🔵#شادی_مومنانه (12)
زمينههاى شادى (قسمت دوم )
1️⃣خودشناسى
🔹براى شادكامى و نشاط در زندگى، لازم است خود را بشناسيم؛ چه از نظر توان بدنى و چه از نظر استعدادها و خلاقيّتها و در حقيقت خود را قبول داشته باشيم.
🔸روان شناسان براى سلامت روانى و شادكامى، مىگويند: «خود را بشناس، با خودت باش و با خودت بساز».
♦️متأسفانه انسان، هميشه لباسى با اندازههاى مختلف بر تن دارد و سعى مىكند خود را با اين لباسهاى عاريتى، معرفى كند كه اين موجب مىشود گاهى امر بر خودش نيز مشتبه شود. (1)
2️⃣تخريب حصارهاى غم
🔸هميشه و در هر زمان، حصارهايى از غم دور انسانها كشيده شده است اگر انسانها بتوانند آن حصارها را فرو بريزند و از آن عبور كنند، قدم به شهر شادى گذاشتهاند، 🔷اين حصارها عبارتند از: افكار، صفات و رفتارهاى منفى. در اين جا فهرستى از صفات و رفتارهاى منفى كه مانع شادى مىشود. مطرح مىنمايييم (2)
#انتقامجويى، #اضطراب، #بدخواهى، #خود_خواهى، #ترس، #كينه، #تحقير، #حسادت، #توقع، #حرص_و_زياده_خواهى، #خشم، #خشونت، #دلبستگى، #دلتنگى، #دورويى، #ستم، #سرزنش، #عجله، #نااميدى_و_يأس، #وسواس و ...
3️⃣ بينش صحيح نسبت به حوادث جهان
🔹انسان نسبت به حوادث جهان مىتواند دوگونه شناخت يا برداشت داشته باشد: ▪️اوّل اينكه: جهان، جاى استراحت مىباشد و مشكلى وجود ندارد و همه چيز پايدار است. در اين بينش، ناملايمات و بلاها در انسان، بسيار شكننده و تلخ خواهد بود.
▪️دوم اينكه: انسان بپذيرد كه جهان، دار بلا، امتحان و ناملايمات است و چيزى پايدار نخواهد بود.
آن يكى در كنج زندان مست و شاد و آن يكى در باغ، ترش و بىمراد
🌸امام على عليه السلام فرمود:
مَنْ عَرَفَ الدُّنْيَا لَمْ يَحْزَنْ عَلَى مَا أَصَابَه
▫️كسى كه دنيا را بشناسد هرگز به خاطر مصيبت و بلا محزون نمىگردد.
و در روايت ديگر فرمود:
الدَّهْرُ يَوْمَانِ يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ فَإِنْ كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ وَ إِنْ كَانَ عَلَيْكَ فَلَا تَضْجَر
▫️روزگار دو روز است؛ روزى به نفع تو و روزى به ضرر تو مىباشد، پس اگر به سود تو بود، با بدمستى كفران نعمت مكن و اگر به ضرر تو بود، غمگين مباش.(4)
🔷با چنين بينشى انسان به راحتى مىتواند تلخىها را تحمّل كند.
گفتم كه جهان را سبك و سنگين است
گفتا چو جهان چنين بود شيرين است
يا رب تو مرا به خواهش من مگذار
جان را به هواى طاعت تن مگذار
🔹مرحوم آيت اللّه حاج شيخ على صفائى حائرى در جمله زيبايى مىفرمودند: با عزم رفتن، از رنج و از غم، هم مىتوان ره توشه برداشت، هم مىتوان آسوده پر زد.
مرحوم علامه طباطبايى (ره) در اين زمينه شعر زيبايى دارد:
دوش كه غم، پرده ما مىدريد
خار چو اندر دل ما مىخليد
در بر استاد خرد پيشهام
شكوه نمودم غم و انديشهام
كو به كف آئينه تدبير داشت
بخت جوان و خرد پير داشت
پير خرد پيشه نورانيم
شست ز دل زنگ پريشانيم
گفت كه در زندگى آرام باش
هان گذراناست جهان شاد باش
گر بِبُرد ور نَبْرد دست اوست
وَرْ بِدَهَد ور ندهد دست اوست
گر بكشى تا نكشى ديو غم
كج نشود دست قضا را قلم
هرچه خدا خواست همان مىشود
هر چه دلم خواست نه آن مىشود
⭕️پی نوشت
1- خانواده و شادكامى، ص 50.
2-غم و شادى در سيره معصومين عليهم السلام،
3-تصنيف غررالحكم، ص 131.
4-بحارالانوار، ج 71، ص 13
🆔 @hal_khosh
#داستان واقعی
تمرین صبر
💠 همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد.
وسایل را که باز کردم سبزیها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بستههای کوچک آماده سوپری بود که #مهمانی من را جواب نمیداد. جا خوردم!
بعد با خودم حرف زدم که بیخیال کمتر میذارم سر سفره.
سلفونش را باز کردم بوی سبزی #پلاسیده آمد.
از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بیخیال شدم. گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم.
بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرمتر #صحبت میکنم.
رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق #مهمی نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. حالا! مگر چه شده؟!
💠 نتیجهی صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزیها پلاسیده بود، فکرکنم #عجله داشتی حواست نبوده!
همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم میخواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و #خسته میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی.
آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق #عجیب و غریبی هم نیفتاد.
اگر اون موقع زنگ میزدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته #قهر شود.
💠 مکث کردن و #صبوری را تمرین کنیم.
گاهی زندگی سخت است اما با بیصبری، #سختترش میکنیم.
گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی میکنیم.
#خواندنی
@yavaranesaleh
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92