5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅خانمی بچهشو آورده مسجد.
بچه گریهاش گرفته مجلسِ حاجآقا را ریخته به هم...
واکنش حاجآقا را ببینید چه میگه به خانوم
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🇵🇸 ✌️🇵🇸✌️ 🇵🇸 ❅┅┅┄
@khandehpak
#لطیفه😄
طرف یه قصاب میاره خونش
تا واسش گوسفند قربانی کند 🐑
به #قصاب میگه : میخوام برام تیکه تیکش کنی با گوشتهایش #کباب درست کنم.
سر و پا و رودهشم خوب تمیز کن میخوام #کلهپاچه درست کنم
پشکلاشم میخوام کود کنم برا #باغچه
آت آشغالاش رو هم میخوام برای
#گربهمون 🐈
👨🏻#قصابه چپ نگاهش میکنه، میگه: میخوای #صداشم ضبط کن بذار #زنگ_موبایلت .. 📲
😅🤣🤣😜
🌷🌹🌷🌹🌹🌷🌷
❤️به یاد سید الشهدای خدمت❤️
😭چقدر امروز حسینیه امام خمینی ره جای شما خالی بود😭
https://eitaa.com/abb313
💠#داستان
👈توبه عاقبت بخیری به برکت عزاداری امام حسین علیه السلام
در بعضی از کتب معتبره اصحاب ذکر شده است که در مدینه زنی بدکاره بود که به اعمال زشت معروف بود.
او همسایهای داشت که همیشه بر تعزیهداری حضرت امام حسین علیهالسلام مواظبت مینمود.
روزی به عادت همیشه مشغول تعزیه، و دیگی بر بالای آتش گذارده بود که طعامی برای عزاداران مهیا کند،
آن زن فاسق احتیاج به آتش پیدا نمود، به خانه همسایه آمد تا آتش بردارد.
نزدیک آن دیگ آمد، متوجه شد آتش آن خاموش شده لذا آتش آن را با فوت روشن نمود به سبب تأثیرات آتش و دود چند قطره آب از دیدگانش بیرون آمد. آتش را برداشت و به خانه خود رفت.
ایام تابستان بود و آن زن عادت به خواب قیلوله داشت. چون به خواب رفت دید که قیامت بر پا شده، مأموران جهنم او را گرفتند و به غل و زنجیر آتشین بستند و فرمودند: خداوند متعال بر تو غضب نموده و به ما دستور داده که تو را به جهنم بریم.
آن زن فریاد میکرد و استغاثه مینمود و کسی به فریاد او نمیرسید، ملائکه عذاب او را میکشیدند تا آنکه به کنار جهنم رسیدند، چون خواستند او را در جهنم بیندازند شخصی نورانی بر ایشان فریاد زد که دست از وی بردارید.
ملائکه عذاب از او دور شدند، و در کمال ادب و ملایمت عرض کردند: یابن رسول الله، این زن فاسق است و عمر خود را صرف کار بد و معصیت خدا نموده!
فرمود: بلی اما در این روز بر جماعت عزادار وارد شد و آتش به جهت ایشان افروخت، و به این سبب از حرارت آتش دست او آزرده شد، و اشک از دیدگانش بیرون آمد.
چون ملائکه این سخن را شنیدند او را برگردانیدند و گفتند:
«کرامة لک یابن الشافع و الساقی»
و به حرمت آن بزرگوار از او گذشتند و او را به ساقی کوثر و فرزندش حسین سبط رسول اکرم صلی الله علیه و آله بخشیدند.
چون آن زن از خواب بیدار شد به تعجیل خود را به عزاخانه رسانید و خواب خود را برای ایشان نقل نمود،و در آن مجلس شورشی از نو پیدا شد و چنان گریه و زاری و افغان نمودند که چشم روزگار ندیده بود،و آن زن به برکت عزاداری سیدالشهداء علیهالسلام توبه کرد و بقیه عمر خود را صرف عزاداری آن جناب نمود.
از کتاب سحاب رحمت
#امام_حسین
#محرم
#ماه_محرم
#حال_خوش👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
💠#داستان
👈شفابخشی قرآن
آقای سید محمود حمیدی می گوید:
در بیماری عمومی آنفولانزا که بیشتر اهالی شیراز به آن مبتلا شده بودند (محرم 1337 قمری) من و اهل خانه ام نیز مبتلا شدیم،
در آن حال سیدجلیل مرحوم آقای سیدمیرزا- امام جماعت مسجد فتح- را دیدم که در مسجد وکیل پس از نماز جماعت به یک نفر فرمود: به مردم بگو دست راست خود را بر شقیقه خود بگذارید و آیه شریفه
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً»
را هفت مرتبه بخوانید و بر هرکه بخوانید خدا شفا می دهد.
من آیه شریفه را هفت مرتبه خواندم و خداوند شفا داد،
برخاستم و دست بر شقیقه فرزندم گذاردم و خواندم او هم خوب شد و از بستر برخاست،
خلاصه تمام اهل خانه در همان روز خوب شدند و از آن سال تا به حال هرکس از خانواده ام سردرد می گیرد،
همین آیه شریفه را بر او می خوانم، شفا می یابد.
داستانهاى شگفت، آيه الله دستغيب، ص 197.
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش🔻
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕
عالم همه قطره اند و دریاست حسین
خوبان همه بنده اند و مولاست حسین
ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش
از بس که کَرَم دارد و آقاست حسیـن
#امام_حسین
#محرم
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش🔻
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕
💠معجزه ای از حضرت علی اصغر علیه السلام
👈 آقای جلالی از نزدیکان شیخ جعفر آقا مجتهدی نقل کرده :
🔷 چند سال پیش که در قم بسر میبردم روز عاشورا به شدت مریض بودم و به طوری درد سراسر وجودم را فرا گرفته بود که نمیتوانستم از رختخواب برخیزم.
طبق معمول همه ساله در آن روز هم مراسم عزاداری در منزل برپا بود.
در همان هنگام با حال سختی که داشتم متوسل به حضرت علیاصغر علیه السلام شدم و حالتی به خصوص برایم پیدا شد و صحنههایی را مشاهده کردم.
از جمله دیدم سقف اتاق شکافته شد و نور عجیبی از آسمان به طرفم آمد به حدی آن نور شدید بود که از شدت آن چشمانم را بستم و بعد از چند لحظه که چشمانم را باز نمودم و سرم را بالا آوردم دیدم بانویی در حالیکه طفلی را در آغوش دارند در مقابلم نشستهاند.
در همان حال به من فهماندند که آن دو بزرگوار حضرت رباب و حضرت علیاصغر علیه السلام میباشند.
سپس ایشان فرمودند: آقای جلالی هر چه که دارم و به هر کجا که رسیدهام از ناحیه حضرت علیاصغرعلیه السلام و توسل به ایشان بوده
است.
#ماه_محرم
#محرم
#خندیدنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش🔻
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕