eitaa logo
حلقۀ رندان
337 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
731 ویدیو
35 فایل
تجربۀ زندگی در باغ معارف آل الله علیهم صلوات الله أجمعین از دریچۀ هنر و ادب درگاه دریافت پیشنهادات و انتقادات شما: @halghe_rendan_admin جهت مشارکت بیشتر در گروه «حلقۀ رندان» عضو شوید: https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
مشاهده در ایتا
دانلود
| پناهم بده...❤️ 🔰 مرحوم حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) درباره‌ی ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» می‌گوید: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. ♻️ دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ ❇️ ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را می‌گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.) ✅ با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمی‌دانم در ایام تولد حضرت رضا بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، 🌟 گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمی‌چسبد» گفتم: دل چسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهد. 🌺 هر چه کردم دیدم مادر قبول نمی‌کند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجه‌ام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید. 🌸 وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌توانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را می‌بوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است... ♻️ شعر کامل به شرح زیر است: آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده ای حرمت ملجأ درماندگان دور مران از در و راهم بده ای گل بی‌خار گلستان عشق قرب مکانی چو گیاهم بده لایق وصل تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده ای که حریمت مَثل کهرباست شوق و سبک‌خیزی کاهم بده تا که ز عشق تو گدازم چو شمع گرمی جان‌سوز به آهم بده لشکر شیطان به کمین منند بی‌کسم ای شاه پناهم بده از صف مژگان نگهی کن به من با نظری یار و سپاهم بده در شب اول که به قبرم نهند نور بدان شام سیاهم بده ای که عطابخش همه عالمی جمله حاجات مرا هم بده آن چه صلاح است برای «حسان» از تو اگر هم که نخواهم بده 🏷 | | | 🆔@halghe_rendan
| نزار قبانی 🔖 قبانی در شعری، بسیار موجز و عذب، سوالی را در لباس یک واج آرایی بسیار دقیق مطرح می کند که: • وَلکن لا أحدَ یَعرفُ لِماذا لایوجَدُ باِلشّطرنجِ ملکةٌ  وَ یوجَدُ مَلِکٌ فقط؟ • و اما هیچ کس نمی داند چرا در شطرنج، ملکه ای نیست و تنها شاه وجود دارد... این تکرار واج لام که خود بر تاکید جنبه پرسشی دلالت دارد، سوالی ست که ممکن است برای کسی صورت وقوع نپذیرفته باشد و قبانی در واقع از یک امرِ پذیرفته، در جهت اعتلای مضمونی و محتوایی استفاده می کند. شعر همین است! عنتره وقتی برای اولین بار لفظ شعر را در معلقه بکار بست که: هل غادر الشعراء من متردمی... مقاییس می گوید به این جهت است که شاعر هیچ امری را بدون موشکافی رها نمی کند! قبانی نیز از دل مضامین یا تصاویر قدیم، روی به صورت جدید و نحو بی نظیری می آورد. جوابی می دهد خواندنی، کوبنده و قاطع که یقه ام را تا کنون رها نکرده... می گوید: • لأنَّ المرأةَ لاتُصلِحُ أن تَکون لُعبةً! • چون زن بازیچه نیست! ✍️ مسعود یوسف پور 🏷 | | 🆔@halghe_rendan
🌱 چقدر قشنگه که آدم وقتی بعد چهل سال بر می‌گرده خاطراتش رو مرور کنه، یک نقطه مشترک تو زندگیش داشته باشه که اتفاقاً روشن‌ترین نقطهٔ زندگیشم همین باشه. 😍 تو بغل امام حسین علیه السّلام ❤️ 💡 این نوجوونا و جوونا عراقی، (شاید) یکی از پر اضطراب‌ترین روزهای زندگیشون رو کنار سیدالشهداء علیه السلام میگذرونن ولی غمشون نیست چون تو بغل امامشونن... 🤲🏻 خدایا! ما رو از تو بغل خودت جدا نکن... 🏷 / 🆔@halghe_rendan
| رفاه روح...✨ 📖 انسان به مدد رایانه‌ها و اَبر یارانه‌ها بر شوربختی خویش غلبه نخواهد کرد، بل با نیم نگاهی به بنیاد های معنویِ خویش می‌تواند مزه‌ی مطبوع رفاهِ روح را بچشد و خستگی چند هزار ساله را از تن بتکاند. 🖋 به قلم: مرحوم 📚از کتاب: 🆔@halghe_rendan
هدایت شده از حلقۀ رندان
گونه: موضوع: // قالب: وزن: شاعر: حجة‌الاسلام‌ ــــــــــــــــــ خرقه پوشان به وجود تو مباهات کنند ذکر خیر تو در آن سوی سماوات کنند پارسایانِ سفرکرده به آفاق شهود در نسیم صلوات تو مناجات کنند پیش آیینه ی پیشانی تو هر شب و روز ماه و خورشید تقاضای ملاقات کنند پی به یک غمزه ی اشراقی چشمت نبرند گرچه صد مرحله تحصیل اشارات کنند بعد از این، حکمتیان نیز به سر فصل حیات عشق را با نفس سبز تو اثبات کنند قدسیان چون ز تماشای تو فارغ گردند عطر انفاس تو را هدیه و سوغات کنند بعد از این شرط نخستین سلوک این باشد که خط سیر نگاه تو مراعات کنند ...❤️ 🆔@halghe_rendan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| قطره‌ها خودتان را به دریا برسانید...! ♾ با دلی آرام، قلبی مطمئن، روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل الهی از خدمت خواهران و برادران عزیز مرخّص و به سوی جایگاه ابدی سفر می‌کنم... 🏷 🆔 @noororreza
هدایت شده از بافتار
‌ 🔹 روح خدا به خدا پیوست سوگ سروده‌هایی به مناسبت رحلت امام (ره) 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
هدایت شده از بافتار
‌ 🔹۱۴ خرداد ۱۳۶۸ بود که روزنامه کیهان خبری با چنین تیتری منتشر کرد: «روح خدا به خدا پیوست.» خبری که برای بسیاری از مردم، باورنکردنی بود‌. 🔹برخی از روز‌های سال به لحاظ تاریخی، روزهای مهم و سنگینی هستند. چهاردهم و پانزدهم خردادماه از جمله این روزها هستند که یادآور چندین واقعه مهم از جمله قیام، دستگیری امام و رحلت او هستند. 🔹در چنین روزهایی، این هنر عکاسی است که به خاطر وفاداری‌اش به بازنمایی واقعیت، در ميان دیگر فرم‌های هنری، سرآمد است و بر واقعه‌ای تاریخی، شهادت می‌دهد. عکس‌ها، لحظه‌ها را زنده نگه می‌دارند. لحظه‌ها و آن‌هایی که مردم، محو جمال دوست شده بودند. این ‌عکس‌ها گرچه صامتند‌، هزاران حرف‌ را که نمی‌شود به زبان آورد، اظهار می‌کنند. 🔹زبان و بیان عادی هم در برابر چنین حادثه‌ سوزناکی خاموش است. چه خوشتر آنکه شرح این اندوه و هجران را شاعران به شیواترین شیوه سروده‌اند. پس بهتر آن بود که ابیاتی از شاعران ناب انقلاب، انتخاب شود تا بیانگر سنگینی بار غم مردم عزادار باشد.
| سوگند دروغ...! 📖 شاعری که پی در پی شعر ناموفق می سراید و می خواند شبیه کسی است که مدام سوگند دروغ یاد کند؛ دیگران سوگندش را می شنوند اما باور نمی کنند! 🖋 به قلم:مرحوم 📚از کتاب: 🆔@halghe_rendan
| درست بودن...! 📖 بدون هیج تردیدی، در هر شرائطی و اوضاعی، می‌توان، قطعاً، دُرُست بود و درست ماند؛ منتهی، در برخی شرایط، درست بودن و درست ماندن، بسیار بسیار دشوار است و در برخی شرایط فقط دشوار! و از پیْ، آن ها که درست نبودن خود را به پای شرایط می‌گذارند، بهانه جویانِ ابلهِ حقیرِ سیه‌بختِ ریاکاری بیش نیستند... دست بر قضا، ارزش و اعتبار درست بودن و ماندن هم تنها و تنها در همین است که علی رغمِ شرائط، درست باشیم و بمانیم، نه با اجبار و تهدید و تو سری و شلاق! 🖋 به قلم: مرحوم 📚از کتاب: 🆔@halghe_rendan
| شانزدهم خردادماه روزی نادر...!! | 🗒 نویسنده معاصر که نثر ساده و جذابش باعث شد تا شهرتش ماندگار باشد. وی همچنین در فیلمسازی، ترانه سرایی، نمایشنامه نویسی، فیلمنامه نویسی و تدریس هنر نیز به طور فعال فعالیت داشت. 🖼 نادر ابراهیمی در چهاردهم فروردین ‌۱۳۱۵ در تهران دیده به جهان گشود، تحصیل مقدماتی خود را در این شهر گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، وارد دانشکده‌ حقوق شد، اما چون رشته حقوق با روحیاتش سازگار نبود، این دانشکده را پس از ۲ سال رها کرد و سپس در رشته زبان و ادبیات انگلیسی مدرک کارشناسی گرفت. او از سیزده سالگی به فعالیت­ های سیاسی پرداخت و بارها دستگیر و زندانی شد. نوشتن را از شانزده سالگی آغاز کرد و در ۱۳۴۲ نخستین کتاب خود را با عنوان " " به‌چاپ رسانید. تا ۱۳۸۰ علاوه‌بر صدها مقاله‌ تحقیقی و نقد، بیش از صد کتاب از او چاپ و منتشر شده است که دربرگیرنده‌ داستان بلند (رمان) و کوتاه، کتاب کودک و نوجوان، نمایش‌نامه، فیلم‌نامه و پژوهش در زمینه‌های گوناگون است. ضمن آن‌که چند اثرش به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شده است. او فعالیت حرفه‌ای خود را در زمینه‌ ادبیات کودکان با تاسیس "موسسه‌ همگام با کودکان و نوجوانان" ـ ‌با همکاری همسرش‌ـ متمرکز کرد. هدف اصلی این بنیاد، مطالعه مسائل مربوط به کودکان و پژوهش در باره رفتار و خلق و خوی کودکان و روش‌های یادگیری آنها بود. علاوه بر آن، این بنیاد فعالیت‌های زیادی در حیطه‌ نگارش، چاپ و پخش کتاب، نقاشی و عکاسی داشته است. 😎 مرد همه­ فن­ حریف نادر ابراهیمی به معنای واقعی کلمه، یک مرد همه­ فن­ حریف بود. او آنقدر در مشاغل متعدد و متفاوت فعالیت داشت که نمی‌توان همه‌ آن ها را در قالب فهرستی به تفکیک توضیح داد. او کارهای سخت و دشواری مانند کارگری در یک چاپخانه یا کشاورزی یا کارهای فرهنگی چون مترجمی و ویراستاری، فیلمسازی مستند، خطاطی و نقاشی را نیز تجربه کرده است. ابراهیمی که از زندگی پرماجرایش لذت می‌برد، تصمیم گرفت زندگینامه خود را روایت کند. دو کتاب‌ " " و " " شرح کاملی از زندگی و فعالیت‌های اوست. 📖 ادبیات کودک و بزرگسال 👶 نادر ابراهیمی را بیشتر به واسطه فعالیت­ هایش در عرصه ادبیات کودک و نوجوان می ­شناسند. او خالق بیش از ۵۰ اثر تالیفی برای کودک و نوجوانان است. او علاوه بر تالیف، ۲ کتاب "‍نی " و "‍ن‍ج‍ره‌ن‍گ‍اه‌ک‍ن " را نیز ترجمه کرده است. 🧓 در حوزه ادبیات بزرگسال هم ابراهیمی دارای تالیفات متعددی است. او با سه­ گانه عاشقانه خود به ویژه کتاب " " شناخته می‌شود؛ در حالی­که او بیش از ۳۰ جلد کتاب در زمینه­ های مختلف را به نگارش درآورده است. او همکاری بسیار نزدیکی با نشر داشته و نخستین کتاب خود را با عنوان " " در سال ۱۳۴۲ در این انتشارات به چاپ رسانده است. 1⃣ کتاب " " از جمله برجسته ترین تالیفات او در هفت جلد است که هر جلد آن شامل داستان جداگانه‌ای با تضادها و ماجراهای خاص خودش است. این ماجراها در ترکمن‌صحرا رخ می‌دهد و حال و هوای انقلابی دارد. 2⃣ نادر ابراهیمی در کتاب " " داستانی علمی تخیلی را روایت می کند. قهرمان این رمان قربانی یک اشتباه است؛ اشتباه دوستانی مصلحت‌اندیش که فقط خیر او را می‌خواهند. 3⃣ کتاب " "، نتیجه‌ تدریس چندین ساله‌ ابراهیمی در رشته‌های "ادبیات داستانی"، "فنّ فارسی‌نویسی"، "عناصر اساسی داستان"، "فیلم‌نامه‌نویسی"، "اصول پایه در زیبایی‌شناسی" و درس‌هایی در زمینه‌ نقد و تحلیل هنر و ادبیّات است. 4⃣ " " یا خوش‌آغازی در ادبیات داستانی" پژوهشی ادبی از نادر ابراهیمی در ادبیات داستانی است. 5⃣ " " مجموعه‌ای از داستان‌ها و دل­نوشته‌های نادر ابراهیمی است. 6⃣ " " یکی دیگر از نوشته­ های شناخته شده‌ نادر ابراهیمی است که سرگذشت را به تصویر می‌کشد؛ این اثر تاکنون ۱۱ بار تجدید چاپ شده است. ▶️ " " با ۲۰ بار تجدید چاپ، " ­‌داشتم" ۲۵ بار تجدید چاپ و " " با ۲۱ بار تجدید چاپ از برجسته‌ترین و پرفروش‌ترین آثار نادر ابراهیمی است. 💖 در نوشته ­های نادر ابراهیمی بسیار لطیف و زیبا بیان می‌شود و از این جهت آثار او را متمایز می‌کند. 📝 سبک و زبان ابراهیمی به طور کلی ابراهیمی ‏در داستان‏ هایش از شیوه خطی استفاده می­ کند، اما با این که در روایت خطی کمتر از دیگر مولفه ‏های الگوی کلاسیک فاصله می‏ گیرد اما به نوعی سبکِ امروزی (مدرن) در روایت داستان می ­رسد. 👇ادامه دارد....👇 🆔@halghe_rendan