eitaa logo
حرف حساب
7.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
15 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
حرف حساب
✳️ نصیحت ارزشمند استاد 🔻 آيت اللّه جوادی آملی (حفظه الله) می‌فرمودند: قبل از رفتن به مكه خدمت آيت ا
✳️ من طوری نشدم، شما طوری شدی؟! 🔻 [حضرت علی علیه‌السلام] می‌فرمايند فرزندم، کاری نداشته باش که مردم در مقابل خوبی كردن شما چه می‌كنند. زیرا این کار معامله نیست که بگویی اگر جواب خوبی‌ات را دادند، خوبی را ادامه می‌دهی. این هنر نیست كه در ازای خوبی مردم تو خوبی كنی؛ بايد برسی به جايی كه خوبی کردن را فوق معامله ببينی. 🔸 در شرح حال «علامه طباطبايی» (رحمت الله عليه) داريم كه يك روز در پياده‌رو راه می‌رفتند. يك دوچرخه‌سوار كه در پياده‌رو چرخ‌سواری می‌كرده، با علامه تصادف کرد و ايشان را بر زمين زد. علامه بلند شدند و به دوچرخه‌سوار که خودش هم زمین خورده بود گفتند: من طوری نشدم، شما طوری شدی؟ این نوع برخوردها، آن برخوردهایی است که علامه را علامه كرده است. ممكن است تحت تأثير اين کار علامه، یک بار ما هم چنين كاری بكنيم، اما تا وقتی سازمان توجّه ما اين‌چنين باشد كه خوبی بخواهیم و خوبی ببینیم، نتیجه نمی‌گیریم. 👤 📚 کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ می‌ترسم از فضایل تو بگویم! 🔻 پس از فتح قلعهٔ خیبر، به حضور «رسول خدا» (ص) رسیدم. آن حضرت با گرمی از من استقبال کردند و فرمودند: ای علی! می‌ترسم که امتم همانند مسیحیان که دربارهٔ «عیسی» علیه السلام سخنان کفرآمیز و اغراق‌گونه گفتند، دربارهٔ تو چنان سخنانی بر زبان آورند، وگرنه امروز مطالبی را دربارهٔ فضیلت تو می‌گفتم که پس از آن بر هر جمعی گذر کنی، خاک پای تو و قطرات آب وضوی تو را برای شفا و تبرک برگیرند! اما به همین مقدار بسنده می‌کنم که تو از من هستی و من از تو هستم، تو وارث من هستی و من وارث تو هستم، تو برای من همانند هارون برای موسی هستی، جز این‌که پس از من پیامبری نخواهد بود. 📚 از کتاب | زندگی و زمانهٔ امیرالمؤمنین (ع) از زبان ایشان 📖 ص ۵۵ 👤 ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
دلیل دلگیری عصرهای جمعه 🔻 از «آیت‌الله بهاءالدینی» (رحمة الله علیه) پرسیدند: علت این‌که عصرهای جمعه دلِ انسان می‌گیرد و غمگین می‌شود چیست؟ فرمودند: چون در آن لحظه قلب مقدّس «امام عصر» (ارواحنا فداه) به‌سبب عرضهٔ اعمال انسان‌ها، ناراحت و گرفته است، آدم و عالم متأثر می‌شوند. حضرت، قلب و مدارِ وجود است. ☘ 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ تو برای خدا باش؛ خداوند و ملائکه‌اش برای توست! 🔻 تکیه‌کلام شیخ این جمله بود: «مَن كانَ للَّه كان اللهُ لَه» کسی که صددرصد برای خدا کار کند، خدا هم برای او خواهد بود؛ و می‌فرمود: «تو برای خدا باش، خداوند و ملائکه‌اش برای توست.» گاهی می‌فرمود: «اگر انسان موفق به عملش هم نشود، صحبت آن اثر خوبی در روحیهٔ شخص می‌گذارد.» 📚 از کتاب | یادنامهٔ مرحوم 📖 صفحات ۱۸۱ و ۱۸۲ 👤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ با پسر من چه‌کار داری؟! 🔻 یک بار سر چند قسمت از مطالب نشریهٔ «سوره»، نامهٔ تندی به سید نوشتم که یعنی من رفتم. حالم خیلی خراب بود و حسابی شاکی بودم. پلک که روی هم گذاشتم، «حضرت زهرا» (س) را در عالم رؤیا دیدم و شروع به شکایت از سید کردم. ایشان فرمودند: «با پسر من چه‌کار داری؟» 🔸 اما من باز هم از دست حوزه و سید نالیدم؛ باز ایشان فرمودند: «با پسر من چه‌کار داری؟» بار سوم که این جمله را از زبان خانم شنیدم، از خواب پریدم. وحشت سراپای وجودم را فرا گرفته بود. 🔸 مدتی گذشت؛ تا اینکه نامهٔ سید به دستم رسید: «یوسف جان! دوستت دارم! هر جا می‌خواهی بروی برو، ولی بدان برای من پارتی‌بازی شده و اجدادم هوایم را دارند.» 🎙 راوی: یوسفعلی میرشکاک 📚 از کتاب | خاطرات و روایت‌های کوتاهی از سید شهیدان اهل‌ قلم ✍ علی اکبری 🏢 انتشارات یازهرا ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ آزادی انسان در آزادی شهوات خلاصه نمی‌شود! 🔻 اگر «تمایلات انسان» را ریشه و منشأ «آزادی» و «دموکراسی» بدانیم، همان چیزی به وجود خواهد آمد که امروز در مهد «دموکراسی‌های غربی» شاهد آن هستیم. در این کشورها، مبنای وضع قوانین در نهایت امر چیست؟ خواست اکثریت. و بر همین مبناست که می‌بینیم همجنس‌بازی به حکم احترام به دموکراسی و نظر اکثریت، قانونی می‌شود! اگر از این‌ها بپرسیم آیا برای انسان، صراط مستقیمی وجود دارد که او را به تکامل معنوی برساند؟ جواب منفی می‌دهند؛ یعنی معتقدند راه همان است که خود انسان آن‌گونه که می‌خواهد، می‌رود. 🔸 در نقطه‌ی مقابل این نوع دموکراسی و آزادی، دموکراسی اسلامی قرار دارد. دموکراسی اسلامی، بر اساس آزادی انسان است اما این آزادی انسان در آزادی شهوات خلاصه نمی‌شود. این که می‌گوییم در اسلام، دموکراسی وجود دارد، به این معنا است که اسلام می‌خواهد آزادی واقعی -در بند کردن حیوانیت و رهاساختن انسانیت- را به انسان بدهد. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۰۱ تا ۱۰۳ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ به همین سادگی! 🔻 سال‌های ۵۳ و ۵۴ بود. سیدمحمدعلی پسر مرحوم آیت‌الله میرزا باقر قاضی (که بعدها شه
✳️ ببرید بین مردم پخش کنید! 🔻 در خامنه یک باغ آباواجدادی داشتند که داخلش یک چشمه بود. یک سال باغداری که به آن باغ رسیدگی می‌کرد، صندوق‌های سیبی را بار زد و آورد مشهد دم خانهٔ آقاسیدجواد که این‌ها سهم شماست. سیدجواد حال‌واحوال کرد و از اوضاع باغ و آبیاری پرسید. گفتند: «از آب چشمهٔ خودتان آبش دادیم؛ گاهی هم از جوی آب عمومی.» آقاسیدجواد گفت: «حالا که از آب عمومی استفاده کردید، بهتر است ببرید در حرم بین مردم پخش کنید.» نه اینکه استفاده از جوی عمومی اشکال شرعی داشته باشد، آقاسیدجواد خیلی اهل مراقبه و احتیاط بود. 📚 از کتاب | کوتاهه‌هایی از زندگی 📖 ص ۹۲ ✍ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ همهٔ انسان‌ها همان یخ‌فروش‌اند! 🔻 بزرگ‌ترین خسارت برای انسان این است که از جان او، هستی او، که ب
معاملۀ درست با سرمایۀ جان! 🔻 اگر شما توانستید یک معاملۀ درستی با این جان، با این عمر بکنید، و [آن را] جای خوبی مصرف کنید، خسران نکرده‌اید؛ اگر نتوانستید، خسران کرده‌اید. آن وقت این خسران واقعا یک خسران بزرگی است، واقعا یک خسران دردناکی است؛ روز قیامت خواهد شد و انسان می‌بیند یک سرمایه برای پیمودن «درجات کمال» در دنیا به او داده بودند و آن «جان» بود که همۀ سرمایه‌های دیگر فرع سرمایۀ جان است؛ این سرمایه در حقیقت تنها سرمایۀ شما بود؛ این را در دنیا مصرف کردید و مثل آن یخ، آب شده، درحالی که در مقابلش هیچ چیز هم به‌دست نیاوردید. آن عذاب الیم این است؛ بزرگ‌ترین عذاب و دردناک‌ترین عذابی که انسان فرض می‌کند، یا به هر حال یکی از عذاب‌های دردناک این است. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۶۸ و ۶۹ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ معنای صراط بودن امام 🔻 معنای #سبیل در روایات واضح است. روایاتِ #اهل‌بیت علیهم‌السلام مکرر سبیل ر
✳️ صراط مستقیم، راهِ علی است 🔻 علی علیه‌السلام پیشوای ماست و همهٔ ما، عالم و غیر عالم، رهبر و ملت، ثروتمند و فقیر، باید خود را با علی بسنجیم. صراط مستقیم، راهِ علی است. علی حق است. علی همان میزانی است که در تفسیر آیهٔ شریفهٔ «وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ» (و با ترازوی درست وزن کنید) (شعراء، ١٨٢) به آن اشاره شده است. میزان، علی است. مصداق کامل این میزان، علی است. ما نیز اگر می‌خواهیم بفهمیم که در هدایت و یا در گمراهی هستیم، نباید با میزان خویش این امر را بفهمیم. نباید منافع و عواطف و تمایلات خویش را میزان قرار دهیم. باید ببینیم چه مقدار شباهت میان ما و علی وجود دارد. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۶۰ #⃣ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ چگونه مهیای محرم شوم؟ 🔻 گفتم: آقا، «محرم» دارد می‌آید و من یک ماه برای تبلیغ می‌روم. سفارشی کنید که آویزه‌‌ی گوشم کنم. همان‌جور که وضو می‌گرفت، تکیه داد به دیوار و آهسته گفت: آسید! سعی کن هر شبانه‌روزی یک مرتبه برای امام حسین علیه السلام گریه کنی... 👤 راوی: آیت الله سیدمحسن خرازی 📚 برگرفته از کتاب «ردپای سپید»؛ خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی 🖤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ پیچِ ایمان! 🔻 آیت‌الله بهجت هر وقت قصهٔ کسی [امثال شمر و...] را نقل می‌کردند همیشه می‌فرمودند: «فکر نکنید ما از این امور بَری هستیم! باید جای آن پیش بیاید، در همان شرایط ببینیم که ما هم مثل آن‌ها رفتار می‌کنیم یا نه. دنیا خیلی به آن‌ها رو کرده بود.» 🔸 «اعمال» انسان در «تصمیم‌گیری» او خیلی اثر دارد؛ یعنی یک موقع از انسان نعوذ بالله «معصیتی» سر زده است، همین باعث می‌شود راحت‌تر از «ائمه» ببُرد. اما یک جایی «طاعتی» از انسان سر زده است، به همین خاطر با وجود وسوسهٔ شیطان، سخت‌تر از آن‌ها می‌بُرد. یعنی همهٔ اعمالی که انسان به‌طور روزمره انجام می‌دهد دائما دارد این پیچ را شل‌وسفت می‌کند. این‌طور نیست که یک پیچ سفتی تمام مانده باشد و خیال ما راحت باشد که دیگر آن را کنار بگذاریم و بقیهٔ فضائل را درست کنیم! نه، دائما دارد این پیچ شل‌وسفت می‌شود و آچار آن ‌دست انسان است که از کدام طرف بچرخاند. 🔺 ایستادن در مقابل وسوسه‌های شیطان، محکم کردن پیچ «ایمان» است و اجابت شیطان، شُل کردن آن پیچ و یک دفعه هم ممکن است کاملاً باز شود و از محبت «اهل‌بیت» و بلکه ایمان به خداوند سبحان جدا شود. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 ص ۲۱۲ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب (بانوانه)
🔆 مواظب باش اسیر چشم‌ها و زبان‌ها نشوی! 🔻 تو سعی کن دنیا باشی، نه آن. اگر بخواهی امیر باشی و در باتلاق نمانی، باید را فراموش نکنی و از چشم نپوشی. باید سنگ راه دیگران نباشی و گرد و خاک بلند نکنی. 🔸 در ، و ریشه‌دار است. می‌خواهد چشم‌ها را به خودش جلب کند و زبان را به دنبال خود بکشد. مواظب باش اسیر چشم‌ها و زبان‌ها نشوی و سعی کن تا به گونه‌ای حرکت کنی که خلق خدا را گرفتار حالت‌ها و رفتارت نسازی و آن‌ها را اسیر ننمایی؛ که اگر کسی آلوده شد، این آلودگی دامان تو را می‌گیرد و تو را رها نمی‌سازد. 👤 📚 از کتاب 📖 صص ۱۳۳-۱۳۲ #⃣ ❤️ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
مباهلهٔ حسینی 🔻 کارى را امام حسین علیه‌السلام می‌کند که به نقل آیهٔ «مباهله» در قرآن کریم، پیغمبر اکرم با نصارا کرد؛ یعنى اولادش را، نسائش را، اَنفُسش را آورد میدان؛ یعنى عزیزترین سرمایه‌هایش و همهٔ موجودى خودش را برداشت، آورد براى دفاع از حقیقت و براى قیام لله‌... 👤 | ۸۰/۱۲/۲۱ ❤️ پ.ن: ۸ ذی الحجه؛ سالروز حرکت امام حسین علیه السلام از مکه به‌سوی کربلا (سال ۶۰ هجری) ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ در مجلس امام حسین، در محضر امام حسینیم! 🔻 اگر انسان با این نگاه به مجلس «امام حسین» (سلام الله علیه) ورود پیدا کند [که خود ایشان در مجلس حضور دارند] حال او حال «مراقبه» و حال «توجه» است. اگر واقعا امام حسین (ع) را با بدن مادی می‌دیدیم، چطور با مراقبه‌ی بیشتری ورود پیدا می‌کردیم! حتی اگر به «کربلا» مشرف شویم و به ضریح مبارک و مطهر ایشان وارد شویم، چقدر حالمان منقلب است! خود ایشان فرمودند ما این حضور و ارتباط مستقیم را به مجالس هم توسعه داده‌ایم لذا مجالس امام حسین (ع) ورود بر امام حسین (ع) است. 🔸 وارد شدن به مجالس امام حسین (ع) وارد شدن و همراه شدن با کاروان امام حسین (ع) است. اگر این احساس به ما دست داد، آن موقع می‌بینیم که ورود به مجلس امام حسین (ع) مراقبه‌ی ویژه‌ای برای انسان ایجاد می‌کند. ما واقعاً چقدر در مجلس اهل بیت علیهم السلام مراقب هستیم؟ چقدر حقیقتاً خود را در محضر ایشان می‌بینیم و «ادب حضور» در محضر اهل بیت را رعایت می‌کنیم؟ 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۴۶ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ موازنهٔ پرستش 🔻 هجرت و جهاد «حسین بن علی» (علیه‌السلام) منشور پرتلألؤی است که از هر زاویه، درخششی دارد و رنگ و جلایی. در هر جلوه از این جام جهان‌نما می‌توان رازی کاوید و اندیشه‌ای جست و آموزه‌ای یافت. در پرتویی، «نبرد پرستش» را می‌نماید که کهن‌ترین حکایت هستی و داستانِ پایان‌نایافتنیِ آفرینش است. منشور قیام حسین، مردی را می‌نماید که حلم نوح و بت‌شکنی خلیل و مجاهدت موسی و علم عیسی و توحید محمد و ولایت علی و عصمت فاطمه در سینه، صحرا به صحرا و منزل به منزل، کویر حجاز و عراق را می‌پیماید و زن و بچه و شیرخواره را زیر آفتاب سوزان به‌دنبال خود می‌کشد تا «موازنهٔ پرستش» را به نفع معبود خود بر هم زند. 📚 از کتاب «حماسهٔ سرخ» | هبوط، حیات، هجرت و شهادت حسین بن علی (علیه‌السلام) 📖 ص ۲۱۷ ✍ حسن علی‌پور وحید #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ امام حسين(ع)؛ شهيد فراموشكاری مردم 🔻 مهم‌ترين علت شهادت امام حسين(ع) يا مهم‌ترين علت گرويدن مردم به امويان، ‌«جهالت» مردم بود. مقصود از جهالت اين نبود كه چون مردم «بی‌سواد» بودند، مرتكب چنين عملی شدند و اگر تحصيل‌كرده می‌بودند نمی‌كردند؛ نه! در اصطلاح دين، جهالت بيشتر در مقابل «عقل» گفته می‌شود و مقصود آن تنبّه عقلی است كه مردم بايد داشته باشند، و اين چندان ربطی به سواد و بی‌سوادی ندارد. ‼️ به عبارت ديگر امام حسين(ع) شهيد «فراموشكاری» مردم شد، زيرا اگر در تاريخ ۵۰، ۶۰ ساله خود فكر می‌كردند و قوه تنبه و استنتاج و عبرت‌گيری در آنها می‌بود و به تعبير سيدالشهداء(ع) كه فرمود: «ارجعوا الي عقولكم» اگر به عقل و تجربه ۵۰، ۶۰ساله خود رجوع می‌كردند و جنايت‌های ابوسفيان و معاويه و زياد در كوفه و خاندان اموی را فراموش نمی‌كردند و گول ظاهر فعلی معاويه را، كه دم‌زدن از دين به‌خاطر منافع شخصی است، نمی‌خوردند و عميق فكر می‌كردند، و حساب می‌كردند آيا حسين(ع) برای دين و دنيای آنها بهتر بود يا يزيد و معاويه و عبيدالله، هرگز چنين جنايتی واقع نمی‌شد. پس درحقيقت علت عمده اينكه مردمی نسبتا معتقد به اسلام اين‌طور با خاندان پيغمبر رفتار كردند، فقط و فقط فراموشكاری و گول ظاهر خوردن آنها بود، يعنی نتوانستند پشت پرده نفاق را ببينند. «ظواهر» شعائر اسلامی را محفوظ می‌ديدند و توجه به «اصول» و معانی ازبين‌رفته نداشتند. 👤 📚 | ج ۲ 📖 صص ۳۳-۳۲ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ در مجلس امام حسین، در محضر امام حسینیم! 🔻 اگر انسان با این نگاه به مجلس «امام حسین» (سلام الله ع
✳️ گریهٔ عزم‌آفرین و حرکت‌دهنده 🔻 گریه بر امام حسین علیه‌السلام، و همین‌طور گریه بر فراق امام زمان (عج) باید «عزم‌آفرین» و «حرکت‌دهنده» باشد، نه گریه از سر ناامیدی و عجز و ناتوانی. «منتظر ظهور» نباید ساکت و خموده فقط بر فراق امام زمان گریه کند، بلکه گریه باید در او ایجاد سوز و عطش و درنتیجه، ایجاد تحرک کند. چنین اشک و آهی است که مایهٔ تداوم نهضت امام حسین علیه‌السلام و حیات نهضت عاشورا خواهد بود؛ همان‌گونه که امام سجاد و سایر ائمه علیهم السلام بعد از ایشان با گریه بر مظلومیت امام حسین علیه‌السلام، نهضت عاشورا را زنده نگه داشتند. 🔺 احیای امر اهل‌بیت علیهم‌السلام از طریق مجالس و ذکر مصیبت و گریه بر ایشان میسر است. به تعبیر امام خمینی(ره): گریه کردن بر شهید، زنده نگه داشتن نهضت است. این که در روایات هست که کسی که گریه کند یا بگریاند یا تباکی کند، برای این است که... این نهضت امام حسین علیه‌السلام را دارد حفظ می‌کند. 👤 📚 برگرفته از کتاب 📖 ص ۹۲ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
پس از بیست سال... 🔻 مرد با صدای دردآگین گفت: «چه درست گفت «عمار»... پس از ۲۰ سال!... تنها پس از ۲۰ سال!» «پس از ۲۰ سال چه؟» «تنها ۲۰ سال از «علی» گذشته و مسلمین قصد جان فرزندش را کرده‌اند. به خدا سوگند آنچه «عمار» وعده داده و علی از آن سخن گفته واقع شد. «کربلا» میوۀ درختی است که پس از «پیامبر» کاشته شد و در «صفین» قد برافراشت و شاخه دواند و تنومند گشت». ادامه دارد... 📚 از کتاب 📖 ص ۷۴۵ ✍ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ باید بدانیم که حسین چه کرد؟ 🔻 از قراری که شنیده‌ایم و شما هم شاید شنیده‌اید، خیلی‌ها که مسلمان نیستند و قرآن را به کتاب آسمانی بودن و بالطبع حسین بن علی (ع) را هم به امامت و پیشوایی قبول ندارند، بر حسین بن علی (ع) می‌گریند. پس این گریه کردن یک چیزی نیست که بتواند ما را به‌عنوان «پیرو» حسین (ع) مشخص و ممتاز کند. ما اگر خودمان را پیرو حسین (ع) می‌دانیم، باید بدانیم که حسین (ع) چه کرد؛ بعد از آن که دانستیم چه کرد، درصدد برآییم که تشیّع خود و پیروی خود را نسبت به آن بزرگوار ثابت کنیم؛ معنای شیعه بودن این است؛ معنای ولایت این است؛ معنای توسل به حسین بن علی (ع) این است و اثرش همین است. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۱۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ با پای برهنه در بین سربازان! 🔻 از ساختمان عملیات که بیرون آمدیم، راننده منتظر بود، اما عباس به او گفت ما پیاده می‌آییم؛ شما بقیه بچه‌ها را برسانید. دنبالش راه افتادم. جلوتر که رفتیم صدای جمعیت عزاداری شنیده می‌شد. عباس گفت برویم به دسته‌ی عزاداری برسیم. به خودم آمدم و دیدم عباس کنارم نیست. پشت سر من نشسته بود روی زمین. داشت بند پوتین‌هایش را گره می‌زد و بعد آن را آویزان گردنش کرد. عباس وسط جمعیت رفت و شروع کرد به نوحه‌خواندن و سینه‌زدن. جمعیت هم سینه‌زنان و زنجیرزنان راه افتاد به سمت مسجد پایگاه. تا آن روز فرمانده پایگاهی را ندیده بودم که این‌طور عزاداری کند. پای برهنه بین سربازان و پرسنل؛ بدون این‌که کسی او را بشناسد. 👤 راوی: یکی از نزدیکان سرلشکر خلبان 📚 برگرفته از کتاب «شور حسینی چه‌ها می‌کند» 📖 صص ۸۵-۸۴ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
آن چای را با دست خودم ریخته بودم... 🔻 مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد کوثری، پیرغلام حضرت اباعبدالله علیه‌السلام که مداحی و نوحه‌سرایی او در محضر امام راحل(ره)شهرت ویژه‌ای دارد، نقل می‌کند که؛ یکی از روزهای ماه محرم برای حضور در مراسم عزاداری از خانه خارج شدم. در میانه راه کودکانی را دیدم که موکب کوچکی زده بودند و اصرار کردند برایشان روضه بخوانم. اول قبول نکردم ولی با اصرار آنها به موکبشان وارد شدم و روی منبری که با روی‌هم گذاشتن آجر ساخته بودند نشستم و چند بیتی برایشان خواندم. برایم چای آوردند و من که از نوشیدن آن اکراه داشتم، بی‌آن‌که متوجه شوند، چای را در گوشه‌ای ریختم و با تشکر از کودکان خداحافظی کردم و به سراغ مجالس عزای معتبری که وعده داده بودم رفتم. مرحوم کوثری می‌گوید؛ آن شب وقتی به خانه رسیدم، دیروقت بود و با خستگی به خواب رفتم. در عالم رؤیا حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها را دیدم که روی به من کرده و فرمودند: ـ «‌آقای کوثری! تنها روضه‌ای که از تو قبول شد، همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی». و در ادامه گفتند: ـ «چرا آن چای را دور ریختی؟ من آن چای را با دست خودم برایت ریخته بودم». 📰 منبع: روزنامه کیهان | گفت‌وشنود ۴ مرداد ۱۴۰۲ ❤️ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ ای نفْس عباس، می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی! 🔻 تجلی‌دادن «ایثار»، این عاطفهٔ انسانی‌ و اسلامی، یکی از وظایف حادثهٔ «کربلا» بوده است و گویی این نقش به‌عهدهٔ «ابوالفضل العباس» گذاشته شده بود. ابوالفضل بعد از آنکه چهارهزار مأمور شریعهٔ فرات را کنار زده است، وارد آن شده و اسب را داخل آب برده است به‌طوری که آب به زیر شکم اسب رسیده‌ و ابوالفضل می‌تواند بدون اینکه پیاده شود، مشکش را پر از آب بکند. همین‌که مشک را پر از آب کرد، با دستش مقداری آب برداشت و آورد جلوی‌ دهانش که بنوشد، دیگران از دور ناظر بودند، آن‌ها همین‌قدر گفته‌اند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت. 🔺 ابتدا کسی نفهمید که چرا چنین کاری کرد. تاریخ می‌گوید: «فذکر عطش الحسین...» یادش افتاد که‌ برادرش تشنه است، گفت شایسته نیست حسین در خیمه تشنه باشد و من آب‌ بنوشم. حالا تاریخ از کجا می‌گوید؟ از اشعار ابوالفضل، چون وقتی که‌ بیرون آمد، شروع کرد به رجز خواندن، از رجزش فهمیدند که چرا ابوالفضل‌ تشنه آب نخورد، رجزش این بود، خودش با خودش حرف می‌زند، خودش را مخاطب قرار داده می‌گوید: ای‌ نفْس عباس! می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی، تو می‌خواهی آب بخوری و زنده بمانی؟ عباس! حسین در خیمه‌اش تشنه است و تو می‌خواهی آب گوارا بنوشی؟ به خدا قسم، رسم نوکری و آقایی، رسم برادری، رسم «امام» داشتن، رسم «وفاداری» چنین نیست. 👤 📚 | ج۱ 📖 ص ۳۹۱ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
امتحان ابراهیم(ع) در عاشورا واقعیت پیدا کرد 🔻 امتحان «ابراهیم» و فرزندش علیهما السلام در «منا»، در «عاشورا» واقعیت پیدا کرد. آن‌جا خدا فرمود: ابراهیم، بس است! امتحانت را دادی. کارد را از روی گلو بردار... اما در «کربلا»: خدایا شاهد باش که دارم «پیغمبر» را جلوی تیر و نیزه می‌فرستم... 👤 آیت‌الله سیدابراهیم خسروشاهی 📝 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ امتحان ابراهیم(ع) در عاشورا واقعیت پیدا کرد 🔻 امتحان «ابراهیم» و فرزندش علیهما السلام در «منا»، د
چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد... 🔻 آیت الله سید ضیاءِ الدین دُرّی که استاد علوم منقول و معقول و یکی از وعّاظ وارسته و برجسته تهران بود، در شب‌های دهه آخر محرم در یکی از مساجد تهران منبر می‌رفت، جوانی از او پرسید: منظور و مراد حافظ در این شعر معروفش چیست که می‌گوید: مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد 🔸 مرحوم دُرّی پاسخ داد: حضرت آدم (ع) از خوردن گندم در بهشت منع شد و قول و وعده داد که از آن نخورد، ولی به وعده خود وفا نکرد و از آن خورد و از بهشت رانده شد. ولی حضرت علی (ع) در تمام عمر از گندم غذایی تهیه نکرد، با این که خداوند او را منع نکرده بود و نه عهد با خدا نموده بود که از آن نخورد. «پیر مغان» در شعر مذکور، حضرت علی (ع) است و منظور از «شیخ»، آدم (ع) است. یعنی: غلام علی (ع) هستم، ای آدم از من نرنج، زیرا تو وعده نخوردن گندم به خدا دادی، ولی علی (ع) به آن وعده وفا کرد. 🔺 مرحوم سید ضیاءالدین دُرّی آخر همان سال از دنیا رفت، درست در سال بعد در همان شب از شب‌های دهه آخر محرم، همان جوان سؤال کننده، در عالم خواب مرحوم سید ضیاءالدین را دید که نزد آن جوان آمد و گفت: تو در سال گذشته از من در مورد شعر معروف حافظ پرسیدی و من آن گونه پاسخ دادم که منظور از پیر مغان علی (ع) است و منظور از شیخ، آدم (ع) است، ولی وقتی که به عالم برزخ آمدم، شرح آن به معنی دیگر برایم کشف گردید و آن اینکه: مراد از شیخ، حضرت ابراهیم (ع) است و مراد از پیر مغان امام حسین (ع) است و منظور از وعده، ذبح اسماعیل (ع) فرزند ابراهیم (ع) است، که حضرت ابراهیم (ع) وعده وفای قربان کردن اسماعیل (ع) را به خدا داد، ولی حقیقت وفا را امام حسین (ع) در کربلا با شهادت فرزندش حضرت علی اکبر (ع) محقق نمود، بنا بر این معنی شعر چنین است: «غلام امام حسین (ع) هستم ای ابراهیم (ع) از من نرنج، زیرا تو وعده قربانی دادی اما امام حسین (ع) به آن وعده تحقق بخشید. آن جوان فردای آن شب، به مجلس سوگواری امام حسین (ع) آمد و خواب خود را برای مردم بیان کرد و در پی آن شور و هیجان شدیدی در آن مجلس پدیدار شد. 📚 منابع: 📕 ۱- حسینی تهرانی، سید محمد حسین. روح مجرد: ۴۵۵، ۴۵۷. 📕 ۲- محمدی اشتهاردی، محمد. عالم برزخ در چند قدمی ما: ۲۳۰. ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
چند استکان هم به نیت من بشوی! 🔻 سال‌های پُرتب‌وتاب دفاع مقدس است... سال‌های خون و آتش و دود... شهید بابایی، خلبان شجاع، پاکباخته و فدایی اسلام و انقلاب به دیدار حضرت امام می‌رود و در حالی که جاذبهٔ ملکوتی امام روح و روانش را تسخیر کرده است خطاب به حضرت ایشان می‌گوید: - امام عزیز! می‌خواهم به گونه‌ای که در کار جنگ خللی پیش نیاید چند روزی به مرخصی بروم. اجازه می‌فرمایيد؟ - در بحبوحهٔ جنگ کجا می‌خواهید بروید؟ - من در دههٔ اول محرم برای شستن استکان چای عزاداران به هیئت‌های جنوب شهر که مرا نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم و گوش به زنگم که بلافاصله بعد از اعلام نیاز به جنگ بازگردم. - به یک شرط اجازه مرخصی می‌دهم. - هر چه بفرمایید با جان و دل می‌پذیرم. - به این شرط که هنگام شستن استکان‌ها به نیت من هم چند استکان بشویی. ❤️ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f