eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
629 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥🔥🔥 اهل کوفه، قبر ابن ملجم را به آتش می کشیدند ابن بطوطه در سفرنامه خود می نویسد: رأيتُ بغربيّ جبّانة الكوفة مَوضعاً مُسودّاً شديدَ السّواد في بسيطٍ أبيض. فَاُخبِرتُ انَّهُ قبرُ الشَّقيِّ ابنِ مُلجم، وَ اَنَّ أهلَ الكوفةِ يَأتونَ في كُلِّ سَنَةٍ بِالحَطَبِ الكَثيرِ فَيُوقِدُونَ النّارَ عَلَى مَوضِعِ قَبرِهِ سَبعَةَ أيّامٍ. (رحلة ابن بطوطة، ج‏2، ص 55) (در مسافرتم به کوفه) در سمت غربی قبرستان (جبّانه) کوفه، جایی بسیار سیاه را در میان زمینی سفید دیدم. به من گفتند که آنجا قبر ابن ملجم شقیّ است و اهل کوفه هر سال هیزم بسیاری را بر سر قبر وی می آورند و به مدت 7 شبانه روز در آنجا آتش به پا می کنند. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
🔥🔥🔥 جایگاه ابن ملجم در جهنّم جناب علیّ بن ابراهیم قمی در تقسیرش ذیل آیه « قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» می نویسد: ‏الْفَلَقُ جُبٌّ فِي جَهَنَّمَ يَتَعَوَّذُ أَهْلُ النَّارِ مِنْ شِدَّةِ حَرِّهِ، فَسَأَلَ اللَّهَ أَنْ يَأْذَنَ لَهُ أَنْ يَتَنَفَّسَ، فَأَذِنَ لَهُ فَتَنَفَّسَ فَأَحْرَقَ جَهَنَّمَ قَالَ: وَ فِي ذَلِكَ الجُبِّ صُنْدُوقٌ مِنْ نَارٍ يَتَعَوَّذُ أَهْلُ الْجُبِّ مِنْ حَرِّ ذَلِكَ الصُّنْدُوقِ، وَ هُوَ التَّابُوتُ. وَ فِي ذَلِكَ التَّابُوتِ سِتَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ سِتَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ. فَأَمَّا السِّتَّةُ الَّتِي مِنَ الْأَوَّلِينَ: فَابْنُ آدَمَ الَّذِي قَتَلَ أَخَاهُ، وَ نُمْرُودُ إِبْرَاهِيمَ الَّذِي أَلْقَى إِبْرَاهِيمَ فِي النَّارِ، وَ فِرْعَوْنُ مُوسَى، وَ السَّامِرِيُّ الَّذِي اتَّخَذَ الْعِجْلَ، وَ الَّذِي هَوَّدَ الْيَهُودَ، وَ الَّذِي نَصَّرَ النَّصَارَى، وَ أَمَّا السِّتَّةُ الَّتِي مِنَ الْآخِرِينَ: فَهُوَ الْأَوَّلُ وَ الثَّانِي وَ الثَّالِثُ وَ الرَّابِعُ وَ صَاحِبُ الْخَوَارِجِ وَ ابْنُ‏ مُلْجَمٍ‏ لَعَنَهُمُ اللَّهُ‏. (تفسير القمي، ج‏2، ص449) فلق چاهى در جهنّم است كه اهل جهنّم از شدّت گرمای آن پناه مي برند و از خداوند درخواست می کنند كه اجازه فرمايد که آن چاه تنفّس كند. پس خداوند اذن می دهد و آن چاه نفسی مي كند که آن نفس در اثر شدّت حرارتش جهنّم را مي سوزاند. در آن چاه صندوقى از آتش است كه اهل آن چاه از شدّت حرارت آن صندوق به خدا پناه مي برند. در آن صندوق، شش نفر از اولين و شش نفر از آخرين قرار دارند. شش نفر از اوّلین عبارتند از: قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، نمرود كه حضرت ابراهيم علیه السلام را در آتش افكند، فرعون زمان حضرت موسی علیه السلام، سامرى است كه گوساله را ساخت، كسى كه كه بنى اسرائيل را از دين حضرت موسى علیه السلام بر گرداند، و همان کسی كه نصارى را از دين و طريقه حضرت عيسى علیه السلام باز داشت. شش نفر از آخرين عبارتند از: اولى و دومى و سومى و چهارمی(معاويه)، و رئیس خوارج (ذو الثّديين) و ابن ملجم قاتل امير المؤمنين عليه السّلام. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
🔥💩☠️ عذاب هر روزه ابن ملجم مرادی به دلیل قتل امیرالمؤمنین علیه السلام قَالَ أَبُو الْقَاسِمِ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ الرَّفَّاءِ بِالْكُوفَةِ قَالَ‏: كُنْتُ بِالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَرَأَيْتُ النَّاسَ مُجْتَمِعُونَ حَوْلَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ، فَقُلْتُ: مَا هَذَا؟ قَالُوا: رَاهِبٌ أَسْلَمَ. فَأَشْرَفْتُ عَلَيْهِ فَإِذَا شَيْخٌ كَبِيرٌ عَلَيْهِ جُبَّةُ صُوفٍ وَ قَلَنْسُوَةُ صُوفٍ، عَظِيمُ الْخَلْقِ وَ هُوَ قَاعِدٌ بِحِذَاءِ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ، فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: كُنْتُ قَاعِداً فِي صُومِعَتِي فَأَشْرَفْتُ مِنْهَا، فَإِذَا طَائِرٌ كَالنَّسْرِ قَدْ سَقَطَ عَلَى صَخْرَةٍ عَلَى شَاطِئِ الْبَحْرِ، فَتَقَيَّأَ فَرَمَى بِرُبُعِ إِنْسَانٍ، ثُمَّ طَارَ. فَتَفَقَّدْتُهُ فَعَادَ فَتَقَيَّأَ فَرَمَى بِرُبُعِ إِنْسَانٍ كَذَا إِلَى أَنْ تَقَيَّأَ بَاقِيَهُ ثُمَّ طَارَ. فَدَنَتِ الْأَرْبَاعُ. فَقَامَ رَجُلاً فَهُوَ قَائِمٌ وَ أَنَا أَتَعَجَّبُ حَتَّى انْحَدَرَ الطَّيْرُ فَضَرَبَهُ وَ أَخَذَ رُبُعَهُ وَ طَارَ وَ فَعَلَ بِهِ فِي الثَّلَاثَةِ الْأَرْبَاعِ كَذَلِكَ. فَبَقِيتُ أَتَفَكَّرُ وَ أَتَحَسَّرُ أَ لَا أَكُونُ سَأَلْتُهُ مَنْ هُوَ؟ فَبَقِيتُ أَتَفَقَّدُ الصَّخْرَةَ حَتَّى رَأَيْتُ الطَّيْرَ فَأَقْبَلَ وَ فَعَلَ كَمَا فَعَلَ، فَالْتَأَمَتِ الْأَرْبَاعُ وَ صَارَ رَجُلًا فَنَزَلْتُ وَ قُمْتُ بِإِزَائِهِ وَ دَنَوْتُ مِنْهُ وَ سَأَلْتُهُ مَنْ أَنْتَ؟ فَسَكَتَ عَنِّي. فَقُلْتُ: بِحَقِّ مَنْ خَلَقَكَ مَنْ أَنْتَ؟ فَقَالَ: أَنَا ابْنُ‏ مُلْجَمٍ.‏ فَقُلْتُ: وَ مَا فَعَلْتَ؟ قَالَ: قَتَلْتُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ، فَوَكَّلَ اللَّهُ بِي هَذَا الطَّائِرَ يَقْتُلُنِي كُلَّ يَوْمٍ قَتْلَةً فَهَذَا خَبَرِي، وَ انْقَضَّ الطَّائِرُ فَأَخَذَ رُبُعَهُ وَ طَارَ. فَسَأَلْتُ عَنْ عَلِيٍّ؟ فَقَالُوا: ابْنُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله فَأَسْلَمْتُ. (كشف الغمة، ج‏1، ص434) ابوالقاسم حسین بن محمد که به ابن رَقّا مشهور است نقل می کند: درمسجدالحرام و مقام ابراهیم علیه السلام راهبی رادیدم که جمعی کثیر به دورش حلقه زده بودند. پرسیدم موضوع چیست؟ گفتند: راهبی است که مسلمان شده است. نزدش رفتم و دیدم پیرمردی است که صوف به تن دارد و در مقابل مقام ابراهیم علیه السلام نشسته است و چنین می گوید: من در صومعه خود نشسته بودم. روزی دیدم که پرنده ای بزرگ مانند عقاب از هوا پایین آمد و بر سر سنگی که درکنار دریا بود نشست و ربع جسد آدمی را قی کرد و بالا آورد و سپس پرواز نمود و بعد از لحظاتی باز هم آمد و ربع دیگری را قی کرد و همچنین کرد تا این که تمامی جسد شخص نامعلوم را قی نمود و پرواز کرد. سپس اعضاء قی شده به یکدیگر نزدیک شده و به هم چسبیدند و بدنی تشکیل شد و برخاست و به هرطرف نگاه می کرد! من درتعجّب فرو رفته بودم که ناگهان دیدم که باز همان پرنده از هوا به زیر آمد و یک ربع بدن آن شخص را از بدنش جدا نموده و فرو برد و سپس به پرواز درآمد و رفت و پس از لحظاتی آمد و ربع دیگری را برد و به همان طریق می آمد تا اینکه تمامی اعضای او را فرو برده و از نظرم غایب شد. من فکر می کردم و حسرت می خوردم که چرا از آن شخص نپرسیدم که تو کیستی و این چه حالتی است؟ امّا در روزی دیگر باز همان ماجرا در همان وقت روی داد و چون دیدم که او زنده شد و ایستاد، نزد او رفتم و پرسیدم: تو کیستی؟ امّا جواب نداد. گفتم: به حقّ آن که تو را خلق کرده است، بگو کیستی؟ گفت: من ابن ملجم هستم، پرسیدم: چه کرده ای؟ گفت: علیّ بن ابی طالب را کشتم و از آن روز خدای متعال این پرنده را بر من موکّل کرده است که هر روز (به جزای آن عمل) مرا به این نحوی که دیدی می کشد و زنده می کند. دراین حال بودیم که آن پرنده سر رسید و به همان صورت قبل، ربعی از بدنش را کند و پرواز نمود و ماجرایش هم چنان تکرار می شد. پس من درمورد علی بن ابی طالب علیه السلام تحقیق و جستجو نمودم. گفتند او پسرعموی رسول خدا صلّی الله است و به این سبب اسلام آوردم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
👊🏼👊🏼 تلاش معاویه برای محبوب کردن نام ابن ملجم مرحوم علامه امینی در کتاب شریف «الغدیر» به نقل از «شرح نهج البلاغه» ابن ابی الحدید معتزلی نقل می کند: معاويه، چهار صد هزار درهم از بيت المال به «سمرة بن جندب» داد، تا در ميان مردم شام سخنرانى كند و ضمن آن بگويد كه آيه: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ» يعنى: «از مردم كسى هست كه گفتارش در زندگانى دنيا بر تو خوش و شگفت آيد و بر آنچه در دلش است خداى را گواه مى‏گيرد و او سخت‏ترين دشمنان است. و هرگاه روى برتابد، در زمين مى‏كوشد تا فساد برانگيزد و كشت و نژاد را نابود كند، و خدا فساد را خوش ندارد»، درباره على ابن ابيطالب عليه السّلام است و همچنين بگويد كه آيه: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ‏» يعنى: «از مردم كسى هست كه جان خود را در راه كسب خشنودى خدا مى‏فروشد و از خودش در مى‏گذرد» درباره «ابن ملجم» نازل شده است. (الغدير، ج‏11، ص42) علامه مجلسی در «ترجمه فرحةالغری» می نویسد: آنچه نقل كرده است عبد الحميد بن ابى الحديد مداينى در شرح نهج البلاغه از ابو جعفر اسكافى كه معاويه- عليه اللّعنة- صد هزار درهم به سمرة بن‏ جندب‏ داد كه حديثى وضع كند كه در شأن علىّ بن ابى طالب علیه السلام نازل شده است اين آيه‏ «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ»، و در شأن ابن ملجم- عليه اللّعنة- نازل شده است اين آيه‏ «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ»‏؛ پس سمره قبول نكرد كه اين حديث را وضع كند؛ پس دويست هزار درهم فرستاد و او قبول نكرد؛ پس سيصد هزار درهم فرستاد و او قبول نكرد؛ پس چهار صد هزار درهم فرستاد و او قبول كرد. (ترجمه فرحة الغري از علامه مجلسى، ص60) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
😮😧می دانی چرا نام غلامم را عبدالرحمن گذاشتم؟ رُوِيَ عَنْ مَسْرُوقٍ أَنَّهُ قَالَ: دَخَلْتُ‏ عَلَى‏ عَائِشَةَ فَجَلَسْتُ‏ إِلَيْهَا فَحَدَّثَتْنِي وَ اسْتَدْعَتْ غُلَاماً لَهَا أَسْوَدَ يُقَالُ لَهُ عَبْدُ الرَّحْمَنِ. فَجَاءَ حَتَّى وَقَفَ فَقَالَتْ: يَا مَسْرُوقُ! أَ تَدْرِي لِمَ سَمَّيْتُهُ عَبْدَ الرَّحْمَنِ؟ فَقُلْتُ: لَا. فَقَالَتْ: حُبّاً مِنِّي لِعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مُلْجَمٍ. (بحار الأنوار، ج‏32، ص342) مسروق می گوید: نزد عایشه رفتم و نشستم. پس با من صحبت می کرد و در آن حین، غلام سیاهش را که به او عبدالرحمن می گفتند، صدا کرد. آن غلام حاضر شد. عایشه گفت: ای مسروق! آیا می دانی چرا نامش را عبدالرّحمن گذاشتم؟ گفتم: خیر. گفت: به دلیل محبّتی که به عبدالرّحمن بن ملجم دارم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
👁😷 برلیانِ تشرّف خدمت حضرت صاحب الزّمان علیه السلام را به کسی می دهند که سَر می دهد، و سِرّ نمی دهد مرحوم آیت الله تولاّیی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد سیّد اصفهان در ماه رمضان 1392 هجری می فرمود: برلیان و الماس را به هر بچّه‌ قدر ندانی نمی ‌دهند! به بچّه‌ قدر ندان، بستنی بوقی می ‌دهند! به او نمی‌آیند برلیان و زمرّدي بدهند كه پنجاه هزار تومان قيمت دارد. زمرّد پنجاه هزار توماني و برليان را به يك مرد سالخورده‌ قدردانِ محتاطِ دهانْ محکمِ دهانْ بسته‌ زبانْ محکمی می ‌دهند که حتّی زنش هم نفهمد! سِرّ غیب آن را سزد آموختن کز تکلّم لب تواند دوختن لذا برلیانِ تشرّف خدمت امام عصر ارواحنا فداه، نصیب هر کسی که دهانْ دروازه باشد، نمی‌ شود. نصیب هر کسی که به قول ما خراسانی ها، زبانش لق باشد و در اختیارش نباشد، نمی ‌شود. به کسانی داده می‌شود که سَر می ‌دهند و سِرّ نمی ‌دهند. به کسانی داده می ‌شود که دو لب خودشان را با باسمه ‌های خیلی محکم دوخته ‌اند! این است که اگر کسی شرفیابیِ واقعیِ حسابی برایش رخ داد، او به کسی چیزی نمی ‌گوید. مگر این که از ناحیه‌ خود حضرت، از نواحی غیب، یک علائمی و شواهدي قولی یا عملی بر او نمایان شود، که فلان آدم شایسته است که تا چه مقدارش را بداند. اگر اين طور شد، آن كساني كه مشرّف شده ‌اند، جريان تشرّف خود را مي ‌گويند و الاّ، خير. (سخنرانی مسجد سیّد اصفهان، 1392 قمری، شب 24 ماه رمضان) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
حرم
✨🌏🌤 🌎🌤 🌤 🍃 #منجی_در_ادیان 💕 #امام‌زمان‌عج‌در‌ادیان‌و‌مذاهب‌مختلف🗞 #مهدویت_در_نگاه_اهل_سنت ۳ 📖 ⭕
✨🌏🌤 🌎🌤 🌤 🍃 💕 🗞 ۴ 📖 ⭕️ نسب امام مهدى عليه السلام در دیدگاه اهل سنت ✨🌹 امام مهدى از اهل بيت رسول الله: در ذخائر العقبى از رسول خدا چنين نقل شده است: «اگر از عمر دنيا جز يک روز باقى نماند، خداوند آن روز را طولانى كند، تا اينكه يكى از فرزندان من ظهور كند كه هم نام من است.» ✨🌹 امام مهدى از نسل حضرت على: سيوطى در عرف الوردى نقل كرده كه رسول خدا، دست امیرالمومنین را گرفت و فرمود: «از نسل اين شخص، به زودى جوانى خروج خواهد كرد كه زمين را پر از عدل و داد میكند...» ✨🌹 امام مهدى از نسل حضرت فاطمه: ابن ماجه از امّ سلمه نقل كرده كه او از رسول خدا شنيده است: «مهدى از خاندان من و از فرزندان فاطمه است.» 📚 درسنامه مهدویت، جلد ١، ص ٨٨ و ٨٩ 📚بررسی تطبيقى مهدويت در روايات شيعه و اهل سنت، ص١٠٨ و ١١٣ 💐السَّلَامُ عَلَى رَبيعِ الاَنامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام💐 @haram110
4_310226054725763812.mp3
2.53M
🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ❣برای یاری اش... باید آماده شد! کسی که قلبش، آماده پیوستن به امامش نیست؛ عاشقانه، به یاری اش نمی شتابد. 💓عشق...عنصر اصلی انتظار است💓 🔊 💐السَّلَامُ عَلَى رَبيعِ الاَنامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام💐 @haram110
4_5965347963667482166.m4a
12.38M
پیشنهاد دانلود برای شیعیان اهل‌بیت علیهم السلام ⚡️موضوع:توهین به اهل بیت علیهم السلام استاد سيدعبدالصمد موسوي @haram110
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ هـر شــ🌙ــب 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ نقاش ﻣﺸﻬﻮﺭﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﻧﻘﺎﺷﯽﺍﺵ ﺑﻮﺩ ﺁﻥ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺑﻄﻮﺭ ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﻧﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻧﻘﺎﺵ ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﻏﺮﻕ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻧﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﻧﻘﺎﺷﯽﺍﺵ ﺑﻮﺩ، ﮐﻪ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺣﺎلی که ﺁﻥ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻋﻘﺐ ﺭﻓﺖ ﻧﻘﺎﺵ همچنان عقب میرفت و از زیبا بودن طرح و نقشی که برای خودش ترسیم کرده لذت می‌برد اما پشتش را ندید ﮐﻪ تنها ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﻟﺒﻪ ﭘﺮﺗﮕﺎﻩ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪﺵ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﺩ...!!! ﺷﺨﺼﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﻘﺎﺵ بدون اینکه بداند دارد ﭼﻪ اشتباهی ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺰﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮﺩ ﻧﻘﺎﺵ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺗﺮﺱ ﻏﺎﻓﻠﮕﯿﺮ ﺷﻮﺩ ﻭ ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﻮﺩ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻗﻠﻤﻮﯾﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺧﻂ ﺧﻄﯽ ﮐﺮﺩ و خراب کرد!!! ﻧﻘﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﻠﻮ ﺁﻣﺪ ﺗﺎ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﺪﺵ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ و گفت که ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﻮﺩه ﺑﺮﺍﺳﺘﯽ ﮔﺎﻫﯽﺁﯾﻨﺪﻩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ بدون عیب و نقص ﺍﻣﺎ ﮔﻮﯾﺎ ﺧﺎﻟﻖ ﻫﺴﺘﯽ می‌بیند ﭼﻪ ﺧﻄﺮﯼ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽﺷﻮیم ﺍﻣﺎ ﯾﮏ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﯿﻢ ﺧﺎﻟﻖ ﻫﺴﺘﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦها ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻤﺎﻥ ﻣﻬﯿﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ دنیا پر از نشانه‌هایی برای مؤفقیت ماست اگر چشم بصیر و بینا داشته باشیم نه سطحی بین و تنگ نظر ─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─ ☑️ @haram110
@haram110 ✨خـدایـا خودت گفتی بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را پس قلب مرا بہ نـور خودت روشـن کن و زنگار يـأس و نااميـدی را از دلـم بزدای ✨خالقـا هيچ دانا و توانایی جز تـو برای يـاری نـدارم و ندانـم پس دستـم بگيـر و خـود گـره از كارم بگشـای مـردم سرزمینـم را در ايـن زمـانه از سختـی‌ها و گرفتـاری‌ها برهـان و اجابتمـان كـن در این شـب زیبا از مـاه مبارڪ رمضان عاشـقانه ‌ترین لحـظات را می‌طلبـم زیباترین لبخندها را روی لب‌های شما و آرامتـرین لحـظات را برای هـر روز و هـر شــبتون طاعـات و عبـادات شمـا قبـول حـق 🌙شبتـون بہ نـور خــدا روشـن🌟
✴️ 👈31 اردیبهشت 1399👈26 رمضان 1441👈 20 می 2020 🕋مناسبت های دینی اسلامی. ☔️نماز و دعای باران توسط رسول خدا صلی الله علیه و اله در مدینه بعد از خشکسالی(6 هجری). 🎆امور اسلامی و دینی. 📛 ازدواج خیر ندارد. ✅صدقه در این روز نافع است. 👶برای زایمان مناسب و نوزاد عمرش طولانی است. 🚘مسافرت مکروه و اگر ضروری باشد با صدقه همراه باشد. 🔭احکام و اختیارات نجومی. ✳️جابجایی و نقل و انتقال... ✳️اغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️و ملاقات با دوستان و نامه نگاری به انها نیک است. 💑احکام مباشرت و انعقاد نطفه. مباشرت خوب و فرزند یا عالم گردد یا حاکم.و برای سلامتی جسم نیز خوب است. 💉💉حجامت خون دادن فصد موجب خلاصی از مرض است. 💇‍♂💇اصلاح سر و صورت باعث رهایی از بلا است. 😴🙄 تعبیر خواب. خوابی که شب پنجشنبه دیده شود تعبیرش از قران ایه 27 سوره مبارک نحل است. قال سننظر اصدقت ام کنت من الکاذبین... و مفهوم ان این است که کسی یا جاسوسی خبری بیاورد برای خواب بیننده و او تحقیق کند و بفهمد که درست بوده است. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در هر باب قیاس کنید. ✂️ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث خارش میشود. 👕👚 دوخت ودوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
دوست واقعی.mp3
8.93M
۲۶ دوست واقعی 🧡 نویسنده؛ فاطمه طیبی 🖋 قصه‌گو؛ زهرا نجد 🎤 تدوین‌‌وصداگذاری؛ پارساکمالی 🎧 طرح گرافیکی؛ سمانه صدیقی🎨 @haram110
سحر بیست و ششم.... ✍ فقط سه سحر مانده.... تا جامه مهمانی مان را، از تن بدر کنیم..... یادم هست... زیباترین سحر این مهمانی، بنام نامی تو رقم خورده بود.... به نام نامی مادرم.... زهرا ❄️واااااای مادر.... حضور شما... در لابلاي مناجات های سحرم، چقدر پررنگ بود.... چقدر گریستن بر دامانت، سحرهای مرا روشن می کرد.... چقدر دور تو گشتن... مرا آرام می کرد... چقدر چادرت را بو کشیدن... در سلولهای قلب من، معجزه هايي عظیم، را رقم می زد.... ❄️مادر... سفره داری رمضان، رو به پایان است.... و ما هنوز... اجابت را از آسمان، به ضمانت نگرفته ايم... اجابت دیدار آخرین دردانه تو را.... ❄️آه مادر.... دلم برایت تنگ می شود.... برای دستان مهربان و خسته ات.... برای چشمان معصوم و عاشقت... کاش... اذن قنوت همه سحرهای رمضانم ، به نام نامی تو... صادر می شد... تا هییییییچ گاه، تو را در لابلاي سجاده ام، گم نکنم... ❣تو کلید همه درهای آسمانی... چه دارد، آنکس که تو را در آغوش ندارد؟؟ مادر.... تمام هستی ام به قربان ناز یک لبخندت... چه کنم...بیشتر، دوست بداری ام؟؟ چه کنم...بیشتر، عاشقانه ببوسی ام؟؟ من یقین دارم...؛ راز محبت تو.... عزیز_دردانه آخر توست... که هر چه بیشتر زلیخایش شوم... بیشتر، در پیش چشمان تو، خواهم درخشید... ❄️دعایم کن... مادر دستانت را بالا بگیر.... و برایم، ع ش ق بخواه.... عشقی... که مرا از نشستن....باز دارد... عشقی... که مرا از دم فرو بستن... باز دارد... عشقی... که همه عالم، آنرا از نگاهم، بخوانند... ❣دعایم کن... عاشقت بمانم مادر.... التماس دعای فرج و شهادت سید پیمان موسوی طباطبایی @haram110
0476_260517222156.mp3
169.6K
🌷دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان با نوای دلنشین استاد موسوی قهار🌷
هدایت شده از حرم
abu_hamzeh_samavati_01.mp3
10.86M
@haram110 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
هدایت شده از حرم
monjatae-ameral-momenen1.mp365005.mp3
4.49M
🙏مناجات و صوت بسیار زیبا و تاثیر گذار حضرت امیرالمومنین در مسجد کوفه 🌹 😔الهم انی اسئلک الاماااان التماس دعا ▪️ @haram110
هدایت شده از حرم
sahar_farahmand.mp3
2.77M
🍃🌸دعای سحر فرهمند🍃🌸 @haram110 ☘️🌷☘️🌷☘️🌷☘️🌷
✨❖❁﷽❁❖✨ بیست و شش روز گذشت یار نیامد آن شمع دل افروز شب تار نیامد نود و سه روز مانده به ناله گویم ای اهل حرم میر علمدار نیامد لبیک یا عباس🏴 @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
parhizgar__j26_Tartil.mp3
11.87M
🔺ترتیل جزء بیست و ششم قرآن کریم 👤 استاد شهریار پرهیزگار ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @haram110 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
aghaie_j26_Tahdir.mp3
3.99M
🔺تحدیر (تندخوانی) جزء بیست و ششم قرآن کریم 👤 استاد معتز آقایی ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @haram110 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
حرم
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_سیزدهم 💠 عباس و عمو با هم از پله‌های ایوان پایین دویدند و زن‌عمو روی
✍️ 💠 و صدای عباس به‌قدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس می‌کردم فکرش به‌هم ریخته و دیگر نمی‌داند چه کند که برای چند لحظه فقط صدای نفس‌هایش را می‌شنیدم. انگار سقوط یک روزه و و جاده‌هایی که یکی پس از دیگری بسته می‌شد، حساب کار را دستش داده بود که به‌جای پاسخ به هشدار عباس، قلب کلماتش برای من تپید :«نرجس! یادت نره بهم چه قولی دادی!» 💠 و من از همین جمله، فهمیدم فاتحه رسیدن به را خوانده که نفسم گرفت، ولی نیت کرده بودم دیگر بی‌تابی نکنم که با همه احساسم خیالش را راحت کردم :«منتظرت می‌مونم تا بیای!» و هیچکس نفهمید چطور قلبم از هم پاشید! این انتظار به حرف راحت بود اما وقتی غروب رسید و در حیاط خانه به جای جشن عروسی بساط تقسیم آرد و روغن بین مردم محله برپا بود تازه فهمیدم درد جدایی چطور تا مغز استخوانم را می‌سوزانَد. 💠 لباس عروسم در کمد مانده و حیدر ده‌ها کیلومتر آن طرف‌تر که آخرین راه دسترسی از هم بسته شد و حیدر نتوانست به آمرلی برگردد. آخرین راننده کامیونی که توانسته بود از جاده کرکوک برای عمو آرد بیاورد، از چنگ گریخته و به چشم خود دیده بود داعشی‌ها چند کامیون را متوقف کرده و سر رانندگان را کنار جاده بریده‌اند. 💠 همین کیسه‌های آرد و جعبه‌های روغن هم دوراندیشی عمو و چند نفر دیگر از اهالی شهر بود تا با بسته‌شدن جاده‌ها آذوقه مردم تمام نشود. از لحظه‌ای که داعش به آمرلی رسیده بود، جوانان برای در اطراف شهر مستقر شده و مُسن‌ترها وضعیت مردم را سر و سامان می‌دادند. 💠 حالا چشم من به لباس عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش می‌گرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب می‌فهمیدم چه احساس تلخی دارد که حتی نمی‌تواند با من صحبت کند. احتمالاً او هم رؤیای را لحظه لحظه تصور می‌کرد و ذره ذره می‌سوخت، درست مثل من! شاید هم حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در سلامت است و عشق او در داعش بود و شاید همین احساس آتشش زده بود که بلاخره تماس گرفت. 💠 به گمانم حنجره‌اش را با تیغ بریده بودند که نفسش هم بریده بالا می‌آمد و صدایش خش داشت :«کجایی نرجس؟» با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم :«خونه.» و طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت می‌کرد تا نفس‌های خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد :«عباس میگه مردم می‌خوان کنن.» به لباس عروسم نگاه کردم، ولی این لباس مقاومت نبود که با لب‌هایی که از شدت گریه می‌لرزید، ساکت شدم و این‌بار نغمه گریه‌هایم آتشش زد که صدای پای اشکش را شنیدم. 💠 شاید اولین بار بود گریه حیدر را می‌شنیدم و شنیدن همین گریه غریبانه قلبم را در هم فشار داد و او با صدایی که به‌سختی شنیده می‌شد، پرسید :«نمی‌ترسی که؟» مگر می‌شد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم باز کرد :«داعش باید از روی جنازه من رد شه تا به تو برسه!» و حیدر دیگر چطور می‌توانست از من حمایت کند وقتی بین من و او، لشگر داعش صف کشیده و برای کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَه‌لَه می‌زد. 💠 فهمید از حمایتش ناامید شده‌ام که گریه‌اش را فروخورد و دوباره مثل گذشته مردانه به میدان آمد :«نرجس! به‌خدا قسم می‌خورم تا لحظه‌ای که من زنده هستم، نمی‌ذارم دست داعش به تو برسه! با دست (علیه‌السلام) داعش رو نابود می‌کنیم!» احساس کردم از چیزی خبر دارد و پیش از آنکه بپرسم، خبر داد :«آیت‌الله سیستانی حکم داده؛ امروز امام جمعه اعلام کرد! مردم همه دارن میان سمت مراکز نظامی برای ثبت نام. منم فاطمه و بچه‌هاشو رسوندم و خودم اومدم ثبت نام کنم. به‌خدا زودتر از اونی که فکر کنی، محاصره شهر رو می‌شکنیم!» 💠 نمی‌توانستم وعده‌هایش را باور کنم که سقوط شهرهای بزرگ عراق، سخت ناامیدم کرده بود و او پی در پی رجز می‌خواند :«فقط باید چند روز مقاومت کنید، به مدد (علیه‌السلام) کمر داعش رو از پشت می‌شکنیم!» کلام آخرش حقیقتاً بود که در آسمان صورت غرق اشکم هلال لبخند درخشید. نبض نفس‌هایم زیر انگشت احساسش بود و فهمید آرامم کرده است که لحنش گرم‌تر شد و هوای به سرش زد :«فکر می‌کنی وقتی یه مرد می‌بینه دور ناموسش رو یه مشت گرگ گرفتن، چه حالی داره؟ من دیگه شب و روز ندارم نرجس!» و من قسم خورده بودم نگذارم از تهدید عدنان باخبر شود تا بیش از این عذاب نکشد... ✍️نویسنده: @haram110
✅بدبویی عرق بدن ✍علت اصلی بدبویی بدن بیشتر ناشی از افزایش مواد زا‌ئد در بدن است که وقتی فضولات بدن دفع نشود معمولا موجب بدبویی عرق بدن میگردد. که برای جلوگیری از آن باید تغذیه را اصلاح نمود و از مصرف مواد کارخانه‌ای مثل فست فودها، چربی و سرخ کردنی ها و تنقلات از قبیل چیپس خودداری نمود. انجام حجامت و فصد بسیار مفید می باشد. مصرف عرق کاسنی و شاهتره و خوردن خوراکی های خوشبو مثل گلاب و دارچین و هل و زعفران. 📚سایت دکتر روازاده @haram110
🔴 چرا مومنین از حنا استفاده می کنند؟ 👇 ✍حضرت رسول صلوات الله علیه فرمود: با حنا خضاب کنید؛ همانا آن، چشم را روشنی می بخشد و بوی را خوش می سازد و همسر مرد را آرامش می بخشد. 📚 کافی، ج ۶، ص ۴۸۳ 🔴برخی از خواص حنا: 🔹 جلوگیری از پادرد 🔸 از بین بردن بوی بد عرق 🔹 طراوت چهره 🔸 خوشبویی دهان 🔹 نیکو شدن فرزند 🔸 تقویت چشم 🔹 تقویت توان همبستری 🔸 تنظیم عادت ماهانه 🔹 قاعده آور و ... (در زمان قائدگی ممنوع) @haram110