#هفت
دو ماه محرم و صفر را لباس مشکی می پوشید. اطرافیانش را هم همینطور بار آورده بود. قداست خاصی برای ایام عزاداری قائل بود.
#چله_نوکری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عمار_حلب
@shahidmohammadkhani
#شش
دیوانه میشدم وقتی میخواند. دل پاکی داشت و اشک روان. در روضه حرف های دلی میزد. قسمت هایی از مقتل را می خواند.
یادم است سیاهپوشان بود؛ یک روز قبل از محرم. آمد روضه بخواند ، برگشت همان اول بسم الله گفت: "بچه ها محرم اومد". همین یک جمله را که گفت همه زدند زیر گریه ...
#چله_نوکری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عمار_حلب
@shahidmohammadkhani
#پنج
در روضه خیلی خوب آه می کشید. آن آه کشیدن را با هیچ چیز عوض نمیکردم. می خواند " حسین آه ..."
خیلی دوست داشتم این کلمه اش را. این کلمه را که میگفت دیوانه می شدم.
#چله_نوکری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عمار_حلب
@shahidmohammadkhani
#چهار
میکروفون را می گرفت و می خواند. می دیدی ضجه می زند و می خواند. گریه می کرد و میخواند :" قتلوک ، ذبحوک "
وارد روضه که میشد می دیدی خودش را دارد می زند. و از تباکی یک پله آن طرف تر است. صدایش سوز داشت .
#چله_نوکری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عمار_حلب
@shahidmohammadkhani
هدایت شده از حاج عمار
زمان:
حجم:
3.05M
صوت #شهید_محمدحسین_محمدخانی در هیات
@shahidmohammadkhani
حاج عمار
صوت #شهید_محمدحسین_محمدخانی در هیات @shahidmohammadkhani
توصیه شهید محمدخانی برای مراسم عزای حضرت سیدالشهداء (ع)
#پیشنهاد_دانلود
@shahidmohammadkhani
#سه
بچه ها را می آورد در قالب هیئت .
به روضه خانگی خیلی اعتقاد داشت. این که پولش را خرج کند در این اتفاق. شام و ناهار بدهد.
#چله_نوکری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عمار_حلب
@shahidmohammadkhani
#دو
اصلا تکیه کلام او این بود که "خودت رو خرج امام حسین(ع) کن. معلوم نیست از این مجلس به مجلس بعدی برسی!"
#چله_نوکری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عمار_حلب
@shahidmohammadkhani
#یک
وقتی مسئول هیئت بود از اول تا آخر پای کار همه چیز می ایستاد. همه این را حس می کردند. در هئیت هفتگی علمدار، از سه چهار ساعت قبل می آمد همه چیز را بررسی می کرد. خاک های راه پله را جارو میزد، کفش هارا جفت می کرد. اسپند دود می کرد. مقید بود بچه ها از اول در مجلس حاضر باشند و آل یاسین در مجلس خوانده شود.
#چله_نوکری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عمار_حلب
@shahidmohammadkhani
نوکرت شوم...
شاید رسیده ای که تو آقا کنی مرا
یا که فدای اکبر لیلا کنی مرا
شاید میان دسته ی ظهر عزای تو
اذنم دهی و تو سقا کنی مرا
شاید میان روضه ی شش ماهه اصغرت
اشکم ستانده، راهی ماءوا کنی مرا
شاید شوم خرابه نشین، مثل دخترت
مهمان روضه ی سر و بابا کنی مرا
شاید مرا ببری #کربلا؛ و بعد
مهمان خوان حضرت زهرا کنی مرا
شاید به پای #روضه بمیرم برای تو
صاحب نفس، چو حضرت عیسی کنی مرا
شاید سرم به پای تو افتد، نگار من!
با گوشه چشم، حضرت یحیی کنی مرا
شاید مرا دمی بخری نوکرت شوم
شاید رسیده ای که تو آقا کنی مرا
سروده#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#دهه_عاشقی
#دهه_محرم
#حب_الحسین_یجمعنا
@shahidmohammadkhani
سائل
من خراب افتاده ی این گوشه ام
طائف و من سائل این کوچه ام
با پیاله می به ساغر می زنم
در کنار یار پرپر می زنم
از وجودش مست و شیدا می شوم
در سجودش همچو موسی می شوم
پیچش مویش مرا دیوانه کرد
طاق ابرویش مرا بیچاره کرد
جوشش می پاکبازم می کند
رقص مویش بی نیازم می کند
از وجودش عشق را سر می کشم
روی این دل، نقش یک سر می کشم
یک سر روی نی و یک دل ز پی
یک دل مجنون و یک لیلی به نی
یک هوای عشق و من مستی ضمیر
یک خدای عشقو من او را حقیر
یک صراط و راه و یک خط مبین
یک یقین، حق الیقین، عین الیقین
سروده#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#دهه_عاشقی
#دهه_محرم
#حب_الحسین_یجمعنا
@shahidmohammadkhani