#دلنوشته_مهدوی
▪️ مادر جان سلام
روزهای #روضهات دارد از راه میرسد
پیراهن مشکیام را بنا بود امشب به تن کنم، در شبِ آغاز ایام عزای تو
اما #طوفانی آمد و #مصیبت به کاشانهی گریه کُنانَت زد.
مصیبتی که لباس عزا را زودتر بر تنمان نشاند
▪️ شنیده بودیم در کربلا حسینِ تو وقتی #علمدارش نیامد، قامتش خم شد و بلند گریه کرد
اما به پای دیدن نمیرسید این شنیدن...
چند روز پیش با دو چشم سَر دیدیم و با تمامِ وجود درک کردیم که علمدار نیاید بر اهل حرم چه میگذرد...
که «ولی» چگونه #ناله سر میدهد با صدای بلند...
که چه آتشی از دلِ زینب گُر میگیرد...
▪️ مادر جان! تمام فکر و آرزویم این شده که «سرباز» شوم برای #مهدی تو که علم بر زمین نماند...
🔘 شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
🏴🏴🏴