eitaa logo
کانال #داستان و #طنز حال خوش
4.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
110 فایل
#خواندنی ، #دیدنی و #خندیدنی ، 🔴🔴نظر، انتقاد ، پیشنهاد @abasalialmasi 🔵کپی پستها با ذکر #صلوات آزاد 👈در این کانال ❌ تبادل ❌ تبلیغ ⛔️ نداریم ✅کانالهای دیگرما👇 🆔 @Basirat_E 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @tavasolnameh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 🌷 عاقبـت بی حرمتی به والدین 🌷 ✍️حاج آقا عالی: مرحوم آقا جمال گلپایگانی، از مراجع صاحب رساله بود و رفیق آقای بروجردی بودند؛ الان نوه هاش در تهران زندگی می کنند؛ زمانی که یک جوان را برای دفن به تخت فولاد آوردند؛ از ایشان خواستند که به آن جوان تلقین کند؛ آقای گلپایگانی چشمانش باز بود مےگفتند: می دیدم برزخ جوان را، به جوان گفتم: بشنو! بفهم! این چیزهایی را که به تو می گویم؛ گفت: نمی فهمم چی می گی! بعد دیدم یک شیطانک هایی در اطرافش می رقصند و می خندند، خوشحال هستند که این دم آخر می خواهند او را تو قبر بگذارند و زبانش بسته بست؛ خیلی ناراحت شدم.به هیچ کس چیزی نگفتم ؛ بعد به یک کناری آمدم دیدم، خانمی دارد گریه می کند، فهمیدم که مادرش هست و کنار آن خانم یک آقایی است که او هم گریه می کرد؛ سواال کردم گفتند: آنهاپدر و مادراین جوان هستند. پدرش را کنار کشیدم و قضیه را برایش تعریف کردم، گفتم: پسرتون توی زندگی خود گیر و مشکلی داشته با شما؟ پدر جوان گفت: پسر ما! خیلی خوب بود. اهل نماز بود و متدین اهل محراب و منبر و مطالعه بود، ولی چون خیلی از چیزها را یاد گرفته بود مغروربود. لذا زمانی که میخواستم در مورد مسائل دینی اظهارنظر کنم به من می گفت: تو حرف نزن! چون سواد نداری! من با گفتن این حرف ها دو سه مرتبه دلم شکست. از اینکه توی جمع به من که پدرش بودم می گفت: توحرف نزن چون سواد نداری ومن ازش خیلی به دلم ماند. آقای گلپایگانی گفت: الان وقت این حرف ها نیست ازش راضی باشید و به زبان خود نیز جاری کنید ازش راضی هستید. زمانی که پدر جوان راضی شد، جوان را داخل قبر نهادند و روی آن را می پوشاندند. آقای گلپایگانی گفتند: صبر کنید و خودشون وارد قبر شدند و تلقین آخر رو کردند؛ باز برزخ جوان را دید که یک لبخند زد و جوان گفت : می فهمم و آن شیطانک ها دیگر دورش نبودند، زمانی که روی قبر را پوشاندند، دیدم امیر المومنین تشریف آودرند و فرمودند: از این به بعدش با من، آقای گلپایگانی گفتند: این صحنه هایی بود که من با چشم خود دیدم؛ جوان متدین اخر عمر ولی گیر داشت. برادران و خواهران بزرگوار اگر پدر و مادر تان در قید حیات اند قدر بدونید و آنهایی که از دنیا رفتند؛ اگر کسی پیرمرده و پدر و مادرش خیلی سال قبل از دنیا رفته؛ پدرومادر تا ابد پدرو مادر هستند؛ فرقی نمی کند؛ بزرگان گفته اند: «اگر در زندگی کارتان گیر کرده و مشکلی برایتان پیش امده و خبر ندارید که از کجا دارید می خورید!! یا اگر کسی مبتلای به گناهی هست؛ بعضی ها عادت به گناهی دارند و نمی توانند آن گناه رو کناربگذارند؛ به مدت چهل عصر پنجشنبه که همان (شب جمعه) برسر قبر اولیای خدا و یا پدرو مادر عالم و امام زاده ای هست، چهل شب بروند سر قبر او و فاتحه ای نثارشان بکنند و دعا و سوره ی یاسین بخوانند، تا از اون طرف برایشان دعا بکنند و گره باز شود، کسانی بوده اند که در زندگی شان گره کوری بوده که باز شده مخصوصا" پدر و مادر؛که در روایت آمده که حتما" دعا بکنید و تا آنها آمین بگویند 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 وقتی آرامش یک مادر مانع حادثه می شود. 🔹خانواده‌ای که برای پیک‌نیک به پارک اکولوژیک کشور مکزیک رفته بودند، با یک خرس سیاه مواجه شدند که روی میز پرید تا غذایشان را بخورد. 🔹مادر با حفظ آرامش چشمان پسرش را پوشاند تا هیجانی به وجود نیاید و خرس در آرامش آن‌ها را ترک کند. 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
برای شفا مجروحین حادثه کرمان🖤🖤🖤🖤😔😔😔
گلی گم کرده ام.mp3
5.14M
گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل میرسم می‌بویم او را 🎙 💔 💔 💔 ♨️ 😭😭😭😭😭 🦋🦋🦋🔳🔳🔳🔳🔳🔳🦋🦋🦋
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ همسر فرعون " تصميم گرفت که عوض شود و شُد یکی از زنان والای بهشتی.... پسر نوح تصميمي براي عوض شدن نداشت... غرق شد و شُد درس عبرتی برای آیندگان... اولي همسر يک طغيانگر بود و دومي پسر يک پيامبر...!!! براي عوض شدن هيچ بهانه ای قابل قبول نيست.... اين خودت هستي که تصميم مي گيري تا عوض شوی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺السلام علیک یا 🌺 🌸ای غصه ی اسلام هم آغوش تو مهدی ای ناله ی خاموشان در گوش تو مهدی 🌸ای پرچم ثار ا... بر دوش تو مهدی ای خون دل و اشک بصر نوش تو مهدی 🌸ای موسی عمران چه شود تا به مصافی چون سینه ی دریا ، دل فرعون شکافی ....─═इई🍃🌷🍃ईइ═─ @hal_khosh
💠 👈ضربتی از جنگ صفین 🌸علامه مجلسي رحمه الله در بحارالانوار از بعضي از صالحين نقل كرده كه شخصي بنام محلي الدين اربلي گفت : من نزد پدرم بودم مردي هم همراه پدرم بود که او را چرت (خواب سبك) برد و عمامه اش از سرش افتاد و پدرم ديد اثر زخم سنگيني در سر او پيدا است ، از او علت آن را سوال كرد. او گفت : اين ضربت از جنگ صفين (كه در زمان خلافت علي عليه السلام بين سپاه علي عليه السلام و معاويه واقع شد) مي باشد. پدرم گفت : جنگ صفين در زمان علي عليه السلام واقع شد، تو كه در آن زمان نبودي ؟ گفت : من سفري به سوي مصر كردم ، در راه مردي از قبيله غره با من همسفر شد، روزي هنگام حركت ، سخن از جنگ صفين به ميان آمد، آن همسفر به من رو كرد و گفت : اگر من در جنگ صفين بودم شمشيرم را از خون علي عليه السلام و يارانش سيراب مي نمودم ، من هم در جواب گفتم : اگر من مي بودم شمشيرم را از خون معاويه و يارانش سيراب مي نمودم اكنون من و تو از اصحاب علي و معاويه ايم ، همين بگو مگو باعث شد، كه كارمان به جنگ بكشد، همديگر را زخمي نموديم ،و من از بسياري زخمهايي كه به بدنم وارد شد افتادم و بيهوش شدم . ناگاه احساس كردم مردي با سرنيزه مرا بيدار مي كند، وقتي كه چشمم به او خورد، از مركب پياده شد و فرمود در اينجا بمان سپس غايب شد، و پس از اندك زماني برگشت ، و سر بريده آن دشمن علي عليه السلام كه با من جنگ كرده بود، با او بود، و مركب او را نيز آورده بود و به من فرمود: اين سر دشمن تو است و تو ما را ياري نمودي ، و هر كه ما را ياري كند خداوند او را ياري مي كند، ما هم تو را ياري كرديم . گفتم : تو كيستي ؟ خود را امام زمان عليه السلام معرفي نمود، سپس ‍ فرمود: هر كس از تو پرسيد اين ضربت از كجا آمده ؟ بگو از جنگ صفين است. 📚داستان صاحبدلان / محمد محمدي اشتهاردي کانال و خوش 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
📜 👈سیرت زیبا یا صورت زیبا ✍️اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘرﺳﯿﺪ: به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟ ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ. ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ. ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ. 🔸ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: به این دو کاسه نگاه کنید. اولی از طلا درست شده است و درونش سم است و دومی کاسه‌ای گلی است و درونش آب گوارا است، شما از کدام کاسه می‌نوشید؟ 🔹شاگردان یک‌صدا جواب دادند: از کاسه گلی. استاد گفت: ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسه‌ها ﺭﺍ در نظر گرفتید، ﻇﺎﻫﺮ آنها ﺑﺮﺍ‌یتاﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ. آدمی هم همچون این کاسه است. 🔸آنچه که آدمی را زیبا می‌کند درونش و اخلاقش است. باید سیرتمان را زیباکنیم نه صورتمان را. @Dastanhaeamozande