eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
629 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃❤️ ✍️ توصیه رهبر انقلاب به 💠 رهبر انقلاب: 👈‼️سختگیری های پسران و مردان در گزینش و انتخاب دختر جزو است.‼️👉 👈✍️ به پسران جوان نصیحت میکنم 👈❤️ که و نصیحت میکنم که 👈💍در ازدواج 👈♻️ و دختران🌷👉 را در نظر داشته باشند 👈❌ و نه فقط جمال آنها را.❌👉 ⁉️ ای بسا دخترانی بی بهره از جمال 👈📚امّا برخوردار از والاترین صفتهاي انسانی؛ 👈آنها را بخواهید و قدر بدانید.🙏 ۶۰/۲/۴
❤️🍃❤️ ✍ توصیه رهبر انقلاب به 💠 رهبر انقلاب: 👈‼️سختگیری های پسران و مردان در گزینش و انتخاب دختر جزو است.‼️👉 👈✍ به پسران جوان نصیحت میکنم 👈❤️ که و نصیحت میکنم که 👈💍در ازدواج 👈♻️ و دختران🌷👉 را در نظر داشته باشند 👈❌ و نه فقط جمال آنها را.❌👉 ⁉️ ای بسا دخترانی بی بهره از جمال 👈📚امّا برخوردار از والاترین صفتهاي انسانی؛ 👈آنها را بخواهید و قدر بدانید.🙏 ۶۰/۲/۴ ‌
۶ 🌴 یک راهکار خوب👌 جهت تعجیل در فرج 🍃 کدام ما را به ظهور نزدیک میکند؟ فقط نماز اول وقت و کارهای خوبِ فردی؟ اگر میلیون‌ها نفر از اینگونه افراد خوب در کنار هم زندگی کنند، تا وقتی در زندگی دسته‌جمعیِ خوب ناتوان باشند، تقوایشان رشد نیافته و برای تعجیل ظهور، فایدۀ چندانی ندارند! اصل تقوا آنست که در جریان یک زندگی جمعی و کار تشکیلاتی خود را نشان بدهد 🍃 امام زمان در توقیع شریف خود فرموده اند اگر شیعیان ما جمع شوند و به عهدی که به گردن آنها داریم وفا کنند، به سرعت، سعادت مشاهدۀ ما نصیبشان میشود (احتجاج/۴۹۹/۲) 👈 یعنی هرکس «تَکی» به حضرت ابراز ولایتمداری کند، مانعِ ظهور را برطرف نمیکند 👉 🌸 استاد پناهیان؛ دانشگاه امام صادق ۹۵/۳/۲ ┄┅═✧❁✧═┅┄
مولانا حضرت امام علی(علیه السلام) فرمودند : ، رئیس صفات پسندیده است . ، حکمت ۴۱۰
۶ 🌴 یک راهکار خوب👌 جهت تعجیل در فرج 🍃 کدام ما را به ظهور نزدیک میکند؟ فقط نماز اول وقت و کارهای خوبِ فردی؟ اگر میلیون‌ها نفر از اینگونه افراد خوب در کنار هم زندگی کنند، تا وقتی در زندگی دسته‌جمعیِ خوب ناتوان باشند، تقوایشان رشد نیافته و برای تعجیل ظهور، فایدۀ چندانی ندارند! اصل تقوا آنست که در جریان یک زندگی جمعی و کار تشکیلاتی خود را نشان بدهد 🍃 امام زمان در توقیع شریف خود فرموده اند اگر شیعیان ما جمع شوند و به عهدی که به گردن آنها داریم وفا کنند، به سرعت، سعادت مشاهدۀ ما نصیبشان میشود (احتجاج/۴۹۹/۲) 👈 یعنی هرکس «تَکی» به حضرت ابراز ولایتمداری کند، مانعِ ظهور را برطرف نمیکند 👉 🌸 استاد پناهیان؛ دانشگاه امام صادق ۹۵/۳/۲ ┄┅═✧❁✧═┅┄
🛑 امام رضا علیه‌السلام برای روز های آخر 🖇 👤 عبد السّلام بن صالح هروى گويد:در روز ماه شعبان بر وارد شدم ایشان فرمودند: يا اباصلت بيشتر ماه شعبان گذشت و اين جمعه آخر است، 1⃣هرچه از در اين ماه كوتاهى كرده‌اى در باقى آن كن 2⃣بر تو باد اهتمام نمودن در امور و ترك آن‌چه مهم نباشد 3⃣زياد و كن و را تلاوت كن و از گناهان كن تا اين‌كه ماه خدا به تو رو كند و تو از باشى، 4⃣ در گردن خود مگذار مگر آن‌كه ادا كنى 5⃣در قلب خود بر جاى نده مگر آن‌كه بيرون برى 6⃣قصد نكن به انجام مگر آن‌كه خود را بازدارى، پیشه كن و در امور پوشيده و آشكار بر او كن.همانا آن كه بر خدا توكل كند،خداوند او را است، خداوند امر خويش را به پايان خواهد برد، همانا خداوند براى هرامرى زمانى قرار داده است. 7⃣👈و در باقى ماندۀ اين ماه بسيار بگو:«اللّهمّ‌ إن لم تكن قد غفرت لنا في ما مضى من شعبان فاغفر لنا فيما بقي منه»👉 همانا خداوند تبارك و تعالى در اين ماه بسيارى را به حرمت از آتش آزاد مى‌كند. 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۲، ص ۵۱ @haram110
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 💞 قسمت ۱۰ عادت داشت چفیه روی دوشش می انداخت بهنگام نماز... همان چفیه ای را که در سفر راهیان نور سال قبل خریده بود، چفیه را روی سرش انداخت، انگار که خسته شده بود،آرام به سجده رفت، ، آرام آرام گریه کرد، درد دل کرد، برای معبودش، که را داشت،.. خدااا چرااا... چرا نمیشه.! چرا نمیتونم نماز بخونم.!من که !. هرز نره،! با ، با مراقبم، خدایا خسته شدم...خدایا بخودت قسم..خسته شدم فقط تو میتونی کمکم کنی.فقط تو میتونی، من رو غیر تو ندارم.مگه نگفتی نگاهت رو !؟ مگه نگفتی ؟!میخای چکار کنی؟! امتحانه؟عذابه؟هرچی هست کافیه!!خدای من دارم کم میارم.. اگه نگاهم رفت!!اگه کردم!!.. اییییی واااای مننننن... نکنه کم بیارم، نکنه کاری بشه که نباید!!..دعوا نمیکنم،تهدید نمیکنم، خدایا بریدم چکار کنم از دست بنده هات!؟.. راهی، حرکتی، نشانه ای!!میدونم حواست هست،..البته که هست،اما میترسم... میترسم.. نتونم دووم بیارم!! خدا را قسم میداد... خدایا...بحق اهلبیتت. بحق زخم سکوت ٢۵ ساله مولا علی.ع. بحق چادر سوخته حضرت مادر.س. بحق لبهای تشنه امام حسین.ع. بحق دستهای بریده باب الحوائج.ع. خداااااکمکم کن میگفت. زار میزد و میگفت.ناله میکرد و میگفت. انگار که دردهایش تمامی نداشت. گفت و گفت...با صدای اذان صبح سر از سجده بلند کرد، چشمانش از شدت گریه متورم شده بود، سبک شده بود،.. سبک مثل ابر،خوشحال بود، بلند شد تا نمازصبحش را اقامه کند. نماز را که تمام کرد،.. ناخودآگاه به فکر آقابزرگ افتاد،میدانست که الان بیدار است، مگر میشد آقابزرگ نمازش اول وقت نباشد.! گوشی اش را برداشت، شماره را گرفت، صدای آشنای آقابزرگ در گوشش طنین انداز شد... _سلام آقابزرگ، خوبین، قبول باشه _سلام باباجان، الحمدلله،قبول حق، تو چطوری؟ صدایش با غم همراه بود. _الحمدلله.میگذره!! _چیه باباجان خیلی پکری!؟ طوری شده؟ همه خوبن؟ صدایش را صاف کرد، نمیخواست از غم و غصه اش چیزی بفهمد. _نه اقاجون چیز خاصی نیست، برای امروز هسین، یه سر بیام پیشتون!؟ _آره باباجان، حتما، ان شاالله که خیره، صبحونه منتظرتم _به شرطی که مهمون من باشین _زحمتت میشه باباجان _اختیاردارید، پس میبینمتون، یاعلی _علی یارت باباجان یادداشتی را روی آینه کنار در ورودی چسباند؛ ✍من رفتم پیش اقابزرگ ظهر منتظرم نباشین. یوسف سریع ماشین را از خانه خارج کرد... با ماشین تا سرکوچه راهی نبود.از سر کوچه شان حلیم با نون تازه خرید. ده دقیقه بعد به خانه اقابزرگ رسید.در دستش حلیم و در دیگری نان تازه بود. زنگ در را زد. صدای گرم خانم بزرگ در ایفون پیچید. _یوسف مادر تویی.؟ _سلام خانم بزرگ دیر که نکردم در با صدایی باز شد. _نه مادر خیلی هم بموقع هس.بیاتو یوسف درب را باز کرد... و وارد راهرو ورودی شد انتهای راهرو پرده ای آقابزرگ نصب کرده بود.پرده را با آرنجش کنار زد... _بیا مادر این چای رو بخور گرم بشی. صبحونه که نخوردی...چیشده مادر، خب حرف بزن... باسکوت که چیزی حل نمیشه! مهر سکوتش بازشدنی نبود... ادامه دارد... ✨✨💚💚💚✨✨ ✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار 💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚