هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آسمان عاشقى شد پر ستاره زین دو گل
عشقبازى با تداوم شد هماره زین دو گل
بر دل عشاق صادق شد اشاره زین دو گل
دیده دل شد گشوده بر نظاره زین دو گل
❤️❤️❤️❤️❤️
هدایت شده از حرم
♥️ #عظمت_نام_محمد(ص)♥️
🍃 جلوه نام محمد(ص) براى امام صادق(ع) به گونه اى بود كه هر گاه نام مبارك حضرت محمد(ص) به ميان مى آمد، عظمت و كمال رسول خدا(ص) چنان در وى تاثير مى گذاشت، كه رنگ چهره اش گاهى سبز و گاهى زرد مى شد، به طورى كه آن حضرت در آن حال، براى دوستان نيز نا آشنا مى نمود.
🍃امام صادق(ع) گاهى بعد از شنيدن نام پيامبر(ص) مى فرمود: جانم به فدايش.
🍃 اباهارون مى گويد: روزى به حضور امام صادق(ع) شرفياب شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است كه تو را نديده ام.
🍃عرض كردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود:
🍃خدا او را براى تو مبارك گرداند چه نامى براى او انتخاب كرده اى؟ گفتم: او را محمد ناميده ام.
🍃امام صادق(ع) تا نام محمد را شنيد (به احترام آن حضرت) صورت مباركش را به طرف زمين خم كرد، نزديك بود گونه هاى مباركش به زمين بخورد.
🍃آن حضرت زير لب گفت: محمد، محمد، محمد. سپس فرمود: جان خودم، فرزندانم، پدرم و جميع اهل زمين فداى رسول خدا(ص)باد!
👈 او را دشنام مده! كتك نزن! بدى به او نرسان! بدان! در روى زمين خانه اى نيست كه در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر اين كه آن خانه در تمام ايام مبارك خواهد بود
📖 سفينه البحار، ج 1، ص433.
هدایت شده از حرم
زیر آب زنی یعنی چه؟**🤪
♦️**زیرآب، در خانه های قدیمی تا کمتر از صد سال پیش که لوله کشی آب تصفیه نشده بود معنی داشت. زیرآب در انتهای مخزن آب خانه ها بوده که برای خالی کردن آب، آن را باز میکردند. این زیرآب به چاهی راه داشت و روش باز کردن زیرآب این بود که کسی درون حوض میرفت و زیرآب را باز میکرد تا لجن ته حوض از زیرآب به چاه برود و آب پاکیزه شود.
در همان زمان وقتی با کسی دشمنی داشتند. برای اینکه به او ضربه بزنند زیرآب حوض خانه اش را باز میکردند تا همه آب تمیزی را که در حوض دارد از دست بدهد. صاحب خانه وقتی خبردار میشد خیلی ناراحت میشد چون بی آب میماند. این فرد آزرده به دوستانش میگفت: «زیرآبم را زده اند.» این اصطلاح که زیرآبش را زدند ریشه از همین کار دارد که چندان دور هم نبوده است.
😃👌
هدایت شده از حرم
#کمی_لبخند 😬😅
🔺️سه تا رفيق با هم ميرن رستوران ولی بدون يه قرون پول. هر کدومشون يه جايی ميشينن و يه دل سير غذا ميخورن. 😋
اولی ميرہ پای صندوق و ميگه:
ممنون غذای خوبی بود اين بقيه پول مارو بدين بريم.
صندوقدار : کدوم بقيه آقا؟ شما که پولی پرداخت نکردي.😕
طرف ميگه يعنی چی آقا خودت گفتی الان پول خرد ندارم بعد از صرف غذا بهتون ميدم😐
خلاصه از اون اصرار از اين انکار که دومی پا ميشخ و رو به صندوقدار ميگه: آقا راست ميگن ديگه، منم شاهدم . وقتی من ميزمو حساب کردم ايشون هم حضور داشتن و يادمه که بهش گفتين بقيه پولتونو بعدا ميدم😊
صندوقدارہ از کورہ در رفت و گفت: شما چی ميگی آقا ، شما هم حساب نکردي!😡
بحث داشت بالا ميگرفت که ديدن سومی نشسته وسط سالن و هی ميزنه توی سرش😰😭
ملت جمع شدن دورش و گفتن چی شده؟
گفت: با اين اوضاع حتما ميخواد بگه منم پول ندادم😬😎
هدایت شده از حرم
🔴چرا بعضی ها در اواخر عمر،ناگهان فقیر میشوند؟!
🔵 در بنی اسراییل عابدی بود.ع شب خواب دید، در خواب به او گفتند؛ تو هشتاد سال عمر می کنی...
💥چهل سال در رفاهی و چهل سال در فشار!
⁉️کدام یک را اول می خواهی؟
💠 او گفت: من عیال مومنی دارم، با او مشورت می کنم. ببینم او چه می گوید؟
✨ از خواب بیدار شد. رفت پیش عیالش و گفت؛ من چنین خوابی دیده ام، تو چه می گویی؟
زن گفت: بگو من چهل سال اول را در رفاه می خواهم. از آن شب به بعد از در و دیوار برایش می آمد. به هرچه دست می زد طلا می شد.
♻️ زنش هم می گفت: فلانی خانه ندارد برایش خانه بخر. فلان پسر می خواهد عروسی کند ندارد، فلان دختر می خواهد شوهر کند ندارد و... همسرش به او دستور می داد و او هم تا می توانست کمک می کرد.
🍀 سر چهل سال خواب دید. در خواب به او گفتند؛ خدا می خواهد از تو تشکر کند. چهل سال اول به تو داد، تو هم به دیگران دادی، می خواهد چهل سال دوم را هم در رفاه باشی.
🌟ما این را تجربه کرده ایم. کسانی که اول عمر کمک مالی به دیگران می کنند، در آخر عمر هم خوبند.
💥ولی کسانی که اول عمر دارا بودند و کمکی نکردند، آخر عمر ورشکست می شوند و به گدایی می افتند ما این را تجربه کرده ایم...
از سخنان آیت الله مجتهدی ره
🌷 @haram110
هدایت شده از حرم
#محمدرسولالله🌺🍃
عاقبت قرعهی نامت به لبِ ما افتاد
شده سیراب، کویری که به دریا افتاد
گلِ لبخند، به باغِ لبمان کاشته شد
خبرِ آمدنت روی زبانها افتاد
وقتی از چهرهی تو پردهگشایی کردند
رونق از سکهی هر چهرهی زیبا افتاد
نفسش زندگی آموخت به مردن؛ وقتی
به شفاخانهی تو راه مسیحا افتاد
از تو و معجزههایت چه بگویم؛ وقتی
شاخهی باغچهات از یَدِ بیضا افتاد
چون زمین جای کمی بود برای قدمت
ردّ پایت به سر عالم بالا افتاد
آنقدَر اوج گرفتی به شبِ معراجت
بال جبریل، به دنبال تو از پا افتاد
و در آن راه، که میرفت، به "اَوْ اَدْنی"ها
باز هم چشم تو بر چهرهی مولا افتاد
چشم تو آینهی قدّیِ خوبیها شد
هر زمانی که نگاه تو به زهرا افتاد
سبز شد عشق، به لم یزرعِ تاریکِ دلم
تا نگاهم به گُلِ گنبد خضری افتاد
#رضا_قاسمی
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو با علی جریان ساز #شیعه اید، اما !
شناسنامه ی شیعه به نام جعفر توست ...
#السلام_علیک_یا_صادق_آل_محمد🍃🌸
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
🌹✨ولادت ختم رسولان آمد
❤️✨محمد آن حبیب جانان آمد
🌹✨به جسم پیروان او جان آمد
❤️✨بر حرمتش جهان گلستان آمد
هفدهم ربيع الاول، خجسته سال روز ولادت سرور كائنات عالم، پيام آور صلح و مهرباني، حضرت محمّد مصطفي(ص) و خجسته زاد روز ششمين خورشيد سپهر سرمدي، حضرت امام جعفر صادق(ع) بر تمامي مسلمين جهان و پيروان راستين حضرتش تبريك و تهنيت باد.
هدایت شده از حرم
seyedrezanarimani-@yaa_hossein.mp3
1.48M
🎵از یُمنِ قدومت آسمون ستاره بارون
🎤سیدرضا نریمانی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از حرم
1_124872851.mp3
3.35M
🌸 #محمد_پیامبر_وحدت
🎧برکات فوق العاده ذکر صلوات
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌👌
🎤حجت الاسلام #عالی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از حرم
Moghadam babolharam.mp3
4.1M
💠 سرود زیبا ویژۀ ایامِ میلاد پیامبرِ ختمی مرتب محمد مصطفی صلوات الله علیه
🎤🎤کربلایی جواد مقدم
🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از حرم
babolharam mirdamad.mp3
2.36M
💠 سرود زیبا ویژۀ ایامِ میلاد پیامبرِ ختمی مرتب محمد مصطفی صلوات الله علیه
🎤🎤 سید مهدی میرداماد
🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از حرم
#پاسخ_به_شبهات
#توسل
⁉️برجستگی بر روی گنبد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چیست؟؟
〰〰〰〰▪️〰〰🔹🔶
وهّابيون ادعا ميکنند زائدهای که روي گنبد مسجدالنبي صلی الله علیه و آله وجود دارد شخصی است که تصميم داشته با مواد منفجره، گنبد سبز مسجد را منهدم کند،
امّا خداوند نخواسته چنین اتفاقی رخ دهد و او را مسخ نموده و در همان هنگام صاعقهای از آسمان نازل کرده و او را به گنبد چسبانده و
چون پيکر او از گنبد جدا نميشده
با پوششی او را در همانجا
دفن کردهاند!!!😐
وهابیون این خرافه را ساخته و به دهان شیعیان انداخته و به ریش شیعیان میخندند که شیعیان چقدر ساده و زودباورند.
❎ اما حقيقت مطلب،
پنهانکردن صحّت #توسل در منابع اهلسنت است.
⤵️ در حقيقت اين برآمدگی پنجرهای بوده که در زمان قحطی و خشکسالی بين آسمان و زمین برای توسل به قبر مطهر پیامبر باز میشده تا باران رحمت بر مردم نازل گردد.
بر اساس روایات مورد قبول وهّابيت، اولين بار،
اين کار به دستور عايشه صورت گرفت:
🔴 حَدَّثَنَا ... أَوْسُ بنُ عبدِاللَّهِ قال قُحِطَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ قَحْطاً شَدِيداً فَشَكَوْا إلى عَائِشَةَ فقالت اُنْظُرُوا قَبْرَ النبيِّ(ص) فَاجْعَلُوا منه كُوَّواً إلى السَّمَاءِ حتى لَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَبَيْنَ السَّمَاءِ سَقْفٌ قال فَفَعَلُوا فَمُطِرْنَا مَطَراً حتى نَبَتَ الْعُشْبُ وَسَمِنَتْ الْإِبِلُ حتى تَفَتَّقَتْ مِنَ الشَّحْمِ فَسُمِّيَ عَامَ الْفَتْقِ.
🔘 مردم مدينه دچار قطحي شديدي شدند؛ از اين مشکل به عايشه شکايت بردند؛ او گفت: بالای قبر رسول خدا ص از سقف حجره حضرت، دريچهای به سوي آسمان باز کنيد تا بين آن و آسمان مانعي نباشد؛ چنين کردند و به حدی باران باريد که گياهان روييد و شتران چاق شدند؛
آن قدر که پوست آنها از چاقي تَرَک خورد و به همين سبب آن سال را سال تَرَک ناميدند.
📚 سنن الدارمي، ج1، ص115، أبو محمد الدارمي(255هـ)، دار الكتب العربي ـ بيروت1407هـ، الطبعة: الأولى، تحقيق: خالد السبع العلمي.
از آن به بعد بازکردن اين دريچه جزو سنّتهاي مردم مدينه شد و تا پیش از ظهور وهابیت این کار ادامه داشت.
➖➖➖➖➖
©کانال حرم و پاسخگویی مستدل و مستند به شبهات و سوالات
@haram110
هدایت شده از حرم
#نقد_وهابیت
⚠️ توسل عایشه به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله...
➖▪️➖🔎📚🔍¤
✍..وهابیها ، شیعیان را به خاطر توسل به انبیاء و اولیای الهی مشرک میدانند و این کار را قبر پرستی میدانند ؛
اما بنابر منابع معتبر اهل سنت ، اگر توسل به قبر شرک باشد؛
اولین کسی که مشرک میشود ، عائشه دختر ابوبکر است‼️
⏪ دارمی در سنن خود مینویسد:
📝بَاب ما أَکْرَمَ الله تَعَالَى نَبِیَّهُ صلى الله علیه وسلم بَعْدَ مَوْتِهِ 93 - حدثنا أبو النُّعْمَانِ ثنا سَعِیدُ بن زَیْدٍ ثنا عَمْرُو بن مَالِکٍ النُّکْرِیُّ حدثنا أبو الْجَوْزَاءِ أَوْسُ بن عبد اللَّهِ قال قُحِطَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ قَحْطًا شَدِیدًا فَشَکَوْا إلى عَائِشَةَ فقالت: انْظُرُوا قَبْرَ النبی صلى الله علیه وسلم فَاجْعَلُوا منه کووا إلى السَّمَاءِ حتى لَا یَکُونَ بَیْنَهُ وَبَیْنَ السَّمَاءِ سَقْفٌ قال فَفَعَلُوا فَمُطِرْنَا مَطَرًا حتى نَبَتَ الْعُشْبُ وَسَمِنَتْ الْإِبِلُ حتى تَفَتَّقَتْ من الشَّحْمِ فَسُمِّیَ عَامَ الْفَتْقِ.
📝 باب کرامتهایی که خداوند به پیامبرش بعد از وفات آن حضرت داده است : اوس بن عبد الله میگوید : مردم مدینه دچار قحطی شدیدی شدند ؛ پس به عائشه شکایت کردند ، عائشه گفت : به قبر رسول خدا (ص) رو بیاورید ، و پنجرههایی از آن به سوی آسمان بگشایید ؛ به طوری که بین قبر آن حضرت و آسمان سقفی نباشد . راوی گوید : مردم همین کار را انجام دادند ؛ پس باران فراوانی بارید ؛ تا جایی که گیاهان رویید و شترها آن قدر چاق شدند که از شدت چربی ترک برداشتند ، به حدی که آن سال را سال ترکیدن نامیدند.
📒.سنن الدارمی ، ج 1، ص227،دار المغنی للنشر والتوزیع
💠 محقق کتاب ،حسین سلیم اسد الدارانی در باره سند این روایت میگوید:
🔻رجاله ثقات، وهو موقوف على عائشة وما وجدته فی غیر هذا المکان.
🔺تمام راویان این روایت، ثقه است؛
و موقوف بر عائشه است (از عائشه نقل شده ، نه از رسول خدا) ، من این روایت را در غیر این مکان نیافتم .
➖▪️➖¤
⁉️حال سوالی از وهابیت که پاسخی صریح می طلبد:
⚠️آیا وهابیها حاضرند عائشه را قبر پرست و مشرک معرفی کنند⁉️⁉️
⚠️یعنی طبق فرمایش خشک مغزهای وهابی الان عایشه با این کارش مشرک شده است⁉️⁉️
👁🗨کانال حرم و نقد علمی ادیان و فرق ضاله
@haram110
هدایت شده از حرم
#کمی_تأمل
⚠️ نهی خلیفهء دوم سقیفه از نامگذاری به اسم پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله!!!
➖▪️〰〰〰〰❗️❕
✍..خلیفهء دوم در دوران خلافت خویش به شدت اصرار داشته است تا مردم نام انبیا ، مانند ابراهیم و عیسی و به خصوص "محمد" را بر فرزندان خویش نگذارند...🤔..
دقت کنید:
⬅️ و کتب عمر الی الکوفة لا تسموا احدا باسم نبی.
⬅️ عمر به کوفه نامه نوشت و گفت: احدی را به اسم پیامبر، نام گذاری نکنید.
📕📗جواهر العقود – المنهاجی الأسیوطی – ج ۲ – ص ۴۶۶/ شرح مسلم – النووی – ج ۱۴ – ص ۱۱۳/ فتح الباری – ابن حجر – ج ۱۰ – ص ۴۷۲/ عمدة القاری – العینی – ج ۱۵ ص۳۹
⛔️ و این اصرار بر نگذاشتن نام توسط عمر در حالی است که صحابه ای مانند #ابوبکر و #طلحه ،
دو تن از همفکران او ، در زمان پیامبر فرزندان خویش را به نام انبیا نام گذاری کرده بودند؛
جناب "#محمد_بن_ابوبکر" متولد سال ۱۰ هجری است و طلحه نام های موسی ، عیسی ، اسحاق ، یعقوب ، ابراهیم ... و محمد را برای نامگذاری 10 فرزندش انتخاب کرد.
❌ و اما جالب اینجاست که عمر نه تنها از نام گذاری به اسم انبیا و به خصوص پیامبر نهی میکرد ،
در مقابل به نام گذاری افراد به اسم خود می پرداخت!!!!
⬅️ وکان عمر بن الخطاب سمّى عمر بن علیّ بإسمه.
⬅️ عمر بن خطاب ، فرزند علی را از نام خویش، «عمر» نامگذارى کرد.
📕📗أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۲۹۷
⬅️ ومولده فی أیام عمر. فعمر سماه باسمه
⬅️ در زمان عمر متولد شد و عمر، نام خودش را براى او انتخاب کرد.
📕📗سیر أعلام النبلاء، ج ۴، ص ۱۳۴، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة – بیروت، الطبعة: التاسعة، ۱۴۱۳هـ
〰〰〰〰〰〰
حال طرح سوالی که پاسخی قاطع میطلبد :
⁉️‼️چرا خلیفهء دوم از نام گذاری به نام پیامبر صلی الله علیه و آله منع میکرد ولی در عین حال نام گذاری به اسم خود را تجویز مینمود؟؟
⁉️‼️آیا شأن «نام عمر» از شان «نام رسول الله» صلی الله علیه و آله بالاتر بود؟؟
➖➖➖➖➖➖➖
👁🗨 کانال حرم و طرح سوالات محترمانه از اهل تسنن حق جو
@haram110
حرم
#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_صدیقهکبری سلام الله علیها[13] 📢📢📢...در روز چهارشنبه ۱۴ ربیع الاول س
#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_صدیقه کبری سلام الله علیها[14]
📢📢📢..در روز ۱۸ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۳۱ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ،
۱۷ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟
➖➖➖➖🌑🔶🌑
🕙🕚🕘… پس از مصادرهء #فدک و اخراج عاملان صدیقه کبری سلام الله علیها از فدک ، حضرت زهرا سلام الله علیها مراجعه های مکرری برای بازپس گیری فدک داشتند ، که چندین روز ادامه داشت...
⚠️ این مِلک نه حکم "ارث" را بر خویش دارد و نه شامل "خمس" میشود , اما خلیفهء اول به شکل های مختلف ,
از پس دادن این ملک امتناع میکند ؛
▪️حضرت صدیقهء طاهره سلام الله علیها با این منطق که فدک "هدیه و هبه ای" از جانب خدا و رسول خدا به ایشان است ,
سخن خویش را به پیش میرانند …خلیفه بارها شهود حضرت صدیقهء کبری سلام الله علیها را تخطئه میکند و اطرافیان خلافت علیه آن حضرت ، هم داستان میشوند ؛
🔰درچنین روزی , به اشاره و راهنمایی امیرمؤمنان علیه السلام و در یک فرصت مناسب ،
حضرت صدیقهء کبری وارد مسجد میشوند , زمانی که ابوبکر در میان عده ای بر منبر رسول خدا در مسجد نشسته است و عمر بن خطاب و دیگر عناصر اصلی سقیفه , همراه او نیستند ;
▪️حضرت صدیقهء کبری سلام الله علیها , ابوبکر را خطاب قرار میدهند و با آوردن شاهد و گرفتن گواه از حاضران در مسجد , فدک را بخشش رسول خدا صلی الله علیه و آله به خود می دانند ؛
👈👈 ابوبکر که خود را در برابر عمل انجام شده می بیند , برای حفظ آبرو و عوام فریبی , دستور میدهد تا قلم و دواتی بیاورند ……
◀️ سند باز پس دادن فدک در حضور شاهدان تنظیم می شود 📜
به نظر می رسد ، یکی از حاضرانِ در مسجد , خبر را برای عمر می برد ؛
عمر با نزدیک شدن به مسجد , آگاهی پیدا می کند که سند استرداد فدک در حال تنظیم است ،
او شرایط را برای ورود به مسجد و جلوگیری از نوشتن قباله مناسب نمیبیند , لذا در کنار مسجد به انتظار بازگشت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها به سوی خانه می ماند…
👈👈 و در نهایت این سند , توسط عمر ، به اکراه و اجبار و با هتک حرمت فاطمی سلام الله علیها , از آن بانو گرفته و پاره می شود...(۱)
➖➖➖➖➖
1️⃣ فتوح البلدان ۳۵/۱ ، السیرة الحلبيه ٤٨٧/٣ ، معجم البلدان ٢٣٩/٤ ، المغانم المطالبه ص٣١٢ ، وفاء الوفاء ١٠٠٠/٣ ، شرح ابن ابي الحديد ٢١٩/١٦ (همه منابع اهل سنت)
تفسير عياشي ٢٨٧/٢ ، بحارالانوار ١٢٠/٢٩
حرم
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_هشتاد_دو 🎀صراط مستقیم کمي به جلو خم شد ... آرنجش روي زانوهاش قرار گر
#رمان_مردی_در_آینه📝
💟 #قسمت_هشتاد_سه
🎀اسخریوطی
به شدت جا خورده بود ...
- تو ادعا مي کني اون مرد زنده است ... منم اين حرف رو قبول مي کنم چون وقتي گفتي توي عراق دنبالش مي گشتن ... هر چند دلیلش رو نمی دونستم ... اما براش مدرک داشتم ... شايد قابل استتناد و ثبت شده نبود ولي براي من قابل پذيرش بود ...
اين حرف رو قبول کردم که مردي وجود داره از نسل پيامبر شما ... با بيش از هزار سال سن ...
به سني ها کاري ندارم که ارتباط شون با پيامبري که هرگز نديدن ... قرن هاست قطع شده ... پس هر کسي که در راس قرار بگيره مي تونه در مسير درست يا غلط باشه ...
اما شماها براي من خنده دار هستيد ...
تو ادعا مي کني شيعه به جهت داشتن امام و افرادي که به لحاظ معرفتي منتخب خدا هستند ... در مسير صحيح قرار داره و عمل شما درسته ...
اگر اينطوره ... پس چرا گفتي ما، اون مرد رو نمي بينيم ... و نمي دونيم کجاست؟ ...
يعني شما عمل تون هيچ شباهتي به اون فرد نداره ... و الا چه دليلي داره که اون بين شما نباشه ...
شما چنين ادعايي داريد ... و آدم هايي مثل تو ... نصف دنيا رو سفر مي کنن و ميرن ايران ... که مثلا در روز تولد اون فرد کنار برادران شون باشن ... و اين روز رو جشن بگيرن ...
در حالي که اون به حدي تنهاست ... که کسي رو نداره حتي تولدش رو با اون جشن بگيره ... نه يک سال ... نه ده سال ... هزار سال ...
رفتم جلو و سرم رو بردم نزديکش ...
- هزار سال ... بيشتر از هزار جشن تولد ... بيشتر از هزار عيد ... بيشتر از هزار تحويل سال ... و بين تمام ملت هايي که از شما به وجود اومدن ... و از بين رفتن ... همه تون عين يهوداي* عيسي مسيح بوديد ...
شما فقط يک مشت دروغگو هستيد ... اگر دروغ نمي گيد و مسيرتون صحيحه ... اگر مسیری که میرید درسته ... امام تون کجاست؟ ...
اشک توي چشم هاش جمع شده بود ... سرش رو پايين انداخت و با دست، اونها رو مخفي کرد ... اما لغزيدن و فرو افتادن قطرات اشک از پشت دست هاش ديده مي شد ...
دو قدم ازش فاصله گرفتم ...
نمي دونم چي شد و چرا اون کلمات رو به زبون آوردم ...
هنوز قادر به تشخيص حقيقت نبودم ... قادر به پذير تفکر و ايدئولوژي اسلام نبودم ... جواب سوال هام بيشتر از اينکه ذهنم رو آرام کنه آشفته تر مي کرد ...
اما يه چيز رو مي دونستم ... در نظر من، شيعيان انسان هاي احمقي بودند که حرف و عمل شون يکي نبود ...
ادعاي پيروي و تبعيت از خدا رو داشتند ... در حالي که طوري زندگي مي کردن ... انگار وجود امام شون دروغ و افسانه است ... آدم هايي بودن که با جامه هاي مقدس ... فقط براي رسيدن به بهشت خيالي، خودشون رو گول مي زدن و فريب مي دادن ...
در حالی که اگر لایق اون بهشت خیالی بودن ... پس چرا لایق بودن در کنار امام شون نبودن؟ ...
اونها خودشون رو پیرو خدایی می دونستن ... که همون خدا هم بهشون اعتماد نداشت ... و جانشین پیامبرش رو مخفی کرده بود ...
چند لحظه به ساندرز نگاه کردم ... نمي تونستم حالتش رو درک کنم ... اما نمي تونستم توي اون شرايط رهاش هم کنم ...
اون آدم خاص و محترمي بود که نظیرش رو نديده بودم ... و هر چه بيشتر باهاش برخورد مي کردم بيشتر از قبل، قلبم نسبت بهش نرم مي شد ... براي همين نمي تونستم وسط اون بدبختي و انحطاط تصورش کنم ...
رفتم جلو و آروم دستم رو گذاشتم روي شونه اش ...
- اگه توي تمام اين سال هاي کاريم ... توي دايره جنايي ... يه چيز رو درست فهميده باشم ... اونه که فريب و گمراهي با کلمات زيبا به سراغ آدم مياد ...
تو آدم محترمي هستي ... و من تمام کلماتت رو به دقت گوش کردم ... اما حتي پيامبر و کتاب تون با حقانيت داشتن فاصله زيادي داره ...
هر چقدرم که زندگي سخت باشه ... براي رسيدن به آرامش ذهن ... نيازي به تبعيت از تخيل و توهم نيست ...
دين مال انسان هاي ضعيفه که تقصیر اشتباهات و کمبود خودشون رو گردن يکي ديگه بندازن ... و کي از يه موجود خيالي بهتر که تقصير همه چيز رو بندازيم گردنش ...
سرم رو که آوردم بالا ... کشيش داشت صندلي مادر ساندرز رو هل مي داد و از کليسا خارج مي کرد ...
وقت رفتن بود ... هر کسي بايد مسير خودش رو مي رفت ...
* یهودای اسخریوطی، شخصی از حواریون که در ازای پول، جای اختفای حضرت عیسی را به سربازان رومی لو داد تا ایشان را بکشند.
#ادامه_دارد...
✍نویسنده: #شهید_سیدطاها_ایمانی
🍃
🌺
🎉🌼🍃
حرم
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_هشتاد_سه 🎀اسخریوطی به شدت جا خورده بود ... - تو ادعا مي کني اون م
#رمان_مردی_در_آینه📝
💟 #قسمت_هشتاد_چهار
🎀جایی از وسط ماجرا
ساندرز آشفته بود و اصلا توی حال خودش نبود ...
توي همون حال و هوا رهاش کردم و بدون خداحافظي ازش جدا شدم ... اميدوار بودم کلماتم رو جدي بگيره و بيشتر از اين وقتش رو پاي هيچ تلف نکنه ...
برگشتم توي ماشين ...
برعکس قبل، حالا دیگه آشفتگي و طوفان درون و ذهنم آرام شده بود ... اما هنوز يه سوال، مثل چراغ چشمک زن ... گوشه مغزم روشن و خاموش مي شد ...
- چرا پيدا کردن اون مرد اينقدر مهمه که ديگران رو به خاطرش بازجويي و شکنجه کنن؟ ...
حتي اگه وجودش حقيقت داشته باشه ... چرا با اين جديت دنبال پيدا کردنش هستن؟ ... اون بيشتر از هزار ساله که نيومده ... ممکنه هزار سال ديگه هم نياد ...
چه چيز اين مرد تا اين حد اونها رو به وحشت مي اندازه ... که مي خوان پيداش کنن و کاري کنن ... که هزار سال ديگه ... تبدیل به هرگز نيامدن بشه؟ ...
استارت زدم و برگشتم خونه ...
کتم رو انداختم روي مبل ... و رفتم جلوي ديوار ايستادم ...
چند روز، تمام وقتم رو روي تحقيقات صرف کرده بودم ... و کل ديوار پر شده بود از نوشته ها و سرنخ هايي که براي پيدا کردن جواب سوال هام ... به اون چسبونده بودم ...
شبيه تخته اطلاعات جنايي اداره شده بود ... با اين تفاوت که تمام اون ديوار بزرگ پر از برگه و نوشته بود ...
چه تلاش بيهوده اي ...
مي خواستم برگه ها و دست نوشته ها رو از ديوار بکنم ... اما خسته تر از اين بودم که در لحظه، اون کار رو انجام بدم ...
بيخيال شون شدم و روي مبل ولو شدم ... و همون جا خوابيدم ...
چند ساعت بعد، دوباره ذهنم آرام و قرار رو از دست داد ... اون سوال هاي آخر ... و زنده شدن خاطره اي که ... اولين بار به قرآن رو گوش کرده بودم ...
جواب من هر چي بود ... اونجا ديگه جايي نبود که بتونم دنبالش بگردم ... بايد مي رفتم وسط ماجرا ... بايد مي رفتم و از جلو همه چيز رو بررسي مي کردم، نه از پشت کامپيوتر و با خوندن مقاله يه مشت محقق اسلام شناس دانشگاهي ... که معلوم نبود واقعا چقدر با مسلمان ها برخورد نزديک داشتن ...
ديدن ماجرا از چشم اونها مثل اين بود که براي حل يه پرونده ... فقط به شنيدن حرف اطرافيان مقتول اکتفا کني ... و حتي پات رو به صحنه جنايي نگذاري ...
بايد خودم جلو مي رفتم و تحقيق مي کردم ... همه چيز رو ... از نزديک ...
جواب سوال هاي من ... اينجا نبود ...
بلند شدم و با وجود اينکه داشتم از شدت گرسنگي مي مردم ... از خونه زدم بيرون ... بعد از ظهر بود و من از صبح، اون قدر محو تحقیقات بودم که هيچي نخورده بودم ...
يه راست رفتم سراغ ساندرز ...
در روز که باز کرد شوک شديدي بهش وارد شد ... شايد به خاطر حرف هاي اون روز ... شايد هم ديگه بعد از اونها انتظار ديدن من رو نداشت ...
مهلت سلام کردن بهش ندادم ...
- دينت رو عوض کردي؟ ... يا هنوز هم مي خواي واسه تولد بري ايران؟ ...
هنوز توي شوک بود که با اين سوال، کلا وارد کما شد ... چند لحظه، فقط مبهوت بهم نگاه کرد ...
- برنامه مون براي رفتن تغيير نکرده ... اما ... واسه چي مي خوای بدوني؟ ...
خنده شيطنت آميزي صورتم رو پر کرد ...
- مي خوام باهاتون بيام ايران ... مي تونم؟ ...
#ادامه_دارد...
✍نویسنده : #شهید_سیدطاها_ایمانی
🍃
🌼
🎉🌺🍃
موقع خرید ماسک حتما از کیفیتش مطمئن بشین
یکی از دوستانم میگفت: بعد از ۱۰۰ روز بندش پاره شد!
😔🙁😅
هدایت شده از حرم
#روایت
✅امام صادق علیه السلام درباره #دعای_عهد فرمودند:
🌸«هر کس با این دعای #عهد چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند».
📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
#دعای_عهد♡
#استاد_فرهمند
کجایى ...؟؟
اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت!
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤