#بخش2
#منظررندان
#قرارگاهرندان
گونه: #مدح
موضوع: #امامحسن
قالب شعر: #ترکیببند
وزن: #مفعولمفاعیلنمفعولمفاعیلن
شاعر: #مجتبیروشنروان
مشابه: #ایپادشهخوباندادازغمتنهایی
ــــــــــــــــــ
ای نام گران قَدرَت بسم الله قرآن ها
وی جنبش لب هایت آرامش طوفان ها
هر کس غزلی خواند در مِدحَت تو جانا
می بندد و می سوزد دیوان غزل ها را
خورشیدی و چون خورشید سلطانیِ تو محرز
ای سـیطره ات حاکم بر سلطه ی سلطان ها
ای میمنۀ هستی در میسره ی چشمت
وی هم چو علی فاتح در عرصه ی میدان ها
در چـشم بلا خیزت خون همه خوابـیده
ای کشته ی بالفطره از حُسن تو انسان ها
هم عرش تو را خواهد هم فرش تو را خواند
پایی بزن ای عرشی! در گوشه ی ویران ها
لب وا کن و لبیکی آهسته بگو آخر
مُردند به عشق تو این پاره گریبان ها
در پاسخ این پرسش «الملکُ لِمنْ اَلیوم»
رو سوی تو می چرخد انگشت سلیمان ها
فریاد زنم محشر از عمق دل مستم
از طایفه ی عشقم ... مجنون حسن هستم
امشب دل دیوانهْ بی تاب حسن گوید
با دست تهی چشمِ پر آب حسن گوید
عشق تو خیالاتی کرده است مرا آقا
هر شب دل آشفته در خواب حسن گوید
با رحمت و احسانِ چشمانِ پر از خیرت
این عاشق شیدا را دریاب...! حسن گوید
امشب همه ذرات هستی حسنی هستند
خورشید، زُحل، ناهید، مهتاب حسن گوید
کی غلغله می افتد؟ در جان همه عالم...
وقتی لبِ عطشانِ ارباب حسن گوید
ذرات به توصیف اوصاف تو مشغولند
سجاده و تسبیح و محراب حسن گوید
ای محور بخشایش در ماه عنایت ها
ماه رمضان رب الارباب حسن گوید
ای احسن اسماءِ حُسنای خداوندی
درحُسن تو می بینم غوغای خداوندی
8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خائن
#نامردمیدان
#محمّدمهدیسیّار
#حاجمیثممطیعی
شطرنج بازان سیاست را بگویید
تا کی اسیر حرص و ترس و آرزوید؟
تا کی چنین در قید و بند رنگ و نیرنگ؟
فردا چه خواهد ماند، از این نام جز ننگ؟
جز رنج از این شطرنج مردم را چه حاصل؟
کافیست سعی بی صفا، این سعی باطل
کافیست جنگ زرگری، بازی تمام است
تا کی چنین پرده دری؟ بازی تمام است
تا کی در این کشور نفوذی ها بتازند؟
هر دم به رنگی خلق را آشفته سازند؟
تا کی بماند حرف مردم زیر آوار؟
تا کی بماند درد مردم بی پرستار؟
از بردن نام شهیدان شرمتان باد
چون طشت رسوایی تان از بام افتاد
مردم صفای مرد میدان را که دیدند
از وعده های بی عمل ها دل بریدند
شاعر: محمدمهدی سیار
#معراج
#قاف
#یاسینحجازی
#پیامبراکرم
... ندا آمد که :« یا محمّد! فراتر آی!»
شادُروانِ سبز زیر قدمِ من پدید آمد. مرا برگرفت و در ملکوتِ أعلا می گردانید.
ندا می آمد که« اُدنُ یا محمّد!»
در هر ندایی خدای من مرا چهل حاجت روا می کرد تا هزار حاجتِ مرا روا کرد.
چون به کنارِ عرش رسیدم، قطرهای آب بر زبانِ من چکید: شیرین تر از اَنگَبین! سردتر از برف!
ندا آمد که« محمّد! چُنان که قطره شیرین بود، من اسلام را در دِلِ امتِ تو شیرین گردانیدم و چُنان که آن سرد بود، من کفر را به دلِ امّتِ تو سرد گردانیدم.»
رسول گفت:
هرگز چشندگان شیرین تر از آن چیزی نچشیده بودند.
و خدای بدان قطره علمِ اوّلین و آخرین به من داد.
[رسول] نزدیک شد به خدای...(نزدیک مقدار دو کمان بود از کمان های عرب.)
ــــــــــــــ
پی نوشت: اثر تصویری فوق از آثار استاد #حسنروحالأمین می باشد.
به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
#جنگبدر
#قاف
#یاسینحجازی
#پیامبراکرم
سیّد در میانۀ شب برخاست و بر سرِ آن چاه رفت و بایستاد و می گفت:« یاعُتبَة ابن رَبیعه ! و یا شَیبَة ابن رَبیعَه ! و یا اباجهل ابن هِشام ! و یا فلان ابن فلان...»
و جمله مهتران قریش که کشته بودند، نام به نام، ایشان را همی خواند و بعد از آن گفت:«ای قبیله و عشیرۀ من ! شما که در چاهید ! بد عشیرهای بودید. و شما پیغمبرِ خدای به دروغ می داشتید و مردمان مرا به راست داشتند و شما مرا از پیشِ خود براندید و دیگران مرا در پیشِ خود جای دادند و شما مرا از پیشِ خود براندید و دیگران مرا در پیشِ خود جای دادند و شما با من کارزار می کردید و دیگران مرا در پیشِ خود جای دادند و شما با من کارزار می کردید و دیگران مران نُصرَت می کردند و شما مرا خلاف کردید. اکنون بدیدید که وعدۀ خدای راست است!»
صحابه بشنیدند. گفتند:«یا رَسُولَ الله، مردگان را به نام همی خوانی؟!»
سیّد گفت:« ایشان بهتر از شما می شنوند، لیکن آن است که جواب باز نمی توانند داد.»
ـــــــــــــ
پی نوشت: اثر تصویری فوق از آثار استاد #حسنروحالأمین می باشد.
به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
#منظررندان
گونه: #مدح
موضوع: #امیرالمؤمنین
قالب شعر: #غزلمثنویمرّکب
وزن: #مفاعیلنمفاعیلنمفاعیلنمفاعیلن
شاعر: #سیّدحمیدرضابرقعی
مشابه: #الایاایهاالساقیادرکاسأوناولها
ــــــــــــــــ
صدا آری صدا جان جهان را زیرو رو می کرد
پیمبر در همه عمر آن صدا را جستجو می کرد
نفس های خودش بود آن صدای با طمأنینه
صدایی که شب معراج با او گفتگو می کرد
نمی دانم چرا اما پیمبر بعد معراجش
عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو می کرد
خدا آن شب سخن می گفت با صوت یداللهی
خدا پیش محمد(ص) دست خود را داشت رو می کرد
خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع
علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می کرد
نفهمیدیم مولا را... نفهمیدیم بعد از جنگ
علی شمشیر را با اشک هایش شست و شو می کرد
اگر او یازده تن را به جای خود نمی آورد
چگونه با نبود او زمین یک عمر خو می کرد...
ــــــــــــ
پی نوشت: اثر تصویری فوق از آثار استاد #محمودفرشچیان می باشد.
به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
15.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
البته امشب جدایِ از #جنگبدر و #معراجپیامبر میگن یکسری اتفّاقات دیگه هم افتاده که شاید حکایت #جنگجمل بلیغ تر باشه برای گزارش این واقعه، از باب الکنایة أبلغُ مِنَ التَّصریح😉😉
این حماسۀ شور انگیز رو از شاعر اهل بیت جناب آقای #وحیدعظیمپور بشنوید و لذّت ببرید.
ــــــــــــــــــــــ
به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
#دردانه
#تک_بیت
#بدر
خوشم اگر چه دل آتشکده ست و لب عطشان
شب سقایت مولاست هفدهِ رمضان
#مسعود_یوسف_پور
32.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ضیافترندان
#پستویژه
#شبزیارتیسیّدالشهداءعلیهالسّلام
#سجّادمحمّدی
#حاجامیرکرمانشاهی
🌹صلَّى اللَّهُ عَلَى رُوحِکَ الطَّیِّبِ وَ جَسَدِکَ الطَّاهِرِ🌹
🏷عنوان: زخم عشق
🖋به قلم: سجّاد محمّدی
🗣با نوای: حاج امیر کرمانشاهی
ــــــــــــــــــــــــــــــ
به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
کجا برم جز حرم من رو سیاه_شب 18 ماه رمضان 1442.mp3
9.04M
#ضیافترندان
#رمضان
#پستویژه
#مناجاتباخدا
#حضرترقیّه
🌹السَّلامُ عَلیکِ یَا ریحانةَ الحُسین🌹
🗣با نوای: حاج محمود کریمی
🖋به قلم: محمّد جواد پرچمی
🏷بخش های مصیبت این تصنیف اوّلین بار در محرم الحرام 1441 اجراء شده است و سرایش این تصنیف حکایات سوزناکی دارد که ان شاء الله در فرصت های آتی تقدیم شما همراهان می شود.
این تصنیف امشب، شب 18 رمضان 1442 در حریم مطهر رضوی دوباره اجراء شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⚠️به علت ذکر مصیبت ذوات مقدسه لطفاً در شرایط مناسب و حال مساعد مشاهده بفرمائید.
به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
مجموعۀ #هجرت در لیالی قدر تقدیم نگاه شما رندان می شود.
⚠️توجه: برای دسترسی راحت تر به مجموعه، لطفاً هشتگ #هجرت1 #هجرت2 و... دنبال فرمائید
ـــــــــــــ
به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
#هجرت1
#منظررندان
گونه: #مرثیه
موضوع: #امیرالمؤمنین
قالب شعر: #غزل
وزن: #مفعولفاعلاتمفاعیلن
شاعر: #مهدیزارعی
مشابه: #ایآرزویروشندریاها
ــــــــــــــــــــــــ
در ساعتي که هول مکرّر داشت
ديوارهاي خانه تَرَک برداشت
ممنوع بود رد شدن، امّا زن
در دست، حکمِ «رد شو و بُگذر» داشت
حسّي لبالب از «شعف» و «وحشت»
حسّي «شگفت» و «دلهره آور» داشت
در قلب او جوانه ي يک گُل بود
يک سينه آرزوي معطر داشت
هرچه ستاره مست شد و رقصيد
شب را صداي شادي و دف برداشت
صد صف فرشته سجده به کودک کرد
آن لحظه، عرش حالتِ ديگر داشت
(شصت و سه سالِ بعد) همان کودک
يک روز صبحِ زود که از در داشت ـ
مي رفت سمت کوچه، زمين ناليد
از آن چه روزِ فاجعه در سر داشت
بانگ اذان شنيده شد از مسجد
مردي براي دفعه ي آخر داشت...
:«پاشو غريبه!»
:«کيست؟»
:«منم!»
يعني:
اصرار بر آن چه مقدّر داشت
:«قَد قامتِ الصّلوه!»
:«نه، وقتش نيست!»
در سجده، ضربه حالت بهتر داشت
:«سبحانَ رب...»
و وقت مناسب شد
اين سجده حکم وقتِ مقرّر داشت
:«فزتُ و ربِّ...»
کعبه به خود لرزيد
ديوارهاي کوفه تَرَک برداشت...
22.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#هجرت2
#مصیبترندان
#پستویژه
#ضربتخوردنامیرالمؤمنین
#شب19رمضان
#حاجمحمودکریمی
🍁السَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِىَّ اللهِ، اَنْتَ اَوَّلُ مَظْلُوم🍁
🗣با نوای: حاجمحمودکریمی
ــــــــــــــــــــــــــــــ
⚠️به علت ذکر مصیبت ذوات مقدسه لطفاً در شرایط مناسب و حال مساعد مشاهده بفرمائید.
به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd