#ایده_عاشقانهــــ❤️
#خانم_مهربونـــــ🌸
#خجالت_ممنوعـ🚫
✍ شوهرتان را تکراری صدا نزنید
عشق نفسم تکیه گاهم پشت و پناهم
مهربونم و...
👌همین کلمات به ظاهر جزیی معجزه
میکند، خلاق باشید و خجالت نکشید
عشق را باید به زبان اورد!*
👈 فرمانده قلبم
👈 مرد قوی من
👈 امید زندگیم
👈 آرام جانم و...
کلماتی به کار ببرید که
به همسرتون #اقتدار بده😊
🥀 متن شاهکار ادبی حضرت #علی علیه السلام
#خطبه_بدون_الف
👥👥 روزی جمعی از اصحاب #پیغمبر صلوات الله بحث می نمودند در اطراف این موضوع که کدام حرف است در حروف که از همه بیشتر در کلام موجود است؟🤔⁉
↶ معلوم شد حرف #الف از همه بیشتر است و هیچکس نمی نتواند کلامی بگوید که الف در آن نباشد.
#حضرت_امیرالمؤمنین علیه السّلام حضور داشتند.
🖋 ... 📓 کفعمی در مصباح، از هشام بن سایب کلبی و او از ابی صالح روایت می کند که مولا امیرالمومنین بدون تأمّل و فی البداهه #خطبه ای فرمودند. چنانکه #عقلها_حیران ماند و نام این خطبه را #مونقه گذاشتند؛ یعنی در #حسن و #نیکویی و #بلاغت، #شگفت_آور است. فرمودند :
👇🏼قسمت اول خطبه بدون الف
{ حَمِدتُ مَن عَظُمَت مِنَّتُهُ، وَ سَبَغَت نِعمَتُهُ، وَ سَبَقَت رَحمَتُهُ، وَ تَمَّت کَلِمَتُهُ، وَ نَفَذَت مَشیَّتُهُ، وَ بَلَغَت حُجَّتُهُ، و عَدَلَت قَضیَّتُهُ، وَ حَمِدتُ حَمَدَ مُقِرٍّ بِرُبوبیَّتِهِ، مُتَخَضِّعٍ لِعُبودیَّتِهِ، مُتَنَصِّلٍ مِن خَطیئتِهِ، مُعتَرِفٍ بِتَوحیَدِهِ، مُستَعیذٍ مِن وَعیدِهِ، مُؤَمِّلٍ مِن رَبِّهِ مَغفِرَةً تُنجیهِ، یَومَ یُشغَلُ عَن فَصیلَتِهِ وَ بَنیهِ، وَ نَستَعینُهُ، وَ نَستَرشِدُهُ، وَ نُؤمِنُ بِهِ، وَ نَتَوَکَّلُ عَلَیهِ، وَ شَهِدتُ لَهُ بِضَمیرٍ مُخلِصٍ موقِنٍ، وَ فَرَّدَتُهُ تَفریدَ مُؤمِنٍ مُتقِنٍ، وَ وَحَّدَتُهُ تَوحیدَ عَبدٍ مُذعِنٍ لَیسَ لَهُ شَریکٌ فی مُلکِهِ، وَ لَم یَکُن لَهُ وَلیٌّ فی صُنعِهِ، جَلَّ عَن مُشیرٍ وَ وَزیرٍ، وَ تَنَزَّهَ عَن مِثلٍ وَ نَظیرٍ، عَلِمَ فَسَتَرَ، وَ بَطَنَ فَخَبَرَ، وَ مَلَکَ، فَقَهَرَ، وَعُصیَ فَغَفَرَ، وَ عُبِدَ فَشَکَرَ، وَ حَکَمَ فَعَدَلَ، وَ تَکَرَّمَ وَ تَفَضَّلَ، لَم یَزَل وَ لَم یَزولَ، وَ لیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ، وَهُوَ قَبلَ کُلِّ شَیءٍ وَ بَعدَ کُلِّ شَیءٍ ...
☝🏼ستایش می کنم کسی را که
#منتش_عظیم است و #نعمتش_فراوان و #رحمتش بر #غضبش_پیشی گرفته است.➧
👈🏼 #سخن و #حکم او #تمامیّت یافته و #قطعی است خواست او #نافذ و #برهانش_رسا و #حکمش بر #عدالت است.➧
☝🏼ستایش می کنم، به سان سپاس آن که معترف به ربوبیّتش و پر خضوع دربندگی اوست. و از #گناه خویش #بریده و #کنده شده و به #توحید او اقرار می نماید. و از #وعید و #بیم #عذابش به خود او #پناه می برد.➧
↶ و از درگاه پروردگارش امیدوار #آمرزشی است که او را #نجات بخشد، در روزی که #انسان را به #گرفتاری خویش #مشغول و از #بستگان و #فرزندانش غافل می سازد.➧
👈🏼 از او #یاری و #هدایت می جوییم و به او #ایمان داریم و بر او #توکّل می کنیم. از ضمیری با #اخلاص و #یقین، برای او به #توحید گواهی می دهم و او را به یکتایی می شناسم.
🥀یکتا شناسی فردی #مؤمن و #استوار در #یقین.➧
⇐ و او را #یگانه می شمارم، یگانه دانستن بنده ای #خاضع. نه در #پادشاهی خود #شریکی دارد و نه در #آفرینشش_یاوری.➧
↵ برتر از آن است که #مشاور و #وزیری داشته باشد و #منزّه است از داشتن #همانند و #نظیری.➧
🍃 بر #کردارها #آگاهی یافت و پوشیده داشت. و از #نهان_امور #مطلع گردید و بدان #آگاه است و #اقتدار و چیرگی دارد.➧
🔹 #فرمان_روایی کرد و #عدالت گسترد؛ و برتر از شائبه ی هر #نقص و عیبی است و آنچه #شایسته ی هر چیزی بود، به او #عطا فرمود. ↶ همیشه #بوده و #هست و هیچ گاه #زوال نمی یابد. و چیزی #همانندش نیست. و او پیش از هر #چیزی است و پس از هر چیزی.↻📎
ادامه دارد📝
Ĵ⊕iη❃➔ @haram110
─┅═ೋ❅🥀❅ೋ═┅─
🔴 #سوت_اشتباه_در_زندگی
💠 اگر در بازی فوتبال، #داور تشخیص درستی ندهد و سوت اشتباه بزند درست است که بازیکن در دل خود نظر داور را قبول ندارد امّا حق ندارد در عمل نظر #داور را نپذیرد و با داور دست به یقه شود چرا که هرج و مرج میشود و فدراسیون میتواند، بازیکن متمرّد از دستور اشتباهِ داور را #توبیخ و جریمه کند. اگر بازیکن، متواضعانه و بدون داد و قال نظر داور را بپذیرد زمینهی روانی مناسبی را جهت قضاوتِ بدون خطا برای #داور فراهم میکند و درصد خطاهای او کمتر خواهد شد.
💠 در زندگی مشترک یکی از صفات عالی #زن که در روایات آمده است مطیع بودن نسبت به مرد است. هیچ مردی بیخطا نیست امّا وجود دستورات اشتباه و #طبیعی مرد (نه دستورات غیرشرعی و گناه) نباید باعث سرپیچی و اطاعت نکردن زن و درگیری لفظی با شوهر گردد چرا که طبق آموزههای دینی اگر مخالفت زن منجر به #فتنه، اختلاف و دعوای زن و شوهری شود سرپیچی از دستور مرد جایز نیست.
💠 نکتهی دقیقی که اگر خانمها رعایت کنند #سود و بهرهی آن به جیب آنها میرود این است که اطاعت متواضعانه از مرد و اشباع روحیهی #اقتدار وی به شدّت شما را محبوبِ مرد میکند و اتّفاقاً زمینه را برای مدیریّت سالم او فراهم میکند.
💠 #محبوبیّت حاصل از مطیع بودن، به قدری کارساز است که مرد را از فضای لجبازی، دیکتاتوری و قلدرگری دور میکند و به مرور، رفتارها و دستورات منطقی و از جنس #درک همسر از او صادر خواهد شد چرا که مردها اگر اطاعتپذیری از همسر خود ببینند روحیهی #پهلوانی آنها اجازه نمیدهد که شما را درک نکنند.
❤️🍃❤️
#همسرداری
👈خانمی میگفت من هر موقع از #شوهرم ناراحت بودم #سکوت میکردم
میگفت این سکوت من شوهرم رو #آدم میکرد😕
💢می گفت در آخر خودش میومد سمتم و #نازمو میکشید و من #خوشحال بودم که خیلی #اقتدار دارم و #سیاست زنانه من این بود
❌ولی حالا شوهرم دیگه مثل #سابق نازمو نمیکشه
و این شده بود براش #معما که چرا شوهرش بهش بی توجهی می کنه
👈❌خب عزیزم شما از همون اول اشتباه کردی
👈‼️خشت اول گر نهاد معمار کج
👈‼️تا ثریا می رود دیوار کج
👈بله دیگه،اینجوریاست
👈❌شوهرت دیگه از این #لوس بازیهات #خسته شده
شما خانم بی اعتماد به نفسی بودی که #قیافه میگرفتی و یک بار دو بار شوهرت اومده سمتت #خوشت اومده الان که نمیاد هزار و یک جور فکر میاد تو ذهنت که چرا شوهرم نسبت بهم بی میله.
👈❌یک هفته #قیافه می گیری که چی بشه ،سکوت میکنی میگی من زن خوبیم که سکوت کردم ،شوهرتم ازت می پرسه #چی شده ،شما هم که #هیچی دیگه تو قیافه ای😐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ حفظ اقتدار مرد در زندگی معجزه میکنه...
#اقتدار
✅@haram_110
* 💞﷽💞
─┅༅ـــ✾❀﷽❀✾ـــ༅┅─
📚 #رمان_مذهبی
#هرچی_تو_بخوای
#قسمت_شصت_وچهارم
دلم واقعا براشون تنگ شده بود...
محکم بغلشون کردم.امیرمحمد پسر علی شش سالش بود.گفت:
_عمه حالت خوب شد دیگه؟
بالبخند گفتم:
_بهترم عزیزم.دعا کن خوب بشم.
ضحی که الان پنج سالش بود گفت:
_عمه ما اینقدر برات دعا کردیم که زود خوب بشی.
چشمهام پر اشک شد...
حتی بچه ها هم بخاطر من ناراحت بودن.گفتم:
_بخاطر دعاهای شما بود که خدا کمکم کرد.
حنانه هم که نزدیک دو سالش بود خودشو انداخت بغلم و با دستهای کوچولوش نوازشم میکرد.
مهر ماه شد...
دانشگاه ثبت نام کردم.ترم آخرم بود. باشگاه هم میرفتم.سرمو شلوغ کرده بودم که زندگیم عادی بشه.ولی هنوز از ماشین امین استفاده میکردم. وقتی تو ماشین مینشستم بوی امین میومد.
دیگه میخندیدم،شوخی میکردم،زندگی میکردم ولی #ظاهری...
تو دلم غمی بود که تموم شدنی نبود.
هشت ماه از شهادت امین گذشت...
از باشگاه میرفتم خونه،با ماشین امین.تو خیابان یه دفعه یه ماشین خارجی از پارک در اومد و محکم خورد به ماشین من.
ای وای ماشین امینم..
پیاده شدم ببینم ماشینم چی شده.در سمت کنار راننده کلا رفته بود داخل. راننده ی اون ماشین که پسر جوانی بود تا دید راننده خانومه و چادری، شروع کرد به فرافکنی.
با دعوا گفت:
_خانم چکار میکنی؟حواست کجاست؟ماشینمو خراب کردی.کلی خسارت زدی.
الان وقت #اقتدار و #قاطع بودنه.با اخم نگاهش کردم.گفت:
_چیه؟یه جوری نگاه میکنی انگار من مقصرم.
خیلی پر رو بود... اطرافمون جمع شدن و ترافیک شد.رفتم سمت ماشینم.گوشیمو برداشتم و به پلیس زنگ زدم.تا متوجه شد به پلیس زنگ زدم از پشت بهم حمله کرد که گوشی رو بگیره.گوشیم از دستم افتاد و شکست.
منم جا خوردم یکی محکم زدم تو ساق دستش.فریاد بلندی زد.گفتم:
_چته؟ چرا حمله میکنی؟مگه نمیگی من مقصرم؟خب بذار پلیس بیاد خسارت بگیری.
با فریاد گفت:
_تو چته؟وحشی..دستم شکست.
با عصبانیت داد زدم:
_تو حمله کردی.گوشی منم شکستی.
مردم سعی میکردن آروممون کنن. گفت:
_هم به ماشینم خسارت زدی هم دستمو شکستی. باید عذرخواهی کنی تا شاید ببخشمت.
پوزخند زدم و به آقایی گفتم:
_لطفا زنگ بزنید پلیس بیاد
رو به پسره گفتم:
_تا ببینم کی مقصره.
مردم به پسره میگفتن تو مقصری ولی زیر بار نمیرفت.چند نفری هم به من میگفتن تو کوتاه بیا.گفتم:
_باید معلوم بشه کی مقصره و مقصر عذرخواهی کنه.
چند دقیقه گذشت...
پسره زیر فشار بود.هم همه بهش میگفتن معلومه که تو مقصری،هم دستش درد میکرد،هم از اینکه داشت کم میاورد عصبی بود.داد زد:
_خیلی خب،برو.خسارت نمیخوام.
با خونسردی به جمعیت گفتم:
_زنگ بزنین پلیس بیاد،چرا ایستادین نگاه میکنین؟ مگه نمیخواین راه باز بشه؟
چند نفری پسره رو کنار کشیدن و چیزی بهش گفتن که آروم شد.نمیدونم چه ریگی به کفشش بود که نمیخواست پلیس بیاد.
اومد سمت من و آروم گفت:
_هر چقدر پول میخوای نقدا همینجا میدم.فقط تمومش کن.
با اخم نگاهش کردم و گفتم:
_اولا به پولی که موقع تصادف طرف مقصر پرداخت میکنه میگن خسارت.
ثانیا خسارت نمیخوام.همونکه قبلا گفتم.مقصر باید معلوم بشه و عذر خواهی کنه..
📚 نویسنده : بانو مهدییار منتظرقائم