eitaa logo
دکتر حمیدرضا مقصودی
8.1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
98 فایل
اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه در این کانال تلاش می کنم آن‌چه را که مینویسم و مطالبی را که می‌پسندم به اشتراک بگذارم. شاید از اقتصاد، شاید هم از سایر حوزه‌های دانشی و بینشی. شاید هم گاه نوشته و دل نوشته‌ای بی ارتباط. شاید هم ...
مشاهده در ایتا
دانلود
با طرح شعار سال در چند روز اخیر، مباحثه داغی میان دوستان حزب‌اللهی شکل گرفته است که چند نکته‌ای به نظرم می‌رسد: ۱. دعوای خلق نقدینگی و رابطه آن با تورم، انحرافی است، اثر چندانی نه بر دارد و نه بر ! اولا صرف نظر از خوب یا بد بودن خلق نقدینگی، در حال حاضر دولت کمترین میزان خلق نقدینگی را دارد و کاهش بیشتر آن در کوتاه‌مدت و حتی میان‌مدت اساسا ممکن نیست و بنا به مصالحی بالاتر، محدود کردن آن مطلوب هم نیست. ثانیا آن‌چه از آمار بر می‌آید، نوسانات نرخ رشد نقدینگی توضیح‌دهندگی کافی برای نرخ تورم را ندارد. در سه دهه اخیر، نرخ رشد نقدینگی تقریبا بین ۲۰ تا ۳۰ درصد سالانه بوده اما تورم ببین ۹ تا ۴۰ درصد نوسان داشته و این یعنی عوامل غیرپولی، اثرگذاری معنادارتری بر نرخ تورم داشته‌اند! و ثالثا همه اینها در وضعیتی است که چه در نرخ رشد بالای نقدینگی و چه در نرخ پایین آن، چه در نرخ بالای تورم و چه در پایین آن، رشد تولید بسیار پایین بوده است! پس عامل رشد و را هم باید خارج از متغیرهای پولی جستجو کرد. ۲. حضرت آقا فرمودند مهار تورم از طریق رشد تولید میسر است، همانگونه که پارسال، دانش‌بنیانی را با اشتغال‌آفرینی توامان دانستند. این را بگذارید کنار و تا منظومه فکری ایشان حول مفهوم محوری و تکمیل شود. همه این مولفه‌ها، است و در همه آنها، تفاوتهای آشکاری با رویکردهای متعارف اقتصادی وجود دارد. در اقتصاد متعارف لیبرالیستی، دانش‌بنیانی با اشتغالزایی جمع‌ناپذیر است و رشد تولید (به مدنظر آنها) با مردم‌محوری و عدالت‌بنیانی در تعارض است و قس علی هذا! ۳. میدان بازی ما در نیست، اگرچه نظریات محکمی در نفی ربا و بازار پول و طلا داریم! به نظر بنده که از الهام گرفته‌ام، نقطه شروع ما در ، مسأله یا خدادادی ثروت است. بدون توزیع عادلانه این ثروت‌ها، رشد تولید و مهار تورم هیچ دردی از مردم یعنی ولی‌نعمتان انقلاب اسلامی، دوا نمی‌شود. رشد تولیدی که جیب سرمایه‌داران را پر کند و کنترل تورمی که سفره طبقه متوسط و ضعیف را تنگ‌تر کند، قطعا مورد نظر حضرت آقا نیست! ۴. ثروت‌های خدادادی یا همان یعنی حذف انحصارات دولتی و خصوصی بر این منابع و اینجا حوزه کوچک‌سازی دولت است، به شما آدرس غلط ندهند! انفال یعنی گسترش در میان توده‌های مردم و این یعنی افزایش انگیزه برای تولید و اشتغال توسط و این یعنی مردم‌‌محوری به معنای واقعی کلمه، و این یعنی تزریق در بنیانهای نظام اقتصادی. انفال یعنی جهت‌دهی دانش و فناوری و پژوهشهای کاربردی به سمت بهینه‌سازی نه تزریق و ترویج فناوریهای انباشتی تکاثری سرمایه‌داری! یعنی احیای ثروت‌ها و عمران زمین‌ها، یعنی رفع انحصار از زمین، آب و انرژی و این یعنی معنای حقیقی . ۵. در ، ابتکار عمل در دست اقتصاد اسلامی است، نظریه و مدل و راهبرد و سیاست فراوان داریم، به جای هدردادن نیرو و توان اندک رو به تزاید اقتصاددانان اسلامی در مسایل انحرافی کم‌بازده، روی این حوزه اساسی و مغفول‌مانده باید کار کنیم. والسلام علی من اتبع الهدی علی سعیدی ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ 🆔 @DrSaeedi
✍️ تأملاتی تاریخی و فلسفی در ضلالت تفکر مدرن با نظر به مواضع غنی‌نژاد در مناظره با علی‌زاده (۲) اما به نقد روشی بر می‌گردم. طبق مبانی منطقی و معرفت‌شناختی فیلسوفان ارجمند سنت فلسفی و الهیاتی ما چون علامه طباطبایی این گزاره که «اقتصاد دولتی و دستوری یک شر مطلق است» به نحو پیشینی باطل است و القاء مکرر و مؤکد آن از طرف یک عالم علوم انسانی نشان از یک بیماری فکری خطرناک دارد! توضیح این مختصر این که اسلامی با تقسیم ادراکات به حقیقی و اعتباری، منکر تعریف و حکم ذاتی برای جمیع امور اعتباری هستند. تعریف و حکم مخصوص مفاهیم حقیقی مثل انسان، گربه، کاج، تیتانیوم، کوروموزوم، ستاره و امثال این‌ها است که با توجه به مصادیق حقیقی خود تعریف و تعلیل می‌شوند، اما برای مفاهیم اعتباری همچون «دولت» و «آزادی» و «دستور» که مفاهیم انتزاعی هستند که بنا به نیازهای عینی و زمینه‌های اعتقادی، متغیر می‌شوند، چه طور می‌توان ذات و ذاتیات در نظر گرفت؟! بر این اساس، این تصور که برای یک کلیِ اعتباری مثل «دولت» یا «دستور» می‌توان ذات در نظر گرفت و بدتر، آن ذات را سراسر پلید و فاسد دانست، در نگاه منطق‌دانان و اهالی حکمت، حُکمی در غایت بلاهت و ضلالت است! ساده‌ترین راه برای نقض احکام ذاتی و مطلق برای اعتباریات، یافتن مثال‌های نقض از مصادیق مخالف آن حکم است. به راستی، علی‌زاده با ذکر مثال‌های زیاد سعی می‌کرد همین ملازمهٔ تصوری غنی‌نژاد بین اقتصاد «دستوری» و «فساد» را نقض کند، گرچه چنان که عرض شد برای دانشمندی که با اصول روشی، منطقی و معرفت‌شناختی آشنا باشد، بطلان این دست ادعاها به نحو پیشینی بدیهی است و حتی نیاز به مثال نقض ندارد! اما آنچه مایهٔ مشخصاً‌ وحشت یک حکیم است این است که در همین تمدن ظلمانی ذاتیات را برای حقایق نوعی (مثل انسان، زنانگی و مردانگی) انکار می‌کنند، اما این چنین بر ذات داشتن امور اعتباری تأکید می‌کنند! به راستی این میزان واژگونگی در فهم حقایق امور مایهٔ وحشت است! بدا به حال تمدنی که می‌گویند زن و مرد و نقش‌های جنسی خصوصیت ذاتی انسان نیستند و لذا انواع ساختارشکنی‌های اخلاقی و جنسی را مجاز می‌دانند، اما امور اعتباری و متغیر مثل دولت، ، و امثالهم را واجد ذات ثابت می‌داند و با استقراءهای بسیار ناقص یا نامعتبر ادعا می‌کنند که «دولت» سراسر شر است و «مالکیت» سراسر خیر یا برعکس! بزرگان علم و اندیشه در سنت فکری ما همچون و غور در مسائل علمی را بدون استحکام دانش منطق خطایی نابخشودنی می‌دانستند و علامه طباطبایی خلط بین حقیقت و اعتبار را سمی مهلک می‌دانستند که دامن‌گیر بسیاری از متفکران مدرن شده است. دیشب یک نمونه از این خطای نابخشودنی و سم مهلک را در گزافه‌گویی‌های اقتصاددانی ۷۲ ساله که سال‌ها سرمنشأ اشتباهات و تدلیسات شبه‌علم اقتصاد متعارف بوده به عینه شاهد بودید! @criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی