eitaa logo
حافظ خوانی و ادبیات
666 دنبال‌کننده
470 عکس
217 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دو خوانش غزل ۲۶۱ حافظ.mp3
2.7M
غزل شمارهٔ ۲۶۱     درآ که در دل خسته توان درآید باز بیا که در تن مرده روان گرآید باز بیا که فرقت تو چشم من چنان در بست که فتح باب وصالت مگر گشاید باز غمی که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت ز خیل شادی روم رخت زداید باز به پیش آینه دل هر آن چه می‌دارم بجز خیال جمالت نمی‌نماید باز بدان مثل که شب آبستن است دور از تو ستاره می‌شمرم تا که شب چه زاید باز بیا که بلبل مطبوع خاطر حافظ به بوی گلبن وصل تو می‌سراید باز   @hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۶۱ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۶۲ حافظ.mp3
2.56M
غزل شمارهٔ ۲۶۲     حال خونین دلان که گوید باز وز فلک خون خم که جوید باز شرمش از چشم می پرستان باد نرگس مست اگر بروید باز جز فلاطون خم نشین شراب سر حکمت به ما که گوید باز هر که چون لاله کاسه گردان بود زین جفا رخ به خون بشوید باز نگشاید دلم چو غنچه اگر ساغر لاله گون نبوید باز بس که در پرده چنگ گفت سخن ببرش موی تا نموید باز گرد بیت الحرام خم حافظ گر نمیرد به سر بپوید باز @hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۶۲ حافظ
زهـرا تـویـی یگـانــۀ داور فقـط تـویی راز فـراتــر از همـه بـــاور فقـط تـویی ای پـایـۀ نمـاز تــو مـعــراج مصطفـی شـأن نـزول ســورۀ کـوثـر فقـط تـویی آن بـانـویی که دست وی از روی احتـرام بـوسیده بـود شخـص پیمبر فقط تـویی پیغمـبـــر و امـیــر پــدرهــای امتـنـد امّـا قسـم بـر این دو کـه مادر فقط تویی خود عترت و کتاب دو سنگین امانت است امّـا بـه وزن هـر دو بــرابــر فقـط تـویی آن زن کـه روی مـرکبـی از عـزّ ذوالجـلال رو می‌کند به عـرصـۀ محشـر فقـط تویی هـم وارث مـکــارم اخــلاق مصـطـفـی هم صـاحب منـاقب حیـدر فقـط تـویی هم در زمـانه محشـر کبـری تـویی فقط هم در زمیـن قیـامـت اکبـر فقـط تویی آن گـوهر یگـانـه کـه دامـان عصمتش پــرورده است زینـب اطهـر فقـط تویی منظومۀ شـریف امـامت بـه نـام توست خورشید و مـاه و یـازده اختر فقط تویی گفتی کـه کیست پـارۀ جسم رسول، گفت- سقف و ستون و مسجد و منبر: فقط تویی! گفتی که کیست مادرِ مصحف، کتاب نور؟ گفتند عـرش و کـرسی و دفتر: فقط تویی گفتی دگر ز گنج نبـوت چـه بـاقی است؟ بانگ خـدا رسید که دیگـر فقـط تویی آن زاده‌ای کـه قـابـلـۀ مـادرش شـدند حـوا و مـریم آسیـه هـاجر فقـط تویی گــر هفـت آسمــان خـدا را ورق زننـد زهـرا تـویی و زهـرۀ ازهــر فقـط تویی هـرگز چنین غـروب نکـرده است آفتاب پهلوشکستـه گـوشـۀ بستـر فقط تویی فلک نجـات امـت احمد ذبیـح توست چون ناخدا و کشتی و لنگـر فقط تویی عرش خدای، آن که ز تـابوت خویشتن شـام وفــات بـود سبکتـر فقـط تویی عرش است بطن فـاطمه، نور خدا در او قاتل گمـان نمود پسِ در فقـط تویی؟ " @hafez_adabiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعرخوانی میلادع-Mp3Cutter.mp3
1.31M
"چنانکه دست گدایی شبانه می لرزد دلم برای تو با هر بهانه می لرزد هنوز کوچه به کوچه، حکایت از مردی ست که دستِ بسته ی او عاشقانه می لرزد چه رفته است به دیوار و در که تا امروز به نام تو در و دیوار خانه می لرزد چه دیده در که پیاپی به سینه می کوبد؟ چه کرده شعله که با هر زبانه می لرزد؟ هنوز از آنچه گذشته است بر در و دیوار به خانه چند دلِ کودکانه می لرزد دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست که در جواب، زمین و زمانه می لرزد ز من شکیب مجو، کوه صبر اگر باشم همین که نام تو آرند شانه می لرزد" @hafez_adabiyat
دو خوانش غزل ۲۶۳ حافظ.mp3
3.44M
غزل ۲۶۳ بیا و کشتی ما در شط شراب انداز غریو و ولوله در جان شیخ و شاب انداز مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی که گفته‌اند نکویی کن و در آب انداز ز کوی میکده برگشته‌ام ز راه خطا مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز بیار زان می گلرنگ مشک بو جامی شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز اگر چه مست خرابی خرابی تو نیز لطفی کن نظر بر این دل سرگشته خراب انداز به نیمشب اگرت آفتاب می‌باید ز روی دختر گلچهر رز نقاب انداز مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند مرا به میکده بر در خم شراب انداز ز جور چرخ چو حافظ به جان رسید دلت به سوی دیو محن ناوک شهاب انداز @hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۶۳ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۶۴ حافظ.mp3
4.38M
غزل شمارهٔ ۲۶۴     خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز پیشتر زان که شود کاسه سر خاک انداز عاقبت منزل ما وادی خاموشان است حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است بر رخ او نظر از آینه پاک انداز به سر سبز تو ای سرو که گر خاک شوم ناز از سر بنه و سایه بر این خاک انداز دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست از لب خود به شفاخانه تریاک انداز ملک این مزرعه دانی که ثباتی نکند آتشی از جگر جام در املاک انداز غسل در اشک زدم کاهل طریقت گویند پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید دود آهیش در آیینه ادراک انداز چون گل از نکهت او جامه قبا کن حافظ وان قبا در ره آن دلبر چالاک انداز @hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۶۴ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۶۵ حافظ.mp3
4.71M
غزل شمارهٔ ۲۶۵     برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز بر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز روز اول رفت دینم در سر زلفین تو تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز ساقیا یک جرعه‌ ده زان آب آتشگون که من در میان پختگان عشق او خامم هنوز از خطا گفتم شبی موی تو را مشک ختن می‌زند هر لحظه تیغی مو بر اندامم هنوز نام من رفته‌ست روزی بر لب جانان به سهو اهل دل را بوی جان می‌آید از نامم هنوز در ازل داده‌ست ما را ساقی لعل لبت جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز پرتو روی تو تا در خلوتم دید آفتاب می رود چون سایه هر دم بر در و بامم هنوز ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام دل جان به غم‌هایش سپردم نیست آرامم هنوز در قلم آورد حافظ قصه لعل لبت آب حیوان می‌رود هر دم ز اقلامم هنوز @hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۶۵ حافظ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگو به اهل طریقت، به سالکان حقیقت که هر که در پی زهراست، در مسیر کمال است 🎙شعرخوانی سید حمیدرضا برقعی در کنار ضریح مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ◾️◼️🔳◼️◾️ کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🆔 @astanqom
دو خوانش غزل ۲۶۶ حافظ.mp3
3.64M
غزل شمارهٔ ۲۶۶     دلم ربوده لولی‌وشیست شورانگیز دروغ وعده و قتال وضع و رنگ آمیز فدای پیرهن چاک ماه رویان باد هزار جامه تقوی و خرقه پرهیز خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز فرشته عشق نداند که چیست قصه مخوان بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز غلام آن کلماتم که آتش انگیزد نه آب سرد زند در سخن به آتش تیز فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت که در مقام رضا باش و از قضا مگریز میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز @hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۶۶ حافظ
فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی.m4a
4.3M
فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
۱_ پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر.m4a
3.12M
پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز @hafez_adabiyat