eitaa logo
حافظ‌هـ
886 دنبال‌کننده
324 عکس
213 ویدیو
2 فایل
تاریخ را به حافظه بسپارید! حسینیه هنر شیراز ارتباط با ادمین: @hafezeh_shz_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
حافظ‌هـ
مصائب وطن‌دار یکی دو روز پیش حسین آمد پیشم. حسین از دانشجوهای فعال دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز هست. بحث رفت سمت فضای ضد مهاجران افغانستانی. حسین از نگرانی بابت تغییر بافت جمعیت و تعداد زیاد زایمان‌های افغانستانی‌ها در یکی از بیمارستان‌ها گفت. بهش گفتم: «ما این همه بیمارستان دولتی تو شیراز داریم که فقط یکی‌اش اینطوری هست. بقیه که اینطوری نیست. ضمن اینکه کلا اگر مهاجرین ساماندهی بشن می‌تونن ظرفیت باشن.» خلاصه گپ و گفتی کردیم و ته‌اش به این نتیجه رسیدیم که به هرحال مشکل از عدم ساماندهی مهاجر‌ها هست. حالا یا نژادپرستانه مثل استانداری فارس می‌خواهیم همه را بیرون کنیم یا اینکه کلا مسئله را رها می‌کنیم. وسط بحث، محسن فائضی گفت: «اصلا قصه این نیس. قصه نوع نگاه به این همزبانان هم‌کیش هست‌‌. مگه با اون‌ها که ساماندهی کردیم خوب برخورد می‌کنیم؟ یه روز کارت بانکی‌شون از کار می‌افته، یه روز سیم‌کارت‌شون. برای گرفتن گواهینامه هم نه هفت‌خان، که باید صد خان رو رد کنن.» خود حسین چیز دیگری یادش آمد: «برای گذر از مرز هم کلی مکافات دارن.» تعریف کرد امسال یکی از دانشجوهای افغانستانی علوم‌پزشکی با اینکه ویزا گرفته نتوانسته از مرز رد شود و برود زیارت. آخر کار هم یک کتاب بهتر از تو نداشتم که حکایتی از زندگی شهید سجادی اولین شهید فاطمیون فارس هست به حسین هدیه دادیم. کتابی که شرحی از مشکلات زندگی مهاجرین در ایران هم هست. پ‌ن: در فارسی دری، وطن‌دار به جای عبارت هم‌وطن استفاده می‌شود. روایت سیدحامد ترابی؛ ١٣ مهر ١۴٠٢ تاریخ را به حافظ‌ه‍ بسپارید: https://ble.ir/hafezeh_shz
جنگههههه، جنگ دخترک صبح خیلی زود بیدار شده بود و فاتحانه بابا رو به بازی گرفته بود بالاخره راضی شد با بابا خداحافظی کنه و چونه های آخرو می زد. محسن همینطور که نگاهش به گوشی بود و جواب سوال های دخترک رو میداد،کوله پشتی رو برداشت و رو به من گفت: جنگههه!جنگ!!! فرصت بیشتری نبود تا ببینم چه خبره ولی خب مشخصا باید خبر حول محور فلسطین باشه! کانال انتفاضه رو چک کردم،واقعا جنگ بود!جنگ!!! محمد ضیف علنا بیانیه داده بود! اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که پاسخ اسرائیل حتما سنگینه،مثل همیشه! پیام دادم به محسن که چه خبره؟!این چه وضعیه؟یکی بزنن،۱۰ تا می خورن!! ولی این بار مدل حمله حماس خیلی متفاوت بود شلیک صدها راکت و حجم گسترده آتش گرفتن ماشین ها،پاراگلایدر!! معمولا وقتی بخوام بازخورد عمومی یه اتفاق خاص رو بسنجم میرم سراغ مامان! پرسیدم شنیدین فلسطین چه خبره؟گفتن آره،عجب حمله ای کردن،با پاراگلایدر ریختن تو اسراییل! کانال کافه شهدا اعلام جشن مقاومت کرد،کاروان شادی از شاهچراغ تا موکب و بعد جشن و نورافشانی و.. خودمونو رسوندیم به مراسم و خدا رو شکر هم شلوغ بود هم پر هیاهو. امروز روز دوم طوفان الاقصی هست،از ته دل آرزو می کنم مثل انتفاضه دوم که نتیجش آزاد سازی غزه بود،این بار همه سرزمین های اشغالی آزاد بشن. ان‌شاءالله. اسما دشتکیان؛ ١۶ مهر ١۴٠٢ تاریخ را به حافظ‌ه‍ بسپارید: @hafezeh_shz
حافظ‌هـ
چه خبررری! من ذاتا بی خبرم! و طبیعتاً این مورد هم مستثنی نبود. عمودهای نزدیک به ورودی حوزه استحفاظی کربلا بود یه میز بزرگ، یه صندوق شیشه‌ای و کلی کاغذ و یه عده مترجم بساط بساط بود و کلی مای البارد (آب خنک) هم بغل میز گذاشته بودند برای پذیرایی. پرچم های کشورهای آشنا و غیر آشنا به ردیف برافراشته شده بود و عکس یک روحانی سیاه پوست چسبیده بود روی صندوق شیشه‌ای. از جلوی آنها که رد شدم خانمی اهل ترکیه آب خنکی داد دستم و با ایرانی سلیسی گفت: «برای آزادی شیخ زکزاکی امضا جمع می‌کنن و طومار و... بفرمایید اگر تمایل دارید اونجا قلم و کاغذ هست.» بدترین حالت برای یک نفر توی مسیر تندرو پیاده‌روی اینه که هی وسط راه توقف کند. آن روزها ایام اربعین وسط پاییز بود و سرد و گرم شدن عواقبش بدتر از گرفتگی عضلات پا بود. از طرفی باید سر ساعت مشخصی هم عمودی می‌بودم که با خانواده قرار گذاشته بودم. _ بی خیال بابا این کیه اصلا، حالا یه امضا کمتر به جایی برنمیخوره. البته چون برام سوال شد که این سر و صداها برای چه کسی‌ست یک بروشور از روی میز برداشتم و به راهم ادامه دادم. ده تا عمود رفتم جلو(هر عمود معادل پنجاه قدمه حدودا) و بروشور رو می‌خوندم: ابراهیم یعقوب زَکزاکی؛ روحانی شیعه و رهبر شیعیان نیجریه که با تأثیر از انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی، شیعه شد و با تأسیس جنبش اسلامی نیجریه، سیصد مدرسه اسلامی در نیجریه و کشورهای همسایه آن تأسیس کرد. سه فرزند زکزاکی، در حمله نیروهای نظامی نیجریه به راهپیمایی روز قدس ۱۳۹۳شمسی، کشته شدند. نه دیگر نگران گرم و سرد شدن بودم، نه نگران کم و زیاد شدن قرارم. مطمئن بودم این معطلی با بقیه معطلی‌ها فرق می‌کند و اصلا از واجباته! با کمال میل و با غمی ناشی از دستگیری‌ش؛ هر ده عمودی رو که رفته بودم برگشتم. میز امضا شلوغ بود. از لابه‌لای آدمای دور میز رفتم تا برای خودم خودکار و کاغذی دست و پا کنم که دیدم به به خانواده‌ام همگی همان‌جا هستند. بعد از آن امضا به نظرم تنها کار مثبتی که برای شیخ کردم اینکه به نیت آزادی‌اش و به نیت خودش که آن سال نتوانسته بود بیاید مشایه (پیاده روی)، چند قدمی برداشتم. پ‌ن: فکر کردم دیگر شهید شده تا اینکه چند وقت پیش شنیدم آزاد شده و امروز شنیدم که دارد می‌آید ایران. خوش آمدی بزرگ مرد. روایت اسماء میرشکاری فرد؛ ١٨ مهر ١۴٠٢ تاریخ را به حافظ‌ه‍ بسپارید: https://ble.ir/hafezeh_shz
حافظه: حسینیه هنر شیرازبه سوی آزادی.mp3
زمان: حجم: 13.91M
به سوی آزادی روایت تاریخی از رشد جریان مقاومت در غزه... متن: محسن فائضی خوانش: میثم ملکی‌پور تنظیم و صداگذاری: پیمان زندی حافظ‌ه‍ـ؛ رسانه حسینیه هنر شیراز @hafezeh_shz
به سوی آزادی دیدار با خانواده شهید داوود جعفری سخنرانی دکتر محمدصادق شهبازی
به سوی آزادی دیدار با خانواده شهید داوود جعفری قرائت دعای جوشن صغیر توسط سیدرضا اسکندری به نیت پیروزی رزمندگان مقاومت در فلسطین
📚مسابقه کتاب بهتر از تو نداشتم ویژه استان فارس 🎁 جوایز نفر اول ۲ میلیون تومان نفر دوم ۱/۵ میلیون تومان نفر سوم ۱ میلیون تومان و ۱۰ جایزه ۵۰۰ هزار تومانی 💶 برای خرید کتاب با تخفیف و شرکت در مسابقه به شماره 09175850311 📨 در پیام‌رسان بله و ایتا پیام دهید. 📝 زمان مسابقه ۲۰ آبان ۱۴۰۲ 📢 از طریق کانال حافظ‌ه‍ در پیام‌رسان بله و ایتا. 🎉اهدای جوایز پایان آبان ۱۴۰۲ حافظ‌ه‍ـ؛ رسانه حسینیه هنر شیراز @hafezeh_shz
حافظ‌ه: رسانه حسینیه هنر شیرازاسیر فلسطینی، رویای آزادی.mp3
زمان: حجم: 13.42M
اسیر فلسطینی، رویای آزادی چرا آزادی اسرای فلسطینی یکی از دلایل طوفان‌الاقصی است؟ متن: محسن فائضی خوانش: جواد جاوید تنظیم و صداگذاری: پیمان زندی حافظ‌ه‍ـ؛ رسانه حسینیه هنر شیراز @hafezeh_shz
حافظ‌هـ
زنگ فلسطین صبح زود بیدار شدم. گوشی را چک کردم. دوستم پیام داده بود: «سید تجمع شرکت کردی؟؟» باخودم گفتم: «حتما خبری شده دیشب.» شبکه خبر را روشن کردم. زیرنویس شبکه خبر از حمله اسرائیل به بیمارستان المعمدانی غزه می‌گفتد. و حدودا 900 شهید کودک و زن. خیلی با خودم کلنجار رفتم که حالا تکلیف چیست؟ چه کاری می‌توانیم انجام بدهیم؟ دو ساعتی پای شبکه خبر نشسته بودم و گروه‌ها چک کردم. زهرا کلاس قرآن داشت. معلم قرآن گفته بود بچه ها باخودشان یک چفیه و پرچم مقوایی فلسطین بیاورند مدرسه. به ذهنم رسید که ما هم تو مدرسه ظفرآباد و کلاس سوم برنامه ای اجرا کنیم. با مدیر مدرسه و معاون هم مشورت کردم. تو گروه کلاسی گذاشتم: «دانش آموزان عزیز اگر تمایل دارید با خودتون چفیه و پرچم فلسطین بیارید.» البته میدونستم تو این وقت کم مانده به ظهر و شروع کلاس، ممکن است خیلی استقبال نشود. ظهر رفتم دنبال همکارم و رفتیم مدرسه. زنگ تفریح با معلم‌های شش پایه همفکری کردیم. تعدادی شعار هم روی تخته دفتر نوشتیم برای زنگ فلسطین. مدیر مدرسه خیلی همراهی کرد و برنامه‌ریزی کرد. حاج آقا دستوازی که معلم سوم هست و طلبه سطح سه قرار شد توی مراسم برای بچه ها صحبت کند. زنگ تفریح سوم بچه ها به صف شدند. مراسم خیلی ساده و خوبی برگزار شد. چهارتا از دانش آموزان کلاس من، پرچم مقوایی فلسطین آورده بودند. جلو صف ایستادند و حاج آقا سخنرانی کرد. حس خوبی داشتم که هرچند کم ولی توانسته بودم حرکتی برای حمایت کودکان غزه انجام بدهم. پایان مراسم دانش آموزان دست‌ها را مشت کردند و شعار دادند: «مرگ بر آمریکا... مرگ بر اسرائیل...» روایت سیدمحمد هاشمی؛ ٢٨ مهر ١۴٠٢ تاریخ را به حافظ‌ه‍ بسپارید: @hafezeh_shz