یا علیم
#درباره_نشست
#نشست_یازدهم
🔰 صورتبندی اولیه نشستهای همعزم از چالش عرصه گفتمان پیشرفت "گسست میان نظر و عمل" بود که پیش از این نیز دراین باره صحبت شده است. با این وجود باید برای تکمیل بحث وارد این سوال شد که داستان گسست میان عرصه نظر و میدان عمل در پیشرفت کجا خودش را نشان می دهد؟ از ابتدای این گفتگوها واژه پربسامدی داشتیم که این نشست میخواهیم دربارهی آن صحبت کنیم؛ واقعیت. و نسبت آن را با مسأله اصلی این نشستها کمی واکاوی کنیم.
🔰 اما وضعیت امروز ما در نسبت نظرورزیهای پیشرفت با میدان عمل داستان پیشرفت چیست؟ چند سوال و مثال بهتر میتواند پاسخ را روشن کند. برنامه هفتم توسعه بعد از حدود ۱۵ سال صحبت از بحث پیشرفت کجای کار است؟ الگوی پیشرفت بعد از حدود ۷ سال و خروجی سه چهارصفحهایاش چه سهمی در سیاستگذاری کلان کشور ایفا کرد؟ البته که توانست به طور بیسابقهای اجماعی در بین صاحب نظران ایجاد کند، اجماع در #بیفایدگی اش و مرکز الگو هم در نهایت چراغ خاموش به خاموشی گرایید! و آیا دست برتر گفتمان رقیب در توضیح وضعیت امروز ما و القا احساس عقبماندگیمان مطلقاً قابل انکار است؟
🔰 پاسخهای موجود در نحوه نسبت برقرار کردن میان عرصه نظر و میدان عمل را شاید بتوان در دو دسته اصلی قرار داد. یک پاسخ باز کردن مسیری است که حداقل از اواخر دههی ۷۰ آغاز شد؛ یعنی مسیر تولید علم تا رسیدن به امتدادهای عملیاش، اما این مسیر ظاهرااً نتوانسته به مطلوب و مقصد مورد نظرش برسد. گویی هر چه در جاده نظر و نظرورزی پیش رفتیم به جاده عمل نرسیدیم! اما بعد از این تجربه مسیر جایگزینی سر دست گرفته شد؛ مسیر تجربه و بازخوانی تجربه و یا از عمل به سمت علم کاملتر و به تعبیری تفصیلی رسیدن. اما باز این سؤال مطرح است که اگر از این سمت حرکت کردیم آیا ما را به نقطهی اتصال میرساند؟ به نقطهای که ادعا میشود میتوانیم علم را بازبینی کنیم و به علم راهگشا و قابل امتداد در عمل دست یابیم یا این مسیر هم جادهای موازی با جادهی قبلی خواهد شد؟
🔰 به نظر در هر صورت در حرکت از هر دو سو باید به یک نقطهی پیوندگاه برسیم، اما در این نقطه نحوه پیوند نظر و عمل در هر دو مسیر روشن نیست. آیا میشود راه سومی پیدا کنیم؟ آیا لحاظ واقعیت یا شروع از واقعیت میتواند نقطهی سومی برای حرکت باشد؟ که در این نقطه بتوانیم هم با گذشته خود گفتگو کنیم برای ساخت لحظه امروز و هم مسیر نویی برای آینده باز کنیم؟ اگر پاسخ به این سوال مثبت هم باشد این چالش را کماکان خواهیم داشت که در توضیح واقعیت باز در دور بحثهای نظری بی ثمر قرار بگیریم.
🔰 واقعیت گاهی خود را با حوادثی به رخ میکشاند که در آن لحظات #عجزمان از توضیح واقعیت و فهمش عیان میشود؛ لحظاتی که در طول انقلاب و بعد از آن کم نبودهاند، و گاهی ما با کنکاش "مسائل" میخواهیم به آن دست بیابیم که در این باره نیز حرف و نقد فراوان است. به نظر میرسد در این مسیر و برای توضیح واقعیت نیاز به #مواجه_شدن با واقعیت داریم، مواجههای شجاعانه در میانهی تهور و جُبن. شاید همچون مواجههای که ابتدای انقلاب با واقعیت آن دوره داشتیم: در جهاد، در نهضت سوادآموزی، در دفاع مقدس و امروز در داستان مقاومت در منطقه و ..
🔰 فرضی از ابتدای ورود به بحث پیشرفت برایمان شکل گرفته بود در یافتن مقوم "پیشرفت"، یافتن آن نقطه اصلی و واقعی که پیشرفت را توضیح میدهد که هر چه میگذرد برایمان روشنتر و قابل دفاعتر میشود؛ نقطهی #استقلال. و به نظرمان این مواجهه با واقعیت آنگاه پیشرفت را رقم خواهد زد که مستقلانه با آن مواجهه شویم، این استقلال نوعی مواجهه در لحظهای است که متعلق به"ما" است و ما یعنی انسان را همزمان میسازد. و پیشرفت هم در همین نقطه که نظر و عملش هم به هم پیوند خوردهاند محقق میشود. اما چطور میتوانیم این لحظه را دریابیم، فهم کنیم و در آن عمل کنیم؟
در این نشست با حضور سه ایده که هر سه در این نکته #لحاظ_واقعیت و همچنین #درهم_تنیدگی_نظر_و_عمل مشترک اند به این موضوع ورود خواهیم کرد ان شالله.
#گفتگو_های_انتقادی
#نشست_های_هم_عزم
#تحقق_گفتمان_پیشرفت
#چگونگی_لحاظ_واقعیت_در_پیوند_نظر_و_عمل