✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_ابراهیم_قهرمانی در مرداد ماه سال ۱۳۴۹ در تهران متولد شد. در همان بدو تولد در هفت روزگی به بیماری شدیدی مبتلا شد طوری که نمی توانست شیر مادر بگیرد. خانواده اش در کنار تلاش های بسیار برای درمان او ، وی را نزد #دعانویس بردند. گفته شد که این فرزند به کربلا خواهد رفت. به قدری ضعیف شده بود که دکترها از زنده ماندن او مأیوس شدند و این روند تا سه سالگی ادامه داشت. مادرش سه بار خواب نما شد و در خواب می دید که به او می گویند اینقدر گریه و زاری نکن که #شفای_فرزندت نزد ماست. او در سن ۹ سالگی پدرش بـزرگوارش را از دست داد و در کنار تمامی مشکلات به تحصیل ادامه داد. لیکن مشکلات اقتصادی خانواده طوری بود که او مجبور شد ترک تحصیل نماید و در شغل #مکانیک_ماشین_های_سنگین به کار مشغول شود و در این کار پیشرفت بسیار زیادی نمود. در محیط خانواده جو محبت آمیزی را ایجاد کرده و نمی گذاشت که فقدان وجود پدر عزیزش محیط خانواده را تحت تأثیر قرار دهد.
به #مادر بسیار محبت می ورزید و از تواضع خاصی برخوردار بود. در محله زنـدگی به کوچکترها محبت میکرد و حامی افراد ضعیف بوده و نمی گذاشت که نسبت به آنها ظلمی روا دارند. علاقه وافری به جبهه و جنگ داشت و در فعالیت های گروهی به منظور جمع آوری کمک های مردمی برای جبهه ها شرکت میکرد و با بر و بچه های جبهه ای زیاد معاشرت می نمود. با دیدن شهادت دوستان و آشنایان خود را وارد #بسیج نمود و به فعالیت پرداخت. در فعالیت های فرهنگی مسجد نیز حضور فعال داشته است. در سن ۱۶ سالگی به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام گردید. مدت ۷۵ روز در پادگان قرچک ورامین #دوره_آموزش_نظامی را طی نموده و پس از گذراندن ۱۴ روز مرخصی پایان دوره به منطقه اعزام شد. او مدت دو ماه و نیم در منطقه عملیاتی شلمچه (کربلای ۵ ) حضور داشته و سرانجام در بهمن ماه سال ۱۳۶۵ با اصابت گلوله ای به شقیقه او به درجه رفیع شهادت نائل گردید و توفیق #زیارت_کربلا را یافت.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️