eitaa logo
همه چیزستان
6.9هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
10 فایل
راه ارتباطی با مدیر کانال @hassani313 لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/3401843068Cd77c8892ca
مشاهده در ایتا
دانلود
11.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کباب یونانی از گرگان تست هوشه 🤩🥩 راسته گوساله یا سردست ۳۰۰ گرم قلوه گاه گوسفندی ۲۰۰ گرم پیاز رنده شده آب گرفته ۱۲۰ گرم نمک ۵ گرم فلفل سیاه یک سوم ق چ پرده دور شکم گوسفندی ۱ الی ۲ گرم جوش شیرین 🇮🇷 👇👇 💁‍♂ @hamechizestan313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد پدران آسمانی که دربینمون نیستند ولی یاد و خاطرشون همیشه در دلمون زندست... لطفا برای شادی روح پدر حقیر صلوات بفرستید🌹 🇮🇷 👇👇 💁‍♂ @hamechizestan313
10.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گنبدت قشنگه از همه‌ی زاویه‌ها عاشق اسم توان بهترین قافیه‌ها مثلا قافیه میشه واژه‌ی عالی‌جناب با ابوتراب (ع)✨🌺 ✨🌺 🇮🇷 👇👇 🌺 @hamechizestan313🌺
🔴چطوری سخت‌ترین سرفه‌ها رابا پرتقال و نمک برطرف کنیم؟🤔 به اندازه یک سانت سر پرتقال را ببرید ؛ رگ سفیدی که وسط پرتقال هست رو در بیارید یک قاشق مرباخوری نمک بریزید داخل پرتقال و در پرتقال رو ببندید و تو یه ظرف فلزی کوچک قرار دهید و ظرف فلزی که پرتقال داخلشه رو توی فر یا در قابلمه قرار دهید ؛ ته قابلمه یک یا دو سانت آب بریزید و در قابلمه رو ببندید و بزارید ۲۵ دقیقه بجوشد و بعد پرتقال رو دربیارید و مغزشو کامل بخورید. 🇮🇷 👇👇 🌺 @hamechizestan313🌺
🔴 یکی از عجیب ترین مرزهای جهان 📸اگه پشت این میز سه نفری بنشینین، یکی در اسلواکیه، یکی در کشور اتریش و دیگری در مجارستان! 🇮🇷 👇👇 🌺 @hamechizestan313🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همه چیزستان
📕#رمان امنیتی و جذاب سپر سرخ 🔴 قسمت شانزدهم ▫️عامر روی کاناپه خوابش برده بود و به گمانم در میش
📕 امنیتی و جذاب سپر سرخ 🔴 قسمت هفدهم ▫️چند روز با دلی که در قفس سینه برای پدر و مادرم پَرپَر می‌زد، میهمان خانه نورالهدی بودم. ▪️عامر هر روز به ما سر می‌زد و هر بار من خودم را در اتاق حبس می‌کردم تا چشمان عاشقش را نبینم و دیگر طاقتش تمام شده بود که یکبار از همان پشت در،صدا رساند:«اگه تو نمی‌خوای منو ببینی ولی من دلم برات خیلی تنگ شده!» ▪️و این قهر و سکوت دیوانه‌اش کرده بود که بی‌هوا فریاد کشید:«نامردم اگه ایندفعه تنها برم آمریکا!باید با من بیای،میفهمی؟!» ▫️خیال می‌کرد با عربده کشیدن می‌تواند رامم کند و نمی‌دانست در این سال‌ها در فلوجه به‌قدری حیوان وحشی داعشی دیده‌ام که دربرابر این تشرهای عاشقانه حتی لحظه‌ای دلم نمی‌لرزد. ▪️می‌شنیدم نورالهدی سرزنشش می‌کند و او همچنان خط و نشان می‌کشید که لحن مردانه‌ای در خانه پیچید و همزمان صدای خنده و خوشحالی بچه‌ها بلند شد. ▫️ظاهراً پدرشان به خانه برگشته و سرانجام ابوزینب از خط آمده بود که دستپاچه روسری‌ام را به سر کشیدم و هیجان‌زده‌تر از نورالهدی از اتاق بیرون رفتم. ▪️فقط می‌خواستم خبری از فلوجه بگیرم و حواسم نبود ابوزینب از ماجرای حضورم در این خانه بی‌خبر است که دربرابر حیرت نگاهش، زبانم به هم پیچید:«فلوجه آزاد شد؟» ▫️نورالهدی و عامر محو حالم مانده بودند، ابوزینب چند لحظه نگاهم کرد و مثل اینکه من تازه به خاطرش آمده باشم،خنده فراموشش شد. ▪️خسته و خاکی از معرکه برگشته، سر و وضع لباس جنگی‌اش به هم ریخته و چین و چروک صورت آفتاب‌سوخته‌اش خبر از نبردی سخت می‌داد و حالا نمی‌فهمید نامزد سابق عامر و دختر زندانی در فلوجه، در این خانه چه می‌کند. ▫️عامر چند قدم عقب‌تر با دلخوری نگاهم می‌کرد و چند دقیقه کشید تا نورالهدی دست و پا شکسته برای ابوزینب بگوید چرا من اینجا هستم و او با هر کلمه‌ای که از همسرش درباره من می‌شنید، خون غیرت بیشتر در صورتش می‌دوید و سفیدی چشمانش از خشم به سرخی می‌زد. ▪️شرم و حیا مانع می‌شد تا نورالهدی همه‌چیز را بگوید و از همان حرف‌های درهم، ابوزینب تا ته خط رفته بود که دیگر نگاهم نکرد و ساکت گوشۀ اتاق در خودش فرو رفت. ▫️من منتظر خبری از فلوجه بودم و خبر دیگری خاطرش را به هم ریخته بود که نگاهش به نقطه‌ای نامعلوم فرو رفت و با لحنی مبهم زمزمه کرد:«پس مهدی اونشب واسه همین انقدر دیر اومد.» ▪️نمی‌فهمیدم چه می‌گوید و نمی‌دانستم نام همان کسی را بر زبان آورده که چند روز است خانه خیالم را خراب کرده و پریشان پرسیدم:«فلوجه آزاد شد؟ از پدر و مادرم خبر داری؟» ▫️همانطور که سرش پایین بود، به آرامی خندید و با متانت جواب داد:«فلوجه سر افعی داعش بود که امروز کوبیدیم و شهر کاملاً آزاد شد!همین امروز خودم می‌برمت پیش پدر و مادرت.» ▪️باورم نمی‌شد کار داعش در فلوجه تمام شده باشد و دوباره می‌توانم پدر و مادرم را ببینم که کاسۀ هر دو چشمم از اشک، لبالب شده و با لب‌هایی که سه سال هر لحظه از ترس داعش می‌لرزید، دوباره می‌خندیدم. ▫️نورالهدی در آغوشم کشید و عامر دلتنگ خنده‌هایم بود که حلقه‌ اشک روی مژه‌های مشکی و بلندش نشست و نمی‌خواست گریه کردنش را ببینم که به پشت سر چرخید و دیدم او هم از شادی آنچه باورش نمی‌شد، شانه‌هایش از گریه می‌لرزد. ▪️ابوزینب همانطور که به پشتی تکیه زده بود، تلویزیون را روشن کرد و دیدم مردی با موی و محاسنی سپید میان خبرنگاران عملیات آزادی فلوجه را با آرامش شرح می‌دهد و نورالهدی با خوشحالی رو به من کرد:«ابومهدی همینه!فرمانده حشدالشعبی!» ▫️با کف دستم پردۀ اشک را از چشمانم کنار زدم تا صورت او را بهتر ببینم و به‌خدا یک تکه نور بود که میان جمعی از نظامیان با لبخندی شیرین و لحنی دلنشین سخن می‌گفت و دلم می‌خواست حاج قاسم را هم ببینم که معصومانه پرسیدم:«حاج قاسم بین‌شون نیس؟» ▪️از اینکه نام این سردار ایرانی را بردم، عامر مردد به سمتم چرخید و انگار نام ایران عصبی‌اش می‌کرد که با هر دو دست اشک‌هایش را پاک کرد و پیش از آنکه اعتراض کند، ابوزینب متعجب پرسید:«حاج قاسم رو از کجا می‌شناسی؟» ▫️شاید این سکوت چند روزه و حالا این به زبان آمدنم، عامر را عصبانی‌تر کرده بود که نیشخندی نشانم داد و متلک انداخت:«خیال کردی پدر و مادرت رو حاج قاسم نجات داده؟» ▪️و پاسخ این طعنۀ تلخش در سینۀ ابوزینب بود و روی نام حاج قاسم غیرت داشت که مقابل عامر قد علم کرد و صدایش بالا رفت:«همون جوونی که اونشب آمال رو نجات داده از نیروهای ایرانی حاج قاسم بوده!» ▫️برای یک لحظه نفسم در سینه بند آمد که دوباره نجابت نگاه و مردانگی لحنش پیش چشمانم آمده و حالا فقط می‌خواستم ابوزینب بیشتر برایم بگوید از مردی که معجزۀ زندگی‌ام شده و بی‌هوا دلم را با خودش برده بود... 📖 این داستان ادامه دارد...
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیرغار ،ده چشمه،فارسان،چهارمحال و بختیاری😍 خدایا هم روزی را تو میسازی هم روزگار را هم امروز را هم فردا را برای دوستانم زیبا بساز 🇮🇷 👇👇 🌺 @hamechizestan313🌺
🛑📺 فیلم‌‌های سینمایی امروز تلویزیون، سه‌شنبه ۲۵ دی 🔹«مامور ناشی» ساعت ۱۰:۰۰ از شبکه سه 🔹«خواب سفید» ساعت ۱۳:۰۰ از شبکه نمایش 🔹«به روح پدرم» ساعت ۱۳:۳۰ از شبکه تهران 🔹«لوئیس و دوستان فضایی» ساعت ۱۴:۰۰ از شبکه کودک 🔹«منبع رمز» ساعت ۱۵:۰۰ از شبکه نمایش 🔹«بی همتا» ساعت ۱۷:۰۰ از شبکه نمایش 🔹«ما قهرمانیم» ساعت ۱۸:۰۰ از شبکه امید 🔹«وانتافه» ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه افق 🔹«پرتگاه» ساعت ۱۹:۰۰ از شبکه نمایش 🔹«سفر جادویی» ساعت ۲۱:۰۰ از شبکه نمایش 🔹«هدف سخت» ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه نمایش ✍گفتنی است گاهی امکان تغییر ساعت پخش و یا عدم پخش فیلم‌های سینمایی وجود دارد 🇮🇷 👇👇 🌺 @hamechizestan313🌺
12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥💥 یا مذل المنافقین 🌪🌊 📌امریکای بی‌عرضه و مدیران بی‌کفایت؛ 📌آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی در امریکای مثلا منظم گزارش تصویری فعال رسانه‌ای از لس‌آنجلس؛ مخزن آب آتش‌نشانی که قرار بود هنگام آتش‌سوزی نجات بخش شهر باشد از مدت‌ها قبل خالی بوده است پ.ن. ⭕️پسر ترامپ گفته تجهیزات آتش نشانی شون اکثرا اوکراین هستن: وقتشه دیگه مردم مظلوم آمریکا شعار بدن: نه اورشلیم نه دونباس فقط ال ای و کانزاس 😁 خالی بودن دریاچه و آب نداشتن شیرهای آتش‌نشانی، چه ربطی به اوکراین داره؟ آب رو هم صادر کردن، اقیانوس دیگه آب نداشت؟ شیطان، راست و دروغش معلوم نیست. 🇮🇷 👇👇 🌺 @hamechizestan313🌺