خورشید بر مسیرسفربست راه را.mp3
زمان:
حجم:
1.09M
خورشید بر مسیر سفر بست راه را
در دست خود گرفت سپس دست ماه را
بین سیاهچالۀ تاریک و نور محض
میخواست تا نشان بدهد راه و چاه را
تا شعلههای فتنه نخیزد پس از غدیر
بنشاند نزد برکه، هزاران گواه را..
فرمود: «در شمایل این مرد بنگرید
آیینۀ تمامنمای الاه را»
تاریخ گشت محو تماشای هیبتش
برداشت گنبد فلک از سر کلاه را
ترسیم کرد صحنۀ پیوند آن دو دست
در پیش چشم خلق، مسیر نگاه را
«اَتمَمتُ نِعمتی» پیِ «اَکمَلتُ دینکُم»
شد نازل و شناخت بشر، تکیهگاه را
تا تکیه بر سریر ولایت زند علی
اعزام کرد خیل ملائک، سپاه را
صد کهکشان به وصلۀ پیراهنش، نهان
گیتی ندیده بود چنین فَرّ و جاه را
میزان حق، علی شد و نهجالبلاغهاش
آباد کرد خرمن خشک و تباه را
سامان گرفت بی سر و سامانی بشر
پیدا نمود پشت عدالت، پناه را
یابی چون او میانۀ اصحاب مصطفی
با هم اگر شبیه کنی کوه و کاه را
افسوس! خاک تیره ندانست قدر او
شرمنده کرد سرخی خونش پگاه را
گیرم ز کینه، فرق علی را توان شکافت
تاوان چهسان دهند چنین اشتباه را؟
گیرم به داغ فاطمهاش میتوان نشاند
بینند با چه رو نبی دادخواه را؟
گیرم ز کین، توان جگر مجتبی گداخت
تا حشر میکشند به دوش، این گناه را
گیرم که راه آب توان بست بر حسین
سد میکنند با چه، ره اشک و آه را؟
ذرات عالم است روایتگر غدیر
بینی اگر ضمیر جماد و گیاه را
خورشیدِ روزم احمد و ماه شبم علیست
یارب مگیر، از سرم این مهر و ماه را
یا مرتضی! بگیر به حق ولایتت
هنگام مرگ، دست من روسیاه را
#شعر
#افشین_علا
#خوانش
#محمدیان
@hafez_adabiyat
اگر درد داری دوامی کنم.mp3
زمان:
حجم:
3.59M
اگر درد داری دوا می کنم
بیا حاجتت را روا می کنم
تو از من گریزانی و باز من
تو را بندۀ خود صدا میکنم
اگر چه ز کار تو ناراضیم
تو را باز از خود رضا میکنم
تو با من کنی قهر و من آشتی
تو کردی خطا من عطا میکنم
تو را خواندم اکنون که باز آمدی
کجا دست خالی رها می کنم
به کارت زدی بس گره های کور
مخور غم که از لطف وا می کنم
تو ازمن جدا گشته ای ورنه من
کجا از تو خود را جدا میکنم
جواب تو را گر نگویم جفاست
کجا من به عبدم جفا می کنم
#شعر
#استاد_سازگار
#مناجات_خوانی
#محمدیان
@hafez_adabiyat
دامن آلوده و بار گناه آورده ام.mp3
زمان:
حجم:
2.61M
دامن آلوده و بار گناه آورده ام
گر چه آهی در بساطم نیست آه آورده ام
هر که بودم هر که هستم بر کسی مربوط نیست
بر خدای مهربان خود پناه آورده ام
هر که آرد تحفه ای در محضر مولای خود
من دو دست خالی و کوه گناه آورده ام
ناله ام در سینه، اشگم در بصر، سوزم به دل
نامه ای چون دود آه خود سیاه آورده ام
گر چه هستم قطره ای ناچیز یک دریای اشک
هدیه بر مولای خود روحی فداه آوردم
هر فقیری هست دست خالیش سرمایه اش
من فقیرم دست خالی را گواه آورده ام
#شعر
#استاد_سازگار
#مناجات_خوانی
#محمدیان
@hafez_adabiyat
الهی بی پناهان را پناهی.mp3
زمان:
حجم:
1.66M
الهـی بــی پنـــاهــان را پنــاهـی
بهسوی خسته حالان کن نگاهی
مرا شرح پریشانـــی چه حاجت
کــه بر حال پریشانـم گواهـــــی
خدایا تکیـــه بر لطف تـو دارم
که جز لطفت ندارم تکیه گاهـی
دل سرگشـتهام را رهنمــــا باش
که دل ، بی رهنما افتد به چاهی
نهــاده ســر بــه خـاک آستانت
گدایی، دردمنـدی ، عـذرخواهـی
خوشا آنکس که بندد با تو پیوند
خوشا آن دل که دارد با تو راهی
به آب چشمهی لطفت فرو شوی
اگر سر زد خطــایی ، اشتــباهـی
#شعر
#قاسم_رسا
#مناجات_خوانی
#محمديان
@hafez_adabiyat
به دوچشم خون فشانت.mp3
زمان:
حجم:
2.75M
به دو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنائی بنوازد ، آشنا را
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا
#استاد_شهريار
#مناجات_خوانی
#محمدیان
@hafez_adabiyat
آمده عبد گنهکار بگو می بخشی.mp3
زمان:
حجم:
2.25M
آمده عبد گنهکار، بگو می بخشی
با دلی زار و گرفتار، بگو می بخشی
چشم امید مرا تار نکن یا الله
باز هم حضرت غفار، بگو می بخشی
کار ما را نگذاری تو به آن آخر وقت
اولین لحظه ی دیدار، بگو می بخشی
با بدهکار خودت باز مدارا کن، آه
طلبت را به بدهکار، بگو می بخشی
تا که آب از سر من رد نشده کاری کن
مثل آن توبه ی هر بار، بگو می بخشی
من خودم آمده ام، فاش بگویم خجلم
سر به زیر آمدم ای یار، بگو می بخشی
قسمت می دهم اینبار به عباس علی
به دو تا دست علمدار، بگو می بخشی
#شعر
#وحید_محمدی
#مناجات_خوانی
#محمدیان
@hafez_adabiyat