eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.6هزار ویدیو
634 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
📃 «اشتقاق اسمها من اسماء الله تبارک و تعالی، شان ابیها و بعلها و بنیها» «نام فاطمه سلام الله علیها - همانند نام پدر و همسر و فرزندانش- از اسماء خدای تبارک و تعالی مشتق شده است» کتاب فاطمة الزهرا سلام الله علیها؛ تالیف: علامه امینی(ره) صفحه۳۴۲.
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ✨🍃در اثبات حقانیت امامت امام علی (ع)👌 🎬 🖌با زیرنویس انگلیسی 🖇موضوع: آیا توسل، شرک است؟!🤔 ❓سوالاتی که اهل تسنن درباره عقاید شیعه براشون پیش میاد..... ✔️با دیدن این مناظرات هم زبان انگلیسی تان را تقویت کنید هم اعتقاداتتان را.😊 @haram110
در محبت كردن خلاق باشيد 👈خانم خانه را با چیزهای کوچک غافلگیر کنید: شام، هدیه و یا حتی یک کارت ناقابل 🌸 همسرتان باید حس کند که شما به او فکر می‌کنید و احساسش می‌کنید
💞💞💍💍💞💞 🔰اسکن با این سه روش!👌👇 ❇️-هر کدام از ما برای معیارها و ملاک هایی داریم که سعی می کنیم انها را در فرد مقابل جستجو کنیم. فهمیدن این که کسی واجد شرایط ما هست یا بازی می کند، کار دشواری است. اما با دقت و تلاش و تحقیق، مشورت گرفتن و بررسی عمیق می توانید تا حد زیادی طرف مقابل را بشناسید. ❇️-چطور می توانیم به وجود معیارهایمان در طرف مقابل پی ببریم؟ -از این سه روش: 🌟۱. ~گفت وگوها~ باید چند در منزل یكدیگر (بیشتر در خانه دختر) و چند جلسه در های عمومی، بیرون از خانه های آنها صورت گیرد. درباره آینده، شغل، روابط با والدین، استقلال از ها و حساسیت های كاری و اجتماعی گفت وگو كنید و سعی کنید را در این آشنایی و شناخت دخالت ندهید. در جلسات تنها به آخرین اخبار زندگی فرد مقابل نکنید. در مواردی فردی که شما را پسندیده است، ممکن است تحت تأثیر هیجانات و عاشقانه و دوست داشتن، تغییراتی در خود احساس کند که با دیدگاه شما است، اما این یک امر پایدار نیست. بنابراین شما باید از ویژگی های ثابت فرد آگاهی پیدا کنید که بخشی از آن در گفت و گوهای دو نفره مشخص می شود و بخشی در که باید انجام دهید. از فرد بخواهید خودش را توصیف کند. از زبان خودش هایش را بشنوید و در تحقیقات بعدی در پی این باشید که صحت ادعای او را کنید. .....
داستان سوره‌ی ناس روزی روزگاری در زمانهای بسیار دور جمعیت زیادی از ناس در سرزمین زیبا زندگی میکردن این مردم خیلی با هم خوب و مهربون بودن پیامبر خوبی داشتن که اونها رو به سمت خدای احد دعوت میکرد و کارهای خوبی بهشون یاد میداد که نباید پشت سر مردم حرف بدی بزنند نباید دروغ بگن یتیم رو دوست داشته باشن یه روزی از روزها یه آدمی به اسم خناس وارد شهر میشه خناس دید که مردم این شهر چقد باهم خوبن سعی کرد بره و کارهای بد رو به اونها یاد بده سعی کرد صدور اونها رو یوسوس کنه (( الذی یوسوس فی صدور ناس )) خناس رفت پیش سعید سعید پسر خوبی بود و داشت با توپش بازی میکرد خناس بد جنس اومد و گفت : چقدر خوب داری بازی میکنی !!! ولی من نمیدونم شوت تو چقدر قویه اگه بتونی بزنی به اون شیشه و اونو بشکنی میفهمم قوی هستی بچه ها یه لحظه سعید حواسش پرت شد و صدورش یوسوس شد توپ رو پرتاپ کردو شیشه رو شکست ای وای صدای خورد شدن شیشه اومد سعید به خودش اومد و توپشو برداشت و دوید یه گوشه قایم شد وای این کی بود این حرفو به من زد خواست خناس رو پیدا کنه ولی اثری از خناس نبود فرار کرده بود رفته بود پیش مریم. مریم داشت با دوستش بازی میکرد درگوش مریم گفت چرا عروسکت رو میدی به دوستت؟ خرابش میکنه نده بهش یهو مریم صدورش یوسوس شد و حرف خناس رو گوش کرد عروسک رو از دست دوستش کشید و دوستشم زید زیر گریه خناس بین همه ی دوستها اختلاف مینداخت مریم ناراحت بود ازینکه دوستش رو گریه انداخته بود سعید هم ناراحت بود از اینکه شیشه رو شکسته بود همینطور که بچه ها ناراحت بودن و کنار خیابون وایساده بودن یهو یه مرد مهربون از کنار اونا رد شد و فهمید که خناس اومده و صدور اونا رو یوسوس کرده همسایه عصبانی بود و مریم و سعید ناراحت بودن. دوست مریم گریه میکرد تو شهر بزرگ آشوب شده بود مرد مهربون گفت ناراحت نباشین خدای مهربون هم شما رو میبخشه چون اون خدایی است که ملک همه ی مردمه ولی خدای مهربون ملکی هست که تاج نداره و اون الاه ناس وملک همه ی مردمه گفته که از شر وسوسه های خناس به اون پناه ببریم و دیگه حرفای خناس رو گوش نکنیم من شر وسواس خناس الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنته و الناس
4_5807606476448991197.mp3
7.08M
❤️ ⏰ کلاسهای 3 دقیقه‌ای برای نوجوانان جلسه 91 چرا باید نماز بخوانیم؟ (5) روایات نماز ادامه دارد ... 👈 نشر مطالب با شماست...
🔻توصیه به خواندن زیارت امین الله: در تشرف مرحوم حاج علی بغدادی به محضر امام زمان (علیه السلام)، او می‌گوید: 🔹همراه با امام زمان(علیه السلام) داخل حرم مطهر امام کاظم (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) شدیم و به ضریح مقدس چسبیدیم و بوسیدیم. بعد به من فرمود: 🔹«زیارت بخوان.» گفتم: «سواد ندارم.» فرمود: «برایت زیارت بخوانم؟» عرض کردم: «آری» فرمود: «کدام زیارت را می‌خواهی؟» گفتم: «هر زیارت که افضل است.» 🔹فرمود: «زیارت امین الله افضل است.» آنگاه مشغول به خواندن زیارت امین الله شدند. 📚نجم الثاقب ، ص455.
✅ آثار و برکات بیداری : بین الطلوعین فاصله زمانی از طلوع فجر و اذان صبح تا طلوع آفتاب است که حدود یک ساعت و نیم طول می‌کشد. در روایات از این زمان به ساعتی از ساعات بهشت یاد شده و آثار و برکاتی برای آن بیان شده که انسان به این نتیجه می‌رسد که اگر می‌خواهد خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت را داشته باشد و از بدبختی‌ها رهایی یابد می‌بایست در این ساعات بهشتی بیدار بماند؛ چرا که فرشتگان در حال تقسیم روزی هستند و اگر خواب بمانی از همه چیز باز ماندی. زیان‌های مالی: اگر کسی در این ساعات بخوابد نمی‌تواند از خود دفع شر کند و خسارتی که به اصل سرمایه او می‌رسد را برطرف کند. 📚 خصال، ج۲، ص۶۲۲ ✅ همچنین در آیه 39 سوره ق می‌فرماید: فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ؛ و بر آنچه مى‏گويند صبر كن، و پيش از برآمدن آفتاب و پيش از غروب، به ستايش پروردگارت تسبیح گوی
حرم
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_صد_سيزده 🎀گمگشته هنوز مبهوت بودم که ماشين راه افتاد ... نمي تونستم چ
📝 💟 🎀 خدای کعبه مشخص بود فهميده، جمله ام يه جمله عادي نيست ... با چهره اي جدي، نگاهش با نگاهم گره خورد ... کم کم داشت حدس مي زد اين حال خوش و متفاوت، فقط به خاطر پيدا کردن اون نيست ... دنيايي از سوال هاي مختلف از ميان افکارش مي جوشيد و تا پرده چشمانش موج برمي داشت ... شايد مفهوم عميق جمله ام رو درک مي کرد ... اما باور اينکه بي خدايي مثل من، ظرف يک شب ... به خداي محمد ايمان آورده باشه براش سخت بود ... ايمان و تغييري که هنوز سرعت باورش، براي خودم هم سخت بود ... بهش اشاره کردم بريم بالا ... کليد رو از پذيرش گرفتم و راه افتادم سمت آسانسور ... شک نداشتم مي خواد باهام حرف بزنه ... اونجا هم جاي مناسبي براي صحبت نبود ... وارد اتاق که شديم يه لحظه رو هم مکث نکرد ... ـ متوجه منظورت نشدم که گفتي ... نه ... اون من رو پيدا کرد ... از توي ميني يخچال، يه بطري آب معدني در آوردم و نشستم روي صندلي ... اون، مقابلم روي مبل ... تشنه بودم اما نه به اون اندازه ... بيشتر، زمان مي خريدم تا ذهنم مناسبت ترين حرف ها رو پيدا کنه ... ـ يعني ... غير از اينکه عملا اول اون من رو بين جمعيت پيدا کرد ... به تمام سوال هام جواب داد طوري که ديگه نه تنها هيچ سوالي توي ذهنم باقي نمونده ... که حالا مي تونيم حقيقت رو به وضوح ببينم ... چهره اش جدي تر از قبل شد ... ـ اون همه سوال، توي همين مدت کوتاه؟ ... در جواب تاييدش سرم رو تکان دادم و يه جرعه ديگه آب خوردم ... ـ توي همين مدت کوتاه ... چند لحظه سکوت کرد ... و نگاه متحير و محکمش توي اتاق به حرکت در اومد ... ـ ميشه بيشتر توضيح بدي منظورت چيه از اينکه مي توني حقيقت رو به وضوح ببيني؟ ... حالا اين بار چهره من بود که لبخندي آرام رو در معرض نمايش قرار مي داد ... ـ يعني ... زماني که من وارد ايران شدم باور داشتم خدايي وجود نداره ... و دين ابزاريه براي ايجاد سلطه روي مردم و افراد ضعيف براي فرار از ضعف شون سراغش ميرن ... الان نظرم عوض شده ... الان نه تنها به نظرم باور غیر شرطی به دين متعلق به افکار روشنه ... که اعتقاد دارم تنها راه نجات از انحطاط و نابودي ... و ابزار بشر در جهت رشد و تعالي ذهن و ماده است ... هر جمله اي رو که مي گفتم ... به مرتضي شوک جديدي وارد مي شد ... تا جايي که مطمئن بودم مغزش کاملا هنگ کرده و حتي نمي تونست سوال جديدي بپرسه ... بهش حق می دادم ... ظرف يک شب، من روي ديگه اي از سکه باور بودم ... ـ من الان نه تنها ايمان دارم خدايي هست ... که ايمان دارم محمد، پيامبر و فرستاده خداست ... و اون و فرزندانش، اولي الامر هستند ... مرتضي ديگه نمي تونست آرام بشينه ... از شدت تعجب، چشم هاش گرد شده بود ... گاهي انگشت هاش مي لرزيد و گاهي اونها رو جمع مي کرد تا شايد بتونه لرزششون رو کنترل کنه ... ـ يعني ... در کمتر از 12 ساعت ... اسلام آوردي؟ ... بي اختيار و با صداي بلند خنديدم ... ـ نه مرتضي ... من تازه، پيکسل پيکسل تصوير و باورم از دنيا رو پاک کردم ... تمام حجت من بر وجود خدا و حقانيت محمد ... اون جوان ديشب بود ... من از اسلام هيچي نمي دونم که خودم رو مسلمان بدونم ... تنها چيزي که مي دونم اينه ... قلب و باور اون انسان ياغي و سرکش دیروز ... امروز در برابر خداي کعبه به خاک افتاده ... اگه اين حال من، يعني اسلام ... بله ... من در کمتر از 12 ساعت يه من مسلمانم ... چشم ها و تک تک عضلات صورتش آرامش نداشت ... در اوج حيرت، چند لحظه سکوت کرد ... و ناگهان در حالي که حالتش به کلي دگرگون شده بود، از جاش پريد ... ـ اسم اون جواني که گفتي ... چي بود؟ ... ... ✍نویسنده: 🍃 🌺 🎉🌸🍃
وارن بافت می‌گوید:«بهترین سرمایه گذاری ممکن، سرمایه گذاری بر روی خودتان است». ۳۰ روش برای سرمایه گذاری بر روی خودتان: ۱.روزانه مطالعه کنید. ۲.سالم‌تر غذا بخورید. ۳.آشپزی بیاموزید. ۴.سحرخیز باشید. ۵.از تعلل‌کردن دست بردارید. ۶.زمان خود را مدیریت‌ کنید. ۷.بیشتر سفر کنید. ۸.به یک روال ثابت، پابند بمانید. ۹.پول خود را سرمایه گذاری کنید. ۱۰.خودتان را به چالش بکشید. ۱۱.موفقیت را تجسم کنید. ۱۲.دیگران را ببخشید. ۱۳.نگران خودتان باشید. ۱۴.یادداشت بردارید. ۱۵.به پادکست‌های صوتی گوش کنید. ۱۶.وسایل به‌دردنخور نخرید. ۱۷.خردمندانه دوستانتان را انتخاب کنید. ۱۸.با خانواده‌ خود در ارتباط بمانید. ۱۹.از دوستان زهرآگینتان فاصله بگیرید. ۲۰.هر روز، ۱٪ بهتر شوید. ۲۱.کسب و کارتان را شروع کنید. ۲۲.شکایت نکنید. ۲۳.مشاوری باتجربه بیابید. ۲۴.چیز جدیدی بیاموزید. ۲۵.هدف‌گذاری کنید. ۲۶.برای هفته خود برنامه‌ریزی کنید. ۲۷.با مدیتیشن(مراقبه) مأنوس شوید. ۲۸.با شکرگزاری مأنوس شوید. ۲۹.برای زندگی‌تان برنامه داشته باشید. ۳۰.نرمش کنید.
از نماز اول وقت غفلت نکنید، از گناه اجتناب كنيد، واجبات را بجا بياوريد؛ بر اين طريقه‌‌ٔ حقه استقامت كنيد؛ آن وقت دست عنايت امام زمان علیه‌السلام بر سر شما كشيده می‌شود، كه آن وقت خواهيد فهمید چه خبر است! 🎙 برگرفته از بیانات آیت الله وحید خراسانی 📆 ۱۸/ مرداد/ ۱۳۸۷
4_5802981385081718635.mp3
6.45M
آیا اهمیت مسجد سهله بخاطر این میباشد که بعد ظهور محل سکونت امام عصر عج است ؟ 💡پاسخ:
۹ 🍂 خون وخونریزی یا فهم و فرهنگ؟ 🍂 🍁 وجود مبارک امام زمان با چه قدرتی جهان را از عدل و داد پر میکنند، با کُشتن؟ الان که مردم جهان هفت میلیارد است اگر یک میلیارد آن را بُکشند آن شش میلیارد دیگر آدم میشوند؟ تازه اول خونریزی است و اگر از این هفت میلیارد، چهار میلیارد را بُکشند، سه میلیارد باقیمانده آدم میشوند؟ هرگز. امام زمان با چه وسیله ای پیروز میشوند؟ 🍁 با فشار با کُشتن، یا با عدل و فرهنگ؟ معجزه اول آنست که مردم را عاقل میکنند، آدم میکنند، آن وقت است که جامعه عاقل، عدل پرور میشود. 📚سخنرانی آیت الله جوادی آملی؛ نکته ۸۴۲ از کتاب ۱۰۰۱ نکته پیرامون امام زمان ┄┅═✧❁✧═┅┄
☘🌺☘🌺☘🌺 چند توصیه اساسی برای مردها: ۱.وقتی گمان می کنید همسرتان ناراحت است، منتظر نمانید او حرف زدن را آغاز کند. وقتی شما باب گفتگو را آغاز می کنید 50 درصد از بار ناراحتی ومسائل او می کاهید. ۲.وقتی شما مجال حرف زدن را به همسرتان می دهید، بدانید ناراحت شدن از دلیل ناراحتی او هیچ کمکی به حل مسائل نمی کند. ۳. هروقت احساس می کنید که می خواهید صحبتهای او را قطع کنید ویا آنها را اصلاح کنید، فورا خود را از این کار منع کنید. ۴. وقتی نمی دانید چه باید بگویید، به هیچ وجه حرف نزنید. اگر نمی توانید مثبت و یا محترمانه حرف بزنید لطفا ساکت بمانید. ۵.اگر او نمی خواهد صحبت کند، با طرح سوالات بیشتر اورا به حرف زدن ترغیب کنید. ۶.درمورد احساسات همسرتان قضاوت نکنید ویا آنها را اصلاح نکنید. ۷. تا جایی که امکان دارد آرام ومتمرکز باشید و جلوی واکنش های منفی خود را بگیرید. اگر کنترلتان را ازدست دهید اوضاع بدتر می شود وشما بازنده می شوید. آدمها در هنگام خستگی فیزیکی راستگوتر هستند. براي همین است که‌ در مکالمات آخر شب دست به اعتراف می‌زنند!
💞💞💍💍💞💞 🔰اسکن با این سه روش!👌👇 بنابراین شما باید از های ثابت شخصیت فرد آگاهی پیدا کنید که بخشی از آن در گفت و گوهای دو نفره مشخص می شود و بخشی در که باید انجام دهید. از فرد بخواهید خودش را توصیف کند. از زبان خودش ویژگی هایش را بشنوید و در بعدی در پی این باشید که صحت ادعای او را کشف کنید. 🌟۲. ~آزمون های شناختی~ برخی ویژگی ها برای تشکیل اهمیت زیادی دارد در حالی که برخی دیگر تنها به این بستگی دارد که خود شما چه ای دارید. شناخت این ویژگی ها و قضاوت کردن درباره این ها، کار یک آدم آگاه، با تجربه و بی طرف است. یعنی یک یا روانشناس. یك روان شناس بالینی باتجربه با آزمون های شخصیتی(حداقل سه آزمون معتبر) و نتایج آنها می توانید خودتان و طرف مقابل را بهتر بشناسید و در عین حال، اندازی از زندگی مشترکتان به دست بیاورید که مشکلات شما در آینده چه خواهد بود و آیا شما به صلاح هست یا نه. ....
قسم به روز روشن قسم به این شب تار  نظر داره همیشه به ما خدای قهار عالم دنیا پوچ مقابل آخرت پناه میده خداوند به بچه های یتیم  خودش گفته که اسمش هم رحمان وهم رحیم پس هیچ کسی نباید آزار کنه یتیم رو می آزاره با اینکار دل خدای کریم
4_5809858276262676333.mp3
4.93M
❤️ ⏰ کلاس های سه دقیقه ای برای نوجوانان جلسه 92 اهل بیت در قرآن (2) تفسیر «صراط المستقیم» راه بهشت کارشناس : دکتر محمد فقیهی رضایی هدف ما آموزش نوجوانان است 👉 شما معلّم اعتقادات یک نوجوان باشید این فایل را به دستش برسانید.
animation.gif
699.7K
📃 انبیا به حضرت فاطمه سلام الله علیها و نامهای او توسل کرده‌اند -همانگونه که به وجود و نام پدر و همسر و فرزندان زهرا علیهاالسلام توسل نموده‌اند- و تمسک به اوست که وسیله‌ی نجات انبیا و اوصیا و سایر افراد بشر از مشکلات بوده است. «هرکس که به او ایمان آورد، همانا رستگار شد، و هر کس به او اعتقاد نداشت به تحقیق هلاک گردید». کتاب فاطمة الزهرا سلام الله علیها؛ تالیف: علامه امینی(ره) صفحه۳۴۳.
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 🎬 🖌با زیرنویس انگلیسی 🖇موضوع: بستن به (ص)!😳 :ترکیب دو کلمه و ✔️با دیدن این هم زبان تان را تقویت کنید هم اعتقاداتتان را.
خواص ماش !🍛 ▫️شستشوی کلیه ها ▫️پایین آورنده درجه اسیدی خون ▫️منظم کردن ضربان قلب به دلیل داشتن پتاسیم ▫️دارای فسفر و کلسیم و مفید برای رشد کودکان ▫️دارای آهن و مفید برای کم خونی
حرم
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_صد_چهارده 🎀 خدای کعبه مشخص بود فهميده، جمله ام يه جمله عادي نيست ...
📝 💟 🎀نشانی از بی نشان هر لحظه که مي گذشت حالتش منقلب تر از قبل مي شد ... آرام به چشم هاي سرخي که به لرزه افتاده بود خيره شدم ... ـ نپرسيدم ... ديگه صورتش کاملا مي لرزيد ... و در برابر چشم هاش پرده اشک حلقه زد ... ـ چرا؟ ... لرزش صدا و چشم و صورتش ... داشت از بعد مکان مي گذشت و وارد قلب من مي شد ... خم شدم و آرنجم رو پام حائل کردم ... سرم رو پايين انداختم و دستي به صورتم کشيدم ... ـ چون دقيقا توي مسجد ... همين فکري که از ميان ذهن تو مي گذره ... از بين قلب و افکارم گذشت ... سرم رو که بالا آوردم ... ديگه پرده اشک مقابل چشمانش نبود ... داشت با چهره اي خيس و ملتهب به من نگاه مي کرد ... ـ پس چرا چيزي نپرسيدي کيه؟ ... ـ اون چيزهايي رو درباره من مي دونست که احدي در جريان نبود ... و با زباني حرف زد که زبان عقل و انديشه من بود ... با کلماتي که شايد براي مخاطب ديگه اي مبهم به نظر مي رسيد اما ... اون مي دونست براي من قابل درک و فهمه ... هر بار که به من نگاه مي کرد تا آخرين سلول هاي مغز و افکارم رو مي ديديد ... اين يه حس پوچ نبود ... من يه پليسم ... کسي که هر روز براي پيدا کردن حقيقت بايد دنبال مدرک و سند غيرقابل رد باشم ... کسي که حق نداره براساس حدس و گمان پيش بره ... اون جوان، يه انسان عادي نبود ... نه علمش ... نه کلماتش ... نه منش و حرکاتش ... يا دقيقا کسي بود که براي پيدا کردنش اومده بودم ... يا انساني که از حيث درجه و مقام، جايگاه بلندي در درک حقايق و علوم داشت ... و شايد حتي فرستاده شخص امام بود ... مفاهيمي که شايد قرن ها از درک امروز بشر خارج بود که حتی قدرتش رو داشته باشه بدون هدايت فکري بهش دست پيدا کنه ... و شک نداشتم چيزهايي رو که اون شب آموخته بودم ... گوشه بسيار کوچکی از معارف بود ... گوشه اي که فقط براي پر کردن ظرف خالي روح و فکر من، بزرگ به نظر مي رسيد ... اشک هاي بي وقفه، جاي خالي روي چهره مرتضي باقي نگذاشته بود ... حتي ريش بلندش هم داشت کم کم خيس مي شد ... دوباره سوالش رو تکرار کرد ... اين بار با حالي متفاوت از قبل ... درد و غم ... ملتمسانه ... ـ چرا سوال نکردي؟ ... اين بار چشمان من هم، پشت پرده اشک مخفي شد ... براي لحظاتي دلم شديد گرفت ... انگار فاصله سقف و زمين داشت کوتاه تر مي شد و ديوارها به قصد جانم بهم نزديک مي شدن ... بلند شدم و رفتم سمت پنجره ... ـ چون براي بار دوم ازم سوال کرد ... چرا مي خواي آخرين امام رو پيدا کني؟ ... همون اول کار يه بار اين سوال رو پرسيده بود ... منم جواب دادم ... و زماني دوباره مطرحش کرد که پاسخ همه نقاط گنگ ذهنم رو داده بود ... و بار دوم ديگه به معناي علت اومدنم به ايران نبود ... شک ندارم ذهن و فکرم رو مي ديد ... مي دونست چه فکري در موردش توي سرم شکل گرفته ... و دقيقا همون موقع بود که دوباره سوال کرد ... براي پيدا کردن يه نفر، اول بايد مسيري رو که طي کرده پيدا کني ... تا بتوني بهش برسي ... رسما داشت من رو به اسلام دعوت می کرد اما همه اش اين نبود ... با طرح اون سوال بهم گفت اگه بخواي آخرين امام رو پيدا کنم ... بايد از همون مسيري برم که رفته ... بايد وارد صراط مستقيمي بشم که دنيل مي گفت ... اما چيز ديگه اي هم توي اين سوال بود ... چيزي که به خاطر اون سکوت کردم ... ✍نویسنده: 🍃 🌸 🎉🌺🍃
🌱 وقتی تو لیوان بیش از حد آب بریزی که سر ریز بشه، اونی که مقصرِ لیوان نیست، مقصر تویی که بیشتر از ظرفیتش داخلش آب ریختی. مراقب ظرفیت طرف مقابلت باش تا لبریزش نکنی...🍃🌸
✴️ سه شنبه 👈 25 آذر 1399 👈 29 ربیع الثانی 1442👈 15 دسامبر 2020 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ امروز روز شایسته ای است برای امور زیر : ✅ خواستگاری و عقد و ازدواج . ✅ خرید حیوان . ✅ حرکت و مهاجرت از شهری به شهر دیگر . ✅ خارج ساختن خون از بدن . ✅ و انتقال و جابه جایی نیک است . 📛 اغاز نگارش کتاب و قسم دادن و وصیت نامه نوشتن خوب نیست . 👶 زایمان مناسب و نوزادش مبارک و شجاع خواهد گردید . ان شا ء الله 🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود. 🚘 مسافرت : مسافرت خوب و مفید و سودمند است . 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز برای امور زیر نیک است . ✳️ عمل جراحی . ✳️ وام و قرض گرفتن و دادن . ✳️ از شیر گرفتن کودک . ✳️ درو و برداشت محصولات . ✳️ و تشکیل شرکت نیک است . 💑 حکم مباشرت امشب (شب چهارشنبه ) ، مباشرت و زفاف عروس مکروه است و ممکن است فرزند جن زده شود . 🔲 این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه بفرمایید. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری، باعث پرهیز از خلق می شود . 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، باعث نجات از بیماری می شود . ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید. ( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 30 سوره مبارکه " روم " است. فاقم وجهک للدین حنیفا .... و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را امری پیش آید که جماعتی می خواهند او را از آن کار منصرف کنند و او سخن آنان را گوش نکند و همین درست است . ان شاء الله و شما مطلب خود رادراین مضامین قیاس کنید . ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
آخر ربیع الثانی 1 ـ مرگ خالد بن ولید در روز آخِر ربیع الثانی خالد بن وَلید بن مُغیره مَخزومی به اسفل السّافلین جهنّم شتافت. (1) او بیست سال بعد از بعثت پیامبر صلّی الله علیه و آله در اواخر زندگانی آن حضرت، به همراه عمرو عاص به ظاهر اسلام را قبول کرد. ابوبکر او را حاکم شام کرد، و عُمَر او را عزل کرد. پس از مدّتی در شهر حُمص مُرد و در همان جا مدفون شد. (2) خالد و عمرو عاص از کسانی بودند که در لیلة المبیت قصد کشتن پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله را داشتند. (3) در مواردی پیامبر صلّی الله علیه و آله از کارهای خالد بیزاری جستند. او بدون اجازه ی پیامبر صلّی الله علیه و آله بنی جزیمه را به قتل رساند و عدّه ای را اسیر کرد، آن ها قبل از کشته شدن تصریح می کردند که ما مسلمانیم و نماز می خوانیم و رسول خدا صلّی الله علیه و آله را تصدیق می کنیم و مساجد بنا کرده ایم و اذان در آن می گوییم ... . خالد گفت : «هر کس اسیری در دست دارد او را بکُشد». بنو سلیم تمام اسیرانشان را کشتند ولی مهاجر و انصار اُسرا را نزد پیامبر صلّی الله علیه و آله فرستادند و آن حضرت دستان مبارک را بلند کرد و رو به قبله نمود و سه بار فرمود : «خدایا من بیزاری می جویم به سوی تو از کاری که خالد کرده است». چندی بعد مقداری طلا و متاع به دست رسول خدا صلّی الله علیه و آله رسید. آن حضرت به امیر المؤمنین علیه السلام فرمود : به سوی بنی جزیمه برو و آنان را از آنچه خالد کرده راضی کن ... . امیر المؤمنین علیه السلام نزد آنان رفت و طبق حکم خداوند؛ دیه ی هر خونی را داد، و برای هر جنینی بالاترین قیمت را حساب کرد، و عوض هر مالی را پرداخت، و اضافه ای هم بابت آب خور سگ هایشان و ریسمان چوپانشان داد، و باز مقدار اضافه را برای ترس زنان و هراس کودکان و برای آنچه می دانستند و نمی دانستند داد. آخر الأمر اضافه ای داد تا از رسول خدا صلّی الله علیه و آله که بی تقصیر بود راضی شوند. (4) خالد به عمّار ناسزا گفت. پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند : هر کس عمّار را سبّ کند خداوند او را سبّ می کند. (5) او به دستور ابوبکر خواست امیر المؤمنین علیه السلام را به شهادت برساند، ولی قبل از هر اقدامی آن حضرت متوجّه شدند، و با دو انگشت گلوی خالد را آن چنان فشار دادند که خالد نعره کشید و مردم فرار کردند و خالد لباسش را نجس کرد. آنگاه گفت : ابوبکر و عُمَر مرا به این کار امر کرده اند. هر کس واسطه شد، آن حضرت او را رها نکرد تا آنکه ابوبکر عُمَر را فرستاد و ابن عبّاس را آورد. ابن عباس حضرت را به قبر مطهّر پیامبر صلّی الله علیه و آله و فرزندانش و حضرت صدّیقه علیهم السلام قسم داد و حضرت او را رها کرد. ابوبکر به عُمَر گفت : «این هم نتیجه ی مشورت با تو» ! چه این که عُمَر، خالد را برای این کار انتخاب کرده بود. (6) همچنین خالد بن ولید مالک بن نویره رَحِمَهُ الله را با عدّه ی زیادی از قبیله ی او به جرم بیعت نکردن با ابوبکر کُشت و در همان شب با همسر مالک مرتکب زنا شد. (7) وقتی عُمَر این قضیه را شنید، گفت : «تو را سنگسار می کنم» ولی این کار را انجام نداد؛ برای اینکه سعد بن عبادة را به خاطر آنان کُشت. در اینجا بود که عُمَر او را به سینه چسباند و گفت : تو شمشیر خدا و شمشیر رسول خدایی !؟ (8) در مورد دیگری هنگامی که ابوبکر او را به سوی قبیله ی بنی سلیم فرستاد، عدّه ای از مردان قبیله را در محلّی جمع کرد و آنان را به آتش سوزانید. (9) 📚 منابع : 1. اختیارات : ص 35. وقایع الشهور : ص 91. 2. اسدالغابة : ج 3، ص 96. طبقات الکبری : ج 7، ص 397. 3. الصحیح من السیرة : ج 4، ص 9. شرح نهج البلاغة : ج 13، ص 304. 4. علل الشرائع : ج 2، ص 474. و ... و ... . 5. سبعة من السلف : ص 345 ـ 342. و ... . 6. احتجاج : ج 1، ص 118. و ... . 7. الغدیر : ج 5، ص 264؛ ج 7، ص 158. و ... . 8. الاستغاثة : ج 1، ص 7. و ... . 9. الغدیر : ج 7، ص 155. و ... .