eitaa logo
" حرفِ کتاب... "
105 دنبال‌کننده
55 عکس
24 ویدیو
2 فایل
‌ حرفِ کتاب، بر وزن حرفِ حساب... اگه دوست داشتید و شماهم حرف‌ِکتابی داشتید میتونید با ما درمیان بزارید تا ما هم با دیگران در میان بگذاریم: @matindehghani
مشاهده در ایتا
دانلود
تا حالا اینقدر احساس حسرت و خسران نکرده بودم...
۱۳ مهر ۱۴۰۳
هدایت شده از وحید یامین پور
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیروت 🔥 ۸ اکتبر خیلی‌ها خانه‌هایشان در ضاحیه را ترک کرده و جایی دیگر به‌سر می‌برند. آنها که هنوز جایی نیافته‌اند گوشه و کنار خیابان‌ها به انتظار نشسته‌اند. خانه‌به دوشیِ راست قامتان صبور ضاحیه، دل را می‌سوزاند اما آنچه خشم را بر ‌می‌انگیزد کینه‌هایی است که از بزرگی و صبر این مردم آشکار شده است. اینجا درست در مقابل مسجد بزرگ امین در مرکز بیروت، زنان و کودکان به دیوار مسجد تکیه داده‌اند ولی درهای مسجد به روی آنها گشوده نمی‌شود. کمی آنسوتر... المنه لله که در میکده باز است اسکای‌بار، میکده‌ای مشهور و بزرگ در ساحل، درها را گشوده و پناهگاه جمعی از آوارگان شده! باید سرفرصت مرثیه‌ی آرزوی محالی به نام "ملت لبنان" را بسرایم. فی‌الحال با هم دعا کنیم: بود آیا که در میکده ها بگشایند گره از کار فروبسته ما بگشایند ➕️ @yaminpour
۱۷ مهر ۱۴۰۳
۱۷ مهر ۱۴۰۳
۲۲ مهر ۱۴۰۳
" حرفِ کتاب... "
‌ آتش بدون دود، نادر ابراهیمی
۲۲ مهر ۱۴۰۳
" حرفِ کتاب... "
‌ آتش بدون دود، نادر ابراهیمی #طاقچه ‌
‌ آتش بدون دود معروف‌ترین رمان نادر است، اما یک رمان تاریخی فوق‌العاده‌ای دارد، که کمتر میشناسدش، ان شاالله معرفی می‌کنم... ‌
۲۲ مهر ۱۴۰۳
‌ با تیر نشد، تیغ، نشد سنگ، نشد چوب با هرچه به دستم رسد، آماده‌ی جنگم... ‌
۲۷ مهر ۱۴۰۳
‌ اولین بار که نام این کتاب را شنیدم، خسته و بی‌انگیزه به پاتوق کتاب آسمان رفتم، سید و آقا امید در حال گفت‌وگو بودند، من هم از کسلی و درماندگی و بی‌همتی‌ام شروع به گله کردم و گفتم یه چیزی بدید بخونم از این حال در بیام... امید گفت: برجاده‌های آبی سرخ! از . من تعجب کردم، تقریبا همه‌ی کتاب‌های نادر را دیده بودم و می‌شناختیم ولی نمی‌دونستم نادر همچین اثری هم داره... همون موقع سفارش دادم و همین‌که به دستم رسید شروع کردم به خواندن... شاهکار بود... این روزها که اسطوره‌هایی وطن پرست و مجاهد را میبینم که تمام زندگیشان بی‌قراری‌ست، دلم میخواهد دوباره بخونمش... این رمان حدودا ۷۰۰ صفحه‌ای، درباره یکی از بی‌قراران تاریخِ ایرانه... میرمهنای دوغابی، از مبارزین با استعمار انگلیس و اسپانیا در جنوب کشور. قطعا یکی از رمان‌های مهم ایرانیه... @harfe_ketab
۲۸ مهر ۱۴۰۳
" حرفِ کتاب... "
‌ اولین بار که نام این کتاب را شنیدم، خسته و بی‌انگیزه به پاتوق کتاب آسمان رفتم، سید و آقا امید در ح
‌ در این رمان، هم عشق را به تجربه می‌نشینید و هم وطن‌پرستی را... هم مبارزه و هم عرفان را... ‌
۲۸ مهر ۱۴۰۳
۱ آبان ۱۴۰۳
‌ یاعلی‌ ‌
۵ آبان ۱۴۰۳
‌ ‌آری آری، جان خود در تیر کرد آرش... کار صدها، صدهزاران تیغه‌ی شمشیر کرد آرش... ‌
۵ آبان ۱۴۰۳