🔰#آقایون_در_هنگام_غر_زدن_خانوما_چه_کنن
مردی زیرکه و عاقلانه رفتار میکنه که وقتی میبینه خانومش شروع به غُرغُر کردن کرده، قبل از هر چیزی گارد نگیره و جلوی حس های منفی که در وجودش داره شکل میگیره را بگیره.
💞اولین قدم اینه که مرد با کلام خودش حس های منفی خانوم را کم کنه.
یعنی اینکه با خانومش هم احساسی کنه.
جملاتی ساده مثل
منم متاسفم
حق با توئه
من حرفت را میفهمم
عزیزم از من چه کاری بر میاد تا انجام بدم
این جملات از سمت آقا میتونه اوضاع را تغییر بده، چون در کاهش احساسات منفی خانم خیلی موثره.
💞دومین قدم این که میتونید در طولانی مدت علت های احساسات منفی خانم را متوجه بشید و اونو رفع کنید.
مثلا در مورد اینکه خانوم خونه از کارهای خونه خسته شده بود،اقای خونه میتونه با تقدیر و تشکرهای که از خانم داره و یا بر عهده گرفتن کارهای کوچیک خونه در ایجاد نشدن این حس در همسرش جلوگیری کنه.
اقای محترم شما مرد خونه ای، پس باید انقدر تدبیر داشته باشی که مدیریت خونه و حتی مدیریت احساس خانومت را به دست بگیری
اگر شما آقایون میدونستید یه تشکر و یه دوستت دارم ساده چه معجزه ای میکنه روزی هزاران بار محبت و عشق خودتون را نثار همسرتون میکردید.
❤️ برای همسر خودتون ارسال کنید
💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدلتتد
#قسمت_سوم
🔰باورهاي نادرست در انتخاب #همسر
٥- ازدواج پاياني براي همه مشكلات است.
برخي از #جوانان معتقد هستند كه ازدواج نقطه پايان تمام مشكلات و #تعارضات آنها و شروع خوشبختى است. اين باور هم نادرست است زيرا گرچه ازدواج مى تواند پايان بخش برخى #مشكلات دوران تجرد باشد، ولي نقطه ى آغازى براى مشكلات جديد است و مهم تر از همه ازدواج مستلزم سازگارى با #موقعيت جديدى است كه به دنبال ازدواج پيش مى آيد كه نيازمند صرف انرژى زيادى است كه مى تواند #فشارزا باشد.
٦-قيافه عادي مى شود.
گر چه #معيارهاى زيبايى نسبى هستند و هر كسى بنا به سليقه ى شخصى خود معيارهاى متفاوتى دارد ، اما اگر زيبايى و #جذابيت جسمانى به عنوان مهم ترين ملاك يا تنها ملاك مدنظر قرار گيرد، در اين صورت مشكل زا خواهد بود. واقعيت اينست كه زوج ها بايد تا اندازه ايى براى هم جذابيت داشته باشند و #ظاهر همديگر را بپسندند تا راغب به ازدواج باشند.گرچه اين باور كه اهميت قيافه و زيبايى با گذشت زندگى مشترك رنگ مى بازد، تا #اندازه ايى درست است؛اما نكته اى كه بايد به آن توجه داشت اينست كه #چهره زيبا و جذاب به مرور عادى مى شود در حاليكه چنين چيزى در مورد قيافه ى زشت صدق نمى كند! اگر در ابتدا قيافه فرد به #اصطلاح به دل طرف مقابل نشيند و به فرد #نچسبد ممكن است تا آخر اين احساس ناخوشايند را با خود به يدك بكشد و ناراضي باشد.
#ادامه_دارد.
راهکارهایی برای اختلال یادگیری در ریاضی،خواندن و نوشتن کودکان
اختلال یادگیری نوعی اختلال عصبی است. به زبان ساده، یک اختلال یادگیری ناشی از تفاوت در نحوه "سیم کشی" مغز فرد است. کودکان دارای اختلال یادگیری یا به اندازه همسالان خود باهوش یا از آنها باهوشتر هستند اما ممکن است در خواندن، نوشتن، هجی کردن، استدلال، به یاد آوردن و یا سازماندهی اطلاعات مشکل داشته باشند اگر در چیزهایی را خودشان کشف کنند یا به روشهای مرسوم آموزش داده شوند.
اختلال یادگیری قابل درمان یا رفع نیست. این یک مسئله مادامالعمر است با وجود پشتیبانی و مداخله مناسب، کودکان دارای اختلال یادگیری میتوانند در مدرسه موفق شوند و به سمت مشاغل موفق و غالباً متمایز در زندگی بروند. والدین میتوانند با تشویق نقاط قوت، شناختن نقاط ضعف آنها، درک سیستم آموزشی، کار با متخصصان و یادگیری راهکارهای مقابله با مشکلات خاص به کودکان دارای اختلال یادگیری در رسیدن به چنین موفقیتهایی کمک کنند.
#انتخاب_عاقلانه_زندگی_عاشقانه ۱۱
❣ازدواج اگه با معیارهای صحیحی انجام بشه،
👈موجب پیدایش زمینه های بسیار خوبی برای استقلال هست.
#استاد_محمد_شجاعی
@farzand_aftab4_5787543485913500656.mp3
زمان:
حجم:
20.17M
#انتخاب_عاقلانه_زندگی_عاشقانه ۱۱
#پسران👱♂
فوائد و آثار ازدواج:
▫️کسی که تلاش میکند برای خانواده خودش حکم مجاهد در راه خدا را دارد
▫️در ازدواج کارهای انسان حکم عبادت داره و ثواب آنها چند برابر است.
#انتخاب_عاقلانه_زندگی_عاشقانه ۱۱
#پسران
🔅آثار ازدواج به صورت فهرست وار:
آرامش روح🧘🏻♂
دوری از شیطان 👹
شخصیت اجتماعی 🌟
مسئولیت پذیری 👌🏻
استقلال اقتصادی 💰
پاداش معنوی 😇
نسل پاک 🧒🏻
امنیت اجتماعی 👀
مصونیت از انحراف و... ‼️
🌹فایده بعدی بالا رفتن ارزش اعمال انسان است. زیرا یک میدان وسیع برای انجام اعمال نیک به روی انسان باز میشود. 🌐
💭کسی که برای خانواده خود تلاش میکند، مثل مجاهد در راه خداست. (نبی اکرم 'ص' )
💭تلاش برای معیشت خانواده میتواند بعضی گناهان را از بین ببرد.
💭پیامبر "ص" : هر کس که سه دختر👧🏻 داشته باشد، رزق و روزی آنها را تامین کند، به آنها نیکی کند تا زمانی که خداوند آنها را از او بینیاز کند(به وسیله ازدواج ) خداوند بهشت را بر او البته واجب خواهد کرد. 🌅
📿نماز شخص متاهل، در مرتبه بالاتری از نماز مجرد قرار دارد. دو رکعت نماز متاهل، برتر از هفتاد رکعت نماز مجرد است. 🔝
💐در ازدواج، کارهای انسان حکم عبادت پیدا میکنند و ثواب آن چند برابر میشود. حتی آمیزش جنسی شخص با همسرش برای هر دو ثواب زیادی دارد. 💑به تعداد قطرات آبی 💧که زوجین هنگام غسل کردن میریزند، 🧖♂خداوند فرشتگانی خلق میکند که تا قیامت برای آنها استغفار کنند. 🧚🏻♂
❣کسی که در کارهای خانه به همسرش کمک میکند ثواب صدیقان و مجاهدین در راه خدا و شهیدان را دارد.
🌷آخرین فایده معنوی، پیداش زمینههای استقلال فکری و سایر انواع استقلال است.
جوانها دارای افکار بلندی 💭هستند و برنامههای مفیدی برای خودسازی و ترقی خود دارند. 🌱انرژی زیادی دارند و مهیا هستند که رشد کنند. اما خانواده مشکلساز است.⛔️ بعضا اختلاف فرهنگ و اختلاف نسل بین جوان و خانواده مانع اجرای اهداف و به کارگیری انرژی جوانان است. 👱♂جوان مجرد وقتی میخواهد این انرژی را آزاد کند، مجرد بودنش نمیگذارد. بعضی جوانها حتی اگر نیاز به ازدواج نداشته باشند، صرفا به دلیل آنکه بتوانند برنامههای خود را عملی کنند اقدام به ازدواج میکنند تا به آن استقلال برسند.
🍀مثلا دختری که میخواهد ازدواج کند، یا شرایط او آماده ازدواج هست؛ از جانب خانواده با مشکل مواجه میشود. به طور مثال میگویند تا دختر بزرگتر ازدواج نکرده دختر کوچکتر نباید ازدواج کند.❌ یا به طور مثال امکانات خانواده آن قدری نیست که بتواند انتظارات جوان را برآورده کند. 🥀اما با ازدواج استقلال زیادی به دست میآورند و می توانند برنامهها را انجام دهند.
💡نکته بعد وابستگی روانی والدین به فرزندانشان است. خیلی وقتها این محبتها و وابستگیهای افراطی مانع رشد فرزند میشود.
❣نکته بعد تفاوت ارزشهاست. خیلی وقتها ارزشهای جوانان با والدینشان فرق میکند. جوانان یک سری ارزشهای جدید را قائل هستند. خیلی وقتها برای اینکه تحت این تفاوتها از رشد باز نمانند ازدواج میکنند. 💍
👈🏻همچنین ازدواج ارتباطات نادرست دوران تجرد را قطع میکند. ⚠️خیلی از ارتباطات دوران تجرد باعث اتلاف وقت جوان میشود و کمال و رشدی در آنها نیست. حتی ممکن است مضر هم باشد. 🚫
🔶 مورد بعد حقارتها و ناهنجاریهایی که بین والدین و فرزندان ممکن است وجود داشته باشد،😣 و با رفتار اشتباه جلوی رشد بچه را گرفتند، بعد از ازدواج رفع شده و باعث شکوفایی جوان میشود. 🌿
#استاد_محمد_شجاعی
DaRecorder4_5787632791168485822.mp3
زمان:
حجم:
3.48M
💠 #عفونت_مثانه_و_ادراری
✅ #صوت59
⚡️علت عفونت مثانه و عفونت ادراری چیست...❓
🔹بلغم گندیده چه نوع بلغمی میباشد...❓
⚜چند نوع سوزش ادرار داریم...❓
🔅درمان عفونت مثانه و عفونت ادراری چیست...❓
👨🦳به چه دلیل افراد سالخورده بیشتر به عفونت ادراری دچار میشوند...❓
🎤 #استاد_سید_حسین_افشار_نجفۍ
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفـرج_الساعه🍃🌺
حرم
* 💞﷽💞 #قسمتسیوهشتم #نمنمعشق یاسر سرم رو نزدیکتربردم ،خیره شدم توچشماش وبالبخند موزیانه ای گف
* 💞﷽💞
#قسمتسیونه
#نمنمعشق
یاسر
ازحموم خارج شدم و به سمت کمد لباسام رفتم
خببب چی بپوشم؟
آهان فهمیدم،بلوز یقه سه سانت سرمه ای که تازه خریده بودم و هنوز نپوشیده بودمش رو از کمدخارج کردم.شلوار سرمه ای کتونم روهم پام کردم.
بلوز رو تنم کردم ومشغول بستن دکمه هاش شدم...
به دگمه ی یقه رسیده بودم که متوجه شدم جادگمه اش بازنشده
باکلافگی مهسو رو صدازدم
_مهههسو؟یه لحظه میای
بعدازچندلحظه صدای قدمهاشو شنیدم
وارداتاق شد...
هنوز آماده نشده بود...
+بله چیشده؟
_میشه لطفا این جادگمه ای رو باقیچی چیزی بازکنی...
+باشه چندلحظه وایسا برم قیچی بیارم...
ازاتاق خارج شد
بعداز چندثانیه با قیچی کوچولویی که دستش بود برگشت
نزدیک اومد و مشغول وررفتن با جادگمه ای شد...
ولی من...
برای چندلحظه محو عطرموهاش بودم...
دگمه ام رو بست و سرش رو بالاآورد...
مهسو
باتعجب به نگاه خیره ی یاسر نگاه میکردم که برای یک لحظه خیلی سریع بوسه ای روی موهام کاشت و دم گوشم گفت
+عطرموهات محشره....خواهش میکنم یه امشب بپوشونشون...
سریع ازم فاصله گرفت و به سمت پنجره اتاقش رفت...
ازاتاق خارج شدم و به سمت یخچال رفتم و یک لیوان پرازآب خنک خوردم...
بعدازاینکه کمی حالم بهترشد وارداتاقم شدم تالباسام رو عوض کنم..
تونیک چهارخونه ی سرخ آبی و سفیدم رو که مدل مردونه داشت تنم کردم ،وروپوش کرم رنگم کهگلای سرخ ریزداشت رو روی اون پوشیدم...
دامن شلواری کرم رنگم رو هم پوشیدم...
شال ست لباسم رو از کمد خارج کردم و بهش نگاهی انداختم
حرف یاسر توی گوشم زنگ خورد
#فقطیهامشببپوشونشون
یه امشبه دیگه...
شالم رو مدلی که یاسمن یادم داده بود و قشنگ بود و موهام روهم میپوشوند بستم...
به خودم توی آینه نگاهی انداختم...
انگار باحجاب دلنشین تربودم....
#اندکیتهریشواخمیرویابروهایخود
#اینچنینشدتاخودمرادردلاوجازدم
#محیاموسوی
ادامه دارد...
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 #قسمتسیونه #نمنمعشق یاسر ازحموم خارج شدم و به سمت کمد لباسام رفتم خببب چی بپوشم؟ آهان
* 💞﷽💞
#قسمتچهل
#نمنمعشق
یاسر
صدای زنگ در اومد...
دراتاقم رو بازکردم همزمان مهسوهم از اتاق روبه رویی خارج شد...
به سرتاپاش نگاهی انداختم...موهاش ذره ای هم بیرون نبود...
حس شادی عمیقی زیرپوستم دوید...
چشمکی زدم و گفتم
_خیلی بهت میاد...
لبخندآرومی زدوگفت
+ممنون
به سمت در رفتیم ،من درروبازکردم
امیرحسین و طنازواردشدن...
امیرهم مثل همیشه ازبدو ورود نمک ریختن رو شروع کرد...
+بحححح سلام داداشم،نگی داداش بدبختی هم داریا خیر سرمون مادوتا....
ابروهامو بالاانداختم و سریع بغلش کردم و گفتم
_من شرمنده داداش،خوش اومدی عزیز...
سرم رو پایین انداختم وروبه طنازگفتم
_سلام زن داداش خوش اومدین
بعدازسلام و احوالپرسی مهسو گل و شیرینی رو ازدست طناز گرفت و روبوسی کردن..
واردخونه شدیم و مهسو به همراه طناز یکراست به آشپزخونه رفت...
نگاهی به اطراف انداختم و سریع جام رو تغییردادم و کنار دست امیرحسین نشستم...سریع گفتم...
_امیریه چیز خیلی مهم رو باید بدونی
+چیو؟
_ایمیل کردم جریان رو برای اداره،امشب میرسه ایران...
بابهت گفت
+چییییی؟؟؟؟
مهسو
صدای داد امیرحسین اومد...
طناز ازجا پرید و باهول و ولا گفت
+چیشد امیرجان؟
++هیچی،پام خورد به میزعزیزم
من و یاسر با تعجب به همدیگه نگاه کردیم بعد به بچه ها...
اینا چقد صمیمین...
دوباره به آشپزخونه برگشتیم...
_طنازنمیدونستم رابطت بااقایون اینقدخوبه
با من من گفت
+نه بابا،خب بهرحال توی ی خونه باهم زندگی میکنیم دیگه...
_آهاااا،بععععله.
مشغول چیدن میز شدم و بعدازدیزاین میز پسرارو صدازدم...
_یاسر،آقایاسر...شام آماده هستا...
پسرا با اخمهای درهم واردآشپزخونه شدند...
نگاهی به طناز انداختم وبا چشم و ابرو اشاره کردم که چی شده؟
شونه ای بالاانداخت و روی صندلی نشست...
منم روی صندلی نشستم و مشغول شدیم...
#کزهرچهدرخیالمنآمدنکوتری....
#محیاموسوی
ادامه دارد....
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 #قسمتچهل #نمنمعشق یاسر صدای زنگ در اومد... دراتاقم رو بازکردم همزمان مهسوهم از اتاق
* 💞﷽💞
#قسمتچهلویکم
#نمنمعشق
یاسر
بعد از شام توی پذیرایی نشسته بودیم
گوشیم زنگ خورد...
با نگاه کردن به مانیتورگوشی متوجه شدم سرهنگه...
ازجام بلندشدم و گفتم
_ببخشیدمیرسم خدمتتون
لحظه ی آخر نگاه متعجب وکنجکاو مهسورودیدم...
وارداتاقم شدم و درروبستم و تماس رووصل کردم
_سلام قربان
+سلام یاسر،کجایی
_خونم،چطورمگه؟
+امیرکجاس؟چراگوشیش خاموشه؟
_امیرهم اینجاست،والانمیدونم گوشیشو.چیزی شده؟اتفاقی افتاده؟
+جلسه ی فوری داریم...فردا راس ۱۰صبح اتاق کنفرانس باشین...
_چشم قربان
بعد از خداحافظی با سرهنگ امیررو صدا زدم تا بیاد توی اتاق...
مهسو
بعدازرفتن بچه ها...خواستم برم توی اشپزخونه که یاسرصدام زد...
_بله
+بیابشین کارت دارم....
شونه ای بالاانداختم و روی مبل نشستم..
_خب میشنوم رئیس...
باکلافگی گفت
+مهسوخوب گوش کن،ازامشب حواستو خیلی بایدجمع کنی...اونی که نباید, اتفاق افتاده...این ترم هم مرخصی میگیری...فردا هم دانشگاه نمیری...ولی پس فردا باهم میریم و مرخصی رو میگیرم...
_آخه چرااااا...یعنی درسم نخونم؟
+ببین مهسو،این بحث با لجبازی به هیچ جایی نمیرسه...پس تلاشتونکن...فقط به حرفم گوش کن.اوکی؟
بهش خیره شدم و گفتم
_شماها که هرچی گفتین گوش دادم...اینم روش....
و ازجام بلندشدم و وارداتاقم شدم....
بلافاصله اشکام شروع به ریختن کرد...
گوشیم رو از جیبم خارج کردم و اولین آهنگ رو پلی کردم....
وشروع کردم به ضجه زدن....
#درمنهزارانچشمنهانگریهمیکنند...
#محیاموسوی
ادامه دارد....
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
#اربعین_تبری
فرحة الزهراء ۱۴۴۳
شماره 26 از 40
#لعنت_بر_زنازاده_تـــــــــرین_فرد_تاریــــــخ_عمر_حرامزاده ❤️🔥
#عمری_نباشیم 😉
#بر_عمر_غار_نجاست_لعنت 😍
#عیدالله_الاکبر_غدیر_ثانی_مبارک😍
#تاچهلروزشادیم❣️
💚اللهم عجل لولیک الفرج💚