eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.6هزار ویدیو
633 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌗🌖🌕 شرافت شب های ایّام البیض عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي الْعَيْنَاءِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِ السَّلامُ قَالَ: أُعْطِيَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ ثَلَاثَ لَيَالٍ لَمْ يُعْطَ أَحَدٌ مِثْلَهَا: لَيْلَةَ ثَلَاثَ عَشْرَةَ وَ لَيْلَةَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ لَيْلَةَ خَمْسَ عَشْرَةَ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ. (وسائل الشيعة، ج8، ص24 به نقل از اقبال الاعمال) حضرت صادق علیه السلام فرمود: به این امّت سه شب داده شده است که به کس دیگری مثل آن اعطا نشده است: شب سیزدهم ، شب چهاردهم و شب پانزدهم هر ماه. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👌🙏🏼 دعای بسیار شریف تسبیح به ویژه برای ایّام البیض امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: جبرئيل علیه السلام  بر من نازل شد در حالى كه در پشت مقام ابراهيم نماز مى ‏خواندم و بعد از نماز براى امّت خود طلب آمرزش می‌کردم. جناب جبرئيل علیه السلام گفت: «اى محمّد! به تو توصیه مى ‏كنم كه به امّت خود امر نمائى كه سه روز ايام‌البيض هر ماه (یعنی از شب سیزدهم تا غروب روز پانزدهم ماه) اين دعاى شريف را بخوانند.» (مهج الدعوات، ص79) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😄😄😄 پاداش کسی که روز عید غدیر، بر چهره مؤمنان، تبسّم نماید 1) عَنْ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ فِی خُطْبَتِهِ فِی یَوْمِ الْغَدِیرِ: أَظْهِرُوا الْبِشْرَ فِيمَا بَيْنَكُمْ، وَ السُّرُورَ فِي مُلاقَاتِكُمْ. (بحارالأنوار، ج 97، ص117 به نقل از مصباح الزّائر) حضرت رضا علیه السلام از پدران گرامی خویش علیهم السلام نقل می کند که امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ای که روز غدیر خواند، چنین فرمود: در روز غدیر، خوش رو باشید، و در ملاقات با یکدیگر، شادی نمایید. 2) قَالَ الرِّضَا علیه السلام: هُوَ يَوْمُ التَّبَسُّمِ فِي وُجُوهِ النَّاِس مِنْ أهْلِ الإيمَانِ، فَمَنْ تَبَسَّمَ فِي وَجْهِ أخِيهِ يَوْمَ الغَدِيرِ نَظَرَ اللهُ إلَيهِ يَوْمَ القِيَامَةِ بِالرَّحْمَةِ، وَ قَضَى لَهُ ألْفَ حَاجَةٍ، وَ بَنَى لَهُ قَصْراً فِي الْجَنَّةِ مِنْ دُرَّةٍ بَيْضَاءَ وَ نَضَّرَ وَجْهَهُ. (اقبال الأعمال، ص778 به نقل از کتاب النّشر و الطّی) حضرت رضا علیه السلام فرمود: روز غدیر، روز تبسّم کردن شیعیان در چهره اهل ایمان است. پس هرکس در روز غدیر هنگام برخورد با برادر مؤمن خود به روی او تبسّم کند، خداوند در روز قیامت با نظر رحمت به وی می نگرد، و هزار حاجت او را برآورده می سازد، و در بهشت برای او قصری از مروارید سپید بنا می کند، و رویش را شاداب و زیبا می سازد. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🚿🚿🚿 روز غدیر، روز چشم پوشی از گناهان شیعه قَالَ الرِّضَا علیه السلام: هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي يَأْمُرُ اللَّهُ فِيهِ الْكِرَامَ الْكَاتِبِينَ‏ أَنْ يَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنْ مُحِبِّي أَهْلِ الْبَيْتِ وَ شِيعَتِهِمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ يَوْمِ الْغَدِيرِ وَ لا يَكْتُبُونَ عَلَيْهِمْ شَيْئاً مِنْ خَطَايَاهُمْ كَرَامَةً لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْأَئِمَّةِ، ...، هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي یَجْعَلُ اللَّهِ فِيهِ ذَنْبَهُمُ (الشِّيعَةِ) مَغْفُوراً، ... هُوَ يَوْمُ تَحْطِيطِ الْوِزْرِ، ... هُوَ يَوْمُ الصَّفْحِ عَنْ مُذْنِبِي شِيعَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين‏. (اقبال الأعمال، ص778 به نقل از کتاب النّشر و الطّی) حضرت رضا علیه السلام فرمود: روز غدیر، روزی است که خداوند به فرشتگان کرام الکاتبین دستور می دهد که از روز غدیر به مدّت سه روز، قلم را از دوستداران اهل البیت و شیعیان ایشان برداشته، و هیچ یک از خطاهای ایشان را به خاطر اکرام محمّد و علیّ و ائمه علیهم السلام ننویسند. روز غدیر، روزی است که خداوند در آن روز، گناهان شیعیان را می آمرزد. روز غدیر، روز ریختن بار گناه است. روز غدیر، روز بخشش گنهکاران از شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💎🙏💎ثواب عبادت و کار خیر در روز غدیر عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ: قَالَ أبُوعَبدِاللهِ علیه السَّلامُ: وَ الْعَمَلُ‏ فِيهِ يَعْدِلُ ثَمَانِينَ شَهْراً. (وسائل ‏الشيعة، ج10، ص442-443 به نقل از ثواب الاعمال) حضرت صادق علیه السلام فرمود: اعمال(نیک و عبادی) در روز غدیر، معادل انجام این اعمال به مدّت هشتاد ماه می باشد. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👀👣 روز غدیر، روز قرض دادن به شیعیان عَنْ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ فِی خُطْبَتِهِ فِی یَوْمِ الْغَدِیرِ: مَنِ اسْتَدَانَ لِإِخْوَانِهِ وَ أَعَانَهُمْ فَأَنَا الضَّامِنُ عَلَى اللَّهِ إِنْ بَقَّاهُ قَضَاهُ وَ إِنْ قَبَضَهُ ]قَبلَ تَأدِيَتِهِ لَهُ[ حَمَلَهُ عَنْهُ. (وسائل ‏الشيعة، ج10، ص445 به نقل از مصباح المتهجّد) حضرت رضا علیه السلام از پدران گرامی خویش علیهم السلام نقل می کند که امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ای که روز غدیر خواند، چنین فرمود: هرکس در روز غدیر برای برادرانش از دیگران قرض بگیرد و آنان را یاری نماید، من از جانب خداوند ضمانت می کنم که اگر زنده بماند، آن دین ادا شود، امّا اگر قبل از اداى دين بميرد، خداوند قرضش را ادا خواهد کرد. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚠️⚠️اگر مسئولیت چندنفر را به عهده گرفتی، اما ... امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: مَنْ وُلِّيَ رِقَابَ عَشَرَةٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ لَمْ يَعْدِلْ فِيهِمْ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَدَاهُ‏ مَغْلُولَتَانِ‏ إِلَى‏ عُنُقِهِ‏ فَلَا يَفُكُّهُمَا إِلَّا عَدْلُهُ فِي الدُّنْيَا. (عوالي اللئالي، ج‏1، ص366) هرکس سرپرستی ده نفر از مسلمانان به وی واگذار گردد و میان ایشان به عدالت رفتار نکند، خداوند روز قیامت در حالی وی را محشور می کند که دو دستش به گردنش بسته شده است و چیزی جز عدالت در دنیا دستانش را نمی گشاید. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚠️امور مسلمانان را ضایع و تباه نسازیم حضرت صادق علیه السلام فرمود: مَنْ وَلِيَ شَيْئاً مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَضَيَّعَهُمْ ضَيَّعَهُ اللَّهُ تَعَالَى‏. (ثواب الاعمال، ص260) هر كس امرى از امور مسلمانان را بر عهده بگيرد و آن امر را بر ايشان تباه سازد، خدا او را تباه خواهد ساخت. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5954061382319082530.mp3
1.34M
بزرگداشت عید غدیر و توصیه به اقامه نماز آن در ممالک اسلامی-حجةالاسلام بندانی نیشابوری ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا عید غدیر، بزرگ ترین عید در اسلام است؟-حجةالاسلام معاونیان ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5954061382319082533.mp3
5.31M
برگزاری جشن های باشکوه غدیر توسط حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام- حجةالاسلام معاونیان ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
27.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} امتحان الهی، در زمان آقا امام جواد علیه السّلام! 🎤استاد شیخ حسن قاسمی؛
32.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} حبّ خود نسبت به مال دنیا را کنترل کنیم! 🎤شیخ عبّاس مفید؛ «پیشنهاد دانلود»
هدایت شده از حرم
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 ❣ ﷽❣ 🌷 💚 شب جمعه بسیار شب با فضیلتی می باشد که ان شاء الله با دعا و نیایش و عبادت به بهترین نحو سپری کنیم 💚 💚 برخی از اعمال شب جمعه عبارتست از : ( یک یا چند یا همه آن ها را برحسب وقت و توانمان انجام بدهیم ان شاءالله ) 1⃣ 2⃣ ( سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر ) 3⃣ 4⃣ سفارش شده : اسراء، کهف، ص، سجده، یس، واقعه، دخان، احقاف، جمعه، شعرا، نمل، قصص، زخرف، طور و . .. 5⃣ در حق مومنان 6⃣ در رکعت اول نماز مغرب و عشاء و قرائت سوره توحید در رکعت دوم نماز مغرب و سوره اعلی در رکعت دوم نماز عشاء. 7⃣ : دو رکعت است. در رکعت اول بعد از حمد 10 مرتبه آِیه ی زیر تلاوت شود: 🔹 رَبَّنَا اغفِرلِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِلمُؤمِنیِنَ یَومَ یَقُومُ الحِسَاب در رکعت دوم بعد از حمد آیه ی زیر 10 مرتبه تلاوت شود: 🔹رَبِّ اغفِرلِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِمَن دَخَلَ بَیتِی مُؤمِناً وَ لِلمُؤمِنِینَ وَالمُؤمِناَتِ بعد از سلام نماز 10 مرتبه گفته شود: 🔹رَبِّ ارحَمهٌما کَما رَبَّیانی صَغیراِّ 8⃣ (دو رکعت است. در هر رکعت حمد که خوانده میشود، آیه ی شریفه ی {ایَّاکَ نَعبُدُ وَ اِ یَّاکَ نَستَعِینُ} 100 مرتبه تکرار می شود و بعد از 100 مرتبه حمد تمام می شود و سوره ی توحید خوانده خواهد شد. اذکار رکوع و سجود هر کدام 7 مرتبه تکرار می شوند. در قنوت و بعد از نماز نیز برای ظهور حضرت بسیار دعا باید شود. ( 👈 در این نماز و سایر نماز ها کمک خواستن از غیر خدا نماز را باطل می کند؛ پس نماز را برای خداوند بجای بیاورید و دعاهایی مثل {الهی عظم البلاء} که از امام زمان عج و پدران ایشان کمک خواسته می شود نه تنها در این نماز بلکه در تمامی نماز ها خودداری کنید.) 🌹 التماس دعای فرج 〰〰〰〰〰〰〰〰 📿 ! ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ @haram110 ❤️کانال حرم ❤️ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
هدایت شده از حرم
4_5848295673761367635.mp3
16.9M
🔊 ✅ دعای کمیل امیرالمؤمنین علیه‌السلام 🎤 عباسی -
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 | | من ڪفتر جلدٺ همہ دم بوده و هسٺم سخٺ اسٺ ڪه دور از حرمٺ زنده بمانم محزون شده ام از غم هجران تو آقا تاکے ز رهِ دور سلامٺ برسانم ❤️ 🌙
هدایت شده از حرم
4_5848199470788905946.mp3
5.95M
🙏👏خیرات برای اموات به ویژه در شب های جمعه- حجت الاسلام بندانی نیشابوری ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شب جمعه، زیارتی حضرت سیدالشهدا حسین بن علی علیه‌السلام... 🚩 «السَّلاَمُ عَلَيکَ يَا أَبَا عَبدِالله وَعَلَى الأَروَاحِ الَّتِي حَلَّت بِفِنَائِکَ، عَلَيکَ مِنِّي سَلاَمُ اللهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيلُ وَالنَّهَارُ وَلاَ جَعَلَهُ اللهَ آخِرَ العَهدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم، اَلسَّلاَمُ عَلَى الحُسَينِ وَعَلَى عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ وَعَلَى أَولاَدِ الحُسَينِ وَعَلَى أَصحَابِ الحُسَين.» تصاویری جدید از حرم مطهّر حضرت سیدالشهداء حسین بن علی علیه‌السلام و زیارت به نیابت از طرف همۀ محبین وشیعیان اهل بیت علیهم السلام اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابالشرور و اتباعه 🟢 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢
42.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} خواهش می‌کنم...😭 🎙ملّا مسعود شيرین؛ «شب جمعه، شب زیارتی ارباب»
▫️🎞 ؛ 5 روز تا عیدالله الاکبر غدیر خم ✔️ حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: اِنَّ عَلیّاً مِنّی و اَنَا مِنهُ وَ هُوَ وَلیُّ کُلِّ مُؤمنٍ بَعدی. همانا علی علیه السلام از من است و من از علی علیه السلام هستم، هر مؤمنی بعد از من، علی علیه السلام مولی و صاحب‌اختیار او است. 📚 مُسند احمد، ج ٤، ص ٤٣٨ ـ خصائص نسائی، ص ٢٣ ⚠️شيعيان! نسبت به تبليغ غدير به قصد فرج كوتاهي نكنيم •••• 🟡 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟡
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔑تقارن معنادارِ 3 عبارت کلیدی::: أولي - وليّ - مولا 🔻حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در روز غدیر خم برای اثبات ولایت حضرت امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام از تعابیر مختلفی استفاده کرده که به روشنی خلافت و امامت حضرت امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام را ثابت می‌کند؛ ابن ماجه قزوینی در سنن خود حدیث غدیر را این گونه نقل کرد است:: 116 - حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ قَالَ: أَخْبَرَنِي حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ زَيْدِ بْنِ جُدْعَانَ، عَنْ عَدِيِّ بْنِ ثَابِتٍ، عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ، قَالَ: أَقْبَلْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي حَجَّتِهِ الَّتِي حَجَّ، فَنَزَلَ فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ، فَأَمَرَ الصَّلَاةَ جَامِعَةً، فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ، فَقَالَ: «أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟» قَالُوا: بَلَى، قَالَ: «أَلَسْتُ أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ؟» قَالُوا: بَلَى، قَالَ: «فَهَذَا وَلِيُّ مَنْ أَنَا مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، اللَّهُمَّ عَادِ مَنْ عَادَاهُ» 🔸عدی بن ثابت از براء بن عازب نقل کرده است که در «حجه الوداع» که افتخار همراهى با رسول‏ خدا صلّى اللّه علیه و آله را داشتیم ، در بازگشت ، در یکى از مسیرها دستور داد براى نماز جمع شویم  سپس دست على علیه السّلام را گرفت و فرمود :«ألست أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ؟ »آیا من به مؤمنان از خود آنها سزاوارتر نیستم؟ همه تصدیق کردند. باز هم فرمود : «ألست أولى بکلّ مؤمن من نفسه »آیا من نسبت به تک تک مؤمنان از خود آن‌ها سزاوارتر نیستم ؟ باز هم تصدیق کرده و بله گفتند . سپس اشاره به حضرت على علیه السّلام کرده و فرمود: «فهذا ولىّ من أنا مولاه» ؛ اکنون که مرا تصدیق کردید ، بدانید که على به هر مؤمنى همان مقام اولویت را دارد که من نسبت به آن مؤمن دارم. سپس فرمود : « پروردگارا! دوست على را دوست بدار ، و دشمن او را خوار و ذلیل فرما. 📗 نام کتاب : سنن ابن ماجه نویسنده : ابن ماجه جلد : 1  صفحه : 44 🔹 محمد ناصر الدین ألبانی در صحیح سنن این ماجه این روایت را تصحیح کرده است . 📗کتاب : صحيح سنن ابن ماجه  نویسنده : ابن ماجه / الألباني    جلد : 1  صفحه : 56 ▫️اسکن روایت: https://bit.ly/2H88YHQ •••••••••••••••••••••••••••••••••••••• ✅ پ ن:: در این روایت نیز تقارن سه کلمه «أولی»، «ولی» و «مولی» دیده می‌شود و ثابت می‌کند که مقصود از هر سه کلمه یک چیز است. حضرت رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه وآله ابتدا از مردم اعتراف می‌گیرد که آیا بر آن‌ها ولایت مطلق دارد یا خیر؟ وقتی مردم اعتراف کردند، حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله همان مقام را به حضرت امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام داده است. 🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
حرم
┏◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚┓ ☆اَلابِذِکرِالله‌تَطمَئِنَّ‌القُلوب ☆☆رمان بلند امنیتی-بصیرتی-عاشقانه ☆ #کا
┏◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚┓ ☆اَلابِذِکرِالله‌تَطمَئِنَّ‌القُلوب ☆☆رمان بلند امنیتی-بصیرتی-عاشقانه ☆ ☆☆قسمت ۲۱۹ و ۲۲۰ بین آجرهای دیوار حیاط فاصله‌ای پیدا میکنم و از آن میتوانم خانه‌ی همسایه نگاه کنم.دو روزی کارم همین است و مو بہ مو برای مینا گزارش میدهم.روز سوم کسی در خانه را میزند.چادر میپوشم و در را باز میکنم.پسر نوجوانی میگوید هندوانه از او بخرم. آهسته میگوید: _از طرف مینا اومدم. تعجب میکنم. هندوانه‌ای دستم میدهد: _از این بہ بعد رابطتتون دکه‌ی روزنامه‌ی سر کوچه‌س.از بچه‌های خودمونه.اوضاع بحرانی‌تر شده صلاح نیست مستقیم مینا رو ببینین. قبول میکنم.با دادن پول وارد خانه‌ میشوم.در یخچال میگذارم. طبق معمول از بین آجرها سرک میکشم که پیکانی وارد کوچه میشود.مردی با لباس نظامی پیاده میشود.با خنده برای افراد داخل پیکان دست تکان میدهد.در را که میزند دو پسر شر به پر و پایش میپیچند.آنها را بغل میگیرد و داخل میبرد.با خود میگویم نکند این مرد همان کسی است که برای پیمان خطر دارد؟ کم‌کم مینا اجازه میدهد از لاک اطلاعاتی بیرون بیایم و با دیگران ارتباط بگیرم.خبر آورده بودند از جبهه می‌آورند. ساعتها قریب به ظهر است.برای مراسم حضور پیدا کرده‌ام.مینا میگفت در این مراسم خودی نشان دهم و توجهی جلب کنم.عین مذهبی‌ها رفتار کنم.چادرم را قاب صورتم میکنم.تابوتی بر روے دستها موج میزند.نگاهم به همان زن است. دست یکی از پسرهایش را گرفته و بی‌تابانه اشک میریزد.میان آن همه فشار جمعیت خودم را به نزدیکی‌های او میرسانم.نمیتوانم دستور مینا را اجرا کنم. میگویند چند کلامی حرف میخواهد بزند.زن بالای وانت می‌ایستد.از صورتش چیز زیادی معلوم نیست. میکروفن را دستش میدهند. را مهار میکند و میگوید: 🎙_ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم..فرزند من فدای ... فدای ... فدایی ..اصلا تمام بچه‌هایم فدای او. جبهه‌ی امروز همین تهران است... همین جنوب است... همین غرب است.منافقین که خدا شرشون رو به خودشون برگردونه شهر و کشورو کردن.ما مردم باید باشیم. باید بایستیم مثل همین .اینها یک مشت هستن که بویی از اسلام نبردن.بخدا قسم از هرکسی که به اینا کمک میکنه یا همراهشونه یا به هر طریقی بہ مملکت میزنه.من بچم رو در راه دادم، در راه خدا دادم...خدا قبول کنه تا شاید ادای دینی کنم... حرفهای مادرشهید کلمه بہ کلمه‌اش برایم تلنگر است.با شنیدن اسم گر میگیرم...نکند باز هم؟؟ اگر این مادر از من راضی نباشد چه؟ اگر آه دلش بگیرد چه؟ حواسم از آن زن پرت میشود. گوشه‌ای مینشینم و به حالم میکنم.بعد از مراسم هم سراغی از زن نمیگیرم و به خانه برمیگردم.کلی با خودم میکنم. اینکار را من برای سازمان . خوب است الکی کلی ریخته شود؟ با صدای در چادر را روی سرم مرتب میکنم.با باز شدن در صورت زن ظاهر میشود. هول میکنم. دست و پایم یخ میشود. سیمی را بطرفم میگیرد روی آن بشقاب غذاست. _بفرمایین. امروز هستین. بعد هم میگوید: _عجله‌ای نیست ظرف رو بیارین ولی خونه‌ی ما همین روبرو هستش. اونجا تحویل بدین. ظرف را برمیدارم.هرچه میکنم تنها چشم از زبانم خارج نمیشود.داخل میشوم. به گوشه‌ی نشیمن کز میکنم. مهمان شهید... یعنی اگر این غذا را بخورم شهید میشوم؟ بوی خوشش اشتهایم را تحریک میکند. قاشقی به دهان میگذارم.عجب لذیذی دارد..ظرف را فردا میشویم. حاضر میشوم و بشقاب را برداشته تا به خانه‌ی همسایه ببرم. زنگ را که میزنم پسرکی در را باز میکند و میپرسد چکار دارم. چند ثانیه بعد صدا و بعد خود همسایه جلوی در می‌آید. کمی احوالپرسی میکنم. گرم جوابم میدهد انگار که سالیان سال است هم را میشناسیم. بشقاب را به دستشان میدهم. تشکر میکند. تعارفم میکند داخل بیایم. اما بعد وارد خانه میشوم. از داخل خانه صدای می‌آید. کفش‌هایم را درمی‌آورم و وارد میشوم.کسی را نمیشناسم اما پیششان مینشینم. خانم مرا معرفی میکند: _ایشون خانم همسایه هستن. همین روبروی ما مینشینن. اسمتون چیه؟ کمی منّ و من میکنم: _ثُ...ثریا _خوشبختم ثریا جون. ما هم اهل همین محل هستیم. من صدیقه هستم ولی بیشتر بهم میگن خانم موسوی. همگی دوست هستند و میانشان موج میزند. _خوشبختم خانم موسوی میگوید منیره قرآن بخواند.او با صوتی دلنشین شروع میکند. دلم را با خود همراه میکند که چشمم با آن بیگانه است و صمیمیت بسیار دارد. بعد از او خانم موسوی به کسی دیگر میگوید آن را معناکند. _بنام خدا که رحمتش بی‌اندازه است. و مهربانی‌اش همیشگی.... چه زیباست پیام خدا. انگار راه نویی پیش رویم است تا خدا را بهتر بشناسم. این آمدن پیش از اینکه.. ☆ادامه دارد..... ☆☆نویسنده؛ مبینا رفعتی(آیه) ☆ ┗◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛┛
┏◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚┓ ☆اَلابِذِکرِالله‌تَطمَئِنَّ‌القُلوب ☆☆رمان بلند امنیتی-بصیرتی-عاشقانه ☆ ☆☆قسمت ۲۲۱ و ۲۲۲ این آمدن بیش از اینکه برای ضرر بہ اینها باشد برایم است.انگار خدا را پیش پایم گذاشته میخواهد بگوید بیا. انگار قرار است قرآن، کلام خدا که از دهان پیامبر اسلام به گوش مردم میرسد بعد از هزاران سال برایم بگوید.‌ یعنی مگر میشود قرآن بعد از اینهمه سال باز هم حرفی نو بزند و فکر بشر را با معجزه‌ای آگاه کند؟ پس حرفهای منسوخ شده در سازمان چه بود؟همان حرفهایی که دین را میدرید و انقلاب کوبا را به سرمان میکوفت.ذهنم میان بزرگراهی از افکار مبهم مانده.انگار راه را گم کرده‌ام. در همین افکار دست و پا میزنم که دستی روی پایم مینشیند.هول میشوم.خانم موسوی لبخندش را جمع میکند: _چیشد ثریا جان؟ ترسوندمت؟ دلسوزانه نگاهم میکند.چقدر این طعم نگاه برایم آشناست...طعم نگاه حاج رسول است شاید هم نرگسم! من خوب میتوانم آدم ها را از نگاهشان بشناسم. _خوبی عزیزم؟ همزمان با بله گفتن سر تکان میدهم. _خوندن قرآنو شروع کنیم؟ _بَ... بله! حتما! لبخند لطیفی به لبهایش مینشیند.خودش اینبار شروع میکند.عجب صوتی دارد!شروع میکنم به بردن.با خواندن معانی بیشتر در دریای فرو میروم. خدایا! تو با این دل چه میکنی؟ خودت هستی... مگر میشود تو نباشی که قرآنت را مقابلم قرار دهی! دو یا سه صفحه‌ای خوانده میشود.خانم موسوی بین خواندن گاه می‌ایستد و نکاتی را بیان میکند که به آنها میگوید و از نظر من پهناورتر و اقیانوس‌ مانند.بعد از آن خانم موسوی رو به من میگوید: _ثریا جان. میخوای تو هم بخونی؟ ترس ظرف دلم را پر میکند.با تردید میگویم _من!!؟ سر تکان میدهد که بله. آخر من که قرآن نمیدانم. دفعه‌ی اول است که قرآن کامل پیش رویم میبینم. و او فکر میکند این تردید از جهت شرم و خجالت است: _بخون عزیزم.اینجا همه محرمیم تازه همه هم رو میشناسیم. پس خیالت راحت بخون. بین رودربایستی گیر کرده‌ام و نمیدانم چه بگویم. خدایا! خودت کمکم کن...پس آن را برمیدارم و میخوانم: _بِ... بسم اللہ الرحمٰن الرحیم.أَو...َلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ﴿۸۱﴾إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۸۲﴾فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾ خوب خواندم! برای اولین بار باورم نمیشود.جز چند جا که اشتباه خواندم مابقی درست بود.با تمام شدنش شروع میکنم به خواندن معنا: _آيا کسیکه آسمانها و زمين را آفريده توانا نيست که [باز] مانند آنها را بيافريند آری اوست آفريننده دانا.چون به چيزی اراده فرمايد کارش اين بس که میگويد باش پس [بی‌درنگ] موجود میشود.پس [شكوهمند و] پاک است آنکسی که ملکوت هرچيزى در دست اوست و به سوى اوست که بازگردانيده میشويد... غرق در معنی میشوم.خدای توانایی که قدرتش مافوق همه چیز است.با داشتن چنین خدایی چرا آدمی میترسد؟ و بہ دست خداست اوست عزت میدهد.باک نداشته باش. تو در پناه خدا از گزند مردم در امانی. صمیمیت را همان برخورد اول حس‌میکنم. میتوانم رنگ خدایی‌اش را به درستی ببینم.خانم موسوی همه‌مان را تا دم در بدرقه میکند و جلسه‌ی فردا را هم همانوقت میگذارد.بعد از رفتن بقیه می‌ایستم _میشه من فردا هم بیام؟ لبخندش پررنگ میشود: _این چه حرفیه.معلومه که میشه. بیا عزیزم، قدمت روی چشم! با ذوق تشکر میکنم.ساعتها به آن فکر میکنم.به خدا..به قرآن..دل و دماغ گزارش نوشتن را ندارم.عصر از خانه بیرون میزنم.مرد توی دکه را میبینم.بدجور به من زل میزند.از کنارش عبور میکنم. چند قدمی بعد برمیگردم و طوریکه مرا نبیند دیدش میزنم.میترسم تعقیبم کند اما نه! من باید بروم. من بدون نمیتوانم‌ این ذهن معیوب را سامان دهم.میخواهم بدانم آنچه که خدا پیش پایم میگذارد.گاه به گوشم میخورد مردم دارند از اتفاقات اخیر صحبت میکنند.از و که مجاهدین خلق به ارمغان آورده‌اند.بالاخره کتاب فروشی پیدا میکنم.مرد فروشنده میپرسد: _امری داشتین خواهرم؟ _بله... قرآن دارین؟ _داریم.چه خطی میخواین؟ نمیدانم قرآن هم مگر فرق دارد؟ _مگه فرق داره؟ _بله که فرق داره.خط و قطرشون متفاوته. مثلا چاپی هست دستنویس هم هست. ترجیح میدهم هرچه از نظر او خوب است به من بدهد.قرآنی پیش رویم میگذارد. جلدش سبز است و رویش نوشته قرآن کریم.تشکر میکنم و با پرداخت پول بیرون می‌آیم.قرآن را در کیف پهنان میکنم.باز به سر کوچه میرسم.مرد دکه‌ای با روزنامه‌هایش جلویم را میگیرد. _روزنامه میخری خانم؟ اخم میکنم: _نه زیرزبانی میگوید: ☆ادامه دارد..... ☆☆نویسنده؛ مبینا رفعتی(آیه) ☆ ┗◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛┛