْنُ خَالِدٍ يُرَغِّبُهُ فِي قَصْدِ الرَّشِيدِ وَ يَعِدُهُ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ فَعَمِلَ عَلَى ذَلِكَ وَ أَحَسَّ بِهِ مُوسَى ع فَدَعَاهُ فَقَالَ لَهُ: «إِلَى أَيْنَ يَا ابْنَ أَخِي؟» قَالَ: إِلَى بَغْدَادَ. قَالَ: «وَ مَا تَصْنَعُ؟» قَالَ: عَلَيَّ دَيْنٌ وَ أَنَا معلق [مُمْلِقٌ] فَقَالَ لَهُ مُوسَى: «فَأَنَا أَقْضِي دَيْنَكَ وَ أَفْعَلُ بِكَ وَ أَصْنَعُ.» فَلَمْ يَلْتَفِتْ إِلَى ذَلِكَ وَ عَمِلَ عَلَى الْخُرُوجِ فَاسْتَدْعَاهُ أَبُو الْحَسَنِ فَقَالَ لَهُ: «أَنْتَ خَارِجٌ؟» قَالَ: نَعَمْ لَا بُدَّ لِي مِنْ ذَلِكَ. فَقَالَ لَهُ: «انْظُرْ يَا ابْنَ أَخِي وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تؤتم [تُوتِمْ] أَوْلَادِي.» وَ أَمَرَ لَهُ بِثَلَاثِمِائَةِ دِينَارٍ وَ أَرْبَعَةِ آلَافِ دِرْهَمٍ فَلَمَّا قَامَ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع لِمَنْ حَضَرَهُ: «وَ اللَّهِ لَيَسْعَيَنَّ فِي دَمِي وَ يؤتمن [يُوتِمَنَ] أَوْلَادِي.» فَقَالُوا لَهُ: جَعَلَنَا اللَّهُ فِدَاكَ فَأَنْتَ تَعْلَمُ هَذَا مِنْ حَالِهِ وَ تُعْطِيهِ وَ تَصِلُهُ؟! قَالَ لَهُمْ: «نَعَمْحَدَّثَنِي أَبِي عَنْ آبَائِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص: «أَنَّ الرَّحِمَ إِذَا قُطِعَتْ فَوُصِلَتْ فَقُطِعَتْ قَطَعَهَا اللَّهُ.» وَ إِنَّنِي أَرَدْتُ أَنْ أَصِلَهُ بَعْدَ قَطْعِهِ لِي حَتَّى إِذَا قَطَعَنِي قَطَعَهُ اللَّهُ.» قَالُوا فَخَرَجَ عَلِيُّ بْنُ إِسْمَاعِيلَ حَتَّى أَتَى يَحْيَى بْنَ خَالِدٍ فَتَعَرَّفَ مِنْهُ خَبَرَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع وَ رَفَعَهُ إِلَى الرَّشِيدِ وَ زَادَ عَلَيْهِ ثُمَّ أَوْصَلَهُ إِلَى الرَّشِيدِ فَسَأَلَهُ عَنْ عَمِّهِ فَسَعَى بِهِ إِلَيْهِ وَ قَالَ لَهُ: إِنَّ الْأَمْوَالَ تُحْمَلُ إِلَيْهِ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ أَنَّهُ اشْتَرَى ضَيْعَةً سَمَّاهَا الْيَسِيرَةَ بِثَلَاثِينَ أَلْفَ دِينَارٍ فَقَالَ لَهُ صَاحِبُهَا وَ قَدْ أَحْضَرَهُ الْمَالَ لَا آخُذُ هَذَا النَّقْدَ وَ لَا آخُذُ إِلَّا نَقْدَ كَذَا وَ كَذَا فَأَمَرَ بِذَلِكَ الْمَالِ فَرُدَّ وَ أَعْطَاهُ ثَلَاثِينَ أَلْفَ دِينَارٍ مِنَ النَّقْدِ الَّذِي سَأَلَ بِعَيْنِهِ فَسَمِعَ ذَلِكَ مِنْهُ الرَّشِيدُ وَ أَمَرَ لَهُ بِمِائَتَيْ أَلْفِ دِرْهَمٍ تَسْبِيباً عَلَى بَعْضِ النَّوَاحِي فَاخْتَارَ بَعْضَ كُورِ الْمَشْرِقِ وَ مَضَتْ رُسُلُهُ لِقَبْضِ الْمَالِ وَ أَقَامَ يَنْتَظِرُهُمْ فَدَخَلَ فِي بَعْضِ تِلْكَ الْأَيَّامِ إِلَى الْخَلَاءِ فَزَحَرَ زَحْرَةً خَرَجَتْ مِنْهَا حِشْوَتُهُ كُلُّهَا فَسَقَطَ وَ جَهَدُوا فِي رَدِّهَا فَلَمْ يَقْدِرُوا فَوَقَعَ لِمَا بِهِ وَ جَاءَهُ الْمَالُ وَ هُوَ يَنْزِعُ فَقَالَ مَا أَصْنَعُ بِهِ وَ أَنَا فِي الْمَوْتِ.
📚الإرشادفيمعرفةحججاللهعلىالعباد، ج۲، ص۲۳۷
💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💠چرا رسول خدا فضایل امیرالمؤمنین را بهطور کامل بیان نمیفرمودند؟!
🌿...عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ يَوْمٍ جَالِساً إِذْ أَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص:
🍃«إِنَّ فِيكَ شَبَهاً مِنْ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ فِيكَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِي مَا قَالَتِ النَّصَارَى فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ لَقُلْتُ فِيكَ قَوْلًا لَا تَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا أَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْكَ يَلْتَمِسُونَ بِذَلِكَ الْبَرَكَةَ...»
📚الكافي، ج۸، ص۵۷
🌿روزی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نشسته بودند که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) وارد شدند. رسول خدا به ایشان فرمودند:
🍃«بهراستی که در تو شباهتهایی به عیسیبنمریم (صلواتاللهعلیهما) هست و اگر گروههایی از امت من چیزهایی نمیگفتند که مسیحیان در مورد عیسیبنمریم گفتند [اینکه او خداست]، درباره تو سخنی میگفتم هرگاه اشراف و بزرگان مردم از کنارت عبور میکردند، خاکی که زیر پاهایت بود را برمیداشتند و به آن تبرک میجستند.»
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله #امام_علی_علیه_السلام #امامت #غلو #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
😠لزوم برخورد سخت با شبههافکنان و بدعتگران
🌿...عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
🍃«إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِي فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فِيهِمْ وَ الْوَقِيعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ كَيْلَا يَطْمَعُوا فِي الْفَسَادِ فِي الْإِسْلَامِ وَ يَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا يَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ يَكْتُبِ اللَّهُ لَكُمْ بِذَلِكَ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعْ لَكُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِي الْآخِرَةِ.»
📚الكافي، ج۲، ص۳۵۷
🌿از امام صادق از رسول خدا (صلواتاللهعلیهما) نقل شده است:
🔶«پس از من، هرگاه کسانی که [در میان مردم، نسبت به دینشان] ایجاد تردید و بدعت میکردند را دیدید،
🔸بیزاریتان از آنان را اظهار کنید،
🔸زیاد به آنان دشنام دهید، دربارهشان سخن بگویید و بدیشان را بگویید
🔸و آنان را [با این هجمه سنگین] دچار بهت و وحشت کنید،
👈تا:
🔸طمع نکنند اسلام را دچار فساد و تباهی کنند
🔸و مردم از آنان بر حذر باشند و بدعتهایشان را نیاموزند.
👌خداوند بهخاطر این برخورد، حسنههایی برایتان خواهد نوشت و در آخرت درجاتتان را بالا خواهد برد.»
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله #امام_صادق_علیه_السلام #بدعت #تردید #شبهه #انحراف #دین #اسلام #باهتوهم #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona