💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
🔰بلوغ روانی چیست؟
- بلوغ یعنی آنکه تلاش برای تغییر دیگران را متوقف ساخته و بر خویش متمرکز شوید.
- بلوغ یعنی دیگران را همانگونه که هستند بپذیرید
- بلوغ یعنی به این درک برسید که هر کسی از دیدگاه خودش درست است.
- بلوغ یعنی قدرت انکه بتوانید رها کنید و بگذرید.
- بلوغ یعنی بجای انتظارات پی در پی از یک رابطه؛ سخاوتمندانه برای آن تلاش کنید و ببخشید و آنرا بسازید.
#ادامه_دارد
حرم
💞💞💍💍💞💞 #انچه_مجردان_باید_بدانند 🔰بلوغ روانی چیست؟ - بلوغ یعنی آنکه تلاش برای تغییر دیگران را متوقف
💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_دوم
🔰بلوغ روانی چیست؟
- بلوغ فهم این واقعیت ست که هر آنچه کرده اید؛ فقط از برای خود و آرامش تان بوده ست.
- بلوغ متوقف کردن مسیری ست که در آن بکوشید که خود را برتر نشان بدهید و به جای ان بر نقاط مثبت دیگران متمرکز بشوید.
- بلوغ یعنی انکه بدنبال تایید دیگران نباشید و خودتان را با کسی مقایسه نکنید.
بالندگی پذیرش خویشتن ست، همانگونه که هستید و درک این نکته که تا هنگامی که خود را نپذیریم هیچ تغییری رخ نخواهد داد.
#پایان
23.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ_آموزشی
مهارت های زندگی برای کودکان
اهمیت کار گروهی
(شما دست به سیاه و سفید نزنید)
((قرآن))
قرآن که می خوانم دلم
از غصه خالی می شود
باغ دلم گل می دهد
هم رنگ شالی می شود
قرآن چراغ ماست
گنجینه نور و صفاست
باغ الفبایش پر از
عطر دل انگیز خداست
در هر کجا هستی بیا
قرآن بخوان پر نور شو
تا روشنایی پر بزن
از تیرگی ها دور شو
4_6003300802955839279.mp3
10.06M
#بانوی_آسمانی 24
تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها
قسمت 24
اعتراض به اهل سقیفه
#سدالابواب
روایت اتفاق های 90 روزه
مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉
#حدیث_غدیر
از مجموعه #دین_زیباست
✅ لطفا برسانید به دست نوجوانِ شیعه
در کانال خودتان منتشر کنید
بدون ذکر منبع
2_5204200529554574101.mp3
26.15M
🖌 شرح خطبه #فدک 👈🏻 #بخش_بیستم_ششم
📥پیشنهاد دانلود🔹نشر دهید...
شیخ #مجتبی_اسکندری حفظ الله
🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴
🔸 جلوگيری از نبش قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها)؛
🔹 توسط امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
روايت شده: شبي كه جنازه ي فاطمه (سلام الله علیها) را دفن كردند، در قبرستان بقيع صورت چهل قبر تازه احداث كردند.
و وقتي كه مسلمانان از وفات فاطمه (سلام الله علیها) آگاه شدند به قبرستان بقيع رفتند، در آنجا چهل قبر تازه يافتند، قبر فاطمه (س) را پيدا نكردند، صداي ضجّه و گريه از آنها برخاست، همديگر را سرزنش ميكردند، و ميگفتند: پيامبر شما جز يك دختر در ميان شما نگذاشت، ولي او از دنيا رفت و به خاك سپرده شد و در مراسم نماز و دفن او حاضر نشديد، و قبر او را نمي شناسيد.
سران قوم گفتند: برويد عدّه اي از زنان با ايمان را بياوريد تا اين قبرها را نبش كنند، تا جنازه ي فاطمه (س) را پيدا كنيم و بر او نماز بخوانيم، و قبرش را زيارت كنيم.
علي (علیه السلام) از اين تصميم، با خبر شد، خشمگين از خانه بيرون آمد، آنچنان خشمگين بود كه چشمهايش سرخ شده بود و رگهاي گردنش پر از خون گشته بود، و قباي زردي كه هنگام ناگواريها ميپوشيد، پوشيده بود، و بر شمشير ذوالفقارش تكيه نموده بود تا به قبرستان بقيع آمد، و مردم را از نبش قبرها ترسانيد. مردم گفتند: اين علي بن ابيطالب (علیه السلام) است كه ميآيد در حالي كه سوگند ياد كرده كه اگر يك سنگ از اين قبرها جابجا شود، تمام شما را خواهد گشت.
در اين هنگام، عمر با جمعي از اصحابش با علي (علیه السلام) ملاقات كردند، عمر گفت: «اي ابوالحسن! اين چه كاري است كه انجام داده اي، سوگند به خدا قطعاً قبر زهرا (س) را نبش ميكنيم، و بر او نماز ميخوانيم». حضرت علي (علیه السلام) دست بر دامن او زد و آن را پيچيد و به زمين كشيد، عمر به زمين افتاد، علي (علیه السلام) به او فرمود: «اي پسر سوداي حبشيّه! من از حق خودم گذشتم از بيم آنكه مردم از دين خارج نگردند، امّا در مورد نبش قبر فاطمه (س)، سوگند به خدائي كه جانم در اختيار او است، اگر چنين كنيد، زمين را از خون شما سيراب ميكنم، چنين نكنيد تا جان سالمي از ميان بدر بريد».
ابوبكر به حضور علي (علیه السلام) آمد و عرض كرد: ترا به حق رسول خدا (صلوات الله وسلامه علیه وآله) و به حق آن كسي كه بالاي عرش است (يعني خدا) سوگند ميدهم، عمر را رها كن، ما چيزي را كه شما نپسنديد، انجام نمي دهيم. آنگاه علي (علیه السلام)، عمر را رها كرد، و مردم متفرّق شدند و از فكر نبش قبر منصرف گرديدند.
ترجمه بیت الاحزان؛ تالیف: شیخ عباس قمی(ره) - جلوگيري شديد علي(علیه السلام ) از نبش قبر - صفحه ۲۵۹.
#برعمروعمری_زاده_تاصبح_محشر_لعنت_لعنت_لعنت
🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴
داستان واقعی از ارتباط با نامحرم و اثرات بد ان:
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
#قسمت_پنجم
صبح به بهونه قراردرسی بایکی ازدوستام👭 ازخونه زدم بیرون.
ساعت۷ونیم صبح 🕢
تارسیدم به محلی که مدنظرم بودتقریباساعت۸وربع شده بود
سبحان نمیدونست میخوام برم پیشش .چنددقیقه قبل ازاینکه برسم بهش پیام دادم که دارم میام پیشت.
واینترنت روخاموش کردم.وقتی رسیدم دیدم رویه نیمکت کنار خیابون نشسته .اینترنت روروشن کردم دیدم چندتاپیام دارم ازش که کجامیخوای بیای؟🙄
رضوانه الان کجایی؟😬
کجارفتی؟😧
بهت میگم کجایی الان؟😵
رفتم پیشش
*سلام سبحان🙃
_سلام رضوانه.اینجاچیکارمیکنی؟😯
*اومدم ببینمت.مگه نمیگی دوسم داری ومیخوای بیای خواستگاری؟خب بایدهمدیگه روبشناسیم دیگه.🥰
_خب ماهم داریم شناخت پیدامیکنیم.
*مجازی دیگه بسه.خسته شدم.یه ذره هم حضوری بشناسیم دیگه
خندیدم😄 واونم سرتکون داد
_ازدست توچیکارکنم من؟بیابریم یه جایی که خلوت باشه.کسی نبینتمون
.
همون نزدیکی ها یه پارک بود. بافاصله نشستیم کنارهم شروع کردیم به صحبت کردن.
خیلی معمولی وحتی به هم نگاه نمی کردیم. 👀
چادرم خاکی شده بود.اروم دست کشید رو خاک های چادرم ولی دستش بهم نخورد اماهمین کافی بودکه یخمون بازبشه.
دیگه خجالت نمیکشیدم که کنارش باشم😔
،دیگه ناراحت نبودم که شونه هامون بهم میخوره،😔
دیگه عذاب وجدان نداشتم که دیگران دارن نگاهمون میکنن😔
حرفامون شده بودابراز عشق بهم🥰
، نگاه های عاشقانه،😍
خندیدنایی که بتونیم بیشتردل هم رو ببریم،😇
اتفاقاتی که من تو کل عمرم هم تصورنمیکردم انجامش بدم اونم باکی؟بایه پسرنامحرمی که نمیدونستم کیه وچیه😱😖
ساعت نزدیک۱۲بود🕛ومن چندساعت باهاش بودم ولی دل کندن خیلی سخت بود😧
باهرجون کندنی بودخداحافظی کردم🤚 برگشتم خونه ولی مگه فکرش ولم میکرد؟
هرکارمیکردم،هرچیزی میخوردم،حتی تاوقتی خوابم میبرد سبحان توفکرم بود😴
دیگه خودمو زنش👰🏻 میدونستم که فقط تنهامشکلی که داشتیم مخالفت خونواده اش بود وتمام
#ادامه_دارد.
4_5958514017864517290.mp3
1.89M
#صوت_مهدوی
آیا هدیه اعمال مستحبی به حضرت، از ابطال اعمال ما جلوگیری میکند⁉️
💡پاسخ: #ابراهیم_افشاری
❀
#سخن_علما_و_بزرگان ۳۱
انّا لِلّه وَ انّا اِلَیهِ راجِعون
🌸اگر نظر شماها مثل نظر بعضی عامی های منحرف اینه که برای ظهور آن بزرگوار باید کفر و ظلم را زیاد کرد تامقدمات ظهور فراهم شود، پس اِنّا لِلّه وَ انّا اِلَیهِ راجِعون!
🌸نگویید بگذار تا امام زمان بیاید. شما نماز را هیچ وقت میگذارید تا امام زمان آمد بخوانید؟ [نماز اگر اینطوراست، پس قطعا] 《حفظ اسلام》واجب تراز نماز است. منطق حاکم شهر خمین را نداشته باشید که می گفت: باید مَعاصی و گناهان را رواج داد تا امام زمان بیاید!
[کدام آیه ای دستور به گناه داده؟!]
《امام خمینی رحمه الله علیه》
📚صحیفه، ج۲۱ ،ص۴۴۷
ولایت فقیه، امام خمینی، ص۵۸
┄┅═✧❁✧═┅┄
* 💞﷽💞
#رمان_ضحی♥️
✍بہ قلمِ #شین_الف🍃
#۱۴۹
حالا تا پیامبر هست وحی هست
و چون وحی چند باری کنایه آمیز ولی بسیار دقیق اشاراتی کرده و بعضی بازی ها و نقشه ها و مهره ها رو سوزونده که وقتی قرآن میخونی کاملا مشهوده، اینها ملاحظه و احتیاط دارن که نکنه بسوزن و دیگه نتونن توی این ساختار بمونن مثل خیلیا
بنابراین سکوت میکنن
اما حالا تصور کن دیگه وحی نباشه
یعنی پیامبر از دنیا بره
خب چه اتفاقی میفته؟
دیگه ترسی وجود نداره هر کاری دلشون بخواد میکنن
و همین کارم کردن
و چون درون اسلام بودن و اسمشون مسلمان بود بدعت آوردن و به راحتی معیارها و تکلیف های تعیین شده رو تغییر دادن
مهمترین اقدام هم مهجور کردن ولایت و از بین بردن اون امام ها بود
در اولین قدم بعد از از دنیا رفتن پیامبر بدون در نظر گرفتن ماجرای غدیر ثقیفه برپا شد و خلیفه هم تعیین شد!
به بهانه ی بیعت نکردن امیرالمومنین با خلیفه جدید به خانه دختر پیامبر هجوم شد
خب طبیعیه وقتی حق با توئه نخوای بیعت کنی
ولی امت همه چیز رو فراموش کرده بودن
بعضی های دیگه هم بودن که بیعت نکردن ولی این خانواده خطر تلقی میشدن برای همین بهشون حمله شد
این خونه همون خونه ایه که پیامبر اون رو خانه وحی خطاب کرده
و ماههای پایانی عمرش هر روز به سمت اون خونه سلام میداده پیش چشم مردم
حالا دختر پیامبر، کسی که پیامبر تمام تلاشش رو کرده تا شانش رو به امت معرفی کنه؛ پیامبر در میان جمع دست دخترش فاطمه رو میبوسید!
و هر بار که وارد جمع میشد به احترامش بلند میشد و سر جای خودش مینشوند!
در اون جامعه زن گریز انقدر به دخترش احترام میگذاشت که مایه تعجب بود
تازه با وجود شان پیامبری!
پس این که فاطمه آدم خاصیه در ذهن امت نشسته بود
و دعوا هم با امیرالمومنین بود!
پشت در خونه شون اومدن تا امیرالمومنین رو برای بیعت ببرن
خب اینجا شان این خانوم ایجاب میکنه وارد یه دعوای مردونه نشه
و منطقیه که خود امیرالمومنین جوابشون رو بده
ولی دقیقا عکس این رخ میده!
فاطمه پشت در میره و میگه برگردید و راهشون نمیده
حالا چرا؟
فاطمه بزرگترین سرمایه اجتماعی بعد از پیغمبره
و تمام این اعتباری که در اذهان داره رو خرج حمایت از ولایت میکنه
اینجا رابطه امیر المومنین و حضرت زهرا رابطه همسر نیست که بگیم وظیفه مرده با ناملایمات مواجه بشه و حریم ناموسش رو حفظ کنه
اینجا نسبتی فراتر از این در جریانه
اینجا رابطه رابطهء امام و مامومه!
و ماموم هر که باشد حتی فاطمه!
وقتی ولایت که رکن دینه به خطر می افته باید سینه سپر کنه دفاع کنه اعتبار اجتماعیش رو خرج کنه که تصدیقش کنه و صدقش رو اثبات کنه
و حضرت زهرا به بهترین شکل ممکن اینکار رو کرد
حالا چطوری؟
دو تا حدیث کنار هم میگذارم و ازت میخوام این معادله رو حل کنی
حدیث اول از پیامبر که میفرمایند فاطمه، سرور زنان اهل بهشت است
پس یعنی نه تنها بهشتی ست بلکه اونجا هم سرآمده
حدیث دوم باز هم از پیامبر که میفرماید
"من مات و لم تعرف امام زمانه مات میته جاهلیه"
یعنی اگر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد و تصدیق نکند به مرگ جاهلیت مرده است!
جاهلیت یعنی جهنم!
هر دو حدیث هم سندشون صحیح و محکمه
یک روایت دیگه هم در سند ها به صراحت هست که میگه فاطمه تا پایان عمرش با خلیفه اول بیعت نکرد!
حالا شما به من جواب بدید:
اگر منظور از امام همون خلیفه پیروزه و اگر فاطمه باهاش بیعت نکرده یعنی فاطمه به مرگ جاهلی از دنیا رفته و نعوذبالله جهنمی ست؟
پس حدیث اول چی میشه؟
و اگر حدیث اول درست باشه و فاطمه بهشتی، پس قطعا امام زمانش رو میشناخته و باهاش بیعت کرده که در این صورت میشه فهمید اون شخص خلیفه اول نبوده
و مهمتر اینکه اون کی بوده؟
این سوال تو همین ماجرای هجوم به خانه و دفاع حضرت زهرا از امیرالمومنین به طور کامل در تاریخ متجلی میشه
فاطمه این پارادوکس رو خلق کرد و پیش چشم مردم عالم گذاشت تا الی الابد این معادله حل نشه و این سوال در ذهن ها باقی بمونه و از این طریق حق رو آشکار و مرز میان حق و باطل رو تمییز بده
کار الگوها همینه؛ جداکنندگی
مثل ماده ای که دو تا فاز رو تفکیک میکنه، برنامه ای مینویسن و اجرا میکنن که الی الابد حق و باطل رو در اذهان تفکیک کنه و راه رو برای هدایت باز و برای بهانه جویی ببنده و اتمام حجت کنه
ولو برای خودشون سخت باشه!
این همون سهم بیشتره که گفتم برمیدارن
سهم بیشتر از بلایی که ناگذیر برای هزینه رشد بشر باید داده بشه
بجای قربانی گرفتن از بشر قربانی میشن
تا دین خدا رو نصرت بدن و مردم رو هدایت کنن
در این ماجرا هم فاطمه باردار بود و فرزندش رو از دست داد
چون وقتی ممانعت کرد از ورود به خونه یه عده ای از صحابه در رو شکستن و آتیش زدن و به زور وارد شدن و امیر المومنین رو دست بسته برای بیعت به مسجد بردن
و ایشون توی این حادثه سقط جنین کرد و پهلوش شکست و چندین روز بعد از تاریخ وفات پیامبر از دنیا رفت
شهید شد!