9.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر انتخابی راضیه مظفری در مرحله اول-شب چهارم رقابت شاعران
🔹
با ارسال نام شاعر محبوب خود به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۰۴۳ در انتخاب شاعر منتخب مردمی سهیم باشید.
🔹
کاری از گروه ادب و هنر شبکه چهار
سیما
راضیه مظفری
به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم
همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره ی مویم...
به گوشت می رسم از دورها... از دور های دور...
ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم
الابیکم...هلابیکم... نمی دانم چه می گوید
غذاهای بهشتی را تعارف می کند سویم
ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما
به یاد کودکان کربلا چیزی نمی گویم
رقیه_دوستم_موهای درهم برهمی دارد
برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم...
کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟!
زنی با مهربانی می نشیند آه... پهلویم...
::
من اینجا آسمان را دیده ام با قد کوتاهم
نمی خواهم که پیدایم کنند آری... نمی خواهم...
#راضیه_مظفری
#غزل
اربعین
@hafez_adabiyat
19.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر انتخابی راضیه مظفری در مرحله نیمهنهایی-شب شانزدهم رقابت شاعران
🔹
کاری از گروه ادب و هنر شبکه چهار
سیما
آسمان ابری شد و باران خون بر شهر ریخت
اه…موشک ها رسیدند و جنون بر شهر ریخت
بمب میبارید، زخم شهر من بسیار شد
خاطرات کودکی هایم همه آوار شد
در نفس های عمیقم تلخی باروت بود
هم کفن کم آمد و هم قحطی تابوت بود
مادری با دست هایش غنچه اش را خاک کرد
ناله های مادران در گوش من پژواک کرد
شیرخواری روی دستان پدر جان میسپرد
تشنه بود و کاش با لب های تر جان میسپرد..
نوعروسی بوسه بر خاکستر داماد زد
ناگهان از بین کوچه یک نفر فریاد زد:
«تانک های دشمنان نزدیکی قم آمده!»
ای خدای من! چه ها بر روز مردم آمده...؟!
پس عزیزانم کجا هستند؟ پس کو همسرم؟
وای بر من! گم شده در این شلوغی دخترم....!!
غرق غم بودم که تیری ناگهان شلیک شد
مرگ هم نزدیک شد…نزدیک شد…نزدیک شد…
قطره های مرگ بر پیشانی ام محسوس بود
ناگهان از جا پریدم…جنگ یک کابوس بود!
#
آسمان میگفت در راه است یک صبح قشنگ
غزه! میدانم که بر میخیزی از کابوس جنگ
#راضیه_مظفری
ای کاش کاری جز شعر گفتن از دستم برمیومد...
@roozikenemidanam
@hafez_adabiyat
به شوق دیدنت.mp3
زمان:
حجم:
3.15M
به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم
همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره ی مویم...
به گوشت میرسم از دورها... از دور های دور...
ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم
الابیکم...هلابیکم... نمیدانم چه میگوید
غذاهای بهشتی را تعارف میکند سویم
ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما
بیاد کودکان کربلا چیزی نمیگویم
رقیه_دوستم_موهای درهم برهمی دارد
برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم...
کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟!
زنی با مهربانی مینشیند آه... پهلویم...
::
من اینجا آسمان را دیده ام با قد کوتاهم
نمیخواهم که پیدایم کنند آری... نمیخواهم...
#شعرخوانی
#راضیه_مظفری
@hafez_adabiyat
سخت تر از کوه کندن.mp3
زمان:
حجم:
6.55M
سخت تر از کوه کندن بی گمان دل کندن است
من زنم آیا گمان کردی دلم از آهن است
این لباس گل گلی را دوستتر می داشتی
انتخابم از کمد هر بار این پیراهن است
چشم می دوزم به باران التماسش می کنم
تا بشوید ردپایی را که فکر رفتن است
قلب من روزی اناری می شود بر یک درخت
گرچه شاید دیر اما باز وقت چيدن است
می نویسم شعرها را روی بال قاصدک
می رساند دست تو آری دل من روشن است
بار دیگر هم قسم خوردم فراموشت کنم
آه از این باری که از کفاره بر دوش من است
#شعرخوانى
#راضيه_مظفری
@hafez_adabiyat
در راه میهن شاید و اما نکردی.mp3
زمان:
حجم:
375.6K
در راه میهن شاید و اما نکردی
از دشمنان خاکمان پروا نکردی
از خود گذشتن راز و رمز مرزداریست
این راز را جز در وطن افشا نکردی
در آسمانهای رها پرواز کردی
خود را اسیر غربت دنیا نکردی
ما مرز میهن را مزار خویش کردیم
اما دری را رو به دشمن وانکردی
گشتیم اما غیر دنیای شهادت
جایی برای زندگی پیدا نکردی
#شعرخوانی
#راضيه_مظفرى
@hafez_adabiyat