✅ #سیره_اخلاقی_آقا
🚨 زیّ طلبگی
حجت الاسلام احمد مروی :
💠 یک وقت گزارشی را خدمت #آقا بردم ، راجع به یکی از روحانیونی که آن موقع #قاضی شده بود. خانه ای خریده بود و مقداری کمک و مساعدت هم برای آن خانه می خواست.گزارشی را خدمت ایشان دادم با اینکه خیلی خانه گران قیمتی هم نسبت به شرایط آن روز نبود ، ایشان فرمودند که چه ضرورتی دارد #یک_طلبه،خانهای مثلاً بیست میلیون تومانی بخرد؟!
این قضیه مال مثلاً دوازده سیزده سال قبل است ( حدودا اواخر دهه هفتاد ) ، با اینکه بیست میلیون تومان آن موقع هم خیلی زیاد نبود و خانه هم آن چنانی نبود.
بعد فرمودند:خانواده ما گاهی می روند منزل بعضی از #آقایان و میآیند تعریف میکنند ، که مثلاً دور تا دور اتاق #پشتی_قالیچهای بود ، که ایشان فرمودند من تعجب می کنم ! چه ضرورتی دارد،حالا دور تا دور اتاق ما پشتی قالیچهای باشد ، نمیشود یک پشتی معمولی باشد؟!حتماً باید قالیچهای باشد؟!#گران_قیمت باشد؟! یک پشتی باشد که به دیوار تکیه ندهند، با یک #پارچه_معمولی هم میشود این را تامین کرد و کنار اتاق گذاشت ، چه ضرورتی دارد؟ #مخصوصاً ما #روحانیون،زندگیها خانهها و وضعیتمان اینجوری باشد؟!
بعد فرمودند:در خانه ما،یک #فرش_دستبافت بیشتر نداریم.این هم جزو #جهیزیه خانمم بوده است ، که الان هم دیگر #نخنما شده است ، ولی چون یادگاری است ، این را در خانه نگه داشتیم و الا همه خانه ما #موکت است و اصلاً فرش دستبافت نداریم ، حتی فرش ماشینی هم در خانه ما نیست و کلاً خانه ما با #موکت ، فرش شده است.
📰 ویژه نامه تداوم آفتاب ( روزنامه جام جم ) سال ۱۳۸۷
🆔 @sireh_agha
🍃سال ۱٣٣٧ در یکی از روستاهای اصفهان دختری بدنیا آمد که تمام رفتارهایش با هم سن و سالانش متفاوت بود. از پنج سالگی به مکتب میرفت و تمایل داشت #چادر سر کند و چون بزرگان رو می گرفت. مادرش نگران زمین خوردنش بود اما وقتی با او در میان می گذاشت طیبه می گفت زمین بخورم بهتره تا مردم رویم را ببینند!
🍃لباس کهنه را به نو ترجیح می داد تا مبادا طفلی یتیم نداشته باشد و حسرت بخورد. تنها شش سال داشت که دور حوض می چرخید و می خواند"خمینی عزیزم ،بگو که خون بریزم!"
🍃پدرش از روحانیون مبارز بود و طیبه قبل از #سن_تکلیف نیمی از ماه مبارک را روزه گرفته و هشت روزش را برای سلامتی #امام_خمینی که در تبعید بودن و بقیه را برای سلامتی پدرش هدیه میکرد.
🍃در هفت سالگی #قرائت قرآنش که کامل شد ، قالی می بافت و می گفت: مزد قالیبافی روزم را برای #جهیزیه ام بگذارید و مزد قالیبافی شبم را برای آقای خمینی! می خواهم وقتی به ایران بازگشت، پیش پایش گوسفند قربانی کنم. هر چه پول بدستش می رسید، یک قِران و ۱۰ شاهی کنار گذاشته و باقی را خرج #فقرا می کرد.
🍃شهیده طیبه در سال ۱٣۵۰ با پسر خاله مجاهدش ابراهیم جعفریان #ازدواج کرد و طی یک مراسم #مولودی خانی به خانه بخت رفت. طیبه بعد از ازدواج با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و #تفسیر_قرآن پرداخت.
🍃بعد از مدتی توسط همسرش به عضویت گروه مهدیون در آمد. سال ۵۴ که #ساواک در صدد تعقیب ابراهیم برآمد، زندگی مخفی آنان شروع شد. سال ۵۶بعد از دستگیری همسرش، همراه پسر خردسالش، برادر و دختر خاله اش که از همرزمانش بودندتوسط ساواک محاصره شدند.
🍃 دراین درگیری مسلحانه با ساواک، خودش دستگیر شده و همراهانش به شهادت رسیدند. وسیله #شکنجه آنان فرزند خردسالشان بود. طیبه و ابراهیم یک ماه زیر شکنجه بیشتر دوام نیاوردند و این در حالی بود که بانوی شهید تا آخرین لحظات در زیر شکنجه مراقب #حجابش بود.
🍃گر چه طیبه نماند تا هنگام ورود امام جلوی پایش گوسفند قربانی کند اما با خون خودش راه آمدنش را هموار کرد.
✍نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهیده_طیبه_واعظی
🆔 @clad_girls
🔺پویش ملی کتابخوانی #مثبت۳
کتاب بخوان
#سرویس_طلا و #جهیزیه ببر
🔻جهت شرکت در پویش و تهیه کتاب با تخفیف و پست رایگان عدد۳ را به سامانه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ ارسال کنید.
#فرزندآوری
#کتابخوانی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
عضویت در کانال مثبت سه:
https://eitaa.com/joinchat/4083679596C0a64b3e568