eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
629 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرم
هدایت شده از حرم
هدایت شده از حرم
🖤💚🖤💚🖤 ✅حضرت عباس یعنی عشق ✍از صفات مشهور حضرت ابوالفضل (ع)  شجاعت اوست.در جنگ صفین، امیرالمومنین علی (ع) جوان نقابداری را در سن پانزده سالگی یا هفده سالگی به میدان فرستادند که از هیبت او شجاعت ظاهر بود ، اصحاب معاویه از مبارزه با او ترسیدند ، معاویه به ابن شعثاء گفت تو به مبارزه او برو ، او گفت اهل شام مرا با ده هزار سوار برابر می دانند. هفت پسر دارم ، یکی را می فرستم.هفت پسرش را فرستاد ، آن جوان نقابدار همه را هلاک کرد.ابن شعثاء خودش به میدان جنگ آمد ، آن جوان او را نیز از پای درآورد.دیگر کسی جرأت مبارزه با او را نکرد. 💥حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) او را صدا کرد ، هنگامی که نقاب از صورت مبارکش برداشت ، دیدند قمر بنی هاشم (علیه السلام) است. در حمله به شریعه فرات چهارهزار سوار پیاده را متفرق فرمود. 📚خصایص العبّاسیّه ص۱۳۸ ‌‌🖤💚🖤💚🖤 @haram110
هدایت شده از حرم
💠معجزه عجیب جوانی که دستانش توسط پدرش که از دشمنان سرسخت اهل بیت بود جدا شد و باعنایت حضرت عباس شفا یافت❗️ 🔰عالم جلیل القدر، محدث متقى، حضرت آیه الله آملا حبیب الله کاشانى رضوان الله تعالى علیه فرمود: یک عده از شیعیان در عباس آباد هندوستان دور هم جمع مى شوند و شبیه حضرت عباس علیه السلام را در مى آورند، هر چه دنبال شخص تنومند و رشید گشتند، تا نقش حضرت را روى صحنه در آورد پیدا نکردند. 🍃بعد از جستجوى زیاد، جوانى را پیدا کردند، ولى متأسفانه پدرش از دشمنان سرسخت اهل بیت (ع) بود، بناچار او را در آن روز شبیه کردند، وقتى که شب فرا رسید و جوان راهى منزل مى شود موضوع را به پدرش ‍مى گوید. 🍃پدرش مى گوید: مگر عباس را دوست دارى ؟ جوان مى گوید: چرا دوست نداشته باشم، جانم را فداى او مى کنم. پدرش مى گوید: اگر اینطور است، بیا تا دستهاى تو را به یاد دست بریده عباس قطع کنم! جوان دست خود را دراز مى کند. پدر ملعون بدون ترس دست جوانش را مى برد. 🍃مادر جوان گریان و ناراحت مى شود و گوید: اى مرد تو از حضرت فاطمه زهرا شرم نمى کنى؟ مرد مى گوید: اگر فاطمه را دوست دارى بیا تا زبان تو را هم ببرم، خلاصه زبان آن زن را هم قطع مى کند و در همان شب هر دو را از خانه بیرون مى اندازد و مى گوید: بروید شکایت مرا پیش عباس بکنید. 🍃مادر و پسر هر دو به مسجد عباس آباد مى آیند و تا سحر دم منبر ناله و ضجه مى زنند، آن زن مى گوید: نزدیکی‌هاى صبح بود که چند بانوى مجلله اى را دیدم که آثار عظمت و بزرگى از چهره هایشان ظاهر بود. یکى از آنها آب دهان روى زخم زبان من مالید فورى شفا یافتم. دامنش را گرفتم و گفتم: جوانم دستش بریده و بى هوش افتاد، بفریادش ‍ برسید. آن بانوى مجلله فرموده بود آن هم صاحبى دارد. گفتم: شما کیستید؟ 🍃فرمود: من فاطمه مادر حسین هستم؛ این را فرمود و از نظرم غایب شد، پیش پسرم آمدم، دیدم دستش خوب و سلامت است. گفتم: چطور شفا یافتى؟ گفت: در آن موقع که بى هوش افتاده بودم، جوانى نقاب دار بر سر بالینم آمد و فرمود: دستت را سر جاى خود بگذار وقتى که نگاه کردم هیچ اثرى از زخم ندیدم و دستم را سالم یافتم. 🍃گفتم: آقا مى خواهم دست شما را ببوسم یک وقت اشک‌هایش جارى شد و فرمود: اى جوان عذرم را بپذیر؛ چون دستم را کنار نهر علقمه جدا کردند! گفتم: آقا شما کى هستید؟ فرمود: من عباس بن على علیه السلام هستم؛ یک وقت دیدم کسى نیست. 📚منبع: کرامات العباسیّه معجزات حضرت ابالفضل العباس بعد از شهادت 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
هدایت شده از حرم
هدایت شده از حرم
از علیه‌السلام نقل هست که شب یازدهم سلام الله نماز شبشون رو « نشسته » خواندند 😭 یعنی چی ؟؟؟ یعنی که نه تنها هیچ وقت ترک نمیشد بلکه بعد از اون واقعه ... واقعه ی ع ا ش و ر ا ی سنگین 😭 ترکش نکردن ... ترک نکردن ... ترک نشد این نماز !!!!!!!!!! میتونیم درک کنیم این مسأله رو ؟؟؟؟؟ الله اکبر😭 این نمیتونه عهد و شروع ما باشه برای شروع این نماز نمیتونه ؟؟! فقط اشک و آه ؟ اگر چه عالیست ولی بدون حرکتی در درون ما رشد دهنده ست ؟ از الان گفتم که میخواید برید روضه و عزاداری عهدی باشه برای خودمون .. که قرب الی الله نصیبمون بشه 🙏 دعا برای ظهور صاحب الزمان صدقه برای صاحب الزمان دعای برای شفای جسم و روح بشریت فراموشتون نشه.... یاعلی... 🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴
هدایت شده از حرم
مانند سایه از سرم ای تاج سر ، مرو ما با هم آمدیم و تو بی همسفر ، مرو تنها نه این که خواهر تو ، مادر توام از رفتنت به خاطر من درگُذر ، مرو از کودکی برای تو بودم سپر ، حسین میدان جنگ می روی و بی سپر ، مرو حالا که می روی کمی آهسته تر برو آتش به جان مزن تو از این بیشتر ، مرو طفلت به خواب رفته و بیدار اگر شود بیچاره میکند همه را بی خبر ، مرو لبها دو چوب خشک شده میخورد به هم این گونه از مقابل چشمان تر ، مرو از آب هم مضایقه کردند کوفیان ای از تمام اهل حرم تشنه تر ، مرو باشد نگاه تو به من اما دلت کجاست؟ هستی به یاد مادر و دیوار و در ، مرو سعید خرازی
هدایت شده از حرم
🌹❤️ توی ،وقتی داره قصه ی ذبحِ اسماعیل را تعریف می کنه، توی اوج ماجرا فقط می گه: وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ... ابراهیم علیه السلام؛گونه ی اسماعیل را روی خاک می اندازه و مهیّای ذبحش میشه،بعد...؟ بعد دیگر چیزی نمی گه،سکوت می کنه... اصلا این صحنه خنجر گذاشتن بر گلو و حالِ ابراهیم توی آن لحظه و... این ها رو توی نگفته!!! من می گم برای زینب(س)بوده که چیزی نگفته... برای اینکه زینب(س)زیاد عادت داشته قرآن بخونه،و می رسه به این آیه...😭 من می گم برای دلِ زینب(س)بوده که اون صحنه را وصف نکرده... من می گم خدا هوای دلش را داشته،خیلی...😭 سلام بر قلب زینب(س)؛صبور....✋ ❤️ @haram110
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️سخنران: 🍃عنوان : صبر عجیب حضرت زینب کبری سلام الله علیها (اشاره به گوشه ای از مصایب اهل بیت علیهم السلام در سفر شام) 🕰زمان : ۶دقیقه و ۵۱ ثانیه @haram110
هدایت شده از حرم
4_5947380187027996978.mp3
5.9M
🏴بریده حنجر خداحافظ ◾️عزیز بی سر خداحافظ 🎤حاج میثم مطیعی التماس دعا🙏 @haram110
هدایت شده از حرم
4_5843706256392455115.mp3
7.98M
است پریشان است 🆔 @haram110
هدایت شده از حرم
4_255127156235960696.mp3
4.35M
🕯امشب بصحرا بی كفن جسم شهیدان است، شام غریبان است امشب نوای كودكان بر بام كیوان است، شام غریبان است... ✨🏴الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🏴✨ 🆔 @haram110
هدایت شده از حرم
⚫چرا اسبها که حیوانات فهمیده و نجیبی هستند، روز عاشورا بر پیکر مطهر امام حسین علیه السلام تاختن؟! 🌺حدود هشتاد سال پیش یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند... ✔آن زمان ايشان جوان بوده و روضه خوان دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف منبر می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🔹وقتى روضه اش تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. 🍂نقل می کند: عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. ☘حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. 🌺بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . 🌺گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». 🌺گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🌺آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. باز آن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🌺گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم:من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند. 🌺گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و قبر را از بين نبرند؟!» ✔آقا سید می گوید: من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. 🔆گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🌺گفتند:« چى هست؟» 🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. 🔥اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🌸نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». ⚘آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست...(فهمیدم آقا امام زمان عج بوده اند) ‌ ‌ 🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀 📚دفتر نشر بیانات حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری
هدایت شده از حرم
4_6030341865511847546.mp3
10.23M
‍🎙 حجت الاسلام بندانی نیشابوری 🎵‌ وقایع عصر عاشورا و شب یازدهم ◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️
هدایت شده از حرم
1_124581719763326633.mp3
6.19M
داستان جانسوز پیرمرد بحرینی استاد دارستانی ظهر عاشورا
هدایت شده از حرم
اصلا بخاطر دل💔زینب ظهور کن 🕯 @haram110
هدایت شده از حرم
#شب_یازدهم_محرم #شام_غریبان با احتیاط لالہ ے ما را سوار ڪن زینب بیا سہ سالہ ے ما را سوار ڪن با احتیاط خستہ شدند این ستارہ هـا این گوش پارہ هـا سر گوشوارہ هـا @haram110
هدایت شده از حرم
✨﷽✨ 💢راز کشته نشدن عده ای از دشمنان امام حسین علیه السلام در روز عاشورا! ✍امام سجاد (علیه السلام) مي گويد : در روز عاشورا پدرم را ديدم كه به دشمن حمله مي كرد و آنها را مي كشت. ولي در آن درگيري بعضي از افراد دشمن را با اينكه زير شمشير او قرار مي گرفتند ، پدرم رد مي كرد و آن ها را نمي كشت با اينكه مي توانست آنها را بكشد.. راز اين موضوع را نمي دانستم. تا هنگامي كه به مقام امامت رسيدم فهميدم آن كساني را كه پدرم نمي كشت در نسل آنها شخصي كه ما اهل بيت را دوست بدارد وجود داشت.. 💥پدرم با نگاه کردن به دشمن میفهمید از نسل او،گریه کن برای این مصیبت به وجود می آید، بهمین خاطر براي حفظ آن دوست ما در صلب پدرش،پدر را نمي كشت... 📚معالي السبطين،ج۳ ص۳۱ ‌‌‌‌
هدایت شده از حرم
💔 🥀این همـه راه دویـدم ز 🍂بـه امیدےڪه دراین دارم 🥀تو دعا ڪن بـه جان بدهم 🍂فڪـر همـراهے دهد آزارم 😭
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤وای از دل زینب....🖤 با صدای روضه‌خوان رفتم به جایی سوخته روضه‌خوان می‌خواند اما با صدایی سوخته باز هم شرمنده؛ در دستم ندارم بیشتر واژه‌هایی آتشین، زلفِ رهایی سوخته حرف سنگین است، سنگین؛ روضه‌خوان سربسته گفت: کاش کوچکتر نبود از تیر نایی سوخته... گفت: «می‌بینم یکی افتاده عریان» بعد گفت: کودکانی مانده‌اند و خیمه‌هایی سوخته... کودکان در انتظار ذوالجناح، از دورها ذوالجناج آمد ولی با یال‌هایی سوخته... هر چه تابیدی به دنیا، باز هم تاریک ماند باید از این کوهسار از سر برآیی سوخته آخر کار است و باید ذکر «یا زهرا» گرفت عطر زهرا می‌وزد از کربلایی سوخته... 😭😭😭😭
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➰ شام غریبان است میخوام دعاکنم... ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧـــــــﻮﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯾﻢ ﮐﻪ بعضیاشون مریض هستن... بعضیاشون قرض دارن.... ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻥ ... ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘـﻦ ... ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ تنهاﻥ ... ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎ ﺍﻣﯿـدن ... بعضیاشون داغدارن.... ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﻋﺎﺷﻘـﻦ ... بعضيا در آرزوى رفتن به کربلا 'مشهد و ... بعضيادر آرزوى داشتن فرزند بعضيا گره سختى افتاده تو زندگيشون بعضیاشونو میشناسم ... بعضیاشونو نمیشناسم ... خدایا هواﯼ ﺩﻻﺷـﻮﻧﻮ ﺩاشته ﺑﺎﺵ ﻧزﺍﺭ ﺣﺴـﺮﺕ ﺑﻪ ﺩﻝ ﺑﻤﻮﻧﻦ ﻧزﺍﺭ ﺍﯾﻤﺎﻧﺸـﻮﻥ ﺿﻌﻴﻒ ﺑﺸﻪ ﺩستشـﻮﻧﻮ بگیر ➰ﺧﺪﺍیا تو را به ابروی زینب به بی قراری رقیه به غیرت عباس به حرمت موی سفید ارباب به لبان تشنه علی اصغر قسم ﻣﻴﺪﻡ نزﺍﺭ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺷﻮﻥ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻤﻮنه
هدایت شده از حرم
📜 سرهای مقدس را آوردند؛درحالی که سر مبارک امام حسین علیه السلام مانند ماه تابان پیش روی آنها و شبیه ترین خلق به رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بود؛ محاسن مبارک،سیاه وقدری از خضاب بیرون آمده بود و صورت آن حضرت مانند گردی ماهی که طلوع کرده بود بر روی نیزه به این سو و آن سو می چرخید در این هنگام : پس زینب متوجه شد و سر برادرش را دید،پس پیشانی اش را به لبه محمل کوبید تا آنجایی که دیدم خون را که از زیر مقنعه اش خارج می شد و با سوز دل اشاره به سر مبارک نموده و فرمود: ای ماه نو! چون به کمال رسیدی،خسوف تو را فراگرفت و پنهان شدی .... 📗 بحارالانوار،ج۴۵،ص۱۱۴-۱۱۵ 📘 مستدرک سفینه البحار،ج۴،ص۶ @haram110
هدایت شده از حرم
●🕯●🕯●🕯●🕯●🕯●🕯● 🏴 🕯 (شب یازدهم محرم) شام غریبان، در ادبیات و مرثیه‌های پارسی‌زبان‌ به غروب آفتاب روز عاشورا و سوگواری این شب گفته می‌شود. نوحه‌های این مراسم یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین(ع) و اسیران و کودکان بازمانده از واقعه کربلا است که در غروب عاشورا، بی‌پناه در تاریکی شب، در بیابان کربلا به سر می‌بردند. بعضی رسوم خاص، مانند روشن‌کردن شمع یا نشستن در تاریکی، باعث تفاوت عزاداری این شب با دیگر شب‌های محرم می‌شود. 📗اشرف‌زاده، رضا، پیغام اهل راز، تهران، اساطیر، ۱۳۸۱ش. 📘اصلاح عربانی، ابراهیم، کتاب گیلان، تهران، گروه پژوهشگران ایران، ۱۳۷۴ش.
هدایت شده از حرم
⚫جوشیدن خون از زیر تمام سنگ ها در روز عاشورا! ✔مرحوم عالم ربّانی حضرت آیت الله وجدانی فخر نقل فرمودند: 💥در یکی از سالها بعد از ظهر عاشورا، به قبرستان نوِ قم برای قرائت فاتحه رفتم. 🔹️بعد از قرائت فاتحه متوجه حضور حضرت علامه سیّد محمد حسین طباطبایی در گوشه ای از گورستان شدم. لذا حضور معظم له شرفیاب شده و عرض ادب نمودم. 🌷آن بزرگوار چند بار با سوز و گداز به من فرمودند:آقای وجدانی امروز چه روزی است؟  عرض کردم روز عاشورا می باشد. ✨فرمودند: آیا می بینی که تمام موجودات چون آسمان و زمین و جمادات همه در حال گریستن به سید الشهدا(علیه السلام)هستند؟  🍂من از این گفته اش تعجب نموده و مبهوت ماندم و فهمیدم که او خبر از حقایق هستی می دهد. 💠در همین حال آن بزرگوار خم شد و سنگی را از روی زمین برداشت و آن را با دست مانند سیب از وسط شکافت و میانش را به من نشان داد. 🔴ناگهان با این چشمان خودم خون را در میان سنگ دیدم و تا ساعتی با بهت و حیرت غرق در تماشای آن بودم 🔰وقتی به خود آمدم متوجه شدم که حضرت علامه از قبرستان رفته بودند و من در تنهائی به نظاره آن سنگ خون آلود مشغولم... 🖤آجرک الله یا بقیه الله اعظم فی مصیبت جدک...